مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز
ايران | ||||||
آغاز كار دودمان آل مظفر | ||||||
كرونيكلرهاي اروپايي اغار كار دودمان آل مظفر را از 17 ژانويه سال 1323 ميلادي نوشته اند. امير مبارزالدين مظفر پس از استيلاء بر مناطق جنوبي ايران در اين روز عملا تاسيس اين سلسله را پابرجا ساخت. در آن زمان حكومت مركزي ايران در دست ايلخانان مغول بود. مظفريان 93 سال بر مناطقي از جمله كرمان، فارس، اصفهان و خوزستان حكومت كردند. | ||||||
دلايل دكتر مصدق براي خودداري از تمديد قرارداد دريافت اسلحه از آمريكا | ||||||
27 دي ماه 1330 خورشيدي و 9 روز پس از قطع ارسال اسلحه آمريكايي به ايران كه هشتم ژانويه 1952 صورت گرفته بود، دكتر مصدق در اجتماع شماري از سياسيون وقت و دولتمردان گفت چون قانون مصوب كنگره آمريكا مبني بر ارسال اسلحه به صورت كمك، شرايط مفصل دارد و ما را كه مي خواهيم كشوري بي طرف و غير متعهد باشيم از اين حالت خارج خواهد ساخت و به مصلحت ملت نيست كه وطن به ميدان درگيري شوروي و غرب تبديل شود لذا از تمديد قرارداد منعقده با آمريكا كه به امضاي نخست وزير سابق بود خودداري ورزيده است. شوروي همسايه ماست و ما نبايد كاري كنيم كه ناخواسته، هدف ضربه اول قرار گيريم. به علاوه اسلحه ارسالي باقيمانده از جنگ جهاني دوم و بعضا مستعمل و قديمي هستند. ما بايد صنايع خود را چنان تقويت كنيم كه با استعدادهايي كه داريم خودمان سلاحهاي بهتري بسازيم. ما سه قرن پيش توپ ريز و تفنگ ساز بوديم، چه شد كه به قهقرا رفتيم و نيازمند سلاحهاي فرسوده ديگران شديم. ما با كسي سر جنگ نداريم كه نياز به توپ و تانك رايگان داشته باشيم. اگر جنگي به ما تحميل شود مردم ما مي دانند كه از آب و خاك خود چگونه دفاع كنند. غافل از استعداد ايراني نباشيد در لحظه نياز، با دست و سوهان بهترين هواپيما و تانك و توپ را خواهد ساخت. در هر حال، چون قانون مصوب كنگره آمريكا مبني بر ارسال اسلحه و كمك هاي جنگ افزاري شرايط فراوان و پيچيده دارد ترجيح مي دهم كه آن را فعلا تمديد نكنم. | ||||||
روزی که دکتر مهدی آذر، مهندس معظمی و سرتیپ مدبّر از زندان رها شدند | ||||||
27 دی ماه 1332 دو روز پس از انتخابات عمومی و در جریان محاکمه دکتر محمد مصدق در محکمه نظامی تجدید نظر که خشم مردم را برانگیخته بود و آماده انفجار بودند، دولت وقت مصلحت را در آن دید که شماری از همکاران برجسته اورا آزاد کند. در میان این آزادشدگان دکتر مهدی آذر وزیر فرهنگ، مهندس معظمی وزیر دیگر و سرتیپ نصرالله مدبّر رئیس شهربانی (پلیس) دولت مصدق دیده می شدند. مطبوعات اروپا رها شدن این شخصیت ها را از زندان به منزله بازکردن دریچه اطمینان جامعه درحال جوش تلقی کرده بودند. اکثریت ایرانیان نه تنها از محاکمه مصدق که همچنان خودرا رئیس قانونی دولت می خواند بلکه از انتخابات سرهم بندی شده عصبی بودند. ایرانیان قبلا چند دوره انتخابات آزاد را تجربه کرده بودند. این دسته از همکاران مصدق در هشتمین روز محاکمه تجدید نظر او آزاد شده بودند. مشاهده خشم مردم همچنین سبب شد که محکمه تجدید نظر مصدق را تنها به سه سال زندان محکوم کند. قبلا برای مصدق تقاضای مجازات اعدام شده بود. | ||||||
روزي که نواب صفوي و سه عضو ديگر جمعيت فدائيان اسلام تيرباران شدند | ||||||
يك روز پس از آغاز محاكمه اين هشت تن كه دادستان وقت ارتش هفتم دي ماه 1334 برايشان تقاضاي كيفر اعدام كرده بود، چند سياستمدار، دو ناشر روزنامه و چند بازاري به اتهام داشتن ارتباط با آنان دستگير كه پس از اعدام نواب و سه تن ديگر آزاد شدند. حكم اعدام نواب صفوي و ديگران 24 دي ماه صادرشده بود. دو هفته پس از اعدام نواب صفوي، آيت الله كاشاني به اتهام حمايت از اعضاي جمعيت فدائيان اسلام و تمجيد آنان، از سوي دادستاني ارتش دستگير و زنداني گرديد. براندازي 28 مرداد 1332 امكان اين دستگيري ها و محاكمات را فراهم ساخته بود.
