مهمترين رويدادهاي ايران وجهان درطول تاريخ دراين روز
روز جهاني کوروش (Cyrus Day)
نقش تصوير کوروش، باقي مانده از عهد باستان
بيست و نهم اكتبر روز جهاني كوروش (سايرس دي) نام گذاري شده است كه از ديرباز پارسيان، يهوديان، دوستداران حقوق بشر و هواداران اداره جهان به صورت ملل مشترك المنافع آن را گرامي داشته و رعايت مي كنند.
اين روز به مناسبت تكميل تصرف امپراتوري بابل به دست ارتش ايران (29 اكتبر سال 539 پيش از ميلاد) و پايان دوران ستمگري در دنياي باستان برقرار شده است . 2548 سال پيش در همين ماه اعلاميه تاريخي كوروش بزرگ در زمينه حقوق افراد و ملل انتشار يافت كه نخستين سنگ بناي يك دولت مشترك المنافع جهاني و هر سازمان بين المللي بشمار مي آيد. حقوق انسان از دیدگاه کوروش همان زمان مکتوب شده است که موجود است و استوانه کوروش نامیده می شود.
قحط الرجال در ايران سال 1918 ، جل الخالق!
«قحط الرجال» واژه اي بود كه به نوشته مطبوعات تهرات، در چنين روزهايي در سال 1297 خورشيدي (اواخر اكتبر 1918 ميلادي) ورد زبان تهراني ها شده بود. اين واژه از اواخر مهرماه پس از آن كه وثوق الدوله رئيس الوزراء وقت يك بلژيكي را براي حل مسئله نان پايتخت ايران! به رياست اداره نان منصوب كرده بود رايج شده بود. يكي از روزنامه ها پس از اين انتصاب نوشته بود: قحط الرجال در ايران، جل الخالق!. اين روزنامه به اين وسيله خواسته بود غير مستقيم بپرسدكه مگر در ايران كمبود مدير است كه يك بلژيكي را مدير اداره نان كه يك موضوع بسيار محلي است كرده اند. اتفاقا اين بلژيكي بدون داشتن آگاهي از سابقه مسئله نان توانست آن را حل كند كه رئيس الوزراء قبلي موفق نشده بود و بر سر«نان» پست خود را از دست داده بود.
قلع و قمع هواداران كلنل پسيان در خراسان
![]()
حسين آقا مير پنج
در دومين هفته ماه آبان سال 1300 خورشيدي (اكتبر 1921) حسين آقا مير پنج (سرلشكر حسين خزاعي) فرمانده نيروهاي قزاق اعزامي از تهران به مشهد، يك ماه پس از مرگ كلنل محمد تقي خان پسيان هواداران قيام او را در خراسان شديدا سركوب كرد. گروهي اعدام و دهها تن ديگر از آنان نيز زنداني شدند. حسين آقا ميرپنج بقيه هواداران قيام كلنل را تهديد كرده بود كه اگر از ادامه انقلاب دست بر ندارند و سلاحهاي خود را تحويل ندهند بي رحمانه قلع و قمع خواهند شد.
كلنل محمد تقي خان كه از مداخلات بيگانگان در امور وطن و خيانت و يا سكوت رجال وقت به ستوه آمده بود در خراسان دست به يك قيام ملي زده بود و موفقيت هايي هم به دست آورده بود كه قرباني توطئه شد.
وي قبل از اين قيام، با ژاندارمهاي خود نيروهاي به مراتب بيشتر و مجهزتر روس را از همدان مجبور به عقب نشيني كرده و شهر را آزاد ساخته بود. کلنل از مداخله قدرت هاي اروپايي در امور وطن، سخت خشمگين بود و بسياري از رجال وقت را خودخواه و خائن مي دانست - خيانت دانسته (عمدي) و يا ندانسته.
دو سوء قصد در تهران سال 1304
29اكتبر سال 1925 (هفتم آبان 1304 خورشيدي) واعظ قزويني ــ روحاني چپگرا و ضد سرمايه داري را كه ناشر روزنامه «نصيحت» بود در ساختمان مجلس در بهارستان كشتند و هنوز به درستي انگيزه قتل روشن نشده است وطراحان آن شناخته نشده اند، چرا؟. وي مقالات تندي بر ضد فساد مالي، اجحاف و احتكار و نبود مروت و انصاف در ثروتمندان و آزمندي آنان منتشر مي كرد.
در همين روز در سال بعد (1305) سيد حسن مدرس نماينده مجلس در تهران مورد سوء قصد قرار گرفت، مجروح و در مريضخانه دولتي (بيمارستان سينا) تحت عمل جراحي قرار گرفت و نجات يافت.
بركنارشدن مقامات نظامي و غير نظامي ايران به دستور متفقين و آزمندي، فرصت طلبي ها و ...
از هفتم آبان 1320 (29 اكتبر1941)، دوماه پس از اشغال نظامي ايران كار بركناري، بازنشستگي و انتقال مقامات نظامي و غير نظامي ايران طبق فهرست متفقين آغاز شد. دراين تصفيه دامنه دار بسياري از افسران ارتش نيز به كارهاي غيرنظامي گمارده شدند.
مروري بر فهرست مقامات تصفيه شده و سوابق آنان نشان مي دهد كه عمدتا از ميان ميهندوستان و مخالفان سلطه اجنبي انتخاب شده بودند. در ميان آنان گروهي هم كه قبل از اشغال نظامي ايران،تمايل به ناسيونال سوسياليسم آلمان از خود نشان داده بودند ديده مي شدند.
همزمان با آغاز كار تصفيه مقامات، كمبود مواد غذايي و كالاي مصرفي چهره خود را در ايران آشگار مي كرد. كار جيره بندي در شهرهاي بزرگ ايران و همزمان با آن سوء استفاده از اين وضعيت، احتكار و توزيع مواد غدايي آلوده و كالاي نامرغوب آغاز شده بود. مقامات اشغالگر (متفقين) اين وضعيت را به حساب آزمندي و فرصت طلبي و طبيعت بد برخي از اتباع ايران مي گذاردند و با اين بهانه كه نمي توان با اعمال زور ماهيت افراد را تغيير داد از خود سلب مسئوليت مي كردند. برخي از اين مقامات خارجي بعدا در خاطرات مكتوب خود و يا در مصاحبه ها (تاريخ شفاهي كه در كتابخانه ها محفوظ است) از اين خصلت معدودي از ساكنان ايران ابراز تعجب كرده بودند كه در «روزهاي سخت» دست به سوء استفاده زده بودند!. اين باورها، توفير زياد با ابراز نظر «جان ملكم» انگليسي كه در دهه اول قرن 19 به ايران آمده بود و خاطرات مورگان شوستر آمريكايي ندارد. براي اصلاح اين خصلت ناروا، راه آموزش و تمرين اخلاقيات و معنويات توصيه شده است.
