در این که ذوالقرنین که در قران مجید و در سوره کهف ذکر آن آمده است ، همان اسکندر فرزند فیلیپ مقدونی است که برخی مورخان گذشته ما چون ، طبری و ثعالبی بر آن رفته اند ، اختلاف نظر بسیار است و محققان با دلایل فراوان اسکندر مقدونی را که در متون پهلوی ؛ او را گجستک(ملعون)و ویرانگر یاد کرده اندبا ذوالقرنینی که درقران کریم آمده ،یکی ندانسته اند.

 

صاحب کتاب مجمل التواریخ و القصص ، اسکندر رومی را ذوالقرنین ثــانی می خواند.« ابوالکلام آزاد » وزیر فرهنگ هند در مجله « اقافه الهند » مقاله محققانه ای در سه شماره نگاشته و بادلایل بسیار روشن ساخته است که مقصود از ذالقرنین در قران کریم کورش است که مردی خداپرست بوده نه چون اسکندر خونخوار و زردوست و ملعون و ویرانگر.

 

ابوالکلام آزاد در مقاله مفصل خود می نویسد: یهود مستقیماً یا به وسیله قوم قریش این سوال را از پیامبر اکرم (ص) کرده اند : [ ویسئلونک عن ذوالقرنین] و گمان می بردند که پیامبر خدا در می ماند. اتفاقاً در دو زبان عبری و عربی شاخ را قــرن می گویند و می بایست مفسران به تورات رجوع می کردند و می دیدند که تورات چه کسی را ذوالقرنین می نامد؟ و چرا ذوالقرنین می نامد؟ ولی در این کار کوتاهی ار مفسران بوده است و با مراحعه به تورات معلوم می شود که مقصود از ذوالقرنین کورش است و لغت ذوالقرنین از آن جا آمده است که به موجب آیات تورات ، دانیال نبی گوزنی را به خواب دیده که به راست و چپ و پیش رو با شاخ خود می جنگد و آن خواب چنین تعبیر شده که مردی بر خواهد خاست و به شرق و غرب و شمال خواهد تاخت و بدکاران را از میان خواهد برد و کورش و جهان گشایی های او ، تعبیر همان خواب بود و ذالقرنین نیز اشاره به همان گوزنی است که دانیال نبی در خواب دیده است و در قران کریم نیز اشارت به همین موضوع است تا پاسخ یهودیان داده شود.

 

دیگر از دلایل ابوالکلام حرکت کورش به جانب غرب و شرق و شمال و جلوگیری از قبایل وحشی و زبان نفهم است که قران کریم در وصف آنان می فرماید: « ولا یفقهون قولاً » این همه از کارهای تاریخی کورش است که ابتدا به ناحیه مکران و سیستان و قسمتی از هند رفت یعنی شرق و سپس به بابل تاخت و یهودیان را آزاد ساخت ـ غرب و آنگاه به ناحیه قفقاز میان دریای خزر و دریای سیاه ـ شمال ـ روی آورد و جلو قبایل وحشی را گرفت . آنگاه صفاتی که در قران کریم برای ذوالقرنین آمده با خصلت هایی که یونانیان در تواریخ خود برای کورش نوشته اند، تطبیق می کند و نشان می دهد که این خصایل با کورش و روایاتی که از اوست چه در تورات و چه در تواریخ همسان است . سپس به مجسمه کورش که در مشهد مرغاب به دست آمده و مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش است ، اشاره می کند که دو شاخ بر روی سر کورش و دوبال در دو طرف او حجاری شده که این هر دو صفت برای کورش در تورات آمده و در قران کریم هم به عنوان ابزار کار و اسباب پیشرفت کار که خدا به او عنایت کرده به آنها اشاره شده است . [ انّا مکنّا له فی الارض و آتینا من کّل شی ء . سوره سبا ]و در لغت نامه دهخدا در ذیل کلمه ذوالقرنین ترجمه کامل مقاله مولانا ابوالکلام آزاد دیده می شود . مترجم به یاد می آورد که در پازارگاد نقش برجسته کورش را با کلاه گوشه دو شاخ دیده که این کلاه ها به موجب اسطوره ها نشانه قدرت بوده است .

 

 

 

 

منبع : تخلیص از کتاب در سفینه تاریخ ، هدایت الله علوی ، تهران ، انتشارات هیرمند .ص ۶۱و۶۲