اصطلاحات تاریخ ایران و جهان 1(دروس 5-9)
درس پنجم : تلاش برای زیستن ؛ آریایی ها از مهاجرت تا تشکیل حکومت
آریایی ها : واژه ی آریا که معنای آزاده ، شریف و بزرگوار می دهد به قومی از نژاد هند و اروپایی گفته می شد که نیاکان مردمان سرزمین های ایران ، بخشی از آسیای میانه و هندوستان و بخش هایی از اروپا هستند و حدود دو هزار سال پ. م به شکل قبیله های کوچک در دورترین نقطه ی شرقی فلات ایران و در جنوب فلات پامیر و به اعتقاد برخی در شمال کوههای هندوکش و یا در روسیه اطراف دریاچه ی آرال می زیستند . آنان با افزایش جمعیت مجبور به مهاجرت شدند و به نواحی شرق و غرب و جنوب سرزمین اصلی خود کوچ کردند . دلیل اصلی این مهاجرت مشخص نیست اما به نظر می رسد دشوار شدن شرایط آب و هوایی و کمبود چراگاه ها از دلایل آن باشد . مهاجرت آریایی ها به فلات ایران به صورت تدریجی و در دوره های مختلف صورت گرفته است که در پایان دوران نوسنگی آغاز و تا 4000 پ . م ادامه داشته است .
کیانیان : دومین سلسه ی پادشاهی اساطیر ایرانی هستند و زمانی در شرق ایران حکمرانی می کردند . موسس این سلسه بر اساس اطلاعات شاهنامه ی فردوسی « کی قباد » است و با مرگ « دارا » پسر « داراب » نیز این سلسه منقرض شد .
مغ : مغان در نزد غربیان به عنوان گروه اسرار آمیز شناخته شده بودند و کلمه ی Magic در زبان های اروپایی به معنی جادو و برگرفته از کلمه ی مغ است . این واژه به صورت « مگو » چندین بار در کتیبه های بیستون آمده و در اوستا به صورت « مغو » و در پهلوی « مغ » شده است و بنا به روایتی در اصل طایفه ای از مادها بودند که اجرای امورات مذهبی را بر عهده داشتند . با روی کار آمدن هخامنشیان مغان همچنان تولیت امور مذهبی را حفظ کردند و در دوران ساسانیان به پایین ترین مرتبه از سلسه مراتب روحانیت زردشتی اطلاق می شد .
زردشت : پیامبر ایرانی و بنیان گذار دین زردشتی یا مزدیسنا و بنا به نوشته های یشت های کهن وی در « ایران وئج » در ساحل رود « دائیتی » در سرزمین قبایل ایرانی زاده شده است . مادرش « دغدو » و نام پدرش « پوروش اسب » است و نام خانوادگی زردشت « اسپنتمان » بود . وی پس از اعلام پیامبری به شمال خاوری ایران یعنی منطقه ی بلخ کوچ کرد و در آنجا از «گشتاسب» خواست تا به آئین وی درآید و او نیز پس از مشورت با بزرگان این آئین تازه را پذیرفت و زردشت توانست دین خود را گسترش دهد . او در سن 77 سالگی در نیایشگاه بلخ به دست یک تورانی کشته شد .
ازگفتارهای نیک زردشت
آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
قبل از جواب دادن فکر کن
هیچکس را تمسخر مکن
نه به راست و نه به دروغ قسم مخور
خود برای خود، زن انتخاب کن
به شرر و دشمنی کسی راضی مشو
تا حدی که میتوانی، از مال خود داد و دهش نما
کسی را فریب مده تا دردمندنشوی
از هرکس و هرچیز مطمئن مباش
فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی
با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی
راستگو باش تا استقامت داشته باشی
متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی
دوستدار دین باش تا پاک و راست گردی
مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی
سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی
روح خود را به خشم و کین آلوده مساز
هرگز ترشرو و بدخو مباش
در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند
اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی کسی را دشنام مده
دورو و سخن چین مباش، نزدیک انجمن دروغگو منشین
چالاک باش تا هوشیار باشی
سحر خیز باش تا کار خود را به نیکی به انجام رسانی
اگرچه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نمیری
با هیچکس و هیچ آیینی پیمان شکنی مکن که به تو آسیب نرسد
مغرور و خودپسند مباش ، زیرا انسان چون مشک پرباد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمیماند
.............
اهورامزدا : نام خدای یکتا در آئین زردشت است . واژه ایی ترکیبی از « اهورا » به معنای سرور و بزرگ و « مزدا » به معنی هوشیار و آگاه و دانا است و « اهورامزدا » در مجموع به معنی سرور دانا است .
