مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز
ايران | ||||||||||
گشتاسپ به آيين زرتشت گرويد | ||||||||||
در نيمه مارس (يك هفته به آغاز بهار) گشتاسپ، شاه كياني، به آيين زرتشت گرويد. در آن زمان، هنوز ايران به صورت يك دولت واحد در نيامده بود و قلمرو گشتاسب عبارت بود از: سيستان (ايران و افغانستان)، آريا، و مناطقي كه امروز كرمان و قسمت هايي از فارس، يزد و اصفهان را تشكيل مي دهند و پايتختش زابل بود كه رستم و يعقوب ليث هم از همين خطه برخاسته اند. گشتاسپ پس از نزديك به دو سال مذاكره و بحث با فرستادگان زرتشت، قانع شد و پذيرفت كه از پيروان آموزشهاي او باشد. برخي از مورخان، زمان آن را سال 725 پيش از ميلاد نوشته اند كه نمي تواند دقيق باشد. زرتشت تنها پيامبري است كه از ميان قوم آرين (ايران و اروپا) برخاست. | ||||||||||
روزي که کار ساختن طاق کسرا (ايوان مدائن) پايان يافت | ||||||||||
| ||||||||||
زماني كه هزينه هاي يك سال دولت ايران تنها 432 ميليون تومان ـ قرار نبود که درآمد نفت صرف هزينه هاي جاري دولت شود | ||||||||||
طبق ارقام بودجه كل ايران براي سال 1320 كه 17 اسفند 1319 از تصويب مجلس گذشته بود، كل هزينه هاي دولت در آن سال تنها چهار ميليارد و 323 ميليون ريال (432 ميليون تومان) بود. در آن سال جمعیت ایران نزدیک به 19 میلیون بود. ارقام بودجه سال 1338 (18 سال بعد از آن) نشان مي دهد كه كل هزينه هاي دولت 14 برابر شده و به شش ميليارد و چهارصد ميليون تومان رسيده بود. در سال 1344 ( شش سال بعد از آن)، هزينه هاي دولت ايران به پنجاه و 9 ميليارد تومان رسيده بود. درآمد ایران از صادرات نفت تا دهه 1350 (دهه 1970) چشمگیر نبود و درآمد دولت عمدتا از عوارض گمرکی و مالیات تامین می شد. قرار بود درآمد نفت که ثروتی تمام شدنی است عمدتا در سرمایه گذاری های تولیدی (و ثروت به جای ثروت) بکار رود تا جای گلایه و اعتراض برای نسل های آینده باقی نگذارد. الگوی نروژ نفتخیز در آن زمینه مورد تحسین اقتصاددانان جهان است. در سال 1329 و در جریان مبارزات ملت ایران برای ملی کردن نفت خود از مجلس خواسته شده بود که اجازه ندهد درآمد نفت صرف هزینه های جاری دولت شود. | ||||||||||
احمد حسن ميمندي وزير اعظم شد | ||||||||||
نهم مارس سال 1031 ميلادي سلطان مسعود غزنوي احمد حسن ميمندي را سمت وزير اعظم داد. به شرحي كه در تاريخ بيهقي آمده است، سلطان مسعود در همين سال تاجگداري كرده بود. | ||||||||||
تظاهرات ظاهرا ضد انگليسي ميدان توپخانه تهران در سال 1296! | ||||||||||
18 اسفند 1296 (9 مارس 1918) براي دومين بار ظرف 9 روز گروهي از تهراني ها در ميدان توپخانه اجتماع كردند و بر ضد انگلستان شعار دادند و خواستار شدند كه اين دولت بمانند روسيه قرارداد تقسيم ايران (سازشنامه مورخ اوت 1907 سن پترزبورگ منعقده ميان انگلستان و روسيه) را لغو كند و نظاميانش را خارج سازد. مستوفي الممالك رئيس الورزاء وقت ظاهرا اين تظاهرات را جدي گرفت و بعضي از نويسندگان روزنامه ها را متهم به تحريك مردم كرد و دستور توقيف موقت روزنامه هارا داد و قضيه بزرگتر از آن چه كه بود جلوه كرد. چند روز بعد نمايندگان دولت انگلستان در تهران با اشاره به اين رويدادها اعلام كردند كه حاضرند «اس . پي . آر» را به دولت ايران واگذار كنند مشروط بر اين كه افسران انگليسي باقي بمانند و در مورد قرار داد 1907، زماني كه دولت ثابتي در مسكو مستقر شود تصميم گرفته