مخالفت دكتر مصدق با دادن هرگونه امتياز به بيگانه
دکتر مصدق
از اواسط اكتبرسال 1944 بيش از هميشه نغمه دادن امتياز نفت شمال به شوروي به بهانه ايجاد موازنه ميان اين دولت و انگلستان به گوش مي رسيد كه دكتر مصدق در نطق هفتم آبان خود در مجلس مخالفتش را با دادن هر گونه امتياز مخصوصا امتيازهايي از آن دست به بيگانه ابراز داشت.
دكتر مصدق كه نماينده تهران در مجلس شوراي ملي بود صريحا گفته بود: دادن هر امتياز به بيگانه مشكلات كشور مخصوصا در زمينه حاكميت ملي را در سالهاي بعد از آن چندين برابر خواهد كرد و نسل آتي آن را يك خيانت نسل حاضر به وطن تلقي خواهد كرد. وي اضافه كرده بود: مقامات امروز حق ندارند براي نسل آتي دشواري و مسئله به ارث بگذارند.
همين مخالفت سر آغاز مبارزه اي طولاني براي ملي شدن نفت ايران شد كه از آغاز كار در انحصار انگليسي ها قرار گرفته بود.
شاه قراردادنفت با كنسرسيوم را امضاء كرد
29 اكتبر سال 1954 (هفتم آبان 1333) شاه قرارداد نقت با كنسرسيوم را امضاء كرد. اين قرارداد روز پيش از آن در مجلس سنا تصويب شده بود!. سناي وقت با كمترين مخالفت آن را به تصويب رسانده بود. نفت ايران كه پيش از ملي شدن در انحصار انگلستان بود اين بار در اختيار كنسرسيومي از شركتهاي بزرگ نفتي غرب از جمله امريكا و انگلستان قرار گرفت. اين شركتها با هم بستگي تنگاتنگ و مشاركت دارند.
نقشه لندن براي گرفتن «بله» از احمد شاه در يك پذيرايي رسمي!
احمد شاه
سلطان احمد شاه قاجار، شاه وقت ايران كه به عادت سلاطين قاجاريه به سفر اروپا رفته بود از هفتم تا دهم آبان ماه 1298 خورشيدي (29 اكتبر تا اول نوامبر 1919 ميلادي) در لندن مورد پذيرايي مجلل و بي سابقه مقامات تراز اول انگلستان قرار گرفت، و دليل آن امضاي قرارداد نهم اوت (1919) دولت انگلستان با وثوق الدوله رئيس الوزراء وقت بود كه هنوز به دست مجلس نرسيده بود و انگليسي ها مي خواستند به صورتي رفتار كنند كه تاييد اين قرارداد را در ضيافتهاي رسمي لندن از زبان سلطان احمد شاه بيرون بكشند و سند قرار دهند و مقدمات اجراي آن را فراهم سازند.
![]()
جورج پنجم پادشاه وقت انگلستان
كه طبق نقشه ، از احمد شاه پذيرايي كرد
وثوق الدوله و دو تن از وزيرانش با دريافت پول نقد به عنوان رشوه اين قرارداد را امضاء كرده بودند كه به موجب آن ادارات و ارتش ايران در كنترل انگليسي ها قرار مي گرفت كه دستمزد اين انگليسي ها هم بايد از خرانه تهران پرداخت مي شد. به علاوه، با پول ايران هر نوع اسلحه و مهمات كه افسران انگليسي نظر مي دادند بايد براي ارتش ايران خريداري مي شد و چون ايران پول لازم براي اين پرداختها را نداشت قرار بود اين پول را انگلستان به صورت وام به ايران بدهد و براي استهلاك آن گمركات و منابع ديگر را كه درآمد داشتند در اختيار بگيرد و با اين قرارداد، انگلستان با توجه به كنار رفتن روسيه از صحنه ايران در پي انقلاب اكتبر 1917، مالك الرقاب وطن ما مي شد.
![]()
لويد جورج نخست وزير وقت انگلستان
در ضيافتهاي رسمي كه جورج پنجم پادشاه و لويد جورج نخست وزير وقت انگلستان هم حضور داشتتند، مقامات انگليسي در نطقهاي رسمي خود قرارداد نهم اوت را عامل اتحاد، تحكيم دوستي و همكاري دو دولت قلمداد كردند و بالاخره در يكي از اين ضيافتها از زبان سلطان احمد شاه جمله اي را كه مي خواستند حاضران بشنوند بيرون كشيدند كه در آن تلويحا و به گونه اي غير مستقيم از چنان قراردادي ابراز خرسندي كرده بود. انگليسي ها همين اشاره را سند قطعيت يافتن قرارداد قرار دادند و يكطرفه به اجراي آن پراختند و ....
سلطان احمد شاه كه بر خلاف بيشتر سلاطين قاجار، فردي نسبتا آگاه از مسائل و امور بود بعدا بارها گفته بود كه متوجه اين كلك انگليسي ها بود و «بله» را نگفت زيرا حق گفتن آن را هم نداشت. وي تنها از دوستي دو ملت و تحکيم اين دوستي ابراز خرسندي كرده بود كه تعريفي عمومي (جنرال) است و نمي توان آن را مخصوصا در دوران مشروطيت و وجود پارلمان سند قرارداد. مورخان، احمد شاه را مردي وطندوست توصيف کرده اند ولي در زمان او، ايران از يك بحران بيرون نيامده در بحران ديگري فرو مي رفت و درآمد دولت به علت عادت نداشتن ايرانيان به دادن ماليات نزديك به صفر بود.
سينما
اين کمدين ترانه کمدي هم خواند
بانو " فاني برايس " کمدين فيلمهاي سينمايي و برنامه هاي فکاهي تلويزيون آمريکا 29 اکتبر 1892 به دنيا آمد و 59 سال عمر کرد. وي درکار خود به قدري مهارت داشت که ترانه کمدي مي خواند و شعر و گاهي آهنگ آنها را هم خودش مي نوشت. فاني در عين حال يک طنز نگار با استعداد بود.
قتل بازيگر نوجوان فيلم
![]()
تارا
بيست و نهم اكتبر 2005 تارا مك مولن (عكس مقابل) بازيگر 16 ساله فيلم در لس آنجلس هدف چند گلوله قرار گرفت و كشته شد.
