مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز
ايران | ||||||
ايران در دوران ضعف و درماندگي ـ ماجراي «وسموس» و بحران دولت - زماني که هيچکس حاضر نبود در ايران رئيس دولت شود! | ||||||
«وسموس» كنسول آلمان در شيراز كه شهرت داشت ايرانيان و سران بعضي قبايل را بر ضد انگلستان تحريك مي كند نيمه اسفند در مسير شيراز به بهبهان توسط نيروهاي انگليسي كه طبق موافقتنامه سن پترزبورگ جنوب و شرق ايران منطقه نفوذ آنها بود دستگير و بازداشت شده بود. دولت آلمان از طريق نماينده سياسي خود در تهران در اين زمينه به مستوفي رئيس الوزراء ايران اعتراض كرده بود. مستوفي در پي اين اعتراض از والي (استاندار) فارس خواست كه وسموس را از انگليسي ها بگيرد كه انگليسي ها خبردادند وسموس از قرارگاه آنها گريخته و احتمالا به برازجان رفته است. والي فارس عازم برازجان شد كه وسموس را تا شيراز بدرقه كند تا نيروهاي انگليسي دوباره او را بين راه دستگير نكنند. مستوفي كه از اين وضعيت و مداخلات انگليسي ها خسته شده بود از كار كنار گيري كرد و مشير الدوله رئيس الوزراء شد. كابينه مشير الدوله تنها 18 روز عمر كرد و بر اثر فشار روسيه و انگلستان كه نگران افزايش محبوبيت آلمان ميان ايرانيان بودند بركنارشد. پس از انحلال كابينه مشيرالدوله، به فاصله 24 ساعت احمدشاه دو رئيس الوزراء تعيين كرد. اولي را به اصرار سفيران انگلستان و روسيه و دومي را تحت فشار سفيران آلمان و عثماني! و بالاخره مجلس به رئيس الوزراء سوم كه عين الدوله بود راي تاييد داد كه او هم سه ماه بعد كناره گيري كرد. احمدشاه که چنين ديد دست به دامن مستوفي شد كه رئيس الوزراء شود كه نپذيرفت، عين الدوله و مشير الدوله هم زير بار تشكيل كابينه نرفتند كه مجلس دوباره سراغ مستوفي رفت و اورا به رئيس الوزراء شدن راضي كرد. دليل اين وضعيت بحراني، مداخلات خودسرانه نيروهاي انگلستان و روسيه در ايران بود كه انگليسي ها در بوشهر ژاندارمهاي ايران را خلع سلاح كرده بودند و روسها بيش از ده هزار قزاق در قزوين مستقر ساخته و هردم دولت تهران را كه ديگر كاري از دستش بر نمي آمد تهديد مي كردند و در شهرهاي مركزي و جنوبي از جمله اصفهان، كرمان و فارس مردم به جان نمايندگان انگلستان افتاده بودند و به قتل و جرح آنان مبادرت مي كردند. | ||||||
حمايت ژنرال رضاخان از برقراري نظام جمهوري در ايران و ... | ||||||
تظاهرات كه از تهران و ميدان توپخانه آغاز شده بود به سراسر ايران گسترش يافته بود و سيل تلگرام به پشتيباني از فكر برقراري جمهوريت از شهرستانها به تهران سرازير بود، حتي در آخرين جلسه عمومي مجلس شوراي ملي در سال 1302 كه 28 اسفند برگزار شده بود گروهي از افسران ارتش وارد جلسه شده و خواستار حذف قاجاريه و سلطنت، و برقراري جمهوري شدند و گفتند كه از حكومت «دوله ها» و «سلطنه ها كه ازدستشان كاري جز بي عرضگي ساخته نيست خسته شده اند. به اشاره سردار سپه، در اين روز و روز بعد ادارات