مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز
ايران | ||||||
عبور از گذرگاه خيبر: روزي که امير تيمور با عبور از تنگه خيبر وارد هند شد | ||||||
12ژانويه سال 1397 ميلادي امير تيمور گوركان با نیروهایش به منظور تصرف هندوستان از گذرگاه خيبر گذشت. 341 سال بعد در همين ماه نادرشاه افشار ارتش ايران را از اين گذرگاه وارد شبه قاره هند كرد و هر دو موفق به تصرف دهلي شدند. تيموريان كه بعدا با كمك صفويه ايران بر هند شمالي و غربي مسلط شدند مدتها بر اين سرزمين حكومت كردند كه در تاريخ به امپراتوران مغولي هند معروفند و نادرشاه با تصرف دهلي با اين كه پادشاه تيموري وقت را ابقاء كرد باعث تضعيف اين امپراتوري شد و راه برتصرف و استعمار و سپس تجزيه اين شبه قاره توسط انگليسي ها هموار گرديد. انگليسي ها كه يك قرن و نيم پس از عبور نادر از تنگه خيبر، در همين منطقه به دست افغانها قتل عام شدند هنوز سياست قديمي خود در قبال افغانستان و دره سند را تغيير نداده و آمريكا را هم در آن شريك و بار ديگر در افغانستان نيروي نظامي مستقرکرده اند. تنگه خيبر که از دومين سال قرن 21 به راه انتقال جنگ افزار براي نيروهاي غرب در افغانستان مبدل شده است، ديگر امن نيست و روزي نيست که در آن و مناطق اطراف آن زد و خورد و خرابکاری روي ندهد. | ||||||
سالروز درگذشت مروج دوستي؛ ابوسعيد ابوالخير | ||||||
تاريخ ادبيات جهان درگذشت صوفي و سخنور پارسي گوي خراساني؛ ابو سعيد ابوالخير را در 81 سالگي در 12 ژانويه سال 1049 ذكر كرده است كه اشعار، گفته ها و عقايد او در «اسرار التوحيد» گرد آوري شده است. وي از مروجان دوستي و مهرباني كردن و از نهي كنندگان كينه جويي و عناد بود. ابوسعيد در «ميهنه» خاوران به دنيا آمده بود. | ||||||
روزي که انگليسي ها قصر شيرين را تصرف كردند | ||||||
22 دیماه 1296 (12ژانويه 1918) باراتف ژنرال روس و افرادش خاك ايران را ترك گفتند و در پي خروج آخرين نظامی روس از ايران، نيروهاي انگليسي كه از طريق عراق وارد غرب وطن ما هم شده بودند قصر شيرين و نيمي از استان كرمانشاه را تصرف كردند. انگليسي ها در نيمه جنگ جهاني اول به بهانه درآويختن با عثماني (متحد آلمان) كه از قرنها پيش بين النهرين (عراق امروز) را در كنترل داشت وارد خاك اين سرزمين شده بودند. در جریان جنگ جهانی اول و برغم اعلام بي طرفي قبلی ایران، نظاميان دولتهاي متحارب (روسیه و انگلستان از یک سوی و عثمانی از سوی دیگر) به وطن ما وارد شده و ایران بیطرف را به میدان جنگ، تحریک و جاسوسی تبدیل کرده بودند. انگلیسی ها قبلا از جنوب و جنوب شرقی وارد ایران شده بودند. پس از پيروزي انقلاب بلشويكي روسيه، لنين به تروتسكي كميسر نيروهاي مسلح روسيه توصيه اكيد كرده بود كه نظاميان روسيه را از ايران خارج سازد و گفته بود كه نظاميان يك دولت انقلابي نبايد اشغالگر به شمار آيند و با خروج روسها بود که انگلیسی ها یکه تاز میدان ایران شدند و قصر شیرین را هم تصرف کردند. ورود انگلیسی ها به غرب ایران، فراهم ساختن زمینه تحت الحمایه ساختن وطن ما بود زیرا که عثمانی در همه جبهه ها دست به عقب نشینی زده بود و نیروی نظامی در ایران نداشت. در آن زمان هدف عمده انگلستان از حضور نظامي در آسیای غربی سلطه براین منطقه صاحب نفت و چهارراه جهان بود. نفت بين النهرين حواس انگلیسی ها متوجه این سرزمین کرده بود زيرا كه با افزايش وسائط نقليه موتوري، نياز جهان را در آينده به اين ماده حياتي برآورد كرده بودند و مي دانستند كه آقاي جهان دولتي است كه كليد جريان نفت را به دست داشته باشد. در آن زمان هنوز نفت در سعودی و شیخ نشینها کشف نشده بود و در منطقه، این ماده تنها در ایران، عراق و قفقاز جنوبی استخراج می شد. بعدا معاملات نفتي آمريكاييان با دولت سعودي، انگلستان را در وضعيت رقابت توام با سازش قرار داد. هيتلر با هدف دست اندازي به نفت خاورميانه و كوتاه كردن دست انگلستان بود که «رومل» را مامور پيشروي از شمال آفريقا به سوي شرق سوئز كرده بود و نيروهايش در شوروي را به سمت قفقاز و سرازير شدن از اين ناحيه به ميدانهاي نفت اعراب به حركت درآورده بود. اين وضعيت بيش از پيش بر سماجت انگليسي ها در كنترل نفت افزود و ديديم كه چگونه در برابر ملي شدن نفت ايران ايستادگي كردند ولي روند اين رويداد سرانجام آن دولت را مجبور به ورود به جريان سازش با رقيبان غربي كرد و .... مشاركت انگلستان در اشغال نظامي عراق در سال2003 با همان هدف نفت و حفظ نفوذ قديمي خود در خاورميانه بود. انگلستان اينك بيش از نياز داخلي خود داراي ذخاير نفتي در درياي شمال است ولي دست داشتن در معاملات جهاني نفت را وراي نياز داخلي و كار تجارت مي داند. | ||||||
پايان بازي نفتكش «رزماري» با راي دادگاه مستعمراتي عدن | ||||||
12 ژانویه 1952 (دی ماه 1330) يك دادگاه مستعمراتي انگليسي در عدن (یمن جنوبی مستعمره دولت لندن) راي داد كه محموله نفت كشتي «رزماري» متعلق به انگلستان است و اين كشتي بدون كسب اجازه از دولت انگلستان در بنادر ايران «نفت متعلق به انگلستان!» را به مقصد اروپا بارگيري كرده؛ بايد محموله آن ضبط و تخليه شود و صاحبان کشتی (که با پرچم «هندوراس» حرکت می کرد) هزينه دادرسي، توقيف و تخليه را بپردازند تا آزاد شود. دولت انگلستان (مالك شركت نفت اين كشور؛ بی. پی.) ملي شدن صنعت نفت ايران را برسميت نمي شناخت. كشتي رزماري (رزمری) كه برغم محاصره دريايي ايران از سوي انگلستان، به حمل نفت ملي شده ایران به مقصد اروپا دست زده بود در باب المندب توسط يك ناوچه انگليسي رهگيري و توقيف و به بندرگاه عدن منتقل و ناخدايش به دادگاه تسليم شده بود. مسیر رویدادهای بعدی نشان داد که بازي فرستادن رزماري به ايران و سپس توقيف آن و تخليه محموله اش در عدن و انعكاس وسيع اخبار مربوط به اين عمليات؛ تنها به منظور نااميد كردن ملت ايران و كاهش محبوبيت ملي دكتر مصدق و تقويت مخالفان داخلي او صورت گرفته بود. | ||||||
درخواست دبیران تاریخ از مصدق ـ تبیین و تعمیم تعریف خیانت ـ اشاره یک استاد به فتنه گری تازه دولت لندن با تاسيس تلويزيون فارسي | ||||||
در پی خواندن طومار و شنیدن اظهارات نمایندگان دبیران، دکتر مصدق تصمیم به تبیین تعریف خیانت به وطن، افزایش شمول آن و دوباره نویسی قوانین مربوط و تشدید مجازات مرتکبین گرفت و سفارش لازم را به همکاران خود کرد تا در آن باره مطالعه شود. همچنین قرار براین شده بود که کتاب مورد اعتراض برای سال تحصیلی بعد مورد تجدید نظر قرارگیرد و همچنانکه نمایندگان دبیران خواسته بودند واکنش افغانها به مداخلات لندن و جریان قتل عام انگلیسی ها در ژانویه 1842 و موارد دیگری از این دست برآن اضافه شود و .... با اینکه «لطفی» وزیر دادگستری کابینه دکتر مصدق قضیه تبیین و تعمیم خیانت به ملت را دنبال کرده بود، با براندازی سال بعد (28 امرداد 1332) همه تلاش ها در این زمینه که ضروری تشخیص داده شده بود متوقف شد و تا سالهای سال، آن عکس مورد اعتراض از کتابهای درسی حذف نشد!. موضوع تبیین و تعمیم تعریف خیانت به وطن مخصوصا از نیمه دوم قرن 20 مورد توجه ملل قرارگرفت زیرا که ثابت شده است بسیاری از مشکلات ملی نتیجه اعمال خیانت آمیز معدودی افراد بوده است.