وي علاوه بر فيلمهاي سينمايي هاليوود، در يك سريال تلويزيوني در نقش عضو يك باند گانگستر بازي مي كرد. پليس احتمال مي دهد كه بازي در همين نقش باعث خشم گانگسترهاي لس آنجلس و قتل او شده باشد زيرا كه اين سريال بر پايه يك پرونده واقعي تهيه شده است
در قلمرو رسانهها
"پوليتزر" به مناسبت سالگرد درگذشت او - و نگاهي کوتاه به مطبوعات وطن
Joseph Pulitzer
29 اكتبر (روزي چون امروز) سالروز درگذشت «جوزف پوليتزر» روزنامه نگار معروف است كه به منظور ارتقاء ادبيات، روزنامه نگاري و موسيقي از طريق انتخاب سالانه بهترين ها و دادن جايزه، بنیادی را تاسیس کرده است. پولیتزر در 64 سالگي بسال 1911 فوت شد. مهمتر از ايجاد بنياد پوليتزر، وي مبتكر «مردمي نويسي» در نشريات است كه تا آن زمان عمدتا به گزارش فعاليت هاي دولت مي پرداختند. «تاريخ ژورنالیسم» ايجاد رقابت ميان روزنامه ها در كسب اخبار اختصاصي را هم به نام پوليتزر ثبت كرده است. یک استاد هاروارد در اکتبر 1999 و به مناسبت هشتاد و هشتمین سالگرد درگذشت پولیتزر گفت: "اصرار پوليتزر در مقالاتش به آموزشی نویسی (ارتقاء معلومات مخاطبان)، اخبار و مطالب شهری، تلاش براي يافتن اخبار و مطالب اختصاصي و روزنامه نگاری اینوستیگیتیو (تجسس خبرنگار بمانند کارآگاه پلیس) چهره رسانه ها را در جهان تغيير داده و به پيشبرد تمدن و رعايت حقوق مدني كمك بسيار كرده است.". پوليتزر كه ناشر چند نشريه بود براي پيشبرد حرفه روزنامه نگاري به تاسيس مدرسه روزنامه نگاري در دانشگاه كلمبيا كمك كرد. پدر پوليتزر از يهوديان مجارستان، مادرش كاتوليك و زنش يك پروتستان بود و به همين لحاظ خود را عنصري بي طرف مي پنداشت. خانواده پوليتزر هنگامي كه او جواني بيش نبود به آمريكا مهاجرت كرده بود و او كه بر زبانهاي آلماني و فرانسه مسلط بود کار روزنامه نگاري را از ترجمه مقالات نشريات اروپايي براي چاپ در روزنامه هاي آمريکا آغاز کرده بود.
***
مروري حرفه اي بر روزنامه هاي تهران نشان مي دهد كه در دهه 1370 خورشيدي و تا 1383 (زمان نگارش اين مطلب) و به ويژه از زمان تاسيس خبرگزاري هاي متعدد، رسانه هاي چاپي ايران بازگشت سريع و وسيع به دولتي نگاري را در پيش گرفته اند و تقريبا عاري از خبر اختصاصي هستند. بيشتر مطالب آنها به دليل منابع مشابه، مطابق يكديگر و از سازمانهاي دولتي گرفته مي شود كه وظيفه اين سازمانها و دولتمردان تبليغ براي فعاليت هاي موجود و برنامه هاي بعضا به دور از دسترس و غير عملي آتي است. اوايل قرن 20 اروپاييان كشف كرده بودند كه قسمتي از اين دولتي نويسي به سبب استخدام كارمندان دولت در ساعات شب در روزنامه هاست كه بالطبع به سود اداره متبوع خود مي نويسند كه در پي اين اكتشاف، استفاده از كارمندان دولت در تحريريه روزنامه ها به صورت خبرنگار و دبير خبر ( نه مقاله و نظر ) ممنوع شد. خبر نويسي بايد دو طرفه باشد و نبايد تنها به دهان مقام دولتي نگاه كرد و هرچه را كه او بگويد نشر داد. در عرف روزنامه نگاري خبر يك طرفه چيزي جز تبليع و اعلان نمي تواند باشد. روزنامه هاي ما بايد به تدريج از خبرنويسي يكطرفه و ترجمه خبر از يك منبع ( يك خبرگزاري و يا راديو ـ تلويزيون و روزنامه ) دست بردارند تا بشود عنوان حرفه اي بر آنها گذارد.
«همشهري» و سردبير معمم - آيا روزنامه شهرداري تهران بايد با روزنامه هاي عمومي رقابت کند و آگهي تجاري منتشر سازد؟!
![]()
زائري
29 اكتبر 2005 (هفتم آبان ماه 1384) در مراسمي رسمي كه در تهران برپا شده بود ژنرال قاليباف که به تازگي شهردار تهران شده بود حكم سردبيري روزنامه همشهري متعلق به آن سازمان را به محمدرضا زائري (حجت الاسلام) داد. اين نخستين بار بود كه همشهري (و در آن سازمان 13 ساله) داراي سردبير روحاني (معمم) مي شد. عمر سردبيري زائري کوتاه بود و حسين انتظامي مدير وقت اين روزنامه (نماينده انتخابي مديران نشريات ايران در هيات نظارت بر مطبوعات) عملا خود کار سردبيري را برعهده گرفت.
«همشهري» كه اجازه انتشار مطالب سياسي و ورود به عالم سياست را ندارد و طبق مجوز اوليه محل توزيع آن محدوده جغرافيافي تهران بود اواخر آذرماه 1371 با تلاش غلامحسين كرباسچي شهردار وقت تهران (رئيس حزب کارگزاران سازندگي) و با استخدام چند روزنامه نگار قديمي و صرفا به منظور انتشار مطالب شهري (اجتماعي، بهداشتي، فرهنگي و اقتصادي) مربوط به تهران تاسيس شد و جز سه ماه اول كار، سردبيري كل آن با مهندس محمد عطريانفر بود كه همشهري امروز را بايد نتيجه زحمات و ابتكارهاي او دانست.
پس از عطريانفر، مهندس عليرضا شيخ عطار (بعدا معاون و سپس قائمقام وزارت امور خارجه و اينک سفير ايران در آلمان) سردبير كل همشهري شد كه تقريبا همان سياست و روش عطريانفر را دنبال كرد و از استعلام نظر مخاطبان درباره محتواي همشهري غافل نمي ماند. وي كوشش بسيار براي جلب نويسندگان خوب و حفظ بي طرفي و غير سياسي بودن همشهري بعمل آورد.
در مراسم هفتم آبان1384 سخن از انتشار همشهري در سطح ايران و جهان به ميان آمد كه به نظر مي رسيد به دور از وظايف يك روزنامه اختصاصي شهرداري تهران باشد.
روزنامه همشهري يك روزنامه دولتي است ولي برخلاف عرف يك روزنامه دولتي، هم اعلان تجاري چاپ مي كند و هم تكفروشي دارد و با اين عمل خود وارد رقابت با روزنامه هاي غير دولتي شده كه عملا به كار پيشرفت آنها آسيب مي رسد. معناي تكفروشي و يا به قول فرنگي ها «سينگل كاپي سيل»، عرضه روزنامه در كيوسك ها و يا جعبه ها جهت فروش است. روزنامه دولتي قاعدتا نبايد رقيب روزنامه هاي حرفه اي شود و به كسب اعلان و نيز تكفروشي بپردازد. اعلان تجاري ممكن يك روز ايجاد دردسر كند. براي مثال اگر يك اعلان مطابق آن چه بيان داشته نباشد، مي توان روزنامه اي را هم كه به چاپ آن مبادرت كرده به عنوان شريك جرم تعقيب قضايي كرد و ....
ساير ملل
صدهزار تلفات غير نظامي در عراق از مارس 2003 تا سپتامبر 2004
دو موسسه آمريكايي بلومبرگ و جانز هاپكينز 29 اكتبر 2004 اعلام كردند كه شمار تلفات غير نظاميان در عراق از آغاز حمله نظامي مارس 2003 تا اواسط سپتامر 2004 بر اثر جنگ و يا به مناسبت آن نزديک به يكصد هزار تن برآورد شده است. اين دو موسسه اين رقم را ضمن بررسي هاي مستقيم و محلي خود در عراق به دست آورده بودند. قرار بود اين رقم پس از برگزاري انتخابات 2 نوامبر 2004 آمريكا انتشار يابد كه پنج روز پيش از انتخابات ناگهان در اينترنت مشاهده شد و رسانه ها آن را نقل كردند. مقامات وزارت دفاع امريكا قبلا رقمي به مراتب كمتر از اين را منتشر ساخته بودند.
انتقاد از كاخ سفيد در زمينه لو رفتن جاسوسه «سيا» - فعاليت هاي اطلاعاتي والري پليم
Maureen Dowd
بانو «مورين داود Maureen Dowd» مقاله نويس نيويورك تايمز در مقاله اي كه در 29 اكتبر 2005 همزمان در بيشتر روزنامه هاي آمريكا انتشار يافته بود با لحني بسيار تند جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا، ديك چني معاون او و ساير مقامات كاخ سفيد را مورد انتقاد قرار داده بود كه چرا كينه شخصي را وارد امور ملي كرده بودند. اشاره مورين كه تا آن روز 29 سال سابقه روزنامه نگاري داشت به افشاء نام «والري پليم» کارمند ارشد وقت «سيا» بود كه يكي دو تن از همكاران كاخ سفيد، ظاهرا براي گرفتن انتقام از شوهر او «جو ويلسون»، وي را لو داده و «رابرت نواك» روزنامه نگار محافظه كار نامش را در شيكاگو تريبيون فاش ساخته بود. ويلسون ديپلمات مستعفي كه در زمان اشتغال مامور رسيدگي به شايعه فروش اورانيوم نيژر به صدام حسين بود پس از بررسي اين قضيه، اين شايعه را تكذيب كرده بود. تكذيب شايعه، اندكي پس از نطق جورج دبليو بوش در اجلاس مشترك كنگره آمريكا صورت گرفت كه ضمن آن اشاره كرده بود كه صدام از نيژر اورانيوم خريداري كرده است.
«مورين داود» كه سالها حوزه كار او، پوشش اخبار كاخ سفيد واشنگتن براي نيويورك تايمر بود و با طرز كار مقر رئيس جمهوري و فعاليت هاي آنجا آشنايي دارد در مقاله خود رامسفلد را «رامي» و «چني» را «فردي كه خود را مرد نيرومند آمريكا مي پندارد» و نزديكان بوش را «كروني ها (شاهزادگان ـ تاجداران» خطاب كرده بود. مورين كه كاتوليك ايرلندي تبار و متولد شهر واشنگتن است كار روزنامه نگاري را با تهيه اخبار شهري براي «واشنگتن استار» آغاز كرده بود.
شبكه تلويزيوني سي بي اس نيز يكشنبه شب (30 اكتبر 2005) در مجله تلويزيوني «سيكستي مينيتز» خود با «Joe Wilsonجو ويلسون» شوهر والري مصاحبه كرده بود كه از اين عمل کاخ سفيد بسيار خشمگين بود. وي گفت كه تا سالها پس از ازدواج خود، او هم نمي دانست كه همسرش مامور مخفي سيا است.
در اين برنامه گفته شد كه در مدرسه جاسوسي «سيا» حتي افراد نام همكلاسهاي خود را نبايد بدانند و والري پليم در آنجا «وال ـ پ» شناخته مي شد. او از جمله ماموراني بود كه در خارج از آمريكا از خاورميانه تا اروپا، مستقل و بدون وابستگي به سفارت آمريكا فعاليت مي كرد كه اگر شناخته مي شد نمي توانست از مصونيت ديپلماتيك استفاده كند و بايد سالها در زندان كشور محل دستگير شدنش باقي مي ماند. والري كه از دانشگاه آكسفورد انگلستان فوق ليسانس گرفته است كارشناس پيگيري گسترش سلاحهاي كشتار جمعي و اموري از اين دست بود كه پس از افشاي نام او، سمت خود را ازدست داد. وي 20 سال در سيا كاركرده بود كه 18 سالش مامور مخفي و عمدتا در خارج از آمريكا بود. والري خود را به همسايگان و بستگان، كارمند شركت خصوصي معرفي مي كرد و كارت يك شركت را كه وجود هم نداشت همراه داشت. او داراي دو پسر دوقلو است.
جو ويلسون شوهر والري روزگاري كه يك ديپلمات آمريكا بود، در عراق هم با صدام ملاقات و مذاكره كرده بود.
Joe Wilson
تركيه جمهوري و مصطفي کمال ( آتا ترک) رئيس آن کشور شد
مصطفي کمال
29اكتبر سال 1923 پارلمان تركيه كه «مجلس كبير» عنوان داشت راي به جمهوري شدن اين كشور داد و به اتفاق آراء مصطفي كمال پاشا (اتاترك) را به رياست جمهوري برگزيد.
جمهوري تركيه جاي امپراتوري عثماني را گرفت كه زماني يك قلمرو پهناور شامل اروپاي جنوب شرقي و سرزمين هاي عربي خاورميانه و شمال آفريقا بود. عثماني در جنگ جهاني اول شكست خورده و در 29 اكتبر 1918 (دو هفته پيش از پايان جنگ جهاني اول) با فاتحان جنگ قرارداد ترك مخاصمه امضا كرده بود و اگر بپاخيزي مسلحانه «مصطفي كمال» نبود باقيمانده آن نيز تجزيه شده و بخش غربي آن به دست يونان افتاده بود. محمد ششم آخرين سلطان عثماني در يكم نوامبر 1922 و قبل از جمهوري شدن، با يك ناو نظامي انگليسي به صورت فرار از وطن خارج شده و به مالت (مستعمره وقت لندن) رفته بود. «مورخان» معارضات عثماني با قدرتهاي اروپايي را كه در قرن نوزدهم شدت بيشتري يافته بود «مسئله شرق» عنوان داده اند كه بخش بزرگي از تاريخ عمومي (جهان) را تشكيل مي دهد.