دولتي نيز تعطيل كردند و كارمندان به تظاهر كنندگان پيوستند. در برابر، گروهي هم در مسجد شاه (واقع در بازار تهران) اجتماع كرده و با جمهوريت دست به مخالفت زده بودند. در همين روز رضاخان از محمد حسن ميرزا وليعهد خواست كه كناره گيري كند. احمد شاه در اروپا بود. اين وضعيت سبب شده بود كه مجلس شوراي ملي جلسه خصوصي تشكيل دهد و به موضوع رسيدگي كند كه در اين جلسه چند نماينده به حمايت و مدرّس و چند نماينده ديگر به مخالفت با برقراري نظام جمهوري سخن گفتند و قرار شد كه سي ام اسفند، مجلس يك جلسه فوق العاده تشكيل دهد كه در اين جلسه طرح تبديل نظام مشروطه سلطنتي به جمهوري مطرح شد. چون موضوع مهم بود تعطيلات نوروزي مجلس جز روز نوروز لغو شد. مجلس دوم فروردين ماه به بحث در اين باره ادامه داد. در اين ميان بيشتر روحانيون و كسبه در تهران و شهرهاي ديگر به ضديت با جمهوري بپاخاستند و تظاهرات آنان در ميدان بهارستان مانع اتخاذ تصميم فوري در مجلس شد. چند روز بعد ژنرال رضاخان براي مذاكره در اين باره با روحانيون قم به اين شهر رفت و چون مخالفت آنان را با نظام جمهوري مشاهده كرد در بازگشت به تهران ضمن صدور اعلاميه اي انصراف خود را از حمايت از برقراري نظام جمهوري در ايران اعلام داشت. | ||||||
حسین مرعشی به زندان و محرومیت از فعالیت حزبی محکوم شد | ||||||
خبرگزاری فارس ضمن مخابره این گزارش، حکم دادگاه تجدید نظر را نيز منتشر کرده بود. این دادگاه راي صادره را به استناد ماده 248 قانون مجازات اسلامی قطعي اعلام کرده است. شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی تهران 12 دی ماه 1388 حسین مرعشی را به تحمّل یک سال زندان و محرومیت از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکوم کرده بود و این حکم که مرعشی و دو وکیل قضایی اش نسبت به آن درخواست تجدید نظر داده بودند، در دادگاه بدوی به شماره 126 ثبت شده بود. دادگاه بدوی (شعبه 26) مرعشی را به استناد ماده 500 قانون مجازات اسلامی و تجویز ماده 19 این قانون محکوم کرده بود. در گزارش فارس، توضیح بیشتری درباره اتهام داده نشده است. مرعشی متولد رفسنجان سالها استاندار کرمان و نماینده این منطقه در مجلس بود و سپس معاون رئیس جمهور در امور میراث فرهنگی و گردشگری شده بود. وی در طول استانداری کرمان یک موسسه خیریه تاسیس کرد که هواپیمایی ماهان و خودروسازی بم وابسته به آن موسسه اند. اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی تاسیس موسساتی ازجمله شرکت هواپیمایی، کشتیرانی، مخابرات و ... را در دست دولت قرارداده است. | ||||||
در قلمرو انديشه | ||||||
اجراي انديشه هاي هوگو چاوز: تاسيس كمون هاي سوسياليست در ونزوئلا | ||||||