در چند سال اخیر دولتهای تازه در آمریکای لاتین به تکمیل قوانین خیابت به وطن اقدام کردند و همین چند روز پیش دولت روسیه نیز تصمیم گرفت که موارد تازه بر آن اضافه کند. سالروز تسلیم نامه دبیران دبیرستانهای تهران به مصدق، این فرصت را داده است تا پیامی را که 21 دیماه 1387 دریافت شده بود درج کنیم که فرستنده اش خودرا مدرس دانشگاه معرفی و اصرار به انتشار آن از باب آگاهی عموم هموطنان کرده بود: ... از آغاز بکار رادیو به عنوان یک رسانه عمومی در دهه 1920 و از زمان انتقال امواج تلویزیونی توسط ماهواره در دهه 1960 اجرای سیاست و مداخله از طریق رسانه های صوتی ـ تصویری و موضوع تلقین و شستشوی مغزی یک مسئله جهانی شده است که تنها چند دولت مشخص از این حربه استفاده می کنند. زبان انگلیسی یک وسیله ارتباط جهانی شده است و اگر فرضا دولت یک کشور کوچک یک برنامه به زبان انگلیسی بر برنامه های رادیو تلویزیون خود اضافه کند، به معنای شستشوی مغزی و ساخت مخالف داخلی و ... نیست زیرا که ملل انگلیسی زبان به رشد و بلوغ متعارفی رسیده اند که گوش نکنند، ولی کار دولت هایی را که با تحمل هزینه سنگین برنامه گسترده رادیو تلویزیونی به زبان ملل دوردست و مورد نظر دایر می کنند و یا اینکه برای این کار به تاسیس رادیو ـ تلویزیون مستقل می پردازند به چیزی جز مداخله، دشمنی، تحریک، و دست کم القاء رفتار، روش و تفکری مغایر فرهنگ ملی نمی توان تعبیر کرد. این، یک کار امپریالیستی است و به نوعی اعلان جنگ. تا زمانی که همه اتباع جوامع قبلا مستعمره و یا عقب مانده به آن حد از رشد و بلوغ نرسند که بدانند برنامه های این رادیو ـ تلویزیونهای دولتی به زبان ملی آنان دام است و تخریب؛ برعهده دولت هاست که با وضع قانون و تدابیر دیگر مانع این تلقینات عمدتا زیان آور شوند. این، یک تکلیف دولتها است. این، سانسور و عمل خلاف آزادی نیست. همان دولتهای صاحب این رادیو تلویزیونها انواع قانون ضد قمار، ضد مواد مخدر، ضد فروش سکس، ضد تروریسم دارند و ... که مرتکبین آن اعمال، این کار خودرا استفاده از آزادی تعبیر می کنند!. هرکار خواست دل که آزادی نیست. این مطلب را برایتان از این جهت نوشتم که شنیدم دولت انگلستان از 14 ژانویه 2008 تلویزیون فارسی راه اندازی می کند، هر شب هشت ساعت. چرا؟. مگر ما خودمان رادیو ـ تلویزیون نداریم. این همه روزنامه در تهران منتشر می شود. درصد ارباب رجوع ایرانی اینترنت در میان ملتها در ردیف خیلی بالا است. مگر خبر دیگری هم "جز فتنه گری" در این دنیا وجود دارد که به آن دسترسی نباشد. اگر ریگی به کفش دولت لندن نیست برود این پول را صرف خانه به دوش های خیابانهای لندن کند. دولت لندن باید بداند که عصر غرب که 500 و اندی سال طول کشید به پایان رسیده است. با وجود این، دولت ما نباید دست روی دست بگذارد و اجازه چنین مداخله سیاسی ـ فرهنگی را بدهد. تا رسیدن به آن سطح که آحاد ملت بتواند دشمن را تشخیص بدهد لازم است با وضع قانون از شستشوی مغزی ملت توسط یک دولت بیگانه جلوگیری بعمل آید. باز برایم شنیدن این خبر رنج آور بود که دولت لندن به دست 20 روزنامه نگار و عمدتا ایرانی و نسبتا جوان که در تهران فعالیت روزنامه نگاری داشتند و با جزئیات آشنا هستند می خواهد توطئه تازه خود را به انجام برساند. | ||||||
شاپور بختيار برنامه دولت خود را از جمله انحلال ساواک اعلام داشت ت اشاره اي به اين برنامه | ||||||
انحلال ساواك، قطع صدور نفت به اسرائيل، محدود كردن اختيارات سازمان برنامه ( كه دولتي در دولت شده بود)، محاكمه غارتگران (از هر قماش)، اعلام مقتولان تظاهرات سياسي به عنوان «شهيد»، ممنوع الخرج كردن عوامل فساد اداري و متهمان به سوء استفاده از قدرت و نفوذ، آزادي زندانيان سياسي، پرداخت غرامت به زندانيان و محكوم شدگان به اتهامات سياسي، شكنجه شدگان و بازماندگان اعدام شدگان مربوط و نيز اعاده حيثيت ازايشان، ايجاد دادگاههاي ويژه دريافت و رسيدگي به شكايات از سازمانهاي دولتي و اشخاص در زمينه ظلم و اجحاف و نقض حق و تبعيض ( از 28 امرداد1332 تا آن زمان) و .... وي همچنين اطمينان داده بود كه مقامات زنداني در پادگانهاي لويزان و جمشيد آباد (هويدا، سپهبد نصيري، نيك پي، منوچهر آزمون، داريوش همايون، روحاني و ...) محاكمه و در صورت ثبوت جرم مجازات خواهند شد. اين مقامات در طول ماههاي مهر تا دي