اوستا : نام کلی مجموعه ی کهن ترین نوشتار و سروده های ایرانیان است و در روزگار باستان بیست و یک نسک ( کتاب ) داشته و در شکل کنونی خود شامل پنج بخش است که عبارتند از : یسنه که سخنان زردشت موسوم به گاهان در آن گنجانده شده ، یشت ها ( سرودهای نیایشی ) ، وندیداد ، وسپرد ، و خرده اوستا . واژه ی اوستا که خود در کتاب نیامده به معنی دانش و شناخت است و بر روی هم اوستا را می توان به معنی آگاهی نامه یا دانش نامه دانست و آن را گاهی مرجع نامه نیز می نامند .
دیااکو : وی آوازه ای در دادخواهی داشت که ابتدا اهالی روستایی که در آن زندگی می کردند و سپس همه ی افراد قبیله اش برای رفع دعواهایشان به او مراجعه می کردند . پس از آنکه به قدرت خود پی برد به دلیل بازماندن از کارهای شخصی از داوری میان مردم کناره گرفت . پس از آن دزدی و غارت زیاد شد و بزرگان نزد وی آمده و در خواست کردند حکومت را بپذیرد او نیز به شرط اینکه قصری برایش بسازند و سربازانی محیا کنند پذیرفت . او مدت 53 سال پادشاهی کرد و فرصت مناسبی بود که قبایل ماد را که تا آن زمان پراکنده بودند متحد سازد و به ملت واحدی تبدیل کند .
فرورتیش : پس از پدرش دیااکو و بین سال های 665 تا 633 پ . م حکومت می کرد . وی جنگ های پدرش با آشوریان را ادامه داد اما شکست خورد و به دست آشور بانیپال کشته شد .
هوخشتره : آغاز سلطنت رسمی وی از سال 625 پ . م بوده است . او با از بین بردن سکاها قدرت از دست رفته ی مادها را بازگردانید و بعد از آن با تصرف پایتخت آشور بر بخش بزرگی از آسیای غربی فرمانروایی کرد . پادشاه بابل نیز با ازدواج با « آمی تیس » دختر هوخشتره به اتحاد مادها درآمد . پس از آن وی به جنگ با لودیه رفت که این جنگ شش سال به طول انجامید و در سال هفتم با کسوفی که پدید آمد طرفین ترسیده و دست از جنگ کشیدند و با میانجی گری بابل صلح را پذیرفتند و رود هالیس مرز دو دولت تعیین گردید ، یکسال بعد از این ماجرا درگذشت .
لودیه : دولتی مقتدر واقع در ترکیه ی امروزی و از دولت شهرهای باستانی این کشور بوده است . سواره نظام کار آزموده و متحدان معتبری چون بابل و مصر داشت و در موقع ضرورت از وجود سربازان مزدور یونانی استفاده می کرد . این دولت توسط کورش بزرگ هخامنشی منقرض شد و به زیر سلطه ی هخامنشیان درآمد .
اژدهاک : « ایختوویگو » آخرین پادشاه ماد نامی است که نبونید پادشاه بابل در یکی از کتیبه های خود از وی یاد کرده است . پس از فوت هوخشتره ولیعهد وی که آژدهاک و داماد پادشاه لیدی بود به سلطنت رسید . به دلیل اینکه ملکه ی او دختر پادشاه لیدی بود و خواهرش نیز ملکه ی بابل بود در دوران 34 ساله ی سلطنتش با آرامش سپری شد و روزگار خود را به خوشگذرانی طی کرد و دربار خود را به تقلید از آشور با تجمل کرده بود . دختر او ماندانا به عقد یک نجیب زاده ی پارسی به نام کمبوجیه درآمد که حاصل این ازدواج کورش بزرگ بود و بعدها علیه پدربزرگ خود قیام کرده و او را از سلطنت خلع کرد .
درس ششم : هخامنشیان
کورش : فرزند کمبوجیه از قوم پارس و ماندانا دختر آژدهاک آخرین پادشاه ماد که بر اثر فشار بیش از اندازه ی مادها بر قوم پارس به جنگ پدربزرگ رفته و با شکست وی هگمتانه را تسخیر نمود و سلسه ی هخامنشیان را در سال 550 پ . م بنیان نهاد.
نبونید : واپسین شاه بابل که تا چیرگی کورش کبیر بر بابل حکومت می کرد که با شکست وی امپراتوری قدرتمند بابل به دست کورش در سال 538 پ . م فتح شد و ساتراپ بابل بخشی از امپراتوری هخامنشیان گردید .
مردوک : یکی از خدایان باستانی تمدن بابل است که به عنوان خدای باروری و آفرینش مطرح شده است . او در دوره ی حمورابی به عنوان محافظ بابل به شمار می رفت .