هوگو چاوز رئيس جمهور ونزوئلا و صاحب فرضيه «سوسياليسم قرن 21» شانزدهم مارس 2008 در برنامه راديو تلويزيوني خود «الو ـ رئيس جمهور» از تاسيس «كمون هاي سوسياليست» در ونزوئلا خبرداد. وي گفت كه با استفاده از تجربه هاي دو قرن گذشته (شوروي و ...)، اجراي اين برنامه تدريجي خواهد بود، نه جهشي. به اين ترتيب كه در گوشه هايي از كشور آزمايش و پس از رفع نقائص تعميم داده خواهد شد. چاوز (تلفظ آمريكاي لاتين: چاوس) در توضيح اين مطلب گفت كه با ايجاد اين كمون ها، اختيارات حكومت عملا به اين كمون ها يعني مردم سپرده خواهد شد (پاپيوليسم). مردم بايد در كارهاي حكومتي عملا و واقعا مشاركت داشته باشند و هدف واقعي از «دمكراسي» هم همين است. اين كمون ها نه تنها در حكومت مشاركت مي كنند و در كشور ايجاد همياري واقعي تامين خواهد شد، بلكه اين كمون ها تريبون هايي خواهند بود تا هركس انتقاد و نظر اصلاحي خود را بيان دارد و اطمينان داشته باشد كه مديريت كشور صدايش را خواهد شنيد، به آن توجه خواهد كرد و ايده اش را به نام خودش ثبت خواهد كرد. چاوس در مارس 2009 ضمن اعلام پيروزي کمون هاي ونزوئلايي در نخستين مرحله تجربه، برنامه مرحله دوم فعاليت اين کمون ها را اعلام داشت. چاوز در برنامه راديو - تلويزيوني و وبسايت خود كه ضمن اعلام تصميمات و كارهاي دولت و امور سياسي، به پرسش هاي مردم نيز مستقيما پاسخ مي دهد و ميكروفن را به ميان مردم مي برد آغاز فعاليت كمون ها را از 13 آوريل 2008 اعلام داشت. اين كمون ها تعاوني ها و شركت هاي سوسياليستي تاسيس خواهند كرد تا به تدريج اقتصاد ونزوئلا «سوسياليستي» شود. به عبارت ديگر تاسيسات و منابع توليد و خدمات در هر محل بايد متعلق به جامعه و كاميونيتي همان محل باشد و بر استثمار نقطه پايان گذارده شود؛ اين است راه تكامل انسان. در هر محل، فعاليت كمون برحسب شرايط آن محل خواهد بود، هدف يكي است، ولي الگو و طرح متفاوت. در مرحله نخست، دو هزار كمون در ونزوئلا تاسيس شد و امور كاميونيتي خود را به دست گرفته اند. چاوس گفت: ما به حد كافي پول داريم و اين پول را در اختيار كمون ها خواهيم گذارد. اين پول كه دقيقا حسابرسي خواهد شد بايد صرفا در ساخت سوسياليسم بكار رود و به اين ترتيب؛ ما ساختن سوسياليسم را از اقتصاد شروع مي كنيم تا موفق شويم، از كارهاي ساده و كوچك مثلا ساختن خانه و .... چاوز گفت: قدرت بايد در دست توده ها (مردم) باشد و كار دولت تحكيم روابط، ايجاد همبستگي، راهنمايي و فراهم ساختن تسهيلات است. انسان سزاوار رنج كشيدن نيست و وجود طبقه و كلاس در جامعه را قلبا تحمل نمي تواند بكند، سكوت علامت رضا نيست. بايد در جامعه، امكان هايي فراهم آيد تا انسانها نهايت استفاده را از استعداد خود بعمل آورند كه راه رسيدن به سعادت مطلق است كه بشر همواره در جستجويش بوده است. چاوس در آن روز (مارس 2008) گفت: دولت واشنگتن که در کنترل سرمايه داران است از همين برنامه هاي ما واهمه دارد و مي خواهد كه ديگران مارا تروريست بشناسند، حال آن كه تروريست واقعي جورج دبليو بوش است كه مي كوشد ميان كشورها تفرقه بيندازد و بر آنها كه در نتيجه تفرقه و اختلاف باهم ضعيف مي شوند حكومت كند و دارايي شان را دراختيار گيرد.
