کاروانسراها5
كاروانسرا، ارتباط و هويتوقتي افراد مختلف خصوصيات، دغدغهها و آرمانهاي مشتركي را در همديگر ببينند احساس مشتركي بين آنها ايجاد ميشود، اين حس مشترك، زمينهساز ايجاد هويت مشتركي بين آنها ميشود. درك و فهم اين اشتراكات به وسيله «ارتباط» حاصل ميشود. به عبارت ديگر تا ارتباط برقرار نشود، حس مشترك و پيوند هويتي ايجاد نخواهد شد. بنابراين ارتباط اهميت بسياري در «هويتبخشي» و «هويتسازي» به مردم و جامعه دارد. ارتباط يعني تعاملي كه بهوسيله آن اطلاعات منتقل شود. ارتباط ممكن است با اهداف مختلفي برقرار شود ولي قدر مسلم «انتقال اطلاعات» جزء اصلي و اساسي ارتباط است. اين انتقال اطلاعات گاهي با تجارت حاصل ميشود و گاهي با يك گفتوگوي ساده.در گذشته حمل و نقل و ارتباطات بسيار سخت و كند بود. در واقع محدوديتهاي مختلف ارتباطي، اقتصادي و امنيتي مردم را برآن ميداشت تا نيازهاي مختلف خود را در همان محيطي كه در آن ساكن بودند برطرف كنند و خيلي متكي به نواحي ديگر نباشند. شرايط جغرافيايي نيز، در اين نبود ارتباط دخيل بود. به اين معنا كه كوهها و بيابانها، مردم نواحي مختلف را از هم جدا كرده و مانع از ارتباط آنها ميشد. اين نبود ارتباط مانع از تشكيل «حس مشترك» و «هويت مشترك» ميشد. اما حكومتها براي اشاعه قدرتشان و همچنين مقاصد اقتصادي، تجاري و فرهنگي، ناگزير از ارتباط با نواحي مختلف بودند و اين ارتباط به وسيله «راه» ميسر بود. بنابراين راه مهمترين وسيله ارتباطي گذشته نهچندان دور بود. اهميت سياسي، اقتصادي و فرهنگي «راهها» باعث ميشد حكومتها اهتمام ويژهاي به راهها داشته باشند و در حفظ و نگهداري آن بكوشند، «رباطها» و «كاروانسراها» در همين راستا احداث شدند. البته توضيح فوق به اين معنا نيست كه از اساس راه و «ايستگاه» توسط حكومتها ايجاد شده است بلكه حكومتها به اين عناصر اهمــــيت و نظارت بيشتر و منسجـــــمتري مبذول داشتند.
راه و «رُباط» در يك رابطه دو سويه به شدت متأثر از شرايط سياسي هستند و بر ثبات سياسي تأثير ميگذارند. هرگاه حكومت منسجم و با ثباتي بر ايران حكم فرما بوده، راهها نيز از امنيت كافي برخوردار و رباط و كاروانسراهاي متعدد و مستحكمي براي آنها احداث شده است. در پيش از اسلام، هخامنشيان و ساسانيان به بهترين نحو اين مهم را انجام دادند، چاپارخانهها، رباط سلطان و رباط سنگي نطنز از جمله آثاري هستند كه اهميت راه و چگونگي امنيت آن را بازگو ميكنند. در عصر اسلامي(تا پيش از دوره معاصر) سلجوقيان و صفويان بهترين راهها و كاروانسراها را ايجاد كردند. از ميان آنها، «رباط ملك» و «رباط كرمانشاهان» بين يزد و كرمان، شايان توجه هستند. عكس اين قضيه هم صادق بود. هر گاه كه نظم سياسي و انسجام اجتماعي كمرنگ ميشد، امنيت راهها و پرداختن به كاروانسراها نيز رنگ ميباخت. در فاصله بين ايلخانان مغول و استقرار حكومت صفوي در ايران كه نزاع و جنگهاي فراواني واقع شد، از فعاليت ساختماني كاروانسراها و راهها خبري نبود.
با توجه به مطالب فوق و اهميت مقوله ارتباط در هويت بخشي به افراد يك جامعه، از جمله عناصري كه در گذشته به بهترين نحو ارتباط را بين افراد مختلف ايجاد ميكرد و باعث ميشد آنها به اشتراكات همديگر در ابعاد مختلف اجتماعي پي ببرند، كاروانسرا بود. مردمان هنگام استراحت در اين مكان به تبادل اطلاعات با هم ميپرداختند، و يكديگر را از مشاهدات و رويدادهاي محل خود آگاه ميكردند. بنابراين در سرزمين ايران، بناهاي كارواني بيترديد نقش مؤثري در ايجاد يگانگي و اتحاد بين ايرانيان و همبستگي شهرها و ايالات ايران ايفا ميكردند. كاروانسراي ايزدخواست نقش مهمي در پيوند مردمان اصفهان، شيراز، يزد و بختياري داشت. در ادامه كاروانسراها وسعت و رونق بيشتري پيدا كرده و صرفا به جانپناهي در بيابان محدود نشدند، در حومه و درون شهرها نيز كاروانسراها احداث شدند و با تأسيس بازار، حمام و علافخانه در آنها، كاركردهاي ديگري نيز براي آنها قايل شدند. در دوره اسلامي خاصه روزگار سلجوقيان و صفويان در برخي موارد اين بناها را بنابر علل مذهبي در كنار مكانهاي مقدس و مساجد و مدارس مذهبي هم ميساختند. كه چنين عملي در ايجاد پيوندهاي فرهنگي بين مردم تأثيرگذار بود.ورود بازرگانان، تجار و سياحان خارجي به ايران و اقامت آنها در كاروانسراها و شهرهاي مختلف تأثيرات اجتماعي دوگانهاي به همراه داشت. بيترديد يك جنبه اين ارتباط تأثيرپذيري فرهنگي ايرانيان از آنها بود، چيزي كه در دورههاي بعد حتي در معماري كاروانسراها هم نمود يافت. اما وجه ديگر اين رابطه، تقويت هويت ايراني در مقابل «غير» و «ديگري» است. به عبارت ديگر اگرچه هويت و فرهنگ انسان خارجي و ديگري براي ايرانيان جذاب و از آن روي كه جديد بود تأثيرگذار شد، اما همين ملاحظه و مشاهده «خود» در مقابل ديگري بر تَشخص «هويت» انسان ايراني ميافزود. گو اين كه همواره ميزان اين تأثير و تأثر در نوسان بود. بنابراين كاروانسراها به لحاظ ارتباطي و ايجاد هويت اجتماعي، داراي دو جنبه ايجابي و سلبي بودند. در بعد ايجابي، كاروانسراها باعث ميشدند افراد اشتراكات و مشابهتهاي فرهنگي و اجتماعي خود را دريابند و در جنبه سلبي، افراد با مشاهده ديگري و غير خود را از ديگران متمايز ميكردند.
محمود ذكاوت
جام جم:دوشنبه ۲۴مهر