کمبوجیه : پسر بزرگ کورش هخامنشی و به نام های کمبوجیه ی دوم و کمبوزیه ( کامبیز ) نیز معروف است و از 530 تا 522 پ . م شاهنشاهی وی ادامه داشت . از اقدامات مهم وی از بین بردن برادر خود بردیا و لشکرکشی به مصر بود .
داریوش یکم : شاهنشاه بزرگ سلسه ی هخامنشیان و از بزرگ ترین فرمانروایان مشرق زمین در دوره ی باستان است . وی در مملکت داری سازمانی برقرار کرد تا پایان دوره ی هخامنشی دوام یافت . وی برای گسترش بازرگانی ، معماری و راه سازی کوشش های بسیاری انجام داد . آب راهی از نیل به دریای سرخ حفر کرد تا نیروی دریایی اش به راحتی رفت و آمد کنند . تاسیس چاپارخانه و ضرب سکه های طلا ی « دریک » را از اقدامات وی می دانند .
کتیبه ی بیستون : از آثار باستانی ایران واقع در حدود 27 کیلومتری شهر کرمانشاه در غرب ایران است . نام بیستون از واژه پارسی باستان « بغستان» به معنی جایگه « بغ » گرفته شده است . نقش بیستون پیروزی داریوش یکم بر گئوماته مغ و نه شورشی را نشان می دهد .
ماراتن : در زمان داریوش اول هخامنشی یونانیان ( آتنی ها ) به کمک مردم ایونی شهرهای آسیای صغیر را تسخیر کردند و سارد را به آتش کشیدند . داریوش برای آرام کردن منطقه سپاهی به فرماندهی « آرتا فرن » فرستاد . این سپاه در جلگه ی ماراتن پیاده شد و پس از نه روز درگیری علی رغم درهم کوبیدن مرکز و قلب یونانیان به دلیل شکست از جناحین مجبور به عقب نشینی به سمت کشتی ها شدند . داریوش این شکست را مهم نشمرد و بلافاصله در کار تدارک سپاه بسیار بزرگی شد . جمع آوری سپاه جدید سه سال به طول انجامید که در همین زمان داریوش فوت کرد . ( 485 ق . م ) یونانیان جنگ ماراتن را نقطه ی عطفی در تاریخ خود می دانند .
خشایارشا : جانشین داریوش یکم و نام مادرش « آتوسا » بود . او در آغاز علاقه ی چندانی به ادامه ی نقشه های اروپایی پدرش نشان نمی داد اما برخی از مشاوران شاه بر او تاثیر گذاشته و او تصمیم گرفت که برنامه ی نظامی پدرش را تکمیل کند و یک ارتش بزرگ زمینی و دریایی علیه یونان تدارک دید .
آرامگاه خشایارشا
سالامیس : نبرد ایران و یونان در زمان پادشاهی خشایارشا بود . یونانیان پس از مشورت با یکدیگر تصمیم گرفتند که در جزیره ی سالامیس به دفاع بپردازند . نیروی دریایی ایران بر خلاف کشتی های یونانی که آرایش صف را در اختیار داشتند به دلیل تنگی جا به طور ستونی اقدام به حمله کردند که ناگهان زیر آتش نیروهای دشمن قرار گرفت . جنگ تا شب ادامه داشت و بیش از نیمی از کشتی های ایران نابود شد و سپاه ایران اقدام به عقب نشینی کرد .
خط آرامی : از شاخه های خط فنیقی است که به سرعت در خاور میانه رواج یافت و پس از مهاجرت اقوام آرامی از صحرای شمالی عربستان به سوی خاورمیانه تبدیل به خط بین المللی منطقه شد . ترقی روز افزون این خط با حمایت و تقویت شاهنشاهان هخامنشی به دست آمد و در دولت هخامنشی به خط و زبان دیوانی تبدیل شد . دبیران آرامی نژاد و زبان در دستگاه های دیوانی هخامنشی در سرزمین های مختلف به خدمت مشغول شدند و آن را با عنوان آرامی رسمی یا آرامی امپراتوری پا به پای زبان فارسی باستان و خط میخی در ارسال مراسلات به کار گرفتند .
تخت جمشید : نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان دودمان هخامنشیان بوده است . نام تخت جمشید در زمان ساخت ، پارسه به معنای شهر پارسیان بود . وسعت کامل کاخ های تخت جمشید 125 هزار متر مربع است و از بخش های مهم زیر تشکیل یافته : _ کاخ های رسمی تشریفات تخت جمشید ( کاخ دروازه ی ملل ) _ سرای نشیمن و کاخ های کوچک اختصاصی _ خزانه ی شاهی _ دژ و باروی حفاظتی . مجموع کاخ های تخت جمشید در سال 330 پ . م با دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمامی بنای آن به صورت ویرانه ای درامد .
ریتون : ظرفی است که بخش جلویی آن به شکل حیوان و یا انسان درآمده و عموما از اشکال حیوانات با شاخ منحنی که به عقب برگشته ساخته شده است . ساخت این نوع ظروف در دوران هخامنشی رشد چشمگیری یافت و در دوره های اشکانی و ساسانی نیز سیر تعالی پیمود . از سوراخ هایی که در زیر آن تعبیه شده این اعتقاد وجود دارد که برای نوشیدن مایعات ( شراب ) در مراسم مذهبی استفاده می شد .
فرش پازیریک : باستان شناسان شوروی سابق هنگام حفاری زیر یخ های منطقه ی پازیریک در مرز مغولستان فرشی به طول دو متر و عرض یک متر و نیم کشف کردند که نقش های مرسوم در کتیبه های هخامنشی در آن دیده می شود . این فرش را که نشان دهنده ی پیشرفت هنر و فن نساجی و فرش بافی در دوره ی هخامنشی است سکاها از ایران غارت کرده و به جنوب روسیه برده بودند .
قدیمترین فرش دستبافت ایرانی در سال 1949 در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: "بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود." سپس او اضافه می کند: "تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود."
درس هفتم : یونان و روم
تمدن کرت : مرکز کهن ترین تمدن در اروپا بوده است . یونانی ها در حدود 4000 پیش به سرزمینی که امروز یونان نامیده می شود وارد شدند . مینوسی ها حدود دو هزار سال پیش از میلاد در جزیره ی کرت که پنجمین جزیره ی بزرگ مدیترانه است تمدن بزرگی برپا کردند .
پریکلس : سیاستمدار ، سخنران و جنگ سالار اثر گذار و برجسته ی آتن بود . وی ادبیات و هنر را گسترش داد و به دلیل اقداماتش آتن به مرکز آموزش و فرهنگ یونان باستان تبدیل گردید .
پریکلس(به یونانی: Περικλῆς)(زادهٔ ۴۹۵-مرگ ۴۲۹ پیش از میلاد) سیاستمدار، سخنران و جنگسالار اثرگذار و برجستهٔ آتنی بود. نام وی به معنای در میان افتخار است.
او از سوی مادر از خاندان آلکمیونی بود که خاندانی بس پرنفوذ بودند. توسیدید تاریخنگار همروزگارش در جایگاه ستایش او را نخستین شهروند آتن میخواند. او اتحاد دلی را تغییر جهت داد و در دو سال نخست جنگهای پولوپونزی مردمش را رهبری نمود.
او ادبیات و هنر را گسترش داد و به این دلیل آتن مرکز آموزش و فرهنگ یونان باستان گردید. او پروژهٔ جاهطلبانهای را به راه انداخت که سازههایی حیاتی چندی را مانند پارتنون در آکروپولیس ساخت. این پروژه آتن را زیبا و باشکوه ساخت و هم بدان شهر اعتبار بیشتری داد و هم برای مردمان پیشه فراهم ساخت. وی همچنین مردمسالاری آتن را بالنده ساخت تا آنجا که نکوهشگران وی را پوپولیست خواندند.
جنگ های پلوپونز : یکی از مهیب ترین جنگ های داخلی دنیای باستان است . تدابیر سردار یونانی در نبرد دریایی سالامیس سبب شد آتن به شهر اول یونان تبدیل شود و این برای اسپارتی ها قابل تحمل نبود . اسپارتی ها می دانستند توان نظامی آتن هرگز حاضر به مقابله به اسپارتی ها نیست بنابراین آنها منتظر بهانه برای آغاز نبرد بودند . نبرد داخلی که در یونان میان دولت شهر های آنها ایجاد شده بود فرصت مناسبی را برای اسپارت ایجاد کرد . بنابراین آتن و اسپارت هر دو در اتحادیه ها بر علیه یکدیگر شرکت کردند . بخش اول جنگ های پلوپونز با انعقاد عهدنامه ی صلحی به پایان رسید زیرا هر دو رقیب پی بردند قادر به حذف آن یکی نیستند . فقر و مشکلات سبب شد اعضای اتحادیه ی پلوپونز ( اسپارت و متحدانش ) تصمیم به حمله به آتیک ( سرزمین اصلی آتن ) را بگیرند . اسپارتی ها نیروی دریایی قدرتمندی ایجاد کردند و با توافق داریوش دوم هخامنشی از کمک های مالی ساتراپ لیدی که تحت فرمان شاه ایران بود برخوردار شدند . آتنی ها مرتکب اشتباه بزرگی شدند و این بود که پیشنهاد صلح اسپارت را رد کردند و این به معنای مرگ ناوگان ثروت و قدرت آتن بود .
آنتی گون : ملقب به مونوفتالموس یا یک چشم بود . او نجیب زاده و جنگ سالار مقدونی بود . وی در روزگار اسکندر مقدونی یکی از ساتراپ های او بود و پس از مرگ اسکندر با گذر از جنگ های میان سردارانش در 306 پ . م خود را شاه خواند و خاندان آنتی گونی را بنیان نهاد .