| ||||||
در دنياي داستان نويسي | ||||||
درگذشت «آرتور کلارک» معروفترين داستان علمي نگار معاصر | ||||||
» درباره كشف يك ماهواره متعلق به سيارات ديگر در كره ماه نوشت كه برپايه آن در سال 2001 يك فيلم سينمايي ساخته شد. | ||||||
در قلمرو دموکراسي | ||||||
گاف مكرر سناتور مك كين درباره ايران، تعبير به بي اطلاعي او از واقعيات جهاني شد - نتيجه انتخابات آمريکا ماهها پيش از انجام، قابل پيش بيني بود | ||||||
در اين سفر سناتور يهودي كانكتيكت، «جوزف ليبرمن» با مك كين بود. ليبرمن كه نامش در انتخابات سال 2000 به عنوان نامزد معاونت «ال گور» در تيكت او قرارداشت از حاميان سرسخت اسرائيل و از مشوقّان اشغال نظامي عراق بوده است. مادر "ال گور" هم يک بانوي يهودي بود. حمايت ليبرمن از رئيس جمهور شدن مك كين 71 ساله آنقدر زياد بود كه تصور مي رفت که اين بار نامزد معاونت وي شود. ليبرمن كه دهها سال در چارچوب حزب دمكرات آمريكا فعاليت سياسي داشت، در انتخابات پارلماني سال 2006 چون نتوانست دوباره از جانب اين حزب نامزد سناتوري ايالت خود شود، به عنوان نامزد مستقل (غير حزبي) در اين انتخابات شركت كرد و پيروز شد. او با وجود اين كه يك سناتور مستقل است هنوز رسما حزب دمكرات را ترك نكرده است. مك كين، ليبرمن و همراهان پس از ديدار از عراق عازم اردن و اسرائيل شدند. يک هدف اين سفر اين بود كه به راي دهندگان آمريكايي ثابت كنند كه مك كين بيش از دو متقاضي باقيمانده نامزدي حزب دمكرات اطلاعات جهاني و تجربه سياست خارجي دارد. مك كين 18 مارس 2008 پس از ورود به اردن شد، در يك مصاحبه تلفني با يك راديو آمريكايي نگراني خود را از طلوع ايران به صورت يك قدرت بزرگ در اين منطقه از جهان اعلام داشت. وي گفت كه آمريكا استطاعت تحمل ايران را به صورت يك كشور صاحب اسلحه اتمي ندارد. او افزود كه طبق كشف فرماندهان آمريكايي در عراق، ايران همچنان به ارسال برخي سلاحها براي مخالفان آمريكا در عراق ادامه مي دهد. مك كين سپس گفت: ايران اجازه مي دهد كه افراد القاعده وارد خاک ايران شوند و پس از كسب آموزش نظامي به عراق بازگردند!. اين مطلب به همين صورت در آمريكا، از راديو پخش و نقل شد. مك كين چند ساعت بعد در شهر امان (پايتخت اردن) در يك مصاحبه مطبوعاتي عمومي همين مطالب را تكرار كرد ولي در اينجا تنها نبود و «ليبرمن» با او بود. خبرنگاران از مك كين پرسيدند كه آيا او اطمينان دارد كه ايران شيعه مذهب به القاعده سني مذهب و عمدتا وهابي كمك مي كند؟، مي دانيم كه القاعده در عراق با گروههاي مقاومت شيعه شديدتر از نظاميان آمريكايي برخورد دارد. مك كين سخن قبلي خود را تکرار كرد كه ليبرمن متوجه «گاف» او شد و درگوش او مطلبي گفت كه مك كين با شتاب تمام به صورتي مبهم اشتباه مكرّر خودرا تصحيح كرد و گفت؛ هدف او كمك ايران به افراطيون در عراق و رفت و آمد آنان به ايران بوده است. ولي، مقامات و سخنگويان حزب دمكرات مطلب را رها نكردند و مك كين متهم را به بي اطلاعي و جنگ طلبي كردند و گفتند كه همين مك كين چندي پيش در كاروليناي جنوبي بر وزن آهنگ «باربارا آن»، به نظم گفته بود كه اگر رئيس جمهور شود: بمب، بمب! ايران ... و نبايد زمام امور آمريكا به دست چنين فردي داده شود. مك كين پس از انتقاد دمكراتها از بي اطلاعي و جنگ طلبي وي و با توجه به كناره گيري درياسالار «فالن» از فرماندهي نيروهاي آمريكا در خاورميانه و آسياي جنوبي به