خواهد شد!. اين اعلاميه در حقيقت براي آماده ساختن مقدمات تنظيم قرارداد بعدي (وثوق الدوله) و تحت الحمايه كردن ايران و به دست گرفتن سر پرستي همه آن بود. بنابراين نمي توان اين نظر را كه تظاهرات ميدان توپخانه طرح و نقشه انگليسي ها براي هموار ساختن راه تنظيم قرارداد بعدي (وثوق الوله ) بود رد كرد، مخصوصا كه در آن زمان انگليسي ها نيروي نظامي بزرگ و تازه اي را وارد ايران كرده بودند و اين نيرو وارد قزوين شده بود تا به شمال برود و احيانا بر ضد بلشويكها وارد جنگ شود. همانطور كه بارها گفته شده است در باره رويدادها و تحولات ايران پس از قتل آغامحمدحان قاجار تحقيق حرفه اي جامع نشده است. نمي شود به گزارشهاي مطبوعاتي وقت، متون قراردادها و خاطرات رجال كه واضح است براي دفاع از خود و دوستانشان و يا بر ضدمخالفان شخصي شان نوشته شده اكتفا كرد. | ||||||||||
ويلي برانت در تهران | ||||||||||
| ||||||||||
در قلمرو ادبيات | ||||||||||
ابوشكور بلخي شاعر انديشمند ايراني در يك نگاه | ||||||||||
نهم مارس 987 ميلادي (365 هجري خورشيدي) سالروز درگذشت ابوشكور بلخي يكي از 27 شاعر و اديب دوران سامانيان است كه نظم و نثر فارسي را احياء كردند. ابو شكور درعين حال از نخستين منثوي سرايان ايران است. وي مردي فروتن بود و فروتني اش از اين شعر او استنباط مي شود كه گفت : تا به آنجا رسيد دانش من كه بدانم همي كه نادانم ابو شكور كه فارسي او با فارسي امروز تفاوتي ندارد و بسيار ساده و روان است معتقد به «تناسب ميزان دانش با رفتار انساني» است. وی ميان «اراده و تصميم» و «خرد و دانش» رابطه مستقيم بر قرار ديده كه خردمند را قادر به كنترل نفس اماره دانسته و در اين زمينه گويد: خردمند گويد؛ خرد پادشاست كه بر خاص و برعام فرمانرواست ابو شكور همچنين براين عقيده است كه با دانش و دانايي همه مسائل را مي توان حل كرد و در اين باره گويد: جهان را به دانش توان يافتن به دانش توان رشتن و بافتن «آفرين نامه» از ابو شكور بلخي است. وي مورد توجه و عنايت خاص نوح ساماني، شاه وقت بود. | ||||||||||
صنايع و فنون | ||||||||||
نخستین اتومبیل چهارچرخ جهان و اولين موتوسيکلت | ||||||||||
| ||||||||||
در دنياي تاريخنگاري | ||||||||||
"بوروکراسی" بزرگترین مسئله ملل پس از جنگ جهانی دوم و عامل اصلی نارضایی ها و ناآرامی ها | ||||||||||
پروفسور پارکینسون با انشاء خاص خود و با ذکر صدها نمونه ثابت کرده است که قوانین و ضوابط موضوعه منطقی، اصولی و جامع نیستند و اجرای آنها بوروکراسی را پیچیده تر کرده است و به این لحاظ اعضای پارلمان هارا زیر سئوال برده است. او انتصابات نادرست در سطح مدیریت هارا عامل اصلی وخامت بوروکراسی به دست داده است. وی با ذکر شواهد می گوید که گسترش سازمانهای دولتی و افزایش مقررات دست و پاگیر و در نتیجه کثرت کارمند (حقوق بگیر) و نیز سوبسیدهای دولتی غیر لازم باعث افزایش تعرفه های مالیاتی و ناخرسندی اتباع می شود که با هر جرقه ای این ناخرسندی را آشگار می کنند. روزی نیست که رسانه ها گزارش از یک و یا چند اختلاس، حیف و میل و بالاکشیدن پول دولت (از بیت المال) ندهند که همه اینها سند برای تاریحنگاران است. وی نوشته است برپایه نیاز آتی است که باید دانشکده ساخت و دانشجو پذیرفت و گرنه در این مورد هم مثال فزونی دریاسالار بر شمار کشتی ها مصداق می یابد و فارغ التحصیل بیکار که با هزار امید سالها از جوانی خودرا در مدارس تعلیمات عالی سپری کرده آمادگی برای بروز خشم خود دارد. دکتر پارکینسون راه حلهای متعدد برای حل مسئله بوروکراسی ارائه داده و روی نقش هرپارلمان در حل این مسئله جهانی که در برخی از کشورها پیچیده تر است تاکید کرده است. | ||||||||||
