ورامین :بناهای تاریخی
برج علاءالدوله:
![]() |
![]() |
![]() |
برج علاالدین کلیاتی راجع به این بنا بنای برج علاء الدین متعلق به دوره سلجوقی «سبک و
روش سلجوقی» است البته این سبک مدتها قبل یعنی از دوره سامانیان آغاز شده بود و در
دوران سلجوقی تغییرات قابل ملاحظه ای یافت. این برج ها با مقاطع ستارهای شکل میله اصلی
آنها و نوک مخروطی یا نا تمام تقلید از سبک «چادر» می باشد که مخصوص بسیاری از ساختما
نهای این دوره است. این بنا شبیه گورهای سلطنتی است و ارتباطی با بناهای مذهبی نداشته
است بلکه به این منظور ساخته می شده تا از تخریب جسد جلوگیری شود. جنازه ها در این نوع
بناها عمدتاً در سرداب نگهداری می شده و کمتر به دفن آن اقدم می شده است. انتساب صاحب
مقبرة برج علاء الدین از محتوای آنچه راجع به علاء الدوله آمده چنین بر می آید خانواده علاء
الدین نسبتشان به ائمه شیعه می رسیده است و این خانواده علاوه بر سیادت در منطقه نفوذ
زیادی داشته و تعدادی از آنها در ورامین و مناطق دیگر فرمانروا بوده اند و از خود یادگارهای خیری
به جا گذاشته اند که معروف ترین آنها بنای امامزاده یحیی است که بوسیله فخر الدین، پسر علاءالدین
بنا شده است. آقای قوچانی به نقل از کتاب «تلخیص مجمع الاداب فی معجم القاب» تألیف
«ابن الفولی» القاب علاءالدین و اجداد او را چنین نقل می کند: «هوابو الحسن المرتضی بن فخر
الدین حسن بن محمد بن حسن بن ابی زید بن علی بن ابی زید بن هادی بن مانکیدم بن کیاکی
بن علی بن عبداله بن الناصر بن علی الطبری بن احمد بن ابراهیم بن اسماعیل المنقذی بن جعفر
بن صحیح(ع) بن عبداله بن الحسینی الاصفر(ع) بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن
ابی طالب العلوی الرازی» در کتاب « عمده الطالب فی الناسب آل ابی طالب» نیز با کمی اختلاف
به نسب علاءالدین اشاره کرده و در آنجا آمده که اجداد فخرالدین پسر علاءالدین فرمانروایان ری بوده
اند. فخرالدین پسر علاءالدین نیز به حکومت بغداد گمارده شده او در سال ۶۹۱ به سمت بغداد رفت
و در سال ۷۰۹ در آن شهر در گذشت پدر و پسر علاءالدین هر دو لقب فخرالدین داشته اند. علاء
الدین باعلاءالدوله سمنانی عارف معروف نیز خویشاوند بوده ، زیرا علاءالدین عمویی داشت به نام
سید جمال الدین قاسم بن جمال الدین محمد که در ورامین اقامت داشت و تنها دخترش ، زهره را
به حاکم سمنان داد و از آن دختر، دو پسر به نام ملک جلال الدین و ملک شرف الدین به دنیا آمدند
که عارف بزرگ علاءالدوله سمنانی فرزند اوست. جالب اینکه مدفون این بقعه جزء موارد معدودی است
که مردم ورامین آنرا به نام امامزاده نمی شناسند و آنرا عموماً بقعه علاءالدین تکش معرفی می
کنند بعضی از معمرین منکر وجود قبری در آن شده و بعضی وجود مزار را در آن منکر نشده ولی
آنرا متعلق به رهگذری می دانند که در اوایل قرن حاضر بعد از فوت در این محل دفن شده است . تاریخ
بنا بنای برج علاءالدین در کتیبه ای که در محل اتصال بخش استوانه ای و بخش مخروطی برج وجود
داشته و متأسفانه بخشی از آن از بین رفته و یا قابل خواندن نیست مربوط به اواخر قرن ۷ هجری
است . متن کتیبه از مجله اثر شماره ۱۵ و ۱۶ نوشته خانم شیبانی و آقای قوچانی نقل می شود:
کتیبه از جبهه جنوبی شروع می شود و مصالحی که برای نوشتن کتیبه مورد استفاده قرار گرفته
آجر تراشیده است که با طرح های شبیه برگ مزین شده است. متن کتیبه: «بسم الله الرحمن
الرحیم… ذکره… امره… الاسلام… الانام علاءالدوله و الدین رکن الاسلام و المسلمین کهف
العتره المرتضی ابن المولی الاعظم فخرالدوله و الدین حسن الحسینی الورامینی رضوان الله
علیه و (علی) ارواح اجداده مغن الاکام بحمد و آله مصابیح العلام توفی فی اربع صفر سنه
خمس و سبعین و ستمایه و تم هذه القبه فی سنه ۶۸۸، الورامینی رضوان الله علیه و علی ارواح
اجداده مفن الاکام به محمد و آله مصابیح الظلام ؛ به نام خداوند بخشنده و مهربان… علاءالدوله
و دین تکیه گاه اسلام و مسلمین آرامگاه فرزند مرتضی پسر مولای بزرگوار، فخرالدوله و دین
حسن حسینی ورامینی که خداوند به حق محمد و آل محمد که چراغ هدایت هستند بهشت را جایگاه
او [علاءالدین] و اجدادش فرماید در هفته اول صفر سال ۶۷۵ وفات کرد و این بنا در سال ۶۸۸ به
پایان رسید ورامینی(که خداوند بحق محمد و آل او که کلید(چراغ) در تاریکی ها هستند) بهشت
را قسمت او و اجدادش بفرماید. بین آنچه آقای قوچانی و خانم شیبانی از محتوای کتیبه نقل کرده
اند، اندک اختلافی دیده می شود.
