مهمترین رویدادهای ایران و جهان درطول تاریخ در این روز
ايران | ||||||||
كارنامك اردشير پاپكان، تمدن بيشرفته ايرانيان و اقتباس از آن در دنياي معاصر | ||||||||
| ||||||||
نافرماني عشاير - يک ايل خواستار کشت خشخاش بود! | ||||||||
قشقايي ها درخواستهاي ديگري هم داشتند ازجمله حفظ سلاحهاي خود، اجبار نداشتن به ترك لباسهاي سنتي و معرفي نکردن پسران خود به خدمت سربازي. آنان با مداخله دولت در امر كشت خشخاش و جمع آوري ترياك حاصله هم موافقت نداشتند. چون درخواستهاي آنان پذيرفته نشد؛ دست به حمله به پاسگاههاي انتظامي و روستاها و شهرهاي فارس زدند و شيراز را محاصره كردند. شمار محاصره كنندگان شيراز را كه زير نظر سالارحشمت برادر سردارصولت عمل مي كردند بيش از پنج هزار تن گزارش كرده بودند. دولت وقت در واكنش خود، استانداران و روساي ماموران انتظامي مناطقي را كه نافرماني در آنجا مشاهده شده بود تغيير داد و تنبيه كرد و استاندار نظامي با سرباز تازه نفس و توپ فرستاد و دست به سختگيري و خشونت زد كه از امرداد ماه 1309 بدون اين كه كوچكترين امتيازي به عشاير داده شود به تدريج اوضاع به حالت عادي بازگشت. دولت در آبان ماه همان سال دوستمحمد خان بلوچ را كه از فرصت نافرماني قشقايي ها سوء استفاده كرده و بار ديگر ياغي شده بود دستگير و اعدام كرد. سردارصولت هم كه از او سلب رياست ايل شده بود چند سال بعد در زندان درگذشت.
| ||||||||
دوران سياست بركنارکردن، بازداشت و خلع درجه | ||||||||
رضا شاه چند سال پس از آغاز سلطنت خود با اتخاذ سياست «برق آسا بركنار كردن مقامات، بازداشت و خلع درجه کردن نظاميان» در پيش گرفت و به اينگونه كارها را از پيش مي برد. مروري بر تاريخچه كارهاي او موارد متعدد را نشان مي دهد كه پيش از ظهر دستور خلع درجه يك نظامي ارشد را صادر كرده و عصر همان روز وي را بخشيده بود. مورخان وقت اتخاذ اين روش را مبارزه رضاشاه با فساد اداري و پيشگيري از بي نظمي ذکر کرده و نوشته اند وي که از ميان توده مردم برخاسته بود روانشناسي هموطنان را بخوبي مي دانست. يكي از اين مقامات عبدالحسين تيمور تاش وزير دربار رضاشاه بود كه در دي ماه 1311 در خانه اش بازداشت و محاكمه او از 25 اسفند اين سال آغاز و پس از سه جلسه به جرم ارتشاء به سه سال زندان محكوم شد. به همين گونه فيروزميرزا فيروز وزير دارايي كه ظرف يك چشم برهم زدن از وزارت عزل و بازداشت و محاكمه شد و به جرم ارتشاء محكوم گرديد. بايد دانست كه فيروزميرزا ملقب به نصرت الدوله نوه مظفرالدين شاه در جريان قرارداد 1299 وثوق الدوله با انگلستان كه اگر به اجرا در مي آمد ايران تحت الحمايه دولت لندن مي شد وزير كابينه و يكي از دريافت كنندگان رشوه نقدي از انگلستان بود كه بعدا اين پول را به خزانه ايران ريخت. طبق روايات، هواداران انگليسي اش اورا به رضا شاه تحميل كرده بودند. | ||||||||
... و بالاخره قانون ملي شدن نفت تصويب شد | ||||||||