دليل مخالفت با گزينه نظامي با ايران، از آن پس در پاسخ به پرسشهاي مربوط به ايران با احتياط بيشتري عمل مي کرد و مي گفت كه او بهتر مي تواند ساير كشورها را به تحريم اقتصادي ايران موافق سازد كه بيش از دو سوم اعضاي سازمان ملل حاضر به رعايت قطعنامه قبلي شوراي امنيت در آن زمينه نشده اند. مك كين، يك خلبان سابق «جنگنده ـ بمب افكن» كه پس از سقوط هواپيمايش سالها در هانوي زنداني بود، با همراهان از اردن به اسرائيل رفت. در اينجا ليبرمن ترتيب ملاقات مك كين با سران دولت اسرائيل را داد تا آنان را مطمئن به حمايت خود از اين دولت (در صورت پيروزي در انتخابات نوامبر) كند و سپس برسر او عرقچين كليميان را گذارد و به موزه يادبود هالوكاست برد و در آنجا شعله مربوط را فروزان ساخت. يهوديان آمريكا معمولا از دمكراتهاي اين كشور حمايت سياسي مي كنند. بنابراين، مك كين همه تلاش خود را مي کرد تا از پشتيباني مالي شماري از آنان (براي تامين هزينه تبليغات انتخاباتي) برخوردار شود. بسياري از جمله اسرائيلي ها از همان آغاز کار کمپين انتخاباتي آمريکا مي دانستند که براي دوره بعدي، انتخاب يک جمهوريخواه تقريبا محال است زيرا که که بايد تغييري در چهره آمريکا به جهانيان نشان داده شود. به علاوه، آمريكاييان وضعيت بد اقتصادي اين كشور را نتيجه اشتباهات دولت حزب جمهوريخواه در هفت سال و چند ماه اول قرن 21 مي پنداشتند و دشوار بود که به نامزد اين حزب در آن دوره راي دهند و لذا، نتيجه انتخابات (کدام حزب برنده شود) از همان زمان قابل پيش بيني بود.
| ||||||
در دنياي تاريخنگاري | ||||||
رويداد و تفسير آن | ||||||
امروز زادروز « بندتو وارچي Benedetto Varchi» مورخ و فيلسوف ايتاليايي است كه 19 مارس 1503 به دنيا آمد و 62 سال عمر كرد. وارچي به معني واقعي كلمه يك تاريخنگار حرفه اي بود . يك تاريخ شانزده جلدي محصول كار او ست . وي به خواست دولت فلورانس يك تاريخ جامع براي اين منطقه ايتاليا نوشت.او گفته است كه يك مورخ حرفه اي مي تواند به خواست و سفارش هر كس يك موضوع تاريخي و يا يك رويداد را بررسي كند ، حقايق را كشف و بنويسد ، ولي نبايد حتي اگر خنجر برگردنش بگذارند از حقيقت نويسي خارج شود . مورخ نبايد مرعوب و يا تطميع شود و اگر بشود از اين كسوت خارج است . وارچي نوشتن رويداد به صورت مطلق را تاريخ نويسي نمي داند و آن را رويداد نويسي و درج وقايع عنوان داده است و تاكيد دارد كه مورخ بايد نظر خودرا هم بر رويداد اضافه كند . به گفته او ، ممكن است يك رويداد توسط چندين مورخ نوشته شود وهمين تفسير مورخ است كه ميان انها ايجاد تفاوت مي كند و يكنواخت بودن از ميان مي رود و تفسير رويدادها به تدريخ مورخ را فيلسوف و صاحب نظر مي كند. | ||||||
در قلمرو رسانهها | ||||||
زادروز «حسين شمس» از روزنامه نگاران بزرگ معاصر ايران | ||||||
| ||||||
ساير ملل | ||||||
خودكشي امپراتور چين با 200 تن از درباريان و پايان يك دودمان | ||||||