عثماني ها در سال1453 پس از تصرف قسطنطنيه (استانبول) بر جاي دولت بيزانتين (روم شرقي) نشسته بودند.
مجلس كبير تركيه در 29 اكتبر 1923همچنين پايتخت را از استانبول (حاشيه اروپا) به آنقوره (آنكارا) در آناتولي (آسياي صغير) انتقال و تركي را زبان رسمي همه كشور قرارداد. بيش از سي درصد واژه هاي زبان رسمي تركيه ريشه فارسي دارند. چند سال بعد و از يكم نوامبر 1928 الفباي تركيه نيز لاتين و كلمات برحسب تلفظ آنها نوشته شد. 13اكتبر 1923 تصميم به پايتخت شدن شهر آنكارا واقع در آناتولي 13 اكتبر 1923 گرفته شده بود كه اين تصميم 16 روز بعد به تصويب مجلس رسيد. به اين ترتيب شهر استانبول (قسطنطنيه) پس از 16 قرن، مقام خود به عنوان پايتخت و صحنه قدرت را ازدست داد.
حمله نظامي مشترك اسراييل، انگلستان و فرانسه به مصر و اخطار ايزوستيا
29اكتبرسال 1956، اسراييل با استفاده از وضعيت بحراني كه ملي كردن آبراه سوئز در مناسبات مصر با انگلستان و فرانسه به وجود آورده بود حمله نظامي خود را به مصر با فرود اوردن چترباز در شرم الشيخ (جنوب صحراي سينا) و سپس تصرف «غزه» آغاز كرد و انگلستان و فرانسه هم به آن پيوستند و هواپيماهاي نظامي انگلستان مستقر در پايگاه اين كشور در قبرس به مصر حمله بردند. شوروي درگير در مسئله مجارستان بود.
شوراي امنيت در صدد اعلام اتش بس برآمد كه با وتوي انگلستان و فرانسه رو به رو شد و داگ هامرشولد دبير كل وقت سازمان ملل (از كشور سوئد) كه با دبيركلهاي بعدي اين سازمان تفاوت داشت كه از ديپلماتهاي كشورهاي كوچك و مستعمره سابق هستند وقتي كه چنين ديد مجمع عمومي را به تشكيل جلسه فراخواند و اين مجمع با كمترين مخالفت راي به ترك مخاصمه داد كه تصميمات مجمع عمومي ضمانت اجرايي ندارند.
تا اين زمان سوريه و عراق نيز به نيروهاي خود آماده باش داده و دست به بسيج نيرو زده بودند. طولي نكشيد كه موازنه جهاني قدرت كار خود را كرد؛ روزنامه ايزوستيا ارگان دولت شوروي در مقاله شديدالحني كشورهايي را كه به مصر حمله برده بودند تهديد كرد كه ارتش سرخ ساكت نخواهد نشست و مداخله خواهد كرد. متعاقب آن گزارش رسيد كه شوروي دست به مسلح كردن سوريه زده و در صدد مداخله به حمايت مصر است كه دولت امريكا از بيم مداخله شوروي به ميانجي گيري دست زد و آتش بس برقرار شد و نيروهاي انگلستان و فرانسه و سپس اسراييل تخليه خاك مصر را آغاز كردند و واحدهاي حافظ صلح سازمان ملل در خطوط مرزي مصر و اسراييل مستقر شدند.
اين جنگ به بسط نفود شوروي در آن منطقه مخصوصا مصر و سوريه كمك بسيار كرد.
قطع سريع جنگ به چند دلیل بود ازجمله وجود دو ابر قدرت در جهان كه دربرابر هم قرار می گرفتند و موازنه برقرار بود، وجود يك دبير كل بي طرف و از يك كشور هميشه مستقل و پيشرفته كه تحت تاثير قرار نمي گرفت. اين دو و ضعيت، ديگر وجود ندارد و .... بايد دانست كه داگ هامر شولد جان خود را برسر بي طرفي، نترس و دلسوز بودنش گذاشت.
![]()
نمونه ويراني ناشي از حملات هماهنگ هوايي سه كشور به مصر در سال 1956
تظاهرات تاريخي ضد بورس در نيويورک در اکتبر 1979
29 اكتبر سال 1979 به مناسبت پنجاهمين سالگرد سقوط بورس نيويورك که منجر به یک ركود اقتصادي بزرگ ده ساله شده بود، دهها هزارتن در شهر نيويورك عليه آزمندي و پولپرستي شماري كم دست به تظاهرات زدند. سقوط بورس نيويورك در اكتبر 1929 از بيست و چهارم اين ماه آغاز و در روزهاي 28 و 29 اكتبر به اوج خود رسيده بود كه در اكتبر 1987 و اكتبر 2008 عينا تكرار شده است.
تظاهر كنندگان 29 اكتبر 1979 ضمن تظاهرات و دادن شعار، درهاي بورس نيويورك را بسته و مانع ورود افراد به آن شده بودند. آنان شعار مي دادند كه همه مشكلات زير سر بورس نيويورك و پولپرستان است. در آن روز هشتصد مامور پليس تلاش مي كردند كه مانع از تعطيل شدن بورس نيويورك به دست تظاهركنندگان شوند. تظاهرات سرانجام با دستگيري و بازداشت يكهزار و 45 تن از تظاهركنندگان پايان يافت. برخي از بازداشت شدگان به پليس گفته بودند كه منظورشان نه تنها اصحاب سرمایه و قماربازان سهام بلکه آنهايي هم بوده است كه در صنايع نظامی آمریکا و از جمله تسليحات اتمي این کشور سرمايه گذاري كرده و برای بردن منفعت هرچه بیشتر، به دخالت در امور دولت دست می زنند و در جریان انتخابات به انواع تبلیغ برای نامزدهای موافق خود اقدام می کنند. رسانه هاي آمريکا از این قسمت از اظهارات بازداشت شدگان که پلیس برایشان نقل کرده بود استفاده کرده و در نخستين گزارش خود به تظاهرات ضد آزمندی و تقلب های اقتصادی؛ عنوان «تظاهرات ضد اسلحه اتمي» داده بودند! که سریعا مورد انتقاد پيشكسوتان حرفه روزنامه نگاري قرار گرفتند و در گزارشهای بعدی انگیزه تظاهرات و چگونگی آن را اصلاح کردند. پیشکسوتان حرفه ژورنالیسم در انتقاد خود از تحریف تظاهرات 29 اکتبر، به نگرانی های آیزنهاور در دو دهه پیش از آن و درستی این نگرانی ها اشاره کرده و هشدار داده بودند. آیزنهاور که 27 سپتامبر 1955 پس از شنیدن سقوط سهام وال استریت در آن روز، دچار حمله قلبی و بستری شده بود در ژانویه 1961 ـ در آخرین ماه حکومت خود با تاکید گفته بود نگران آینده آمریکا است اگر این چند وضعيت ادامه یابد و به روند خود ادامه دهد: ميدياكراسي (جوّسازي رسانه ها و تغيير وضعيت به خواست خود)، قدرت گيري صنايع نظامي و مداخله آنها درتصميمگيري هاي دولت، تداخل دولت و اصحاب سرمايه و سهام دريكديگر (مقام دولتي شدن دست اندركاران بورس و سرمايه و بالعكس)، خارج شدن لابي گرهاي كنگره از صورت كار روابط عموي كردن و ورود مقامات سابق و نمايندگان پيشين كنگره به جرگه لابي گران و تبديل «نظر رساني و روشن سازي كه اگر حرفه اي و علمي باشد امري مفيد است» به اعمال نفوذ و كارچاق كني.