15 مارس 1951 ( 24 اسفند 1329 ) پس از سالها مبارزه، تغيير كابينه ها و بالاخره ترور رزم آرا نخست وزير وقت، طرح دكتر مصدق و يارانش مبني بر ملي شدن نفت كشور به اتفاق آراء به تصويب مجلس شورا رسيد و انتشار خبر آن ايرانيان را به گونه اي شادمان ساخت كه به خيابانها ريختند و تا نيمه شب شادي كردند. پس از تصويب طرح، مردم نمايندگان مجلس را بر روي دوش از بهارستان به خانه هايشان رسانيدند. روزهاي بعد نيز شادي مردم قطع نشد و تا پايان ايام نوروز ادامه يافت. چهار روز بعد (29 اسفند) سنا نيز به رغم اعتراض شديد دولت انگلستان طرح را تصويب و همان روز به امضاي شاه رسيد. بعدا به پيشنهاد دكتر مصدق «29 اسفند» روز ملي و تعطيل عمومي اعلام شد. از آغاز قرن 20 نفت ايران در انحصار انگلستان بود. | ||||||||
تشديد جنگ تبليغاتي مسکو و تهران: مسكو اقدام شاه به لغو دو اصل از معاهده 1921 را بي اثر اعلام داشت | ||||||||
دور ديگر جنگ سياسي ــ تبليغاتي مسكو برضد شاه كه از نيمه اسفند 1337 (مارس1959و همرمان با ملاقات شاه با آيزنهاور رئيس جمهور وقت آمريكا) آغاز شده بود از بيست و چهارم اين ماه به اوج خود رسيد و در اين روز (14 مارس) خروشچف رهبر وقت شوروي شاه را زير انتقاد كشيد و گفت: «شاه به مردم ايران تحميل شده است و از ايرانيان مي هراسد و به خاطر ماندن بر اريكه قدرت، خود را به آغوش آمريكاييان افكنده و با گذشتن از منافع ملت ايران، مشروعيت خود را از دست داده است و ....». دولت وقت ايران ده روز پيش از اين تاريخ و سه روز قبل از امضاي معاهده نظامي دوجانبه با آمريكا در چارچوب «سنتو»، اصول پنجم و ششم قرارداد سال 1921 ايران و روسيه را يكجانبه ملغي ساخته بود كه دولت مسكو اين اقدام يكجانبه را بلااثر اعلام كرده بود. طبق اين دو اصل اگر نظاميان دولت خصم روسيه وارد ايران شوند دولت روسيه حق خواهد داشت نيرو وارد ايران سازد. دولت موقت مهدي بازرگان پس از روي كارآمدن، كل اين قرارداد را و اين بارهم به طور يكجانبه لغو كرد. طبق عرف بين المللي قراردادها را نمي شود يکجانبه لغو کرد. لغو همين قرارداد شايعات مربوط به برخي از اعضاي کابينه مهدي بازرگان و ماموريت آنان را تاحدي تقويت کرد.
| ||||||||
داريوش فروهر به چگونگي برگزاري انتخابات اعتراض و از سمت وزارت کناره گيري کرد | ||||||||
نخستين انتخابات مجلس شوراي اسلامي جمعه 24 اسفندماه 1358 برگزار شد. به گزارش روزنامه هاي تهران، چند اعتراض به چگونگي برگزاري اين انتخابات صورت گرفته بود و داريوش فروهر وزير مشاور وقت كه از معترضين بود به همين سبب از مقام دولتي خود كناره گيري كرد. | ||||||||
اشاره ها و سرنخهاي روز براي بررسي پژوهشگران | ||||||||
درقرن 21: قتل دو دختر دانشجو در دو ايالت آمريكا به يك صورت در دو روز! | ||||||||
پليس بعدا يك نظامي سابق بازگشته از عراق به نام «كورنتي لاكهارت (سياهپوست)Courtney lockhart» را به اتهام قتل «لورن» دستگير كرد. مادر او بانو «كاترين ويليامز» ضمن ابراز تاسف از قتل لورن گفته بود كه پسرش «كورنتي» پس از بازگشت از عراق چيز ديگري شده بود و كورتني سابق نبود. كورتني (در آن زمان 23 ساله) 16 ماه در عراق بود.
