19ديماه 1356 (1978 و در آن سال مصادف با نهم ژانويه) در پي انتشار يک نامه اهانت آميز به مرجع مذهب شيعه به امضاي مستعار «احمد رشيدي مطلق» در روزنامه اطلاعات که از طريق مقامات دولتي مربوط به اين روزنامه تحميل شده بود، حوزه هاي علميه (مدارس آموزش الهیات و فقه) در شهرهاي مختلف از جمله قم و مشهد دست به اعتراض زدند و طلبه (دانشجویان مدارس دینی) با شعارهای تند به خیابانها ریختند که دامنه اين اعتراض و تظاهرات در روزهاي بعد گسترش يافت و به تدريج به صورت يک قيام عمومي درآمد که تا 21 بهمن ماه سال بعد ادامه يافت و به تغيير نظام حکومتي ايران انجاميد. تنظيم اين نامه و چگونگي تحميل آن به روزنامه اطلاعات جهت انتشار كه نقطه عطفي در تاريخ معاصر ايران بوده و آغازگر دوره اي تازه بشمار آمده است، و اين كه چه نيروهايي پشت آن قرار داشتند تا انتشار يابد، موضوعي است بسيار مفصل، و هنوز تا حدي مبهم و نامکشوف. غلامحسین صالحیار (متوفی در آذرماه 1382) سردبیر وقت روزنامه اطلاعات چون نتوانست از انتشار نامه جلوگیری کند خودرا به بیماری زد و دستیارانش که توان مقاومت کمتری داشتند در غیاب او مجبور به چاپ کردن نامه شدند. با اینکه از آن زمان 31 سال گذشته است هنوز درباره آن نامه به طریق دانشگاهی و سکالستیک پژوهش صورت نگرفته است! و انتشار خاطرات افراد و نظراتشان نمی تواند کافی و همه جانبه باشد. «مورخان» انتشار اين نامه (نامه ساختگي به امضای رشیدی مطلق؛ خطاب به سردبير روزنامه اطلاعات) را در رديف آن دسته از گاف هاي تاريخي بزرگ قرارداده اند كه نتايج دگرگون كننده داشته اند. گاف صدام حسين در اشغال نظامي كويت در همين رديف قرارداده شده است و .... همچنين گاف هيتلر در تعرض نظامي به شوروي، مداخله نظامی آمريكا در اختلافات داخلي ويتنامي ها در دهه 1960 و .... با انتشار نامه ساختگی "رشیدی مطلق" که احتمالا منظور از انتشار آن چیزی دیگر بود یک بار دیگر این جملات مائو تسه - دونگ که آن را در زمستان 1930 بیان داشته بود و در دفترچه جملات قصار او مندرج است مصداق یافت: "فراموش نكنيد كه يك جرقه صحرايي را آتش مي زند و سوختن بوته هاي خشك همه جا را به آتش می کشاند و صحرا منظره نوینی به خود می گیرد که اگر دقت بکارنرود و تدابیر لازم بکار گرفته نشود منظره تازه ممکن است بهتر است از قیافه سابق نباشد.".