ساير ملل | ||||||||||
مردي كه نام اورا بر قاره آمريکا گذاردند ـ ماجراي شنيدني اين نامگذاري | ||||||||||
كلمب سفر دريايي به سوي غرب را در سال 1492 آغاز كرده بود و نخستين سفر آمريکو [در بعضي زبانها؛ امريگو] در سال 1497 آغاز شده بود. هردو براي دولت اسپانيا كار مي كردند و هزينه سفرهاي آنان را آن دولت پرداخت مي كرد. هيچ مقامي براي نيمكره غربي كه پيش از سفر اروپائيان، مسكون و در پاره اي نقاط داراي تمدني درخشان بود نام «آمريكو وسپوسيو» را پيشنهاد نكرده بود. اين نام را «مارتين والدسيمولر» آلماني برقاره غربي نهاد كه كار او ترسيم نقشه هاي جغرافيايي بر پايه اطلاعاتي بود كه دريانوردان مي دادند. از آنجا كه بيشتر اطلاعات واصله به اين آلماني كه بعدا چاپگر نقشه هاي جفرافيايي شد توسط كاركنان كشتي ها و همراهان آمريكو و خود او داده شده بود براي مشخص ساختن نقشه ها، آنها را به نام رئيس گروه؛ «آمريكو» نوشت كه سر زبانها افتاد و به تدريج قاره غربي «آمريكا» خوانده شد و نام دائمي آن قرار گرفته است. | ||||||||||
روزي كه ناپلئون با بيوه اي به نام ژوزفين ازدواج كرد | ||||||||||
ناپلئون بناپارت نهم مارس 1796 كه هنوز يك ژنرال بيش نبود با ژوزفين كه بيوه اي با دو فرزند بود ازدواج كرد. ژوزفين كه در ژوئن 1763 متولد و در ماه مه 1814 در گذشت قبلا همسر افسري به نام الكساندر بود كه دادگاه انقلاب فرانسه در سال 1974 اورا اعدام كرده بود. ژوزفين در جريان تعقيب كار شوهرش در دوران بازداشت او، با تني چند از مقامات وقت آشنا شده بود. تقريبا همه مورخاني كه تاريخ كارهاي ناپلئون را نوشته اند در اين مورد متفق القولند كه ژوزفين مترس بعضي از آن مقامات بود. ناپلئون چند سال پس از انتخاب به مقام امپراتوري فرانسه ژوزفين را به دست سناي فرانسه طلاق گفت ــ طلاقي كه پاپ آن را برسميت نشناخت. در آن زمان امر طلاق در کشورهاي کاتوليک مذهب ممنوع بود. | ||||||||||
اختیارات روزولت در جمع آوری طلا برای استحکام دلار | ||||||||||
در جریان رکود اقتصادی بزرگ، نهم مارس 1933 کنگره آمریکا درخواست فوری روزولت رئیس جمهور وقت را که به او در تجدید نظر در ضوابط بانکی و امورمالی ایالات متحده اختیارات تام بدهد تصویب کرد. این لایحه در همان روزی که به کنگره داده شده بود تصویب شد که در هشت دهه گذشته الگوی کشورهایی قرارگرفته است که دچار بحران مالی شده اند. روزولت با استفاده از این اختیارات که بهEmergency Banking Act معروف شده است به اتباع و بنگاههای ایالات متحده اعلام کرد که طلای موجود خودرا ـ به هر اندازه ـ جز زیورآلات متداول به خزانه داری تحویل دهند و برابر بهای آنها، پول و یا حواله دولتی بگیرند تا «دلار» استحکام یابد. اقدام دیگر روزولت با استفاده از این اختیارات، تعطیل کردن بانکهای مسئله دار و ضعیف بود و اقدام سوم کاهش ده درصدی ارزش اوراق بهادار خزانه داری (باوند ـ اوراق قرضه بهره دار) بود که در دست مردم و موسسات مالی در داخل و خارج این کشور قرارداشت و دفعتا بدهی (تعهد) دولت ده درصد پایین آمد. این اختیارات که در چارچوب طرح معروف به «نیودیل» درخواست و اجرا شده بود چهره اقتصادی ایالات متحده را تغییرداد و بتدریج از بحران خارج ساخت. | ||||||||||
منظره اي ازبمباران لندن كه «توني بلر» آن را نديده بود | ||||||||||
اين عكس در سال 1944 پس اصابت يك بمب بالدار آلماني (وي ــ 1) به ساختماني در جنوب شرقي لندن كه ضمن آن 119 تن كشته شدند برداشته شده است. در تابستان آن سال هر روز تا يكصد بمب بالدار آلماني بر لندن، كنت و ساسكس انگلستان فرود مي آمد و براي مقابله با آن وسيله دفاع وجود نداشت. اين بمب ها داراي يك موتور راكتي بودند كه سوخت آن طوري تنظيم مي شد كه با رسيدن به مقصد تمام شود و بمب حاوي يك تن ماده منفجره فرود آيد و در محل فرود كه معلوم نبود چه خواهد بود منفجر شود. همين ويرانگري ها و كشتارها بود كه جهانيان در پايان جنگ جهاني دوم با خرسندي تمام پذيراي سازمان ملل (که دستپخت دولتهاي فاتح بود) شدند تا از جنگ جلوگيري و مسائل ميان ملتها را از طرق ديگر حل كند. اگر «توني بلر» زودتر به دنيا آمده بود و اين مناظر را به چشم ديده بود و يا فرصت كرده بود در كتب تاريخ ببيند در طول نخست وزيري اش اين قدر با حرارت از جنگ و حمله و لشكر كشي سخن به ميان نمي آورد. هر انساني از مشاهده قتل انسان ديگر متالم ومتاثر مي شود. همه اعمال در تاريخ ثبت مي شود و دولتمردان بايد پيش از انجام هر عملي قضاوت تاريخ و بهايي را كه نسلهاي بعدي به خاطر اشتباه امروز آنان خواهند پرداخت در نظر مجسم كنند. | ||||||||||
بمباران توكيو با بمب آتشزا و تلفاتي بيش از 100هزار | ||||||||||
| ||||||||||
«گاگارين» نخستين انساني كه در فضا سيركرد | ||||||||||
يوري الكسيويچ گاگارين نخستين انساني كه به فضا فرستاده شد و از بالاي جوّ، كره زمين را دور زد و به زمين باز گردانده شد 9 مارس سال 1934 به دنيا آمده بود. گاگارين كه يك سرهنگ مهندس در نيروي هوايي شوروي بود 12 آوريل سال 1961 با سفيه «وستوك ــ 1» در مدار زمين قرار گرفت و در يك ساعت و 48 دقيقه با سفينه خود كره زمين را دور زد و سپس در كزاخستان (قزاقستان) به زمين بازگشت و هيجان بزرگي در جهان به وجود آورد و با سفر او، عصر فضانوردي آغاز شد. با سفر فضایی گاگارين، شوروي در دانش فضايي و موشكي برتري يافت، ولي به علت ضعف ژورناليسم (كه هنوز هم روسيه به طور كامل از آن خارج نشده است) نتوانست از آن براي پیشبرد سوسياليسم استفاده تبليغاتي كند. گاگارين كه شخصا گردش خود به دور زمين را براي روزنامه نگاران شرح داده بود پس از اين سفر شجاعانه كه بيم خطر جان در آن بود از مشاهير گيتي شد، عمري طولاني نكرد و در 27 مارس سال 1968 در جريان يك پرواز آزمايشي با هواپيما دچار سانحه شد و در 34 سالگي جان سپرد. | ||||||||||
اعتراض و گروگانگيري خونين در شهر واشنگتن | ||||||||||
نهم مارس 1977 دوازده مسلمان حنفي آمريكايي با هدف نشان دادن اعتراض خود نسبت به تهيه فيلم «محمد رسول الله» در آن كشور و نيز زنداني شدن چند سياهپوت با يك پرونده، سه ساختمان از جمله عمارت شهرداري و ساختمان محل استقرار «بنايي بريت» متعلق به يهوديان را در شهر واشنگتن تصرف و 149 تن را به گروگان گرفتند. آنان همچنين اعتراض داشتند كه چرا رسانه هاي آمريكا بايد در كنترل يهوديان باشد و بسياري از قضات و وكيلان قضايي آمريكا هم يهودي باشند حال آنكه يهوديان حدود سه درصد جمعيت آمريكا را تشكيل مي دهند. در اين گروگانگيري كه 39 ساعت طول كشيد دو تن كشته و چند نفر ديگر مجروح شدند. دو مقتول حادثه عبارت بودند از يك خبرنگار راديو و يك گارد مسلح ساختمان. «ماريون بري» عضو شوراي شهر واشنگتن كه بعدا شهردار اين شهر شد، يكي از مجروحين بود. اين رويداد با مداخله سفيران چند كشور اسلامي ازجمله سفيران مصر و پاكستان به پايان رسيد. | ||||||||||