در اين ميان، پليس كاروليناي شمالي متوجه شد كه پس از قتل ايو كارسون، از كارت اعتباري او براي دريافت پول از ماشين مربوط سوء استفاده شده و دوربين امنيتي ماشين، تصوير فرد سوء استفاده گر را گرفته كه در داخل اتومبيلش نشسته بوده و در تصوير در صندلي عقب اتومبيل هم مرد ديگري ديده مي شود. پليس با دادن اين تصوير به رسانه ها، موفق به دستگيري هر دو شد كه هر دو سياهپوست و «دماريو اتواترDemario Awater» و «لارنس لووتLawrence Lovette» نام دارند، اولي 21 ساله و دومي 17 ساله است كه هر دو بازداشت شده اند. پليس 13 مارس 2008 اعلام كرد كه قاتل «ماهوتو» دانشجوي هندي هم لووت 17 ساله بوده كه اين كار را با كمك مرد ديگري انجام داده بود. | ||||||||
در قلمرو انديشه | ||||||||
زادروز مارلو پونتي | ||||||||
مارلو پونتي درعقايد «سارتر» و «ماركس»، هردو تعديل ايجاد كرد. او با آزادي مطلق كه سارتر مطرح ساخته بود و نيز جهش در پياده کردن سوسياليسم به آن گونه که مارکس خواسته بود مخالفت كرده است. | ||||||||
در قلمرو ادبيات | ||||||||
درگذشت مرد بزرگي كه 70 داستان تاريخي نوشت و انقلابيون بزرگ را در قالب داستان معرفي کرد | ||||||||
هوارد فست Howard Fast نويسنده بزرگ و چپگراي آمريكا 12 مارس 2003 در 89 سالگي در گذشت. وي 70 داستان تاريخي از جمله داستان اسپارتاكوس را نوشته و همه داستانهايش زمينه انقلابي و چپ داشته و بيشتر آنها به صورت فيلم سينمايي در آمده اند. هوارد که در سال 1943 به عضويت حزب كمونيست آمريكا در آمد تنها نويسنده آمريكايي است كه از استالين جايزه ادبي گرفت. هوارد 11 نوامبر 1914 در نيويورك به دنيا آمده بود و پدرش كارگر كارخانه بود. بيست ساله بود كه نخستين داستان خود را به پايان رسانيد. او از همان زمان تصميم گرفت كه در لابلاي كتابهاي تاريخ، انقلابيون بزرگ و كساني را كه به خاطر آزادي و سعادت بشر و ميهنشان فداكاري كرده اند بيابد و هر كدام را قهرمان يك داستان خود كند. وي سه داستان در باره انقلاب استقلال آمريكا نوشت كه هنوز تجديد چاپ مي شوند تحت عناوين «عبور» ، «راه آزادي» و «آمريكايي». اين سه داستان به صورت فيلم سينمايي در آمده اند. در داستان تاريخي «عبور» كه از رويداد گذشتن سربازان انقلاب به هدايت جورج واشنگتن از رودخانه دليور Delawer گرفته شده، هوارد نقش فردرا در پيشبرد و به ثمر رساندن يك انقلاب به اثبات رسانده و ثابت كرده است كه اگر شخصيت نيرومند جورج واشنگتن نبود شايد انقلاب استقلال آمريكا به آن صورت تحقق نمي يافت. هوارد عقيده داشت كه داستاني كردن يك بيوگرافي نه تنها صاحب آن را بهتر مي شناساند بلكه كارها، قهرماني ها، جانفشاني ها و هدفهاي او كه باخيال نويسنده تلطيف شده و تكامل يافته اند سرمشق ديگران به ويژه جوانان خواهند شد و نويسنده در عين حال در متن داستان عقايد و فرضيه هاي خود را هم توجيه و تلقين مي كند. هوارد كه به دليل شهرت چپگرايي بيم داشت كه ناشران از انتشار كتابهايش اكراه كنند، خود شركت نشر «بلو هرون پرس» را داير كرد. از ميان كتابهاي پرخواننده او «راهي براي مردم»، «تبعه ؛ تام پين»، «لولا: دختر مهاجر»، «نسل دوم»، «كمونيست بودن» و «اسپارتاكوس» شهرت بيشتري دارند. در دهه 1950 يك كميسيون كنگره آمريكا درباره شايعه كمك هاي مالي هوارد فست به كمونيستهاي فرانسه از وي توضيح خواسته بود. | ||||||||
نخستين مصاحبه مطبوعاتي آزاد يك رئيس كشور و انتقاد يك رئيس كشور از روزنامه ها ـ پيدايش اصطلاح نشريه زرد | ||||||||