19 مارس سال 1644 ميلادي « سي سانگ » امپراتور وقت چين از دودمان مينگ پس از اين كه شنيد يك مقام اين كشور از راه خيانت يكي از دروازه هاي پكن را به روي نيروهاي شورشي « لي زي چنگ » كه شهر را محاصره كرده بودند گشوده و شورشيان وارد شهر شده اند خودكشي كرد و متعاقب او دويست تن از اعضاي خاندان و درباريان او دست به خودكشي زدند تا اسير و تحقير نشوند و با خودكشي آنان حكومت سلسله مينگ بر چين كه 276 سال طول كشيده بود پايان يافت و سلسله« كوينگ» كه از منچوها بود و آخرين دودمان سلطنتي چين بشمار مي رود روي كار آمد . دودمان كوينگ در 1911 منقرض شد. دودمان مينگ در سال 1368 ميلادي با بركنار كردن خاندان چنگيز ( مغولها ) بر جاي انها نشست و پايتخت چين را در« بي جينگ Beijing به معناي پايتخت شمالي ( پكن ــ پايتخت مغولها ) تثبيت كرد . اين دودمان ديوار چين را به منظور جلوگيري از رخنه مغولها تعمير و تقويت كرد. در زمان همين دودمان ، چين به صورت يك قدرت دريايي درآمده بود و بزرگترين كشتي هاي جهان آن روز را مي ساخت و با بنادر آسيا و افريقا داد و ستد داشت. دست اندازي ژاپني ها به شبه جزيره كره و فساد اداري باعث تضعيف اين دودمان شده بود. | ||||||
قتل لاسال | ||||||
رنه ـ رابر لاسال Rene – Robert La Salle كه مالكيت دولت فرانسه را بر مناطق مركزي ايالات متحده امروز بر قرار كرده بود 19 مارس سال 1687 در تكزاس امروز هنگامي كه در جستجوي دهانه رود «مي سي سي پي» و جايي كه به خليج مكزيك مي ريزد بود به دست يكي از همراهانش كشته شد. لاسال منطقه طرفين رود مي سي سي پي را به نام لوئي 14 پادشاه وقت فرانسه « لوئيزيانا » اسم گذاري كرد كه هنوز باقي است. لاسال از طريق كانادا دست به اكتشاف مناطق مركزي آمريكاي شمالي از شيكاگو تا دلتاي مي سي سي پي زده بود. وي نخستين اروپايي بود كه به رودخانه اهايو رسيد. او مركز تجسس خود را در سن لوئي كه اينك شهر بزرگي است مستقر ساخته بود . لاسال نخست تصور مي كرد كه مي سي سي پي به خليج كاليفرنيا مي ريزد ولي بعدا كه طول اين رودخانه را طي كرد به اشتباه خود پي برد. علت قتل او اين بود كه راه را گم كرده بودند و يكي از همراهان او كه به اين لحاظ كنترل اعصاب خود را ازدست داده بود لاسال را كشت. لاسال بر خلاف مهاجران انگليسي هاي كه سرخپوستان را مي كشتند با ايشان دوستي مي كرد و روابط حسنه داشت و از همان زمان سرخپوستان هميشه متحد فرانسه بودند و در جنگ با انگليسي ها به فرانسويان كمك مي كردند. 130 سال بعد از استقرار فرانسويان در امريكاي شمالي دولت واشنگتن لويزيانا را از دولت ناپلئون خريداري كرد. | ||||||
جنگ سرد آمریکا، انگلستان و فرانسه با ایران | ||||||
در اين تفسيرها چنين آمده بود: با استفاده از ماهواره های اجاره ای و شبکه رایگان اینترنت، هزینه یک جنگ سرد بمراتب کمتر از خرید 12 دستگاه تانک و بکار اندازی آنها است. به علاوه، نتیجه یک جنگ سرد، قابل پیش بینی است ولی نمی شود سرانجام یک تعرض نظامی را از قبل دقیقا در نظر گرفت. مثال: تعرض ناپلئون و هیتلر به روسیه، جنگ ویتنام، و .... استادان علم سیاست (حکومت)، جنگ سرد را جدا از جنگ گرم نمی دانند زیرا که هدف از این دو جنگ یکسان است و به زانو درآوردن طرف مقابل، وادارکردن آن به تسلیم و .... و به زعم برخي از آنان، در جريان جنگ هر تبعه که عالما عامدا به مساعی دشمن کمک کند «خائن» محسوب می شود که البته اثبات آن با دادگاه است و اتهام دلیل اثبات نیست. اعدام ویلیام جویس انگلیسی (لرد هاو _ هاو) گوینده رادیو آلمان در دوران جنگ جهانی دوم به حکم یک قاضی انگلستان در سال 1946 به جرم خیانت به وطن، محکومیت میلدرد گیلارز و ایوا توگوری گویندگان آمریکایی رادیوهای برلین و توکیو به زندان طولانی؛ از آن پس برای وارد آوردن اتهام و محاکمه اصحاب تبلیغ در جریان یک جنگ سرد و یا گرم مرجع استناد قرارگرفته اند.
