«خجند» شهر آرين ها و شعر پارسي دست از مقاومت كشيد و چهره منطقه تغيير كرد
يک دژ قديمي مرمت شده در خجند
شهر باستاني خجند در كنار سيردريا (رود سيحون = Jaxartes ـ منطقه فرارود) و حاكم نشين ايالت سغدياناي = سغد ايران دوران ساسانيان، در ژانويه 670ميلادي (19 سال پس از يزدگرد سوم و فروپاشي امپراتوري ايران درجريان حمله عرب) به دست اعراب افتاد و يك واحد نظامي عرب از 26 زانويه آن سال در دژ ساسانيان معروف به مقرّ مرزبان سيردريا كه مشرف بر ابتداي دره فرغانه است مستقر شد. مرزبان سيردريا به اميد بازگشت «پيروز ساساني» با كمك ارتش چين به قدرت، تا اين زمان پابرجا مانده بود. شهر خجند (دومين شهر جمهوري پارسي زبان تاجيكستان كه از سال 1939تا فروپاشي شوروي به لنين آباد تغيير نام داده شده بود) همچنان حاكم نشين ايالت سغد (پايگاه اصلي مهاجرت آرين ها به ايران و شمال و غرب هند، و اروپاي شمالي و مركزي ـ آلمان و اتريش) است. اين شهر مهمترين ايستگاه كاروانها در طول «راه تاريخي ابريشم» بود. به باور بسياري از اوستاشناسان (آموزش هاي زرتشت) و پژوهشگران دوران باستان، والدين زرتشت در كنار «رود درگاه» و در ناحيه اي كه سغد در آنجا واقع شده است مي زيستند كه سرزمين آرين ها (آريانا) بوده است. دولت ساسانيان ايران از سال226 تا 651 ميلادي، بمانند هخامنشيان از هجوم و مهاجرت اقوام آلتائيك به قلمرو ميهن جلوگيري مي كرد. بهرام گور (بهرام پنجم شاه ساساني ايران از سال 421 تا 438ميلادي) و خسروانوشيروان (شاه ديگر اين دودمان از سال 531 تا 579 ميلادي) هون هاي سفيد (هپتاليت ها) را كه از سيردريا (رود سيحون) گذشته بودند شكست سخت دادند و در اروپا پراكنده ساختند. «كوروش بزرگ» جان خود را در همين منطقه و برسر جلوگيري از مهاجرت اقوام با تمدني عقب مانده به قلمرو ايران گذارده بود. اسكندر مقدوني كه درجريان تصرف ايران، تا سغديان پيش رفته بود در سال 329 پيش از ميلاد و هنگام توقف در سمرقند، به پيروي از انديشه كوروش بزرگ، يك واحد نظامي يوناني را در پادگان هخامنشيان در خجند (كناره سيردريا) مستقر ساخته بود تا مانع مهاجرت اقوام شمالي و شرقي شود. درپي ورود عرب به خجند، راه به روي اقوام آلتائيك (مغول و ... و شبه زرد ها) باز شد كه در قرون دهم و يازدهم ميلادي از دو سوي، تا آناتولي پيش آمدند و دو امپراتوري گسترده در خاورميانه از جمله در ايران (سلجوقيان) و در آناتولي (عثماني ها) تاسيس كردند كه متعاقب آنان چنگيزيان هم وارد شدند و رواج زبانهاي آلتائيك در اين منطقه از جهان ريشه در همان زمان دارد.
     تزار روسيه تا سال 1866تصرف آسياي ميانه و ازجمله شهر خجند را تكميل كرد و دولت تهران را به ضميمه شدن خان نشين هاي آسياي ميانه (خراسان بزرگتر) به روسيه راضي ساخت و امضاء گرفت. اين منطقه در پي فروپاشي شوروي داراي پنج جمهوري مستقل مشترك المنافع شده است.
     منطقه خجند كه طبق بررسي كارشناسان محيط زيست داراي هوايي بسيار «كم آلوده» است به سبب قرار گرفتن در كنار كوه، دره، يك درياچه و رودخانه «سيردريا» و آثار باستاني متعدد و فرهنگ ايراني گسترده و تئاتر و موسيقي از نقاط توريستي جهان است. در دو دهه اخير ايرانيان و ايراني تبارها و به ويژه پارسيان هند قسمت عمده اين گردشگران را تشكيل داده اند. خجند همانند سمرقند داراي يك انجمن بزرگ زرتشتيان است كه اخيرا مراسم «تجديد حيات آرين ها» در اين منطقه را برگزار كردند. به دليل خوبي هوا و فراواني ميوه و سبزي ها و پرستار مهربان، بسياري از كمپاني به تاسيس خانه سالمندان در اين منطقه دست زده اند و همچنين دفتر شعبه. خجند از زمان شوروي داراي يك دانشگاه صنعتي بزرگ و كالج هاي ديگر است. پس از شيراز، خجند به دومين شهر شعر فارسي معروف است. اين شهر بر سر راه سمرقند به بخارا، مرو و اشك آباد و سرخس و مشهد واقع شده است و ايرانيان با اتومبيل شخصي و اتوبوس به آنجا سفر و از آثار نياكان ديدار مي كنند و از شنيدن مکالمه پارسي با لهجه تاجيك لذت مي برند و واژه هاي گمشده پارسي را به دست مي آورند و با خود به وطن مي آورند. اين ديدارها مي رود كه خجند را كه داراي يك فرودگاه بزرگ بين المللي است به عظمت پيشين و مركز «ارواسيا» بازگرداند.
    
آثار باستاني دو هزار و سيصد ساله در خجند که از زير خاک بيرون بيرون آورده شده است

http://www.iranianshistoryonthisday.com