| ||||||
مذاكرات نفت | ||||||
مروري بر رويدادهاي چهار دهه اخير ايران نشان مي دهد كه در سالهاي 1343 و 1352 در روز 26 ديماه (ژانويه 1965 و ژانويه 1974 ) مذاكرات نفتي مهمي در تهران آغاز شده بود كه مذاكرات دوم (ژانويه 1974) محرمانه اعلام شده بود. نتيجه مذاكرات اول، طبق اعلاميه دولت وقت، امضاي دو قرارداد برپايه 25 ــ 75 ميان ايران و دو كمپاني آمريكايي و هلندي بود. | ||||||
روزی که ضدیت بی نتیجه غرب با برنامه های اتمی ایران آغاز شد - بانو کلينتون از ادامه اين ضديت سخن گفت! | ||||||
نیمه ژانویه 2006 و چند ماه پس از آغاز کار محمود احمدی نژاد در سمت رئیس جمهور، بلوک غرب و در صدر آن دولت آمریکا (و عمدتا به تحریک اسرائیل) پس از اطمینان از اینکه دولت تازه ایران برنامه و سیاست هایی دیگر دارد روش تهدید و جنگ مصاحبه و مقاله را در پیش گرفت و به ترساندن ایران از شورای امنیت و حملات هوایی و ... پرداخت که مرور زمان نشان داد برایشان نتیجه نداشته است زیرا که صحنه تئاتر جهان و بازیگران آن تغییر یافته، پیشرفت در برنامه های اتمی ایران به صورت یک آرزوی ملی درآمده، ایران دارای یک بنیه دفاعی چشمگیر شده، به صورت یک قدرت موشکی درآمده و اشتباهات دولت جورج دبلیو بوش، آن را به صورت یک قدرت جهانی جلوه گر ساخته است. از اظهارات هیلری کلینتون وزیر امورخارجه دولت «اوباما» چنین بر می آید که این دولت هم همان سیاست دولت جورج دبلیو بوش را در قبال برنامه اتمی ایران (و کل منطقه) دنبال خواهد کرد؛ البته با روش (اپروچ) دیگر. بانو کلینتون در جلسه 13 ژانویه 2009 کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا در این باره گفت: ما به تلاش خود برای متوقف کردن برنامه های اتمی ایران ادامه خواهیم داد، ایران نباید سلاح اتمی داشته باشد. ما طرق دیپلماتیک را پیش خواهیم گرفت ولی گزینه های دیگر را از نظر دور نخواهیم داشت (تکرار تهدید جورج دبلیو بوش). ما در قبال ایران با دولت های نگران دست یافتن دولت تهران به اسلحه اتمی تبادل نظر خواهیم داشت و تصمیماتمان را هماهنگ خواهیم کرد. روش ما که احیاء رهبری جهانی آمریکاست دیپلماسی از نوع «سمارت پاور» است. دولت بوش نیروی نظامی را وسیله اجرای سیاست قرارداده بود و ما دیپلماسی از موضع قدرت را. دو روز بعد مدیر «سیا» که تا چند روز دیگر جای خود را به دیگری خواهد داد "برخورد با ایران" را بزرگترین چالش دولت تازه آمریکا خوانده و صریحا گفته بود که ایران دارای اورانیوم است و اگر بخواهد (که گفته است نمی خواهد) می تواند ظرف یک سال صاحب سلاح اتمی شود (و تنها ابزار برتری ما، کارایی خودرا از دست بدهد).