مسابقات المپیک : بازی های المپیک باستانی نخستین بار 776 سال پیش از میلاد در یونان و در محلی به نام المپیا برگزار شد. نخستین دوره ی بازی های المپیک باستانی به عنوان جشنواره ی مذهبی ، ورزشی و فرهنگی برای بزرگداشت زئوس - خدای خدایان یونان - برگزار شد هر چهار سال یکبار ورزشکاران سراسر یونان به دهکده ای به نام المپیا در نزدیکی کوه المپ ( خانه ی خدایان ) سفر می کردند و در آن زمان فقط شهروندان یونانی حق شرکت در بازی ها را داشتند . زنان حق شرکت و حتی تماشای بازی ها را نداشتند . این بازی ها به اندازه ای اهمیت داشت که در زمان برگزاری آن جنگ متوقف می شد تا ورزشکاران بتوانند بدون هر گونه خطری به المپیا سفر کنند .
کارتاژ : در 814 پ . م به دست بازرگانان فنیقی برپا شده بود . آنها با چیرگی به دریای مدیترانه و از راه بازرگانی نیرو و دارایی بسیاری به دست آوردند . یونانی ها شیوه ی فرمانروایی کارتاژی ها را پلوتوکراسی یا داراسالاری می خوانند که اشاره به چیرگی بازرگانان در رده های کشور و اراده ی آنان بر سیاست های کارتاژی دانسته اند .
جنگ های پونیک : رومی ها به سمت جزایر جنوبی اروپا در حال پیشروی بودند که خود را در مساف با کشوری دریایی به نام کارتاژ می دیدند . در سال 264 ق . م کارتاژی ها به اعلام جنگ علیه روم در جنوب ایتالیا پرداختند . سردار کارتاژی ( هامیلکار ) ضربات سنگینی به روم زد اما برتری نظامی روم سبب شکست کارتاژی ها شد و کارتاژ ناچار به تخلیه ی جزیره ی سیسیل و پرداخت غرامت شکست به روم شد . شکست کارتاژ سبب فقر شدید آنان و کینه ی مردم نسبت به روم شد . در جنگ های دوم پونیک هانیبال سردار شجاع کارتاژی فرمانده ی نیروها شد . کارتاژی ها با سپاهی فراوان و فیل های عظیم الجثه رومی ها را وحشت زده کردند زیرا مسیری که کارتاژی ها برای حرکت انتخاب کرده بودند می توانست خاک اصلی رومی ها را به خطربیاندازد. در نبردی که میان آنها صورت گرفت هانیبال سپاه خود را به شکل هلالی آرایش نظامی کرد و با حمله ی رومی ها دور تا دور آنها را محاصره کردند . تعداد زیادی رومی کشته شدند و به این دلیل رومی ها تصمیم گرفتند استراتژی خود را تغییر دهند و به دنبال فرسایش کردن جنگ رفتند زیرا می دانستند هانیبال نمی تواند کمکی از کارتاژ دریافت کند . در نهایت رومی ها در کارتاژ پیاده شدند و دولت را وادار کردند هانیبال را فرا بخواند . رومی ها در 146 ق . م به کارتاژ حمله بردند و آن را از روی زمین محو کردند .
کنستانتین : از امپراتورهای امپراتوری روم بود که توانست ژرمن های ویزیگوت را شکست دهد . همچنین طی فرمان میلان در سال 313 میلادی مسیحیت را مذهب رسمی روم کرد و در کنار آن به مذاهب دیگر آزادی داد . او مجامع مذهبی کنگره ی آرل و کنگره ی نیقیه را به منظور حفظ وحدت در مسیحیت تشکیل داد . او در اواخر عمر به دست یک اسقف آریوسی غسل تعمید داده شد . کلیسای مرقد مقدس به دستور وی در شهر اورشلیم بنا شد .
درس هشتم : اشکانیان
ملوک الطوایف : مشکل بزرگ اشکانیان برای حکومت بر ایران حکومت های مستقل ایالت هایی چون پارس ها ، آذربایجان و ارمنستان بود که پس از انقراض سلوکیان به شدت در مقابل اشکانیان ایستادگی می کردند و خواهان استقلال خود بودند . اشکانیان نیز فقط تعدادی از آنان را مغلوب کرده و مجبور شدند استقلال داخلی مابقی را بپذیرند . بدین ترتیب تعدادی از ایالت های کشور در زمان اشکانیان نیمه مستقل بودند و فقط وظیفه داشتند به پادشاه اشکانی احترام بگذارند و در هنگام جنگ وی را یاری دهند . این شیوه ی حکومت را به دلیل استقلال داخلی تعدادی از ایالت ها ، ملوک الطوایفی می نامند .