15 مارس سال 1906 تئودور روزولت رئيس جمهوري وقت آمريكا در باشگاه «گريديرون» شهر واشنگتن به انتقاد شديد از پاره اي از روزنامه هاي اين كشور پرداخت وگفت كه اين روزنامه ها به جاي خبر رساني سالم و بالابردن سطح معلومات و فرهنگ عمومي، عميقا در گير تبليغات سياسي احزاب و اشخاص شده اند و بعضي افشاگري هاي آنها را كه با نيت خاص صورت مي گيرد «ماكريك Muckrake به معناي به هم زدن كود» خواند. وي گفت كه افشاءگري با تبليغات سياسي يكطرفه فرق بسيار دارد. وي از سردبيران نشريات خواست كه ميان خود يك انجمن تاسيس كنند، مطالب يك سويه و مغاير حرفه روزنامه نگاري را بيابند و به عنوان «تبليغات سياسي» اعلام دارند تا مردم فريب نخورند. ضمنا خود را جدا از اين نشريات نشان دهند تا مردم از هرچه روزنامه است بيزار نشوند. اين قبيل نشريات مدتها «روزنامه نگاري زرد» خوانده مي شدند. (هدف از "زرد" در اين عبارت؛ رنگ کود است). # درهمين روز، ولي هفت سال بعد (سال 1913) وودرو ويلسون رئيس جمهوري وقت آمريكا كه قبلا يك دانشگاهي بود نخستين مصاحبه مطبوعاتي عمومي، آزاد و باز را انجام داد. قبلا مصاحبه هاي سران كشورها با نشريات عمدتا اختصاصي بود و نماينده يك روزنامه و ندرتا چند روزنامه مشخص شركت مي كردند و اصطلاح «مصاحبه عمومي» كه به روي همه روزنامه نگاران باز است بكار نمي رفت. هدف از مصاحبه آزاد اين است كه روزنامه نگاران از قبل سئوالات خود را به مصاحبه شونده نمي دهند و مراد از مصاحبه باز (اپن اند) اين است كه تا پايان يافتن همه پرسشها ادامه خواهد داشت و محدود به وقت معين نخواهد بود كه در مصاحبه 15 مارس 1913 هر سه عامل جمع بود و از آن پس عموميت يافت و جهاني شد.
| ||||||||
در قلمرو رسانهها | ||||||||
روزي كه انتشار «پراودا» متوقف شد - اهميت روزنامه نگار به عنوان سرباز مدافع وطن در يک جنگ سرد | ||||||||
14مارس 1992 انتشار «پراودا» كه روزگاري در ميليونها نسخه توزيع مي شد متوقف شد، زيرا يلتسين كه خود از پلكان حزب كمونيست بالا رفته بود نه تنها حزب كمونيست روسيه را بست بلكه دارايي هاي آن را هم مسدود كرد، و بنابراين پراودا هم تعطيل شد - رويدادي كه قبلا قابل پيش بيني نبود. پراودا نخستين شماره خود را در آوريل 1912 ـ پنج سال و 5 ماه پيش از انقلاب بلشويكي ــ به عنوان صداي زحمتكشان منتشر ساخته بود. موسس آن لنين بود و در زماني هم كه در روسيه نيود براي پراودا مقاله مي فرستاد. نسخه هاي پراودا در سال اول انتشار 41 بار توسط ماموران دولت روسيه جمع آوري شده بود. ثبات انتشار پراودا از مارس 1917 بوده است. لنين نويسندگان پراودا را شخصا انتخاب مي كرد. وي شايد بيش از هر دولتمرد و سياستمدار ديگر به اهميت روزنامه و روزنامه نگاري پي يرده بود. او اين نكته ماركس را كه گفته است: روزنامه هاي كشورهاي سرمايه داري زير يناي كاپيتاليسم هستند، آنها را هدف قراردهيد و ويران سازيد تا بنا فرو ريزد، تغيير داد و به اين صورت در آورد كه رسانه ها زير بناي هر نظام هستند و زيربنا بايد استوار باشد تا همه بنا را پا برجا نگهدارد. براي اين كه پراودا به اخبار و تبليغات موسسات دولتي آلوده نشود، بعدا روزنامه ايزوستيا (اطلاعات) به عنوان ارگان دولت شوروي تاسيس شد که کار آن انتشار اخبار دولتي بود. پراودا به تدريج علاوه بر مقاله و تحليل، به انتشار خبر و «ضد خبر» هم دست زد. منظور از «ضدخبر»، افشاء دروغها و پروپاگانداي رسانه هاي ساير كشورها بود. اهميت پراودا به جايي رسيده بود كه در شوروي به دست داشتن نسخه اي از آن نوعي پرستيژ بود. همين روزنامه با اين