اصحاب نظر اظهارات بانو کلینتون به عنوان وزیر امورخارجه کشوری که در آن هر روز به طور متوسط یکهزار و ششصد نفر کار خود را از دست می دهند و در سال مالی جاری یک تریلیون و دویست بیلیون (میلیارد) دلار کسر بودجه دارد، در وضعیت امروز جهان عملی ندانسته و جدّی نگرفته اند مخصوصا که به باور آنان «انتخاب اوباما» که خواست بنگاههای بزرگ آمریکا برای حفظ منافع جهانی شان بود مألا در جامعه این کشور تفرقه ایجاد خواهد کرد زیرا آنان که در نوامبر 2008 به «اوباما» رای ندادند همانهایی هستند که تفکر قرن نوزدهمی اسلاف را کاملا از دست نداده و از اعقاب مهاجران سه چهار قرن پیش معروف به «واسپ» هستند و .... بعلاوه، هواداران ایران به احتمال زیاد در انتخابات 31 ژانویه عراق شمار چشمگیری کرسی به دست خواهند آورد و همچنین با یک حرکت نامساعد ایران، کار بر آمریکا و ناتو در افغانستان سخت خواهد شد. با یک دعوت ایران از ناوگان روسیه برای دیدار از خلیج فارس لرزه براندام بسیاری که دل به حضور آمریکا در منطقه بسته اند خواهد افکند. جنگ غزه واقعیت هارا بر توده های عرب روشن ساخته، موقع و وضعیت حکمرانان عربی هوادار غرب را سخت ضعیف کرده که وزش یک باد ناموافق (بی احتیاطی آمریکا) می تواند متزلزلشان کند. | ||||||
در قلمرو دموکراسي | ||||||
انتخابات در سايه ترس: در ژانويه 2005 نامزدهاي انتخابات عراق جرات معرفي كردن خود را نداشتند! | ||||||
«دكستر فيلكينز» روزنامه نگار آمريكايي 15 ژانويه 2005 از بغداد گزارش داده بود: «تشديد عمليات مسلحانه، انفجار و بمب اندازي سبب شده است كه نامزدهاي انتخابات سي ام ژانويه عراق جرات نكنند خود را معرفي كنند. در موارد بسيار، اين نامزدها حتي نام خود را هم نمي گويند. تهديد نامزدها به مرگ برفعاليت هاي انتخاباتي سايه افكنده است. در عراق به احزاب راي داده مي شود، فرد. ناصر چادرچي رئيس حزب دمكراتيك ملي كه حزب او 48 نامزد دارد تاييد كرد كه نامزدها جرات مبارزه علني ندارند و گفت كه اين انتخابات را بايد انتخابات سري نام نهاد. او گفت كه جز در برخي مناطق جنوبي و نواحي كردنشين شمال، نامزدها ترجيح مي دهند كه از خانه خارج نشوند. هنوز (نيمه ژانويه 2005) محل 5776 حوزه راي گيري اعلام نشده است و از 7471 نامزد تنها شماري از نامزدهاي كرد و شيعه آشگارا مي گويند نامزد انتخابات هستند. مقامات برگزار كننده انتخابات با اسكورت در حركتند و ساختمانهاي محل كار آنان شديدا محافظت مي شود. حسين علي از مبلغان حزب وفاق ملي نيز تاييد كرد كه محيط انتخابات بسيار ترس آور شده است.». فيلكينز كه گزارشش 16 ژانويه در نيويورك تايمز انتشار يافت اضافه كرده بود: «در طبقه پنجم يك كارخانه توليد روغن نباتي عراق اجتماع انتخاباتي برپا بود ولي ناطقين جلسه جرات نمي كردند كه بگويند نامزد هستند!.». | ||||||
در قلمرو رسانهها | ||||||
ادامه روند قهقرا رفتن «تاریخ نگاری و روزنامه نگاری» - چند مثال از رويدادهاي جاري | ||||||