جنگ سرد به مفهوم امروز ـ که استفاده دو دولت و یا دو گروه از نفوذ و بکارگیری قدرت سیاسی در سطح جهان و یا منطقه (از نوع جئوپولیتیک) علیه طرف دیگر است ـ در حقیقت از تئاتر جاسوس های انگلستان و روسیه در قرن 19 بر سر افغانستان آغاز شده است که کار جاسوس ها هم گوشه ای از جنگ سرد است. بازنده جنگ سرد نیمه قرن نوزدهم، ایران بود که در سال 1857 بخش خاوری خود (هرات و غرب افغانستان امروز) را از دست داد زیرا که در جریان آن جنگ سرد، دربار ایران به ساز مسکو بیش از لندن می رقصید. اصطلاح جئوپولیتیک از سال 1897 و از تالیف «فردریک راتسل» استاد آلمانی گرفته شده و عمومیت یافته که در این تالیف به تشریح تاثیر وضعیت جغرافیایی بر سیاست پرداخته بود.
در آغاز کار، ابزار اصلی جنگ سرد عبارت بودند از نطق و نوشته ها، وارد آوردن اتهام، تهدید و اخطارها، قهر و آشتی ها و اعمال محدودیت ها و محاصره غیر نظامی. رسانه ها وسیله انتقال آنها بودند که به تدریج رو به تکامل گذاردند و دروغ پراکنی و تحریک، سپس تضعیف وحدت ملی و ایجاد نارضایی داخلی، حملات ایدئولوژیک و تضعیف فرهنگی و ... بر آنها اضافه شدند. تکامل تکنولوژی مخابرات به جنگ سرد دولتها چهره تازه ای داده است و آخرین تحول در آن، بمباران کشور مورد هدف با افزایش رادیو ـ تلویزیونهای ماهواره ای، وبسایت ها و نیز ایمیل مطالب آنها بوده است. این رادیو تلویزیونها کار خودرا با انتشار مطالب معمولی آغاز می کنند و پس از جلب مخاطب به راه اصلی می روند. | ||||||
جنگ قدرت در پاکستان در زمستان 2009 ـ نواز شریف ظاهرا برنده اين جنگ بود | ||||||
1 ـ افتخار محمد چودری 61 ساله قاضی بلوچ و رئیس پیشین دیوان عالی پاکستان که در سال 2007 به تصمیم ژنرال مشرّف برکنار شده بود به مقام خود بازگردد. افتخار محمد در آن سال اعلام حالت فوق العاده در پاکستان را عملی مغایر اصول قانون اساسی خوانده بود که ضدیت آشگار با تصمیم رئیس جمهور وقت (مشرّف) بود. بعلاوه، حاضر نشده بود که انتخاب مجدد اورا به ریاست جمهوری به صورتی که انجام شده بود قانونی اعلام دارد. 2 ـ رای دیوان عالی (که تحت فشار آصف علی زرداری رئیس جمهور صادر شده) و طبق آن وی و برادرش شهباز ـ بزرگ وزیر ایالت پنجاب ـ از احراز مقام انتصابی و انتخابی محروم شده اند تجدید نظر و لغو شود و فرماندار انتصابی پنجاب که در پی صدور آن رای برجای برادرش نشسته که منتخب مردم بود احضار شود. محافل حقوقی جهان قبل از آغاز تظاهرات، رای دیوