كشف نخستين شواهد يك بيماري انگلي در ايران باستان
محققان ايراني و فرانسوي با آزمايشهاي باستانانگلشناسي روي مومياييهاي طبيعي معدن نمك زنجان موفق به شناسايي تخمهاي نوعي كرم انگلي شدند كه براي نخستين بار اطلاعاتي از ابتلا به بيماريهاي انگلي در ايران باستان را در اختيار ميگذارد.
مسعود نظامآبادي، دانشجوي دكتري باستانانگلشناسي دانشگاه بزانسون فرانسه با همكاري دكتر مرجان مشكور، استاد ايراني اين دانشگاه و جمعي از محققان فرانسوي در اين پژوهش كه اولين مطالعه درخصوص بيماريهاي انگلي در محوطههاي باستانشناسي فلات ايران است، موفق به كشف 12 تخم از كرمهاي انگلي موسوم به كرمكدو در موميايي طبيعي مرد نمكي شماره 5 چهرآباد زنجان شده است. نظامآبادي در اين گفتوگو از باستانانگلشناسي، اطلاعات حاصل از اين علم و يافتههاي جالب خود درباره مرد نمكي شماره 5 ميگويد.لطــفا كمي درباره زمينه تخصصي خود ـ باستانانگلشناسي ـ توضيح دهيد . يافتن انگلهاي باستاني چه كمكي به ما ميكند؟
هر يك از علوم ميانرشتهاي كه با باستانشناسي در ارتباط هستند، تلاش ميكنند بخشي از تصويري را كه ما از گذشته خود جستجو ميكنيم، بازسازي كنند. در اين ميان باستانانگلشناسي (و به عبارتي ديگر ديرين انگلشناسي) نيز سعي دارد به بررسي جنبههايي از سلامتي، بهداشت، تغذيه، فرهنگ و آداب روزمره فردي و اجتماعي مردمان قديم بپردازد.
اين دانش كه حدود صد سال پيش توسط يك دانشمند آلماني به نام مارك آرماند رافر و با كشف بيماري انگلي شيستوزوما (تب حلزون) در يكي از مومياييهاي مصر پايهگذاري شد، تاكنون در باستانشناسي كشورهاي خاورميانه گسترش چنداني نيافته است. با اين حال، نتايج قابل توجه آن در مطالعات باستانشناسي اروپا و آمريكا روزبهروز آشكارتر ميشود. پژوهشهاي باستانانگلشناسي با تركيب يافتههاي خود در مواد و محوطههاي باستاني با اطلاعاتي كه از انگلشناسي امروزي در دست داريم، آگاهي ما را در مورد سبك زندگي مردمان قديم از منظر باستانشناسي تكميل ميكند.
تكميل آگاهي ما از سبك زندگي مردم قديم، يعني دقيقا چه چيزهايي؟
ديرينانگلشناسي از جنبه علوم پزشكي به تاريخچه عفونتهاي انگلي، عوامل بروز و گسترش آنها و همچنين سير تكاملي انگلها ميپردازد. مطالعه تاريخچه شكار، دامپروري، كشاورزي و چگونگي وضع زيستمحيطي در طول زمان گذشته و رديابي مسيرهاي جابهجايي جمعيتهاي انساني و حيواني و اثرات متقابل آنها بر انتشار عفونتهاي انگلي در دورههاي زماني گوناگون نيز از ديگر موضوعاتي است كه با اين علم به تكميلكردن دانش خودمان از چگونگي زندگي مردم باستاني ميپردازيم.
دانشآموختگان چه رشتههايي ميتوانند در اين حوزه جذاب بينرشتهاي وارد شوند؟
پژوهش در اين شاخه ميانرشتهاي كه در واقع زيرشاخهاي از علوم «زيست باستانشناسي» محسوب ميشود، مستلزم فراگيري باستانشناسي و علوم پيراپزشكي مرتبطي همچون علوم آزمايشگاهي و بهداشتي است چرا كه يافتن و تشخيص بقاياي شواهد انگلي همچون بندپايان، تكياختهها، DNA باستاني و تخم كرمهاي انگل نياز به داشتن تخصص و تجربه آزمايشگاهي در علومزيستي و پزشكي دارد.