مرور زمان نشان داده است وضعیتی که آیزنهاور نگران آن بود ادامه یافته است. برای مثال: در سال 2009 بانکهایی که با کمک مالی دولت بر سر پا مانده اند به پس اندازهای مردم حداکثر دو درصد سود می دهند ولی از صاحبان کردیت کارتها 19 تا 29 درصد بهره می گیرند! و ....
تظاهرات ضد ثروتمندان و بورس بازان در نيويورك
انتقاد کنگره بين الملل سوسياليست از جهان بدون عدالت و نظم
![]()
Margareta Winberg
بيست و دومين نشست ادواري «كنگره بين الملل سوسياليست» 29 اکتبر 2003 با انتقاد از جهان بدون عدالت و نظم پایان یافت. در این کنگره که در شهر سائو پائولو كشور برزيل برگزار شده بود ششصد نماينده از 150 حزب سوسياليست و سوسيال دمكرات شرکت کرده بودند. سخنرانان از فرصتي كه نشست برايشان فراهم آورده بود استفاده كردند و زبان به انتقاد از وضعيتي كه پش از فروپاشی شوروی بر جهان مستولي شده است گشودند. ماحصل این سخنرانی ها ردّ نظام یک قطبی و شلاق زدن بر «تبلیغ تغییر نظام كشورها به سبك آمريكايي و گسترش كاپيتاليسم افسار گسيخته» بود كه فقراء را فقير تر ساخته است. سخنرانان عموما از اشغال نظامی عراق بدون مجوز سازمان ملل انتقادکردند و خواستار وضعیتی شدند که از تکرار این رویداد جلوگیری کند. این سخنرانان ضمن اشاره به كمك مالي برخی دولتها به عراق و افغانستان گفتند كه همين دولتها هنوز به «ايدز زدايي» از جهان و درمان بيماران ايدزي كمك آنچنانی نکرده اند. کمک مالی بدون نظارت دقیق به کشورهایی همچون افغانستان حاصل چندانی ندارد و به گسترش فساد اداری می انجامد. اظهارات بانو «مارگارتا وينبرگ» معاون نخست وزير سوئد كه گفت: تنها كمپاني هاي بزرگ كشورهاي قدرتمند از نظم تازه جهان بهره مند مي شوند و جهان امروز شده است جهان بي عدالتي ها، نمونه اي از اين سخنراني ها بود.
اين نشست از 26 تا 29 اكتبر سال 2003 جريان داشت و «آنتونيو گوترس» نخست وزير پيشين پرتغال به رياست بعدي اين كنگره انتخاب شد
در قلمرو دموکراسي
پارتي بازي براي كمپاني هاليبرتون و سهل انگاري در محافظت از انبار مهمات عراق؛ دو حربه در دست نامزدهاي حزب دمكرات آمريكا
29 اكتبر 2004هنوز مركب اتهام سهل انگاري در محافظت از انبار مواد منفجره ارتش سابق عراق و به سرقت رفتن 380 تن از اين مواد و مخصوصا ماده« اج ام ايكس » كه از آن به صورت چاشني سلاح اتمي استفاده مي شود خشك نشده بود كه بررسي پليس امنيت داخلي آمريكا ( اف بي آي ) در باره پارتي بازي كمپاني هاليبرتون افشاء شد و پنج روز پيش از برگزاري انتخابات آمريكا ( 2 نوامبر سال 2004 )، به صورت حربه تازه اي در دست نامزدهاي حزب دمكرات بر ضد نامزدهاي حزب حاكم قرار گرفته بود.
جان كري نامزد حزب دمكرات براي احراز مقام رياست جمهوري آمريكا در اين باره گفته است كه طبق تحقيقات اف بي آي و اظهارات بانو « گرين هاوس ) بازرس اداره قراردادهاي ارتش امريكا در بخش مهندسي، كمپاني هاليبرتون كه ديك چني مدير قبلي آن بود و از آنجا مزايا مي گيرد از طريق شعبه خود« كلاگ براون اند روت» با ترك مناقصه ( شركت ندادن كمپاني هاي ديگر و جلوگيري از ايجاد رقابت ميان آنها به منظور پايين آوردن مبلغ ) تعمير لوله هاي نفت عراق و ميادين مربوط را به مدت پنج سال و به مبلغ هفت ميليارد دلار برعهده گرفته بود . پس از ماهها، چون بستن قرار داد بيش از يك سال به طريق ترك مناقصه خلاف قانون بوده، هاليبرتون با كاهش حجم مقاطعه به 2 ميليارد و چهارصد ميليون دلار موافقت كرده است. با وجود اين ، جرم پارتي بازي و مساعدت در معاملات دولتي به جاي خود باقي مانده است. جان كري ضمن طرح اين موضوع در اجتماع هشتاد هزار نفري شهر مديسون ايالت ويسكانسين خطاب به راي دهندگان پرسيد: آيا مي خواهيد باز هم اين افراد را به كاخ سفيد بفرستيد؟.
همزمان با اين، يك ويديو از تلويزيون اي. بي . سي پخش شد كه به نامزدهاي حزب دمكرات كمك كرد. اين ويديو كه 18 آوريل سال 2003 و 9 روز پس از سقوط دولت صدام حسين برداشته شده يك نظامي امريكايي را در انبار مهمات يوسفيه و نيز بسته هاي مواد منجره را نشان مي دهد. به اين ترتيب عكس ماهواره اي كه پنتاگون براي دفاع از خود كه سهل انگاري نكرده و سرقت مواد پيش از تصرف عراق صورت گرفته بود رد شده و وسيله ديگري در دست نامزدهاي حزب دمكرات براي حمله به رقباي دولتي خود گذارده است.
دمکراسی قرن 21: خرید 30 دقيقه وقت تلویزیون به سه میلیون دلار!