ماه 1357 به خاطر آرام كردن مردم (كه نمايشي خوانده شده است) دستگير و توسط دژبان تهران نگهداري مي شدند كه بعدا آن دسته از آنان كه در روزهاي 21 و 22 بهمن موفق به فرار نشدند به دست انقلابيون افتادند و بيشترشان با احکام صادره به امضاي صادق خلخالي قاضي شرع دادگاه انقلاب اعدام شدند. شاه (طبق كتاب خاطراتش) پيش از خروج از كشور به هويدا پيغام داده بود كه از ايران خارج شود و قول داده بود که وسائل خروج او را فراهم خواهد ساخت، ولي (به نوشته شاه) هويدا جواب داده بود كه كاري نكرده است كه از محاكمه بترسد. | ||||||
انتقاد فرانسه و آمريکا از مقوله رد صلاحيت نامزدهاي انتخاباتي در جمهوري اسلامي و اشاره به بست نشيني مجلسيان در ژانويه 2004 | ||||||
در سه روز منتهي به 15 ژانويه 2004 «دومينيك دو ويلپن» وزير امور خارجه وقت فرانسه و همچنين دو سخنگوي رسمي دولت آمريكا از رد صلاحيت دهها نماينده آن دوره مجلس شوراي اسلامي و شماري ديگر از متقاضيان نامزدي براي انتخابات دور بعدي اين مجلس از سوي شوراي نگهبان كه به بست نشيني نمايندگان رد صلاحيت شده انجاميده بود انتقاد كرده بودند. لحن اظهارات «دومينيك دو ويلپن» در اين باره، در ادبيات ديپلماسي «بي سابقه» توصيف شده و مفسران رسانه ها آن را نوعي ابراز ترديد وي به منصفانه برگزار شدن انتخابات 20 فوريه 2004 ايران تلقي کرده بودند که به مثابه دخالت در امور يک دولت ديگر بود. "دو ويلپن" اين نظر خودرا به عنوان يک مقام دولتي (نه، شخصي) پس از ملاقات با حسن روحاني دبير وقت شوراي امنيت ملي جمهوري اسلامي بيان کرده بود و اين ملاقات در پاريس صورت گرفته بود. در همان زمان اين شايعه در افواه شنيده مي شد که برخي از نمايندگان رد صلاحيت شده آن دوره تقنينيه که خبرگزاري هاي غرب در گزارشهايشان "اصلاح طلبان" مي نوشتند به شرکتهاي اتحاديه اروپا مخصوصا کمپاني هاي فرانسوي در عقد قراردادهاي پر منفعت نظر مساعد نشان داده بودند!. در نيمه ژانويه 2004"ارلي"، يک سخنگوي وزارت امورخارجه آمريکا هم گفته بود که انتظار دارد دولت ايران (قوه مجريه) تلاش محافظه کاران (اصولگرايان) اين کشور براي شکل دادن نتيجه انتخابات فوريه 2004 را خنثي کند. در سه روز مورد بحث، در رسانه هاي ساير كشورها، بر اخبار (مطلق) بست نشيني 83 نماينده آن دوره مجلس شوراي اسلامي كه صلاحيت آنان همانند شماري متقاضي ديگر نامزدي براي انتخابات دور بعدي اين مجلس رد شده بود؛ تفسير و تحليل هم اضافه شده بود. برخي از تحليلگران رسانه ها، اين بست نشيني را عملي «كم سابقه» خوانده و افزوده بودند که كمتر ديده شده است كه نمايندگان يك پارلمان به خاطر «خود» به چنين اقدامي دست زده باشند و پاره اي از مقامات اجرايي (وابسته به قوه ديگر حكومتي) از جمله برخي از روساي انتصابي ايالات (استانداران) و حتي بعضي از اعضاي كابينه هم از اقدام آنان جانبداري و اشاره به كناره گيري كرده باشند. در بيشتر تفسير ها، اين بست نشيني بويژه در آستانه بيست و پنجمين سالروز سقوط سلطنت 2500 ساله ايران را كه 11 فوريه 2004 بود در كنار هم قرار داده و عنوان «نبرد سياسي فرزندان انقلاب بر سر قدرت» بر آن نهاده و به تشريح قوانين و ضوابط انتخاباتي در جمهوري اسلامي و مقايسه آنها با قوانين مربوط در ساير كشورها پرداخته بودند و اين سئوال را مطرح کرده بودند كه که اگر ايرادي به ضوابط وجود داشته، چرا همين دسته از نمايندگان، قبلا در صدد اصلاح ضوابط از طريق وضع قانون بر نيامده بودند؟ و اين تحصن را مي توانستند در صورت رد اصلاحيه هاي ضوابط انتخاباتي انجام دهند كه خريدار بيشتري داشت. در اين تفسيرها ضمن تشريح شرايط نامزدشدن و تاييد صلاحيت نامزدها از سوي شوراي نگهبان، تفسيرنگاران با مقايسه شرايط با ضوابط کشور متبوع، اشاره به سخت بودن شرايط در جمهوري اسلامي براي تاييد نامزدي کرده بودند.