علاوه بر اين، براي نمونهبرداري صحيح از بافتهاي باستاني و همچنين ارائه يك تفسير باستانشناسانه دقيق از يافتههاي انگلي به دستآمده، تجربه كافي نظري و ميداني از دانش باستانشناسي ضروري است. مطالعه متون تاريخي مرتبط هم بايد همپاي بهرهگيري از دانش روز انگلشناسي و باستانشناسي مد نظر قرار گيرد تا حداكثر نتايج و اطلاعات ممكن را حاصل كند.
اين رشته در ايران کي معرفي شد؟
ايده و طرح اوليه مطالعات باستانانگلشناسي در ايران توسط دكتر مرجان مشكور، اولين متخصص ايراني باستانجانورشناسي ارائه شد. ايشان با ارسال نمونههايي از خاك محوطه گورستان باستاني خرند به يك آزمايشگاه باستانانگلشناسي در فرانسه براي اولين بار در سال 84 اين رشته پژوهشي را به جامعه باستانشناسي ايران معرفي كردند.
همچنين معرفي مختصري از ديرينانگلشناسي در يكي از خبرنامههاي انجمن انگلشناسي دانشكده بهداشت در دانشگاه علوم پزشكي تهران توسط دكتر ميترا شربتخوري در همان سال صورت گرفت. من هم بعد از اخذ مدرك علوم آزمايشگاهي از دانشگاه علوم پزشكي ايران و سپس حشرهشناسي پزشكي از دانشگاه علوم پزشكي تهران و با تجربه شغلي در آزمايشگاههاي تشخيص طبي، پس از نگارش پاياننامهاي در زمينه باستانجانورشناسي در سال 88 به راهنمايي دكتر مرجان مشكور، مدرك كارشناسي ارشد باستانشناسي را با درجه عالي از دانشگاه آزاد تهران دريافت كردم. پس از آن با هدايت ايشان، مطالعات اوليه باستانانگلشناسي را در ايران آغاز كرده و همچنين جهت معرفي بيشتر اين رشته در دانشگاههاي علومپزشكي، به مدت دو سال به همكاري با گروه انگلشناسي دانشكده بهداشت در دانشگاه تهران و دكتر غلامرضا مولوي پرداختم. حاصل اين همكاري، ارائه يك مقاله مشترك با موضوع ايران در كارگاه آموزشي «باستانانگلشناسي در زمره روشهاي زيستباستانشناسي» در كشور فرانسه بود.
نظامآبادي: تحقيقات ما ترديدي باقي نميگذارد مرد نمكي شماره 5 مبتلا به كرمكدو بوده است و اين نخستين پژوهش باستانانگلشناسي ايران محسوب ميشود
سپس جهت تحصيل در مقطع دكتري اين رشته در دانشگاه بزانسون فرانسه پذيرفته شدم و در حال حاضر به مطالعه نمونههاي ارسالي از محوطههاي باستاني گوناگون واقع در محدوده خاورميانه مشغول هستم. نتايج اين مطالعات علاوه بر تكميل اطلاعات ما از وضع عفونتهاي انگلي در گذشته اين مناطق، ميتواند به روشنترشدن اثرات متقابل بيماريهاي انگلي، جغرافياي زيستي و جمعيتهاي انساني در طول زمان و در گسترهاي ميان سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا بينجامد.
چطور شد در تحقيقاتتان سراغ مردان نمكي زنجان رفتيد؟
مومياييهاي طبيعي زنجان ـ كه قديميترينشان به دوران هخامنشي تعلق دارد ـ از نمونههاي باستاني ويژهاي هستند كه فرصت مناسبي را جهت انجام مطالعات زيستباستانشناسي فراهم ميكنند. پيكر آنها بر اثر ريزش تونلهاي معدن نمك چهرآباد در دوران باستان در محيطي با غلظت بالايي از نمك مدفون و به صورت طبيعي موميايي شده و طي دو دهه گذشته ابتدا به صورت تصادفي و سپس با كاوشهاي علمي باستانشناسي و بويژه كوششهاي ابوالفضل عالي كشف شدهاند.