عظمت و نفوذ در مارس 1992 پس از 80 سال انتشار و عزت تعطيل شد و كسي هم بر مرگش اشك نريخت و مانند ساير اموال حزب کمونيست، در يک روز معين به حرّاج گذارده شد، يك سوسياليست يوناني به پاس احترام لنين آن را خريد و راه اندازي دوباره كرد و داراي اديشن آنلاين به زبان انگليسي شده است. بايد دانست كه يكي از علل عمده شكست شوروي اين بود كه نتوانست روزنامه نگار خوب پرورش دهد تا اين روزنامه نگاران رشته هاي رسانه هاي كشورهاي رقيب را پنبه كنند. «روزنامه نگاري يك كشور» همانند ارتش يك ابزار دفاع از آن كشور است كه شوروي با آن همه موشك اتمي فاقد آن بود. در يك جنگ سرد، اين رسانه هاي يك كشورند كه از آن دفاع مي كنند و چون شوروي «روزنامه نگار ماهر و دلسوز» نداشت جنگ سرد را باخت و از هم فروپاشيد. | ||||||||
ساير ملل | ||||||||
ترور سزار با نقشه قبلي درجلسه سناي روم | ||||||||
بسياري از اين توطئه گران از دوستان نزديك سزار بودند و وي از آنان چنين انتظاري نداشت. در آن روز 23 سناتور از جمله «بروتوس» پسرخوانده سزار هريك به بدن امپراتور روم يک ضربه زده بود تا يك نفر به تنهايي متهم به قتل او نشود. جمع كل نوطئه گران 60 تن بود. بهانه توطئه؛ نجات دمكراسي روم از ديكتاتوري سزار بود، حال آن كه سزار حاضر نشده بود تاج سلطنت بر سر گذارد. در پي قتل سزار، تني چند از يارانش از جمله ماركوس آنتونيوس به خونخواهي او بپاخاستند و .... | ||||||||
از سانفرانسيسكو تا نيويورك 33 روز رانندگي | ||||||||
اين الدزموبيل بنزين سوز ساخت سال 1904 مسافت ميان نيويورك و سانفراسيسكو را در 33 روز طي كرد و با اين كه اين كار در اوت 1904 انجام شده بود 15 مارس 1905 در نيويورك به راننده آن «ال.ال. ويتمن» جايزه طولاني ترين رانندگي داده شد. | ||||||||
زادروز مصطفي بارزاني | ||||||||
| ||||||||
درسي براي همگان: «نيوت» رطب خورده ... | ||||||||
«نيوت گينگريچ» از سران و مغزهاي حزب جمهوريخواه آمريكا و رئيس اسبق مجلس نمايندگان اين كشور متهم به خيانت به زن سومش شد. به گزارش رسانه هاي آمريکا، وي كه چند سال پيش (سال 1998) ويليام كلينتون رئيس جمهور وقت را به اتهام داشتن رابطه نامشروع با «مونيكا لوينسكي» كارآموز كاخ سفيد به محاكمه كشانده و كيفرخواست صادر كرده بود، درست در همان زمان با داشتن همسر، با بانو «كاليستا» كارمند اداري مجلس رابطه نامشروع داشت. نيوت در نيمه مارس 2007 پيش از آن كه رسانه ها در اطرافش جنجال بپا كنند، با كشيش كليساي خود مشورت كرد و كشيش به او توصيه كرد كه برود و از راديو تلويزيون اعتراف به عمل خود كند و حقيقت را به مردم بگويد و بار خود را كم كند و نيوت گينگريج كه روزگاري مخالفان سياسي اش را با حربه فساد مي كوبيد چنان كرد و از راديو تلويزيون اعتراف به خيانت به همسر خود در طول نمايندگي مجلس كرد و پوزش خواست. وي صريحا گفت: همان زمان كه كلينتون را به اتهام داشتن رابطه نامشروع و سوء استفاده از مقام مي كوبيد، خود با «كاليستا» روابط مشابهي داشت. عكس بالا در جريان اين اعتراف برداشته شده است. نيوت گفت كه وي قرباني بي اطلاعي از ازدواج منطقي شده كه در طول عمر زيان آن وي را رها نساخته است. او هنگامي كه 18 ساله و در دبيرستان بود با دبير هندسه و مثلثات خود كه چندين سال بزرگتر از او بود ازدواج كرد كه يك اشتباه بزرگ بود. در آن زمان كسي به او نگفت كه چنين ازدواجي يك بدبختي طولاني براي او خواهد بود. همين اشتباه باعث سه ازدواج و روابط نامشروع شد. وي به جوانان ـ پسر و دختر ـ اندرز داد