سورنا و نبرد حران ( کاره ) : سورنا سردار بزرگ ایرانی در زمان ارد اول اشکانی می زیست . زمانی که بیش از سی سال نداشت پادشاه وی را به جنگ کراسوس سردار بزرگ رومی فرستاد . در نبرد حران به دلیل رویارویی سپاه ایران با روم به فرمان سورنا لشکریان از خود صداهای ترسناک ایجاد کردند و در نتیجه رومی ها در ترس و وحشت فرو رفتند . سورنا در مرکز میدان سراپا مسلح ایستاده بود ، لشکر ایران در ابتدا قصد حمله با نیزه را داشت که موفق نشدند و حالت عقب نشینی به خود گرفتند . رومیان احساس کردند سپاه ایران در حال فرار است آنان را تعقیب کردند که با تیرباران پارتیان مواجه شدند . سپس به جنک با نیزه پرداختند و با کشته شدن کراسوس این نبرد با شکست رومیان به اتمام رسید .
سورنا در خانواده ای اشرافی متولد شد.او قدی بلند و چهره ای زیبا داشت.و خردمند و شجاع بود.
پلوتارک تاریخ نویس یونانی در باره او مینویسد هنگام سفر هزار شتر وسایل سفر او را حمل میکردند.هزار سواره نظام زره پوش و همچنین هزار سواره نظام عادی او را همراهی میکردند.او بیش از ده هزار سواره نظام و خدمه داشته است؛سورنا شهر سلوکیه را تصرف کرد و ارتش روم را در سال ۵۲ قبل از میلاد شکست داد که فرماندهی آنرا به سیاستمدار رومی کراسوس به عهده داشت .(همانکه که جنبش
استارتاکوس را در روم سرکوب کرده بود)کراسوس و پسرش در این جنگ کشته میشوند و سپاهیان رومی به اسارت اشکانیان در می آیند.
پلوتارک در باره این جنگ مینویسد سورنا سر و دست کراسوس را میفرستد برای “ارد” که برای بستن پیمان صلحی در ارمنستان به سرمیبرد اما در سلوکیه این شایعه را منتشر میکند که کراسوس زنده است و به زودی به شهر آورده میشود.
او به این شیوه به سلوکیه وارد میشود و آنجا را تصرف میکند.محبوبیت سورنا که ۳۰ سال از عمرش نگذشته بود بین سپاهیانش بعد از پیروزی بر ارتش روم باعث وحشت شاه گردید و مدتی بعد از این پیروزی او به دستور شاه به قتل رسید.
مورخان ایرانی و یونانی راجب سورنا اتفاق نظر دارند تقریبا در تمام کتب تاریخی راجب دلاوریها و مرگ ناجوانمردانه او اینطور آمده:
که این سورنا بوده که ارد را به تخت نشاند و شهر سلوکیه را تصرف کرده و اولین کسی بوده که بر دیوار شهر مذکور بر آمده و بادست خود اشخاصی را که مقاومت میکردند به زیر افکنده .
وی در این هنگام بیش از ۳۰ سال نداشت و مع هذا به حزم و احتیاط و خردمندی شهره بودو بر اساس این صفات کراسوس سردار رومی را مغلوب کرد که نخست جسارت و تکبر کراسوس و یائسی که بر اثر بدبختیها به سورنا دست داده بود به آسانی وی را در دامهایی افکند که سورنا برایش گسترده بود با این حال ارد به جای اینکه سورنا را پاداشی نیک دهد براو رشک برد و نابودش کرد
کوشان ها : امپراتوری همسایه ی شرقی اشکانیان که در سده های یکم تا سوم میلادی توسط قوم آریایی کوشان ها بر آسیای میانه و شمال هند فرمانروایی می کردند . قلمرو آنان در سده ی سوم میلادی به دست ساسانیان برافتاد . در این امپراتوری دین بودایی رواج داشت و تندیس های بودای بامیان یادگاری از آن دوره است .
مجلس مهستان : پارلمان ایران در عهد اشکانیان بود . نخستین جلسه ی خود را در نوروز سال 173 پ . م با حضور مهرداد اول – پادشاه وقت – برگزار کرد و اولین مصوبه ی آن انتخابی کردن شاه بود . عزل شاه نیز در اختیار همین مجلس قرار گرفت البته طی شرایطی از جمله خیانت به کشور ، ابراز ضعف و نیز جنون ، بیماری سخت و از کار افتادگی . ایران در آن زمان دارای دو مجلس شاهزادگان و بزرگان بود که جلسه ی مشترک آنها را مهستان می خواندند . در ایام نوروز سال 52 میلادی پادشاه اشکانی فوت کرد . مهستان که از نحوست 13 فروردین ( نحوست رقم 13 از یونانیان با اسکندر وارد ایران شده است ) چند روز ایران را بدون شاه گذارد و روز 15 فروردین « بلاش » را که از همه کوچک تر بود از میان شاهزادگان اشکانی به شاهی برگزید و استدلال کرد که مصلحت ، انتخاب بلاش را ایجاب کرد .
