 |
|
در نوامبر 2003 دردانشگاه «نورث ايسترن» آمريكا سميناري به منظور بررسي و چگونگي انجام و نتايج كودتاي آگوست 1953ايران (28 امرداد) و کودتاي سال 1954 گواتمالا (10 ماه پس از 28 امرداد) برپا شده بود. ماحصل بحث هاي اين سمينار اين بود كه دولت آمريكا مآلا به هدف خود كه برقراري ثبات همراه با هواداري از اين كشور باشد نرسيد و با اين كه دولت وقت آمريكا با اعزام نيكسون به تهران به شاه گوشزد كرده بود كه «ثبات» بدون رعايت حقوق آحاد مردم، اعتدال و حركت به سوي دمكراسي به وجود نمي آيد، وي به ديكتاتوري كه زاينده ستمكاري و فساد اداري است ادامه داد. بااينکه دولتهاي بعدي آمريكا به انتقال اين اندرز ها ادامه دادند بازهم به گوش شاه فرو نرفت و بالاخره كارتر از او سلب اميد كرد و .... سه سال پيش هم بانو آلبرايت وزير امور خارجه وقت به مشاركت آمريكا در براندازي 28 امرداد اعتراف و ابراز تاسف ضمني كرد. در اين سمينار، پروفسور مارك گاسيوروسكي استاد دانشگاه دولتي لوئيزيانا گفته بود: در دوران حكومت دكتر مصدق كه ايران را در مسير يک رشته اصلاحات اجتماعي قرار داده بود، اين كشور از آن چنان دمكراسي، رعايت حقوق و آزادي هاي فردي برخوردار بود كه در طول تاريخ آن مشاهده نشده بود. ترومن اين را مي دانست و اصرار مقامات انگليسي را براي براندازي مصدق بارها ردكرده بود، ولي وسوسه هاي انگليسي ها مخصوصا بزرگ جلوه دادن خطر گسترش كمونيسم در ايران در آيزنهاور موثر واقع شد و .... البته انگيزه هاي اقتصادي (نفت و فروش اسلحه) و سياسي هم در اقدام آيزنهاور بي تاثير نبود. دكتر سيروس بينا استاد دانشگاه مينه سوتا در اين سمينار گفته بود كه دولت امريكا پس از كودتاهاي ايران و گواتمالا روي برقراري دمكراسي در دو كشور پافشاري نكرد و درنتيجه هر دو ملت گرفتار ديكتاتوري شدند. در ايران، شاه مخالفان و ناراضيان را به زندان مي افكند و نسبت به نظرات و اندرزهاي روحانيون بي اعتنا بود و بالاخره مخالفان او كه دمكراتهاي ملي (مصدقي ها)، چپها و مذهبيون بودند و به يك هدف مشترك(بركناري شاه) رسيده بودند با هم متحد شدند و كل نظام را برانداختند. دكتر فريبا زرينه باف استاد دانشگاه نورث وست (ايلي نوي) در بحث خود گفته بود كه مخالفت با شاه به تدريج به عدم رضايت از غرب منجر شده بود و ايرانيان كه بيدار شده بودند از خود مي پرسيدند كه چرا سران دمكراسي هاي غرب به شاه اصرار نمي كنند كه در ايران هم مانند كشورهاي آنها دمكراسي برقرار كند؟، و روشنفكران ايراني كه متوجه اين ترديد ايرانيان نسبت به غرب شده بودند در دهه هاي 1960 و 1970 اين سوء ظن را تقويت كردند كه به انقلاب فوريه 1979 انجاميد و نظام حکومتي تغيير يافت.
http://www.iranianshistoryonthisday.com |