آشنایی با مسجد جامع ورامین
میشود گفت مسجد جامع، خلاصه معماری اسلامی است. مسجدهای جامع در تمام دوران طلایی تمدن اسلامی، نشانهای از عظمت و آبادانی یک شهر بودهاند.
بهترین معماران و هنرمندان برای ساختن آنها جمع میشدهاند و سنگ تمام میگذاشتهاند. از طرفی مراکز مهم شهر مثل بازار و ساختمانهای حکومتی در اطرافِ مسجد جامعِ هر شهر تشکیل میشد و نبض شهر در اطراف آن تندتر میزد.
مسجد جامعِ ورامین یکی از مساجد جامع شاخص ایران است. پس از چندین قرن، هنوز میشود اوج هنر معماری ایلخانی را در این مسجد دید. وقتی پا به آن میگذاری، کافی است چشمت را باز کنی و با سکوت سنگین آنجا کنار بیایی تا از لابهلای خرابیها، سیر و سلوکی را آغاز کنی. دیدن کاشیکاریها و عبور از ورودیها، ایوانها، حیاط و… تجربهای برایت به جا میگذارند که شاید چند سال بعد، تکرار نشدنی باشد.
شهر ورامین مرکز شهرستان ورامین در چهل کیلومتری تهران است. ورامین همیشه مرکز کشاورزی بوده و بر خلاف خیلی از شهرهای ایران، هنگام حمله مغول آبادتر شد. آن زمان خیلی از مردم ری و اطراف به ورامین کوچ کردند. چند سال بعد، ورامین از قریهای بزرگ به شهر تبدیل شد.
ساختمان مسجد جامع ورامین در دوران حکومت سلطان محمد خدابنده (الجایتو) که یکی از معروفترین ایلخانان مغول است آغاز شد. دوران الجایتو دوران نسبتا آرامی بود. الجایتو برخلاف مغولان چنگیزی فکر آبادانی ایران بود. او مسلمان شد و فرهنگ مردم ایران را رعایت کرد.
مسجد جامع ورامین، مستطیلی است به طول حدود ۶۶متر و عرض تقریبا ۴۳ متر. در ساختمان آن از آجر استفاده شده. این آجرها در قسمتهای مختلف به شکلهای مختلف کنار هم قرار گرفتهاند و جنبه تزئینی دارند. سبک معماری مسجد، ایلخانی است که در حقیقت ادامه سبک سلجوقی بوده است.
مسجد جامع ورامین یک بنای چهار ایوانی است. ضلع شمالی که ورودی مسجد است از طریق ایوانهای شرقی و غربی به ضلع جنوبی که نمازخانه در آن قرار گرفته، میرسد. ضلع شرقی هم نقش ورودی – خروجیِ فرعی را داشته. امروز اطراف مسجد خالی است و معلوم نیست در گذشته، معماری اطراف آن چگونه بوده است.
ساخت مسجد در سال۷۲۶ تمام شده. در آن سال الجایتو زنده نبود. دوران، دورانِ حکومت ایلخانی دیگر، به نام ابوسعید بهادر بود. اگرچه ابوسعید بهادرخان از جوانانِ نیک روزگار نبود، اما به هرحال در کتیبه مسجد نام او را ثبت کردند. البته آن کتیبه حالا دیگر وجود ندارد.
مسجد جامع ورامین یک بار در سال۸۱۵ هجری به دستور شاهرخ تیموری مرمت شد اما شدت تخریب در آن بسیار بالا بوده است. امروز این مسجد پر از داربست است اما به نظر نمیرسد مراقبتهای خاصی در کار باشد. اگر خواستید از حال و روزش بیشتر با خبر باشید، در فهرست بناهای تاریخیِ ثبت شدة ایران سراغِ شماره ۱۷۶ را بگیرید.