| ||||||
در قلمرو انديشه | ||||||
نگاهي گذرا به انديشه و روش "جك لندن" نويسنده سوسياليست آمريكايي | ||||||
در روزنامه نگاري، وي پيشنهاد كرده بود كه به جاي مقاله سياسي رساله سياسي نوشته شود، زيرا كه ستون روزنامه جاي كافي براي گفتن همه مطلب ندارد و كوتاه نوشتن يك تحليل سياسي، خواننده را به جايي نمي برد و احيانا او را گيج و گمراه مي كند. داستانهاي او آكنده از انتقادهاي اجتماعي هستند كه در هر كدام كوشيده است يك مشكل جامعه را نقد كند. بر ضد استثمار نوشته، از فقر ناليده و دلايل آن را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است. وي 22 نوامبر سال 1916 براثر ازكار افتادگي كليه هايش فوت شد. | ||||||
در قلمرو دموکراسي | ||||||
نخستین زنی که در آمریکا سناتور شد | ||||||
| ||||||
"فرهنك سياسي" یک جامعه و تاکید بر رعایت کامل اصول قانون اساسی | ||||||
«فرهنگ سياسي Political Culture» «فرهنگ سياسي» كه در گردهمايي سال 1973 برخي انديشمندان كشورهاي صنعتي در بروکسل به ميان آمد و قرارشد که نظر استادان علوم سیاسی و حکومت و نیز اصحاب نظر و تجربه استعلام و در نشست بعدی (سال 1975) بررسی و نتیجه گیری شود موضوعي است که از دو قرن پيش مطرح بوده است .«سيدني وربا» نيز در كتاب خود آن را توصيف و تفسير كرده است. در اجرای تصمیم نشست سال 1973 اندیشمندان، کسب نظر و بررسی هایی در سراسر سال 1974 در جوامع مختلف پیرامون «فرهنگ سياسي دررابطه با دمكراسي» بعمل آمد که ماحصل نظرات در نشست ماه ژانويه سال 1975 بررسی و نتیجه گیری شد و نتیجه به صورت یک اعلامیه ده صفحه ای انتشار یافت که خلاصه آن از این قرار است: "فرهنگ سياسي با فرهنگ عمومي متفاوت است، اما نمي تواند از آن جدا باشد. در يك جامعه، نخبگان بدون احترام و رعايت فرهنگ سياسي توده ها که همانا ذهنیات و انتظارات ایشان از دولت (قوای سه گانه دمکراسی بعلاوه رسانه ها) و هرگونه تغییر است نخواهند توانست براي مدتي طولاني به حاكميت سياسي و فكري خود برآن جامعه ادامه دهند. براي ثبات و استواري يك دمكراسي و خلل ناپذير بودن آن، رعايت فرهنگ سياسي توده مردم (اكثريت جامعه) لازم و ضروري است و فرهنگ سياسي یک جامعه برگرفته از همه ارزشهاي بنيادي، باورها، عواطف، حساسيت ها و سطح دانش و آگاهي هاي آن جامعه است و هر اقدام دولت ـ دولت منتخب (دمکراتیک) ـ بدون عنايت به فرهنگ سياسي اكثريت جامعه با شكست رو به رو مي شود و اين شكست به خاطر مقاومت مردم به پذيرفتن آن است كه با ذهنياتشان همخواني ندارد. مردم هر جامعه هر فرضيه مغاير ذهنيات خود را ايدئولوژي وارداتي تلقي مي كنند و در پذيرفتن آن اكراه خواهند كرد. تغيير فرهنگ سياسي يك جامعه، يكشبه صورت نخواهد گرفت و گاهی يكي ــ دو نسل طول مي كشد تا ذهنيات و انتظارات و عادات مردم با وضعيت تازه خوي بگيرد. بنابراين، در كشورهاي تازه به دمكراسي رسيده، كيفيت رئيس دولت در حفظ ثبات و اصول دمكراسي و رعايت قانون اساسي نقش حياتي دارد و كاري است كه از دست هركس بر نمي آيد. بررسي تاريخچه روند دمكراسي در دو قرن اخير ثابت كرده است که اگر سیاست های رئیس یک دولت پس از انتخاب شدن خلاف آن باشد که مردم انتظار داشته اند و قبلا به آنان وعده داده شده بود بي نظمي، و ناآرامی به دنبال خواهد داشت و ناآرامی ممکن است مسبب ناهنجاری های متعدد شود که شكست دولت و درنتیجه کشور خواهد بود. مطالعات دو قرن گذشته همچنین ثابت کرده است که اگر در جایی حتی یک اصل از قانون اساسی کشور نقض و یا نادیده گرفته شده بی اعتنایی و نقض سایر قوانین (قوانین موضعه پارلمان) و ضوابط دیگررا به دنبال داشته و نقض قانون در یک جامعه باعث رواج فساد و تباهی و نهایتا زوال جامعه و پای به قهقهرا گذاردن خواهد بود. براي شناخت فرهنگ سياسي يك ملت بايد انسان شناسي (آنتروپولوژي)، روانشناسي و تاريخ آن ملت را دقيقا مطالعه، تحلیل و بررسي كرد و ديد كه چگونه و با اتخاذ چه تدابير مي شود در مدت كوتاه تري فرهنگ سياسي مردم آن جامعه را تغييرداد و اصطلاحا به «روز» کرد. برای اجرای هر تغییر، نخست بايد ديد كه آيا آن جامعه آماده قبول یک ايدئولوژي تازه و یا تغییر مورد نظر است؟. به عبارت ديگر براي اين كار به حد كافي «رسيده» است و گرنه، ميزان خام بودن آن چقدر است.". در قرن 20 سياستهاي خارجي قدرتهای وقت بدون توجه به اين اصول دست به تغيير ساختار حكومتي و نظام سياسي ــ اقتصادي بعضي كشورها زدند كه اين جوامع هنوز از مشكلات ناشي از آن و ناآرامي ها و بي نظمي ها خارج نشده اند. فرهنگ سياسي يك جامعه به همان استحكام آداب و رسوم و مدنيت (فرهنگ ملي) آن جامعه است و تغيير آن به زمان، آموزش و تدبير فراوان نيازمند است. | ||||||