مرد نمكي شماره 5 كه در اين تحقيقات مورد نمونهبرداري قرار گرفته يكي از مومياييهاي طبيعي كشفشده در معدن نمك چهرآباد است كه در موزه زنجان نگهداري ميشود. اين موميايي بر اثر ريزش صخرههاي نمك در اين معدن باستاني مدفون شده و بخشهايي از پوست و بافت نرم كالبد وي به دليل قرارداشتن در محيط نمك به صورت طبيعي موميايي و حفظ شده است.
در تحقيقات شما و همكارانتان تعدادي تخم انگل در مرد نمكي شماره 5 زنجان كشف شده است. اين كشف چه اطلاعاتي درباره اين هموطن باستاني به ما ميدهد؟
شناسايي تخم انگل تنيا (موسوم به كرمكدو) در محتويات شكمي و لگني مرد نمكي شماره 5 ـ كه يكي از مومياييهاي طبيعي كشفشده در معدن نمك چهرآباد است ـ اطلاعاتي در مورد رژيم غذايي و نوع آلودگيهاي انگلي مربوط به 2300 سال پيش در منطقه شمال غرب ايران و محدوده زنجان امروزي در اختيار باستانشناسان ميگذارد.
امروزه ميدانيم ابتلا به كرم انگلي تنيا در اثر خوردن گوشت خام يا نيمپز آلوده به كيست اين انگل رخ ميدهد. از آنجا كه اين كيست انگلي در اندام مختلف (بخصوص ماهيچهاي) حيوانات نشخواركنندهاي همچون گاو، بز، گوسفند، شتر، آهو و مانند آنها و همچنين خوك و گراز مستقر ميشود، با تغذيه از گوشتي كه حرارت كافي نديده باشد (مثلا به صورت كبابشده) كرم بالغ در روده جايگزين ميشود. در مراحل بعدي، تخمريزي به همراه دفع بندهاي قابل مشاهده كرم در فرد مبتلا رخ ميدهد.
چگونه در بقاياي برجامانده در موميايي طبيعي مرد نمكي موفق به كشف تخمها شديد؟
با توجه به شرايطي كه مرد نمكي در آن قرار داشته اين تخمها ـ كه كاملا شبيه تخمهاي انگل امروزي هستند ـ در خاك درون حفره شكمي و لگني مرد نمكي كاملا حفظ شده بودند و با يكسري روشهاي آزمايشگاهي شامل آبدهي تخمهاي فشردهشده طي صدها سال آنها را به حالت اوليه برگردانديم و با توجه به لايههاي باستاني تاريخگذاري شده ترديدي در مورد انتساب تخمهاي انگلي شناساييشده به موميايي وجود ندارد.
در مورد تخمهاي كرم تنياي تشخيص داده شده، در مرد نمكي چهرآباد، مطالعات تكميلي ديگري نيز در دست انجام است تا با توجه به DNAباستاني آنها، بتوان گونه خاص انگل و ميزبان واسط آن را دقيقتر شناسايي كرد.
آيا شواهدي تاريخي درباره وجود اين قبيل بيماريهاي انگلي در ايران وجود دارد؟
مشاهداتي كه توسط ابوعلي سينا در كتاب ارزشمند وي به نام «قانون در طب» آمده است، شواهد ابتلا به اين عفونت را در گذشته ايران بيان ميكند.
البته در كشورهايي مثل ايران در دوران پس از ورود اسلام، به دليل عدم تغذيه از گوشت خوك و گراز، خطر انتقال عفونت از طريق آنها به صفر رسيده، ولي آلودگي در مورد ديگر چارپايان حلالگوشت، تا زمان حال همچنان گزارش ميشود.
به عنوان آخرين سوال، تيم تحقيقاتي اين پروژه شامل چه افرادي بوده و آيا نتايج تحقيق شما در مجلات علمي معتبر هم منتشر شده است؟
اين پروژه توسط تيم مشترك محققان ايراني و فرانسوي (مسعود نظامآبادي، دانشجوي دكتراي باستانانگلشناسي، دكتر مرجان مشكور و دكتر ماتيو لوبي) و با همكاري كاوشگر محوطه باستاني معدن نمك (ابوالفضل عالي) و همچنين حمايت ميراث فرهنگي زنجان انجام شده است. نتايج به دستآمده از مطالعه روي بقاياي مرد نمكي شماره 5 هم در مجله معتبرعلمي انگلشناسي منتشر شده است.
علي موحد / جامجم
دوشنبه ۲بهمن۹۱جام جم