به باور رابرت فیتسجرالد (متولد 12 اکتبر 1910)، روند قهقرا رفتن «تاریخ نگاری و روزنامه نگاری طبق اصول» ادامه خواهد داشت که یکی از مسائل بزرگ دوران معاصر است. فیتسجرالد نگران بود که روزنامه نگار و تاریخ نگار تن آسا، ترسو، خویشتن دوست و یا دولتی شود و رسالت خودرا که آئینه بازتاب خوبی ها و زشتی ها بودن، کشف حقایق و افشاء آن و ثبت واقعیات است فراموش کند و قلم برای کسب روزی بکار برد و به صورت ابزاری در دست دولتمردان و قدرتمداران درآید که یک زیان مضاعف برای جامعه و مردمی است که به او اعتماد کرده اند. وی اواخر عمر نسبت به کامل بودن اخبار روز هم که در روزنامه ها منعکس و از شبکه های تلویزیونی پخش می شد تردید داشت و می گفت که شامل همه حقایق نیستند و روزنامه نگار زحمت تکمیل آنها را به خود نداده است. وی با رفتن یک روزنامه نگار، تفسیر نویس و مورخ به میهمانی بزرگان و بزم خصوصی آنان و قبول هدیه مخالف بود و .... می دانیم که 14 ژانويه 2009 باراک اوباما رئیس جمهور منتخب آمریکا به خانه «جورج ویل» تفسیر نگار محافظه کار این کشور رفته و با هم غذا صرف کرده بودند. با این ابراز لطف، آیا این مقاله نگار باز هم به خود اجازه می دهد که از کارهای «اوباما» در طول چهار سال حکومت او انتقاد کند؟. آیا یک روزنامه نگار رفته است تحقیق کند که چرا و با چه انگیزه سناتور نیویورک و قبلا بانوی اول حاضر شده است از سمت ثابت سناتوری برای شش سال بگذرد و وزیر امورخارجه شود که این همه زحمت و مسافرت و احتمالا شکست و ... دارد؟؛ تا مخاطبان که در انتظار چنین پاسخی هستند، حقیقت را بدانند. آیا یک روزنامه نگار رفته است تحقیق کند که چرا باید بانکهای مرکزی 12 گانه آمریکا به بانکهای خصوصی با کمتر از یک درصد بهره وام بدهند و این بانکها از بدهکاران کردیت کارتی خود 19 تا 21 درصد بهره بگیرند؟. پس از اینکه روشن شد بالا رفتن بهای نفت خام در سال 2008 تا هر بشکه 147 دلار و سقوط آن به حدود یک چهارم آن مبلغ به دلیل معامله الکترونيک اسناد معروف به سلفخری و دست به دست گشتن این کاغذها بوده است، آیا روزنامه نگار قضیه را دنبال کرد که چرا این قبیل معاملات که از جیب مردم بوده با تصویب ضوابط منع نشده است؟. همه می دانند که شبکه های تلویزیونی آمریکا که عمدتا متعلق به کمپانی های خارج از حرفه خبر هستند به انتخاب اوبامای نسبتا گمنام به ریاست جمهوری آمریکا کمک موثر کردند تا با انتخاب یک سیاهپوست ذهن جهانیان تغییر یابد و آمریکا قدرت جهانی خودرا ازدست ندهد و اینک هم دارند اورا به آمریکاییان می فروشند مثلا بخشی از برنامه خبر (در پرایم تایم) خودرا به توصیف سگ های او اختصاص می دهند! و .... آیا رسانه های کشورهای دیگر به دولتهای خود هشدار داده اند که تا تنور داغ است و آمریکا از مشکلات جاری اش خارج نشده است نظم چند قطبی را جا اندازی کنند بگونه ای که راه بازگشت به وضعیت 20 ساله اخیر ميسر نباشد؟. تازه ترین مثال از ضعف روزنامه نگاری: 15 ژانويه 2009، همه و لحظه به لحظه از شبکه های تلویزیونی دیدند که