در دنياي تاريخنگاري | ||||||
تاريخنگاري که دست "روزولت" را رو کرده است | ||||||
تالند در كتابهايش به جاي صرفا رونويسي از اسناد و اخبار، عمدتا از مصاحبه با افراد استفاده كرده (همین کاری را که خبرگزاری فارس شروع کرده است) و كتاب «خورشيد بالا مي آيد» حاوي صدها مصاحبه با مقامات، ژنرالها، روزنامه نگاران، معلمان و حتي بانوان خانه دار ژاپني است. تالند متولد شهر لاكراس ايالت ويسكانسين آمريكا در كتاب «پرل هاربر = پرل هاريور» ادعا كرده است كه روزولت از قبل، از تصميم ژاپني ها در حمله به پرل هاربور آگاه بود و چون درصدد بود كه آمريكا را از رکود اقتصادي و انزوا خارج و ابرقدرت سازد، بهترين فرصت را براي اين كار حمله غافلگيرانه ژاپني ها به پرل هابور مي دانست و لذا تا انجام حمله چيزي نگفت و اقدامي نكرد و پس از آن بود كه بدون مخالفت داخلي، آمريكا را وارد جنگ جهاني دوم كرد و چون دور از صحنه هاي نبرد بود آسيب نديد و از ميان ويرانه هاي جنگ به صورت يك ابرقدرت سر برافراشت. همه تلاش روساي جمهور بعدي آمريکا که هدف روزولت را دنبال مي کردند اين بود که "دلار آمريکا" پول جهاني شود و از اين طريق نبض اقتصاد جهان را به دست داشته باشد. جهانی شدن دلار آمریکا که در دهه یکم قرن 21 دارد تهدید می شود با اجرای طرح مارشال از 1946 و نوسازی کشورهای جنگزده اروپایی با کمک مالی آمریکا آغاز شد. | ||||||
در قلمرو رسانهها | ||||||
معيار و ضابطه تعيين اهميت روزنامه و مجله | ||||||
12 ژانويه سال 1971 (پیش از عصر اینترنت؛ وبسایت ها و آنلاین ها) برگزيدگان ناشران و سردبيران روزنامه ها و مجله هاي كشورهاي صنعتي (اصطلاحا پيشرفته) و نمايندگان مديران آژانسهاي آگهي هاي تجاري در پايان نشست سه روزه خود اعلام كردند كه به اين نتيجه رسيده اند كه اهميت يك روزنامه و مجله را نبايد بر پايه میزان فروش (تيراژ) قرار داد، بلكه اين اهميت از اين پس بر اين اساس تعيين خواهد شد كه چه كساني اين دو نوع رسانه را مي خرند و مي خوانند و روزنامه و مجله اي مهمتر بشمار خواهد رفت كه شمار خوانندگانش در ميان سياستمداران، دولتمردان، روشنفكران و طبقه متوسط جامعه بيشتر باشد. بنابراين داشتن تيراژ چند ميليوني از راه انتشار مطالب و تصاوير جنجال برانگيز عامه پسند (اخبار جنائي، خانوادگي و ...) و يا چاپ آگهي هاي دو سه سطري كلاسه شده (نيازمندي ها) عامل به دست آوردن اهميت نبايد به حساب آورده شود. طبقه ثروتمند روزنامه را مي خرد و پس از نگاهي كوتاه به آن كنار مي گذارد و توجهي هم به آگهي هايش ندارد و طبقه كم درآمد جامعه روزنامه را براي اعلانات كلاسه شده (نيازمنديها)، کوپن تخفيف فروشگاهها و خبرهاي جنايي و گهگاه ورزشي و هنري و يا به «دليل جنجال روز» مي خرد و به اعلانات تجاري و خبرهاي ديگر توجه نمي كند، زيرا كه در آنها براي خود نفعي نمي بيند. | ||||||
روزي که دولت سعودي هم تلويزيون "تماما خبر" راه اندازي کرد | ||||||