مکين و اوباما دو نامزد رقيب در انتخابات نوامبر 2008 آمريکا
![]()
اوباما و تبليغات بيشتر
چهارشنبه شب، 29 اكتبر 2008 = هشتم آبان1387، يك ركورد تازه در تاريخ تبليغات انتخاباتي جهان نهاده شد. در اين شب «باراك اوباما» نامزد وقت حزب دمكرات آمريكا در انتخابات رياست جمهوري نوامبر آن سال (که برنده و رئيس جمهور شد) 30 دقيقه از پرايم تايم (ساعت هشت شب) هفت شبكه از كانالهاي تلويزيوني آمريكا را به كمي بيش از 3 ميليون دلار خريده بود تا برايش اعلان تبليغاتي پخش شود. در اين اعلان ها كه با پخش نطق او در اجتماعي در فلوريدا پايان يافت ضعف هاي رقيب او «جان مكين» و نامزد معاونت مکين، بانو «سارا پيلن» نيز بازتاب داده شده بود ازجمله اينكه دختر شوهرنكرده بانو «پيلن» باردار است و خود او براي جلب توجه لباسهايي به ارزش 150 هزار دلارپوشيده است و ....
شبکه های تلویزیونی نام این نوع اعلان "Infomercial" (اطلاع رساني پولی) گذارده اند.
اين خريد بي سابقه وقت از هفت شبكه تلويزيوني كه معمولا در ساعت خريداري شده جمعا 33 ميليون بيننده دارند باعث تفسير و انتقاد تحليلگران و روشنفكران شده بود كه همان شب و پنجشنبه (نهم آبان) نظر خودرا ابراز كرده بودند. هزاران تن از مخاطبان معمولي نيز نظراتشان را تلفني و با ايميل به شبكه هاي مربوط اعلام كرده بودند که در فواصل برنامه ها پخش مي شد. ماحصل اين نظرات اين بود كه فروكردن نامزدهاي انتخاباني با ابزارهاي تبليغاتي و اخبار و مصاحبه هاي پولي (پروپاگاندا) در ذهن انتخاب کنندگان؛ «دمكراسي» واقعي نيست و به اين «نوع تعيين نماينده» را بايد عنوان ديگري داد. اگر چنين تبليغاتي كه سال بسال هم تكامل مي يابد براي هرفرد معمولي قبلا «گمنام» هم صورت گيرد؛ راي خواهد آورد و انتخاب خواهد شد ولي نتيجه، آن نخواهد بود كه پدران دمكراسي انتظار آن را داشتند.
يك استاد علوم سياسي كه خود صاحب فرضيه است در اين زمينه گفته بود: اگر روند جاري ادامه يابد؛ در آينده، زنان زيبا ـ چنانچه نامزد انتخابات شوند ـ راي بيشتري خواهند آورد. گل خوب را از بوي آن بايد تشخيص داد نه از تعريف و تبليغ گلفروش. تبليغات انتخاباتي بايد برپايه ضوابط و موازيني محدود شود كه انديشمندان هرملت اين موازين را براي جامعه خود تدوين كنند: نه پارلمانها كه اعضايشان ذينفع هستند. این استاد افزوده بود که انتخاب كنندگان آمريكايي از شش ـ هفت نامزد انتخابات اين دوره رياست جمهوري آمريكا (دوره گذشته)، تنها از نامزدي دو نفر اطلاع دارند (اوباما و مک کین) و نام نامزدهاي ديگر تنها در فهرست كميسيون انتخابات قراردارد، درست مثل اينكه از ميان دو پسر يك سلطان، يكي را وليعهد (كراون پرينس) كنند.
برخي انتقاد كنندگان از كثرت كانالهاي تلويزيوني آمريكا ناليده بودند و گفته بودند اين همه كانال و تماما غيردولتي براي سودبردن راهي جز فروش وقت و گرفتن اعلان، حتي به صورت خبر و رپورتاژ و برنامه عادي ندارند كه مخاطب متوجه اعلان بودن آن نمي شود. كثرت كانالها عيب بزرگ ديگري هم دارد و آن رواج خبرسازي است. بايد برنامه را پركنند لذا هرچه را كه به دستشان برسد به نام خبر پخش مي كنند و به تكرار خبر مي پردازند و آسانترين خبر، پخش نطق هاي و عكسهاي نامزدهاي انتخاباتي است و هر نامزدي كه رفتار دوستانه تري با خبرنگار داشته باشد نانش توي روغن است. ولي اين روند اصالت دمكراسي و ژورناليسم را از ميان خواهد برد.
صنايع و فنون
آگاه شدن از تفكر سياسي فرد، از طريق اسكن مغز
29 اكتبر2004 رسانه هاي امريكا گزارش كرده بودند كه با بكار بردن تكنولوژي اسكن مغز و « ام.آر. آي» مي توان تفكر سياسي فرد و تمايل او به احزاب، عقايد، اديان و ... و در نتيجه هواداري اش از افراد را تشخيص داد. از اين تكنولوژي سالها بود كه براي تشخيص بيماري هاي مغز و حافظه از جمله آلزايمر استفاده مي شد. با اين تكنولوژي؛ سليقه، ذوق و نيز علاقه افراد به غذا و لباس و ... را هم مي شود دقيقا تشخيص داد. اين گزارش پس از تجربه اي كه دانشگاه كاليفرنيا شعبه لس آنجلس انجام داده و نتايج مطلوب به دست آورده تنظيم و انتشار يافته است.
اين تجربه بر پايه واكنش مغز به آن چه را كه يك فرد تمايل و علاقه دارد و چيزهايي كه مورد علاقه او نيست صورت گرفته است. نياز بخش ويژه مغز هنگام ياد كردن از اشياء، افراد و موضوعات مورد علاقه به اكسيژن، متفاوت از موضوعات و اشياء مورد تنفر و يا عدم تمايل او است. دستگاه اسكن كننده از روي ميزان اين نياز، به «درصد» تمايل فرد پي مي برد و آن را درج و ثبت مي كند.
دانشمنداني كه اين تجربه را انجام داده اند تاكيد كرده اند كه نتايج، دقيق بوده است. بايد دانست كه اين آزمايش روي هر فرد و براي هر موضع، فعلا هزينه مالي سنگين دارد.