دو دهه طول کشيد تا روسيه بداند که اروپاي غربي و آمريکا راه خود را مي روند | ||||||||||
ششم مارس 2003 اين عكس به همين صورت و سراسري در صفحه اول بسياري از روزنامه ها به چاپ رسيده بود كه عنوانش را «اروپاييان باهم» گذارده بودند. دومينيك دو ويلپين وزير امورخارجه وقت فرانسه كه در سمت راست او ايگور ايوانف وزير امور خارجه روسيه و در سمت چپش جوشكا فيشر وزير امور خارجه وقت آلمان مشاهده مي شوند در حال گفتن اين مطلب است: «ما اجازه نخواهيم داد كه قطعنامه اي در شوراي امنيت سازمان ملل تصويب شود كه مجوز بكار بردن نيرو باشد!». تا يک ماه پيش از آن باور كردني نبود كه دولت «پوتين» اين چنين از دولت آمريكا دور شود. بنظر مي رسيد که پوتين از سال 2000 همراه با آمريكا است، ولي در اين مدت آمريكا از قرارداد محدودشدن دفاع موشكي خارج شد، در كشور هاي عضو شوروي سابق پايگاه نظامي ايجاد كرد، بهانه جويي هاي دوران جنگ سرد را زنده كرد، ناتو را تا مرزهاي روسيه گسترش داد و تا به مارس 2003 هم به هيچيك از اعتراضهاي پوتين اعتنا نكرده بود. پوتين كه از دير زمان احساس مي كرد روسيه به آمريكا همه اش داده و چيزي نگرفته است از فرصت دور شدن دولت هاي وقت آلمان و فرانسه از آمريكا در قبال مسئله عراق استفاده كرد و به اروپاييان نزديکتر و كفه آنها را سنگينتر ساخت. اطرافيان پوتين بارها به او گفته بودند كه مبادا به آمريكا و انگلستان بيش ازحد روي خوش نشان دهد و به اوتاكيد كرده بودند كه از سرنوشت گورباچف عبرت بگيرد كه در برابر آن همه امتيازي كه به آمريكا داد از آن دولت تنها تشكر مي كنم ( تنك يو ) خالي تحويل گرفت. گورباچف سادگي كرد و اين بزرگترين سادگي تاريخ بود. تا اين زمان (مارس 2003 و پيش از حمله نظامي آمريکا به عراق) بزرگان روسيه كه همچنان از فروپاشي شوروي ناخرسند بوده اند دائما به گوش پوتين مي خواندند كه اگر در اين شرايط جانب آمريكا را بگيرد جهان سوم را از دست مي دهد. اگر آمريكا بر عراق پيروز شود مناقع اقتصادي روسيه كه يك برنامه سرمايه گذاري سنگين در عراق را تدارك ديده است از دست خواهد رفت. آمريكا هنوز از روسيه وارداتي نداشته است كه كمكي به اقتصاد روسيه باشد و بيش از گذشته هم در فروش اسلحه با روسيه رقابت مي كند. اين گوشزد ها بود که بالاخره کار خود را کرد. آخرين سنجش افكار روسها (در فوريه 2003) هم در تصميمگيري پوتين بي تاثير نبود كه 87 در صدشان گفته بودند آمريکا مي خواهد در عراق مستقر شود تا خاورميانه را در دست داشته باشد و به بهانه افغانستان در آسياي ميانه نفوذ کند. همچنين پوتين چندي پيش وقتي شنيد كه روسها مي گويند كه او روسيه را دارد به آمريكا مي فروشد بسيار نگران شد و در صدد بر آمد تا راه خود را تغيير دهد و به همين سبب بود که وزير امورخارجه اش در کنار وزيران امورخارجه کشورهاي بزرگ اروپاي غربي نشست و ... ولي تحولات سالهاي بعد نشان داد که اروپاي غربي هم روسيه را رقيب خود مي داند و مي کوشد که بازهم آن را محدود سازد. | ||||||||||
برخي ديگر از رويدادهاي 9 مارس | ||||||||||
| ||||||||||
| ||||||||||
| ||||||||||
| ||||||||||
|
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۱۲/۱۸ ساعت 6:57 توسط شاگرد تاریخ
|