مهر پرستی ( میترا ئیسم ) : مهر یکی از ایزدان دین زردشتی و دارای مقام بلندی است و آتشکده های بسیاری در عهد باستان به نام او بنا شده است . او نخستین خدای مینویی ( غیر مادی ، غیر مرئی یا ما فوق الطبیعه ) است که پیشاپیش خورشید می راند و همچنین نخستین خدایی است که قلعه های زیبای زرگون را فرا می گیرد و از آنجا بر سراسر زمینی که در آن جایگزین هستند نظارت می کند . ایزد مهر نظم یا راستی را حفظ می کند و بر دیوان دروغ می تازد و آنان را شکست می دهد . این آئین روز به روز گسترش بیشتری یافت و برای پیوستن به گروه باید زیر نظر بالاترین مقام روحانی یعنی مغ هفت مرحله ی سلوک را طی کرد که از پائین ترین مرحله آغاز و به بالاترین مرتبه پایان می یافت که عبارت بودند از : 1- مقام کلاغ 2- مقام عروس 3- مقام سرباز 4- مقام شیر 5- مقام پارسی 6- مقام خورشید 7- مقام پدر
آناهیتا : در زبان اوستایی نام یک پیکر کیهانی ایرانی است که ایزد بانوی آب ها ( آبان ) پنداشته و مورد ستایش بوده است و از این رو با نمادهایی چون باروری ، شفا و خرد نیز همراه است . آناهیتا ، آناهید یا ناهید که در پارسی به معنای دور از آلودگی است نام ایزد بانوی آب و فراوانی و زیبایی در مذاهب ایران باستان است . آناهیتا ظاهرا به جنگاوری نیز مربوط بوده است و باور بر این بود که جنگاورانی را که به پیشگاه او نذر کنند یاری می دهد . از میان پرستشگاه های ناهید ، نیایشگاه های همدان ، شوش و کنگاور که ویرانه های آن هنوز پابرجاست از همه مجلل تر بوده است .
نسا : از شهرهای باستانی ایران در خراسان بود . این شهر که زمانی پایتخت اشکانیان بود امروزه در محدوده ی کشور ترکمنستان قرار گرفته است .
دورا : شهر مرزی میان اشکانیان و امپراتوری روم بود . محل کنونی آن دهکده ی صالحیه در سوریه در نزدیکی با مرز عراق است . در دورا دیوار نوشته های متعددی به زبان پارسی میانه وجود دارد که مربوط به سده های سوم میلادی و در پیوند با فرستادگان ویژه ی شاپور یکم ساسانی است که از دورا بازدید کردند .
درس نهم : ساسانیان
اردشیر بابکان : اردشیر به معنای « شهریار مقدس » است . بنیان گذار ساسانیان که از سال 206 تا 241 م فرمانروای شهر استخر بود . وی پس از پایان دادن به اشکانیان در ایران از سال 208 تا 241 م فرمانروای ایران و در سالهای 226 تا 241 م شاهنشاه ایران بود . دودمانی که وی بنیاد گذاشت چهار سده بر ایران فرمان راند
شاپور و والرین : شاپور اول ساسانی پس از سامان دادن به اوضاع داخلی کشور(241م) به انطاکیه حمله برد اما در این نبرد شکست خورد . به همین دلیل در سال 258 م شاپور زمان را برای مبارزه با ارتش روم مناسب دید چرا که رومی ها در شمال امپراتوری خود درگیر نبرد با ژرمن ها بودند و در مرکز تغییرات مداوم امپراتوران ، قدرت روم را ضعیف کرده بود . بنابراین شاپور آماده ی نبرد با والرین شد . در این نبرد ده ها هزار رومی کشته شدند و والرین پس از تسلیم به اسارت شاپور در آمد و تا سال ها در خدمت شاپور بود .
هپتال ها : هپتالیان تا هفتالیان یا هیاطله یا هون های سفید قومی بودند که ازایالت کانسوی چین به حدود تخارستان هجوم آوردند. در دوره ی ساسانیان آنان وارد ایران شده و چندین ایالت را با شهرهای مرو و هرات تصرف کردند و خراجی سالیانه را برای ایرانیان مشخص نمودند . این تسلط باعث خواری و ذلت بسیار برای ایرانیان شد و خسارتهای مادی و معنوی جبران ناپذیری به بار آورد . پس از مدتی ساسانیان از پادشاه هپتال ها انتقام گرفته و در نهایت با آنها صلحی شرافتمندانه کرد و هپتال ها نیز تمام غنائمی را که در جنگ از پیروز ساسانی گرفته بودند پس دادند . این دولت تا حدود 560 م دوام داشت و سرانجام توسط انوشیروان ساسانی برانداخته شد .
بهرام چوبین : زمانی که هرمز ساسانی او را از فرماندهی سپاه خلع کرد چون به لشکریان خود اطمینان داشت علم مخالفت را برافراشت . این واقعه باعث شد آتش فتنه و آشوب در هر سوی کشور برافراشته شود . بهرام چوبین و سپاهیانش هرمز را از سلطنت خلع کرده و به زندان انداختند و پس از مدتی وی را کور کرده و پسرش خسرو دوم را به سلطنت رساندند. اما بهرام چوبین حاضر نبود از شاه اطاعت کند و چون خسرو پرویز توان مقاومت در برابر او را نداشت به روم گریخت . بهرام چوبین علی رغم مخالفت جمعی از بزرگان تاج بر سر نهاد و به نام خود سکه زد . اما دولتی که وی بر عهده گرفته بود عبارت بود از یک سلسله شورش و فتنه . چندی بعد خسرو پرویز با حمایت امپراتور روم به ایران بازگشت و در حوالی آذربایجان لشکر وی را منهدم کرده و بهرام که گریخته بود و به ترکان پناهنده شده بود چندی بعد به تحریک خسرو به قتل رسید .
آتشکده ی آذرفرنبغ : به معنی دارنده ی فر ایزدی است و بغ نیز معنای خدا می دهد . این آتشکده مخصوص موبدان بوده است و به آنان آتربانان گفته می شد . آنها با کمک این آتش دانایی و فر و شکوه را دریافت می کنند که در دوره ی ساسانیان این آتش
در فارس جای گرفته بود .
آتشکده ی آذرگشنسب : گشنسب در زبان اوستا ورشنه آمده که معنای نر و نرینه دارد ، ورشنه یی به معنای قوچ است . در ادبیات پارسی آذر گشسب به معنای تیزی و چالاکی آمده است . این آتشکده به علت انتساب تولد زردشت مورد تقدیس بوده است . بنابر اشعار فردوسی هر کدام از پادشاهان کیانی و ساسانی قبل از رفتن به میدان جنگ به این آتشکده رفته و برای پیروزی خود نماز و ستایش به جای می آوردند .
آتشکده ی آذربرزین مهر : برزین مهر به معنای مهر بلند پایه است . این آتشکده مخصوص کشاورزان بوده و در خراسان ( رودخانه ی ریوند سبزوار ) قرار دارد .
صابئین : این کلمه از ریشه ی مشتق « ص ب ع » ( عبری ) به معنی فرو رفتن در آب می باشد که « عین » آن ساقط شده و به معنی معمدون است یعنی کسانی که تعمید را با تغسیل در آب اجرا می کنند . پیرو حضرت یحیی تعمید دهنده اند . آنها در جنوب عراق و خوزستان ایران بودند . فرقه ی واسطه ی بین یهودیان و مسیحیان اند و از اهل کتاب به شمار می رفتند .
مزدک : بنیان گذار آئینی که مبنی بر اصل اشتراک در اموال و زنان بود . او در عهد قباد ساسانی ظهور کرد و پیروانی یافت . اما انوشیروان پس از رسیدن به سلطنت آنها را قلع و قمع کرد . فردوسی در شاهنامه به انتقاد از مزدکیان پرداخته است .
هنیاگر : در روزگار ساسانیان در زمان شکار در بیابان دوهزار رامشگر حرکت می کردند . آنان از قبل در فرهنگستان نوای خوش را می آموختند و همگی سخن موسیقی را درک می کردند . تحولی در خنیاگری ایران در عهد ساسانی شکل گرفت . معروف ترین آنان رامتین ، نکیسا و باربد بودند .
جاده ی ابریشم : یا راه ابریشم و شبکه ی راه های متصل شده ایی به منظور بازرگانی در قاره ی آسیا بود که شرق و غرب و جنوب آسیا را به هم و به شمال آفریقا و شرق اروپا متصل می کرد . نخستین فردی که این نام را برای این مسیرها انتخاب کرد جغرافی دان آلمانی به نام فردیناند ریختوفن بود . او به علت حمل ابریشم چین از این راه به دریای مدیترانه و مناطق مختلف دیگر این نام را برگزید . مهم ترین کالایی که به صورت ترانزیت از ایران می گذشت ابریشم بود .
بندر سیراف : یا سیراب شهری باستانی واقع در بخش مرکزی شهرستان کنگان در استان بوشهر است . سیراف یکی از قدیمی ترین بنادر ایران است که زمانی دارای رونق فراوانی بوده است .