اعتراض زيوگانف به اوضاع روسيه پيش از اکتبر 2005
![]()
زيوگانف
اخطار 29 اکتبر سال 2005«گنادي زيوگانف» دبير اول حزب كمونيست روسيه به دولت پوتين با دقتي خاص مورد تفسير بسياري از رسانه هاي جهان قرار گرفته بود. زيوگانف كه براي بيان اخطار خود كنگره يازدهم اين حزب را به طور فوق العاده تشكيل داده بود. وي در اين كنگره گفته بود: اگر وضعيت «اقتصادي ـ اجتماعي» روسيه به همين صورت ادامه يابد، بوروكراسي اصلاح نشود، به خواست هاي ضروري مردم توجه نشود، منافع روسيه و روسها در اولويت قرار نگيرد و ... بايد رژيم تغيير يابد و اين تغيير، حتي الامكان نبايد با خشونت صورت گيرد، بايد نخست راههاي مسالمت آميز را تجربه كرد و يك انقلاب سرخ ديگر، تنها درصورت به نتيجه نرسيدن همه كوششهاي مسالمت آميز بايد مد نظر قرار گيرد. دولت بايد مسير كار و روال خود را تغيير دهد. ادامه روش جاري (پيش از زمان اخطار) بارديگر روسيه را جامعه اي طبقاتي و به حالت نخست (پيش از انقلاب 1917) باز مي گرداند كه در آن زمان تنها گروهي مشخص از منافع كشور برخوردار بودند. تامين اجتماعي بايد تضمين شود، بوروكراسي (كاغذ بازي) از ميان برود، منابع طبيعي و كارخانه هاي بزرگ ملي باشند و ....
زيوگانف كه اظهارات او در عين حال يك اعتراض به جوامع غرب تلقي شده بود در اين نطق گفته بود كه دولت هاي پس از فروپاشي شوروي تحت تلقين و احيانا فشار غرب و بورژواهاي داخلي روسيه، يك سياست غلط پولي را دنبال کرده اند، بيخ گوش کرملين ارزهاي نفتي روسيه دارند از كشور خارج مي شوند، تقلب، ريا و جرايم و ناهنجاري ها جوامع غربي كه 74 سال به روسيه راه نداشتند دارند وارد مي شوند، كسي به منافع روسيه و آينده آن توجه كافي ندارد و ....
وي همچنين گفته بود: در اينجا اخطار مي كنم كه اگر انقلاب سرخ ديگري رخ دهد بورژواهاي تازه (نوكيسه ها) كه از بد اوضاع و از جيب ملت پولي به دست آورده و بر خر مراد سوار شده اند سرنوشت وخيمي خواهند داشت.
يك نظر سياسي تازه براي حل مسائل مرزها
![]()
ويکتور اربان
«ويكتور اربان» نخست وزير پاپوليست پيشين مجارستان و رهبر حزب ليبرال سوسياليست اين كشور 29 اکتبر 2005 نظري تازه مطرح داشت و پيش بيني كرد كه اين نظريه جهانگير شود زيرا پاسخگوي بسياري از مشكلات مرزي، مليتي و فرهنگي جهان امروز است.
وي گفته است: از آنجا كه مجارستان به دليل همبستگي با اتريش در جريان جنگ جهاني اول، و متحد بودن با آلمان در جنگ جهاني دوم، پس از اين دو جنگ بسياري از مناطق خود را به يوگوسلاوي، چك، اسلواكي و روماني باخته است و ساكنان اين مناطق خواهان رفت و آمد آزاد به مجارستان هستند، دولت مجارستان بدون خواستن تعهدي از آنان، تابعيت مضاعف را بپذيرد و به آنان شناسنامه و گذرنامه بدهد بدون اين كه ادعا كند اتباع مجارستان هستند و نظري به تماميت و حاكميت همسايگان داشته باشد.
اربان افزوده است كه دشواري هاي جهان امروز عمدتا برخاسته از همين مسائل مرزي و فرهنگي است كه به اين گونه مي توان آنها را حل كرد. اگر اين مسائل از اين طرق حل نشوند، روزگاري در يكي از اين كشورها يك ناپلئون ظهور خواهد كرد و با توسل به زور مرزها را از ميان برخواهد داشت.
زنداني سياسي سابق رئيس جمهور شد
Mohammad Nasheed
در انتخابات مجمع الجزاير مالديو Maldives واقع در اقيانوس هند که نتايج آن 29 اکتبر 2008 اعلام شد، محمد ناشيد 54 ساله زنداني سياسي پيشين به رياست جمهوري اين کشور دست يافت. در اين انتخابات مامون عبدالقيوم 71 ساله و رئيس جمهور وقت رقيب محمد ناشيد بود. عبدالقيوم سي سال بود که اين سمت را در دست داشت. وي براي نخستين بار در سال 1978 برياست جمهوري انتخاب شده بود.
تاريخ از نگاهي به تصوير
بحران مالي و بستن کمربندها
بحران مالي آمريکا معروف به "کرديت کرايسيس" برغم تصويب 700 ميليارد دلار "بيل اوت" بانکها و موسسات وام دهنده و پايين آوردن نرخ بهره "ميان بانکي" و رساندن آن به يک درصد!، تا 29 اکتبر 2008 کاهش نيافته بود. شبکه تلويزيوني "اي. بي. سي" آمريکا اين طرح را منعکس کرده بود تا آمريکاييان براي مدتي طولاني کمربندها را محکمتر کنند و هزينه هايشان را کاهش دهند.
برخي ديگر از رويدادهاي 29 اكتبر
1618: سر والتر رالي شاعر. نويسنده، دريا نورد و سياستمدار انگليسي به جرم خيانت به شاه وقت انگلستان در ارگ لندن گردن زده شد. وي در لندن جلساتي به نام «شبهاي شعر» داير كرده بود كه به پادشاه خبر داده بودند در اين جلسات «رالي» بر ضد او سخن مي گويد و توطئه چيني مي كند. رالي كه نام او بر مركز ايالت كاروليناي شمالي گذارده شده است نخستين انگليسي بود كه قدم به خاك امريكا گداشت و همراهان او در جزيره «رونوك» مستقر شدند كه پس از بازگشت او به انگلستان همه انان به طرز اسرار آميزي ناپديد گرديدند.
1686: اراضي ويليام پن Penn در آمريکا شمالي، پنسيلوانيا (ايالت پنسيلوانياي امروز) نام گرفت.
1863: کميسيون بين المللي صليب سرخ آغاز بکار کرد.
1888: نخستين خودكار ساچمه اي ساخته شد.
1897: پل ژوزف گوبلز Paul Joseph Goebbels سخنگو و رئيس تبليغات هيتلر (دولت حزب ناسيونال سوسياليست آلمان) به دنيا آمد. 1910: آلفرد آير Alfred J. Ayer فيلسوف انگليسي "نيو پازيتيويسم" به دنيا آمد.
1956: منطقه طنجه که قبلا بين المللي اعلام شده بود به مراکش باز گردانده شد.
2003: اعلاميه شهرداري نيويورك رقمي را كه قبلا براي تلفات رويداد 11 سپتامبر سال 2001 انهدام برجهاي دوقلوي اين شهر داده شده بود به ميزان 40 تن كاهش داد و با اين حساب جمع تلفات 2 هزار و 752 كشته بوده است