دولت سعودي هم وارد ميدان رقابت تلويزيونهاي خبري شد و از بعد از ظهر يكشنبه 11 ژانويه 2004 شبكه «تماما خبر» خود را كه گفته شده بود تنها خبر و نظر پخش مي كند و كانال 4 نام گرفته است به راه انداخت كه 95 خبرنويس در داخل و 45 خبرنگار در خارج از كشور دارد. عبدالسلام فارسي وزير فرهنگ و اطلاع رساني دولت سعودي در اين باره گفته بود كه كانال تازه نهايت دقت را بكار خواهد برد كه اخبار درست و دقيق را سريعا پخش كند كه نياز به ديدن كانالهاي خارجي نباشد. كشور سعودي سه كانال 24 ساعته عمومي ديگر از جمله يك كانال به زبان انگليسي دارد. نخستين شبكه «تمام خبر» به نام سي ان ان به صورت كابلي بسال 1980 در اتلانتاي امريكا داير شد كه به دليل ارزان بودن كار، اينك هر كشوري داراي يك يا چند كانال از اين دست شده است. تهيه خبر و پخش آن با اين همه خبرگزاري، بويژه اگر کابلي و يا ماهواره اي باشد نياز به سرمايه سنگين و نيروي انساني فراوان ندارد اما اگر بخواهد روش مستقل داشته و مصرف كننده اخبار غرض آلود نباشد دست كم نياز به چهار سردبير مجرب و بسيار ماهر، دهها خبرنگار و تصويربردار، شماري دبير خبر،تفسيرگو، تحليلگر و مصاحبه گر خواهد داشت. | ||||||
ساير ملل | ||||||
دریاسار آلبوکرکی جزیره یمنی سکوترا را بهترین نقطه برای استقرار و راه بندی تشخیص داد | ||||||
سکوتره که بعدا توسط انگلستان تصرف و پایگاه نظامی این کشور قرار گرفت وسعت کافی و بیش از سی هزار جمعیت دارد. روسها از دهه 1960 متوجه اهمیت استراتژیک سکوترا شدند ولی فروپاشی شوروی مانع انجام برنامه های آنان شد. یمن جنوبی که به صورت فدراسیون قبایل اداره می شد از زمان کسب استقلال متحد روسیه بود. اینک آمریکا چشم به سکوترا بسته و بزرگ کردن قضیه هواداران القاعده در یمن (به دنبال دستگیر کردن عمر فاروق عبدالمطلب ـ جوان نیجریه ای) احتمالا به همین منظور است. یمن 24 میلیونی تا 22 ماه مه 1990 به صورت دو کشور بود که در این تاریخ و در پی یک خصومت طولانی و چند نبرد خونین با هم یکی شدند. یمن شمالی که اکثریت جمعیت آن شیعه بودند تا یکم نوامبر 1918 (ده روز مانده به پایان جنگ جهانی اول) تحت الحمایه عثمانی بود و تا سال 1962 توسط امام شیعیان زیدیه اداره می شد و یمن جنوبی که از سال 1839 تحت الحمایه انگلستان بود و اکثریت نفوس آن سنی شافعی هستند سی ام نوامبر 1967 استقلال یافت و دارای یک حکومت کمونیستی و از دوستان دولت مسکو شد. پس از تامین وحدت بوده است که درصد کل سنی های یمن 53 و شیعیان 47 درصد برآورد شده است. یمن 530 هزار کیلومتری که هنوز با دولت سعودی اختلاف ارضی دارد با داشتن دویست جزیره از جمله سکوترا و ناظر بر باب المندب بودن یک منطقه استراتژیک جهان است. القربی وزیر امور خارجه جمهوری یمن اعلام کرده است که این دولت با ورود واحدهای رزمی خارجی ازجمله نظامیان آمریکا به یمن بنام مبارزه با القاعده مخالف است و چنین اجازه ای را نخواهد داد. دولت یمن نمی خواهد که به صورت افغانستان درآید ولی با آموزش نظامیان و پلیس یمن توسط مستشاران غرب مخالفت ندارد!. | ||||||
انقلاب زنگبار | ||||||
انقلاب زنگبار از بامداد 12 ژانویه 1964 آغاز شد و انقلابیون با کشتن هزاران عرب تبار و هندی به خارجی تبارها بر این مجمع الجزایر پایان دادند. در این انقلاب حتی به یک ایرانی تبار که در زنگبار «شیرازی» خوانده می شوند آسیب وارد نیامد و حزب سیاسی آنان به فعالیت خود ادامه داده است. دولت انگلستان که از قرن نوزدهم بر زنگبار مسلط شده بود در دسامبر 1963 به این جزایر یک میلیون نفری که تا ساحل آفریقای شرقی 25 تا 50 کیلومتر فاصله دارد استقلال داده بود و یک عرب تباررا سلطان آنجا کرده بود که ماه بعد (ژانویه) انقلاب آغاز شد. قبل از انگلیسی ها پرتغالی ها بر این جزایر سلطه داشتند که در پایان سلطه آنان، برای مدتی زنگبار دارای حاکم عمّانی (عرب عمّانی تبار) شده بود. در آن زمان عمّانی ها در زنگبار عمدتا تجارت برده می کردند. زنگبار Zanzibar صدها سال از مراکز تجاری ایران با قاره آفریقا بود و استقرار هزاران ایرانی در آنجا مربوط به همان دوران است. ایرانیان در زنگبار یک شهری سنگی ساخته اند که از آثار باستانی است. زنگبار پس از انقلاب، ضمن حفظ استقلال و حاکمیت خود با تانگانیکا متحد شد و فدراسیون تانزانیا را بوجود آورده اند. صادرات عمده زنگبار از قدیم الایام «ادویه» بویژه دارچین، جوز، فلفل و «کلو Clove» بوده است. | ||||||
از خواست ليندن جانسون تا نتيجه كار | ||||||
ليندن جانسون رئيس جمهوري وقت آمريكا 12 ژانويه سال 1966 اعلام كرد كه نيروهاي اين كشور تا پايان كار كمونيستها در ويتنام باقي خواهند ماند . «تاريخ» نشان داد كه چنين نشد ؛ آنان رفتند و كمونيستها ماندند. جانسون با اين سياست، شمار نطاميان آمريكايي در ويتنام را به بيش از نيم ميليون رسانيد كه 58 هزار تن از آنان كشته شدند. | ||||||