كه چشم بسته ازدواج نكنند، نظر ديگران را بپرسند و پرسشنامه هاي تناسب و هماهنگي را پر كنند تا بررسي شود. اعتراف نيوت گينگريج در حالي صورت گرفته بود كه جولياني شهردار سابق نيويورك و نامزد ديگر حزب جمهوريخواه نيز گرفتار اتهامي نظير گينگريج شده بود. جولياني بعدا خود را داوطلب نامزدي کرد که رسانه ها موضوع رابطه او را و اينکه از اتومبيل پليس در اين رابطه استفاده مي کرد مطرح کردند و وي را پس از دو سه شکست مقدماتي مجبور به انصراف ساختند. گفته شده است که ممکن است نيوت گينگريچ که از منتقدان "باراک اوباما" است خودرا براي انتخابات نوامبر 2012 نامزد کند. | ||||||||
درگذشت بانوي 128 ساله ـ اندرزهاي او | ||||||||
| ||||||||
بودجه سه تريليون دلاري سال 2009 آمريكا و تداوم كاهش ارزش دلار اين كشور | ||||||||
14 مارس 2008 سناي آمريكاي پس از 15 ساعت بحث، بودجه سال مالي بعدي اين كشور را كه بالغ بر سه تريليون دلار و بزرگترين بودجه يك كشور در طول تاريخ اتا آن زمان بود با51 راي موافق (از يكصد سناتور) تصويب كرد. لايحه بودجه سال مالي 2009 ايالات متحده درحالي در سناي اين كشور تصويب شد كه اقتصاد آمريكا وضعيت نامطئن داشت و جورج دبليو بوش رئيس جمهور وقت اين كشور در همين روز و براي نخستين بار به اين وضعيت اقتصادي اعتراف كرد. بدهي هاي دولت آمريكا تقريبا معادل مبلغ همين بودجه است. همين بدهي سنگين (قرض كردن و خرج كردن) باعث تداوم كاهش ارزش برابري دلار و درنتيجه بالارفتن قيمت ها و گسترش بيکاري شده است. هنگام راي گيري براي تصويب اين بودجه در سناي آمريکا، تنها سه سناتور و در آن زمان داوطلب نامزدي انتخابات نوامبر 2008 رياست جمهوري آمريكا از تصويب اين بودجه راضي بنظر مي رسيدند، زيرا كه مسئوليت پيشنهاد آن با جورج بوش و خرج کردن قسمتي از آن بعدا به دست يكي از آنان بود (كه برنده انتخابات مي شد). بودجه پيشنهادي بوش دست رئيس جمهور آينده را براي خرج كردن تاحدي باز مي گذاشت. در اين ميان برخي از روزنامه هاي آمريكا در شماره هاي 14 مارس 2008 خود از كاهش مداوم ارزش برابري دلار ابراز نگراني كرده و در صفحات اول خود با تيتر نزول دلار، بهاي آن را با پولهاي كشورهاي ديگر مقايسه كرده بودند كه در بالا، مطلب يكي ار اين روزنامه ها كليشه شده است.
| ||||||||
تاريخ از نگاهي به تصوير | ||||||||
سند معمول بودن عمل جراحي مغز در عهد باستان | ||||||||
باستانشناسان يونان اين اسكلت را در گوري در شمال اين كشور به دست آورده اند كه طبق آزمايشهاي مربوط، متعلق به قرن سوم ميلادي (قبل از 1700 سال پيش) و زمان سلطه روم بر اروپا و منطقه مديترانه است. اين باستانشناسان با توجه به شكافي كه در استخوان سر وجوددارد، پانزدهم مارس 2008 اعلام كردند كه در عهد باستان نيز عمل جراحي مغز و دست كم در آن منطقه از جهان معمول بوده است. اسكلت متعلق به يك زن نسبتا جوان است. باستانشناسان يوناني در توجيه نظر خود گفته اند كه طبق بررسي هاي آزمايشگاهي آنان، استخوان جمجمه اين زن با دقت تمام و با يك ارّه ويژه اين كار و به صورت مثلث بريده و برداشته شده است تا در زير آن عمل جراحي صورت گيرد. اگر استخوان جمجمه با ضربه وارده شكسته شده بود، شكاف داراي اضلاع منظم نبود و به استخوانهاي اطراف نيز آسيب وارد مي آمد (جمجمه درهم مي شكست). | ||||||||
برخي ديگر از رويدادهاي 15 مارس | ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
|
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۱۲/۲۴ ساعت 6:23 توسط شاگرد تاریخ
|