کتیبههای شاهرخ، کتیبه آیاتِ سوره جمعه، انواع نمونههای آجرکاری و کاشیکاری، نمازخانه و گنبد همه در این ضلع قرار گرفتهاند. اینجا نمای عمومی ایوان جنوبی است
این گنبد مسجد است. بخشی از دیوارهای ضلع غربی هم پیداست. سالها پیش این ضلع کاملا تخریب شده بود. دیواری هم که حالا میبینید عمر چندانی ندارد. یک خانمی به نام مادام دیولافوا که در زمان قاجار به ایران سفر کرده در سفرنامهاش طرحی از مسجد دارد که جای دیوار غربی در آن خالی است. این را هم بگویم که گنبد بر روی پایهای چهارگوش قرار دارد. بعد یک هشت ضلعی شده. بعد شانزده ضلعی و بعد به دایره تبدیل شده.
آجرکاری و بخشی از کتیبههای ایوان جنوبی مسجد
طرحهای اسلیمی و رنگهای آبی و بنفش و فیروزهای آدم را حیرتزده میکند… این نمونهای از کاشیکاری ورودی ضلع شمالی مسجد است
طرحی که مادام دیولافوا همسر مارسل دیولافوا، باستانشناس معروف فرانسوی، از ایوان شرقی و نمای بیرونی مسجد زده. مادام دیولافوا سه بار به ایران سفر کرده و سفرنامه معروفی هم دارد که روایت او از سفر به شهرهای مختلف ایران است.
تنوع آجرچینی را میبینید؟ این کتیبه، تمام ایوان جنوبی را دور میزند و آیههایی از سوره جمعه را میشود روی آن خواند. کاشیکاری کلمه علی در دل آجرها بینظیر است. در مسجد جامع ورامین عموما حال و هوای مساجد شیعی دیده می شود. بد نیست بگویم که در دوره ایلخانان، در وانفسای دعوای حنفیان و شافعیان، الجایتو حتی نام امامان شیعه را روی سکهها زد. او از دعوای فرقهها به تنگ آمده بود. اینجا بخشی از دیوارِ ایوان جنوبی است
اگر در ضلع غربی مسجد بایستید ضلع شرقی را اینطوری میبینید. خوشبختانه این ضلع تا حد زیادی سر پا مانده است. ایوان شرقی یک راهروی سرپوشیده است که ده طاقنمای کوچک و یک طاقنمای بزرگ دارد. شما هم دارید طاقنمای بزرگ را میبینید. اگر نزدیکتر بروید میبینید که بالای آن کلماتِ الله، محمد و علی در سه جهت دیده میشود
اینها کتیبههای شاهرخ تیموری هستند. نام شاهرخ را اگر خوب دقت کنید میبینید. غیر از آیات و اشعار که در کتیبههای تزئینی ساختمانهای مساجد قدیمی دیده میشوند، اطلاعات ساخت، تعمیر و تاریخ بنا را میشود از کتیبههای مساجد به دست آورد. در زیر طاقنمای ایوان جنوبی دو کتیبه آجری وجود دارد که این کتیبه سمت راستی است
این طاق ایوان جنوبی است. پر از آجر. آجرها به شکلهای مختلف کنار هم چیده شدهاند. خوب که دقت کنید ظرافتهای زیادی را کشف خواهید کرد. به طور کلی ضلع جنوبی این مسجد پرکارترین قسمت ساختمان است. از این ایوان میتوانیم برویم داخل نمازخانه. از آنجا میتوانیم داخل گنبد را ببینیم. از داخل گنبد تا زمین، حدود بیست و دو سه متری میشود
دیدن بازی نور و آجرها چه کیفی دارد اما حیف که اصالتی ندارد. اینجا همان ایوان بازسازی شده است. این چیزی را که حالا میبینید روی پِیِ اصلی که ۵/۲ متر زیر خاک بوده ساختهاند. این را بگویم که در مساجد اسلامی، ایوان نقش مهمی داشته و از آن به عنوان یک فضای ارتباطی استفاده میشده. اینجا داخل ایوان غربی است
منبع:
پنجشنبه 10 فروردین1391 ساعت: 11:22
توسط:علی:
با تشکر از مطالبتون. شجره نامه سید مرتضی رو در برخی موارد اشتباه دیدم بر طیق کتب معتبر شجره خاندان پیامبر نسب ایشون بدین شرح است:علاالدین بن فخرالدین حسن بن جمال الدین محمد بن حسن بن ابی زید بن قاضی علی الهادی بن ابوالحسن زید بن علی کیاکی بن عبدالله بن علی بن قاضی القضات شرف الدین ابراهیم بن سید اسماعیل المنقذی بن سید جعفر صحصح بن عبدالله العقیقی بن ابی عبدالله حسین اصغر بن سیدالساجدین علی بن الحسین بن علی ابن ابیطالب.با توجه به تواریخ معتبر و وجود قبور اکثر اجداد این بزرگواران در ورامین به یقین برج علا الدوله مقبره سید علا الدین است و هیچ ربطی به علاالدین تکش ندارد.در شجره نامه هم حسین اصغر درست است نه حسین اصفر. ایشان از محدثان عصر خویش و از شاگردان برادر بزرگوار خویش امام محمد باقر بودند. با تشکر از اطلاعات وسیع و خوبتون در پناه خدا موفق باشید