روزي که توليد نفت روزانه روسيه به 8 ميليون و 400 هزار بشکه رسيد | ||||||
12 ژانويه 2004 اعلام شد که روسيه توليد نفت خود را 11 درصد افزايش داده و به 8 ميليون و 400 هزار بشكه در روز رسانيده بود. برخي از جامعه شناسان روس در واکنش به انتشار اين خبر رسمي اين نگراني را ابراز کرده بودند كه ممکن است اين درآمد مفت، روسها را تنبل كند و درصدد توليد كالاهاي ديگر براي صدور بر نيايند. اين جامعه شناسان اندرز داده بودند که سعي شود اين درآمد ذخيره و يا صرف توسعه شود تا تامين هزينه هاي جاري. طبق يک اعلاميه ديگر، روسيه توليد گاز طبيعي خود را هم از آغاز ژانويه 2004 به ميزان 3 و 4 در هم در صد افزايش داده و به 616 ميليون و 540 هزار متر مكعب رسانيده بود. | ||||||
روسيه و تركيه: گسترش همكاري هاي نفتي و نظامي و افزايش مبادلات اقتصادي و تسهيل رفت و آمد اتباع | ||||||
اظهارات سران دولتهاي روسيه و تركيه در كاخ كرملين در ديدار 11 ژانويه 2005 حكايت از باز شدن فصل تازه اي در مناسبات دو كشور داشت كه با دقت تحت بررسي دولتهاي غربي كه تركيه را از آن خود مي دانند قرار گرفته بود. ولاديمير پوتين مرد قدرتمند روسيه كه در اجراي سياست حمله ديپلماتيک متقابل، متوجه بسط نفوذ در حوزه هاي جناح غرب شده است در اين ديدار خواستار افزايش مبادلات بازرگاني دو كشور در سال جاري 2005 به 15 ميليارد و تا پايان سال 2007 به 25 ميليارد دلار شده بود و همچنين افزايش همكاري هاي نفتي دو كشور. وي با تاکيد پيشنهاد آغاز همكاري هاي نظامي دو جانبه را مطرح ساخته بود و طيب رجب اردوغان Tayyip Recep Erdoganنخست وزير تركيه از اين پيشنهاد ها استقبال كرده بود و به نوبه خود خواهان تسهيلات رفت و آمد ميان دو كشور شده بود. پوتين گفته بود كه روسيه خواهان افزايش صدور نفت و گاز طبيعي به تركيه و از راه تركيه به كشور ثالث است. اردوغان دهم ژانويه براي يك ديدار سه روزه با يك هيات ششصد نفره وارد روسيه شده بود. پوتين پيش از ديدار با اردوغان، در پيامي خطاب به مردم روسيه وعده تقويت نظامي و اقتصادي اين كشور را داده بود.
| ||||||
بازرگاني خارجي چين در پايان سال 2004 | ||||||
طبق اعلاميه دولت چين درباره بازرگاني خارجي اين كشور در سال ميلادي 2004، چين ظرف آن سال معادل 593 ميليارد و 360 ميليون دلار صادرات و 561 ميليارد و 380 ميلون دلار واردات داشته كه به اين ترتيب مازاد صادرات آن نزديك به 32 ميليارد دلار بوده است. بر پايه اين ارقام، حجم كل تجارت چين با آمريكا در 2004 معادل124 ميليارد دلار بود. مفسران اقتصادي آمريكا نظر داده بودند كه در سه سال منتهي به اول ژانويه 2005 بر اثر كثرت واردات از چين، در آمريكا يك ميليون و ششصد و پنجاه هزار شغل توليدي از دست رفته بود. | ||||||
انتخاب محمود عباس به جانشيني عرفات و تبريك بوش و شارون به او | ||||||
برخي جناحهاي فلسطيني اين انتخابات را كه در غرب رود اردن و نوار غزه انجام شده بود تحريم كرده بودند و مفهوم اين تحريم اين بوده است كه ممكن است تلاشهاي آتي او براي سازش با اسرائيل را نپذيرند و مبارزه مسلحانه ادامه يابد. جيمي كارتر رئيس جمهور اسبق آمريكا بر اين انتخابات نظارت داشت.
عرفات پس از مدتها عملا بازداشت خانگي، به نوعي بيماري كه چگونگي آن هنوز افشاء نشده است مبتلا شد و پس از انتقال به يك بيمارستان نظامي در فرانسه 11 نوامبر 2004 در اينجا درگذشت. وي 29 اکتبر 2004 از رام الله واقع در غرب رود اردن به کشور اردن و از آنجا به پاريس منتقل شده بود. مطبوعات آمريكا در خبرهاي خود محمود عباس را يك «ميانه رو» مي نامند، به همان گونه كه بر حسب منافع خود، محمد خاتمي را هم رئيس جمهور اصلاح طلب ايران مي خواندند.
| ||||||
برخي ديگر از رويدادهاي 12 ژانويه | ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
|
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۱۰/۲۲ ساعت 5:18 توسط شاگرد تاریخ
|