یک هواپیمای مسافربر با 155 سرنشین در کنار مجتمع های اداری ـ مسکونی شهر نیویورک در «هادسن ریور» فرود آمد و قایق های مسافربر میان نیویورک و نیوجرسی (معروف به «Ferry») سرنشینان آن را که روی بالهای هواپیما جمع شده بودند نجات دادند و بعدا سر و کله قایق های پلیس و آتشنشانی ظاهر شدند ولی در بخش اخبار همه اش فرماندارهای دو ایالت و شهرداران شهرهای مجاور و مقامات آتشنشانی و ... مطرح بودند و خدماتشان؛ درست همانند تلویزیونهای دولتی کشورهای عقب افتاده در چندین دهه پیش. در کشور خودمان آیا انتقاد از راه اندازی بخش فارسی شبکه دولتی «بی بی سی» ادامه یافت؟ تا هموطنان به نیّات دولت لندن از القای سیاست هایش از این طریق پی ببرند. جنگ رادیو تلویزیونی آغاز شده است و دولتهایی که مورد تعرض قرارگرفته اند حق دارند از هر ابزاری برای دفاع استفاده کنند. ایستادگی در برابر تعرض یک دولت دیگر، سانسور نیست. رسانه های ما باید مردم را روشن سازند و متوجه نیرنگهای این دولتها کنند که برای شستشوی مغزشان این سرمایه گذاری هنگفت را تحمل می کنند. تشویق مردم به بی اعتنایی نسبت به این شبکه های دولتی باید قیافه و وسعت ملی به خود گیرد تا دشمن با شکست رو به رو شود. | ||||||
ساير ملل | ||||||
گوبلز : اين درست نيست كه بعضي كشور ها از استثمار ملل ديگر ارتزاق كنند | ||||||
گرچه در تركيب قدرتها تغييراتي روي داده است ولي به نظر مي رسد كه حرفهاي آن زمان گوبلز كهنه نشده و ماندگار مانده اند. | ||||||
آيزنهاور نگران گسترش صاحبان صنايع نظامي آمريكا | ||||||
| ||||||
شعار بازنشستگان روس | ||||||
16 ژانويه 2005 براي سومين روز پياپي، شهرهاي بزرگ روسيه از جمله سن پترزبورگ زادگاه ولاديمير پوتين صحنه تظاهرات خشم آلود بازنشستگان اين کشور بود كه در برخي شهرها ترافيك را قطع كرده بودند. به تصميم دولت روسيه، قرار بر اين بود که از آغاز ژانويه 2005 به جاي استفاده بازنشستگان از اتوبوس شهري و درمان رايگان و مزايايي از اين قبيل به هريك از آنان مبلغي پول نقد داده شود که اين بازنشستگان خواهان باز گشت به وضعيت سابق بودند و استدلال مي کردند كه يك فرد در ايام پيري نياز بيشتري به «درمان» دارد و هزينه هاي دكتر و داروي او زيادتراست. ضمن شعارهاي سالخوردگان روس كه پرچم سرخ با خود داشتند، اين شعارها به چشم مي خورد: محدود کردن کمک هزينه درمان به مبلغي ثابت، يعني موافقت با مرگ زودرس سالخوردگان كه روسيه را در جنگ دوم پيروز و براي اين كشور فضا را تسخير كردند. چرا شوروي مي توانست مسكن با آب و برق و تلفن رايگان در اختيار باز نشستگان بگذارد و روسيه نمي تواند و .... عكس زير گوشه اي از تظاهرات بازنشستگان روس را در شهر سن پترزبوگ نشان مي دهد:
| ||||||
زاييمان در 66 سالگي! | ||||||
| ||||||
برخي ديگر از رويدادهاي 17 ژانويه | ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
|
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۱۰/۲۷ ساعت 6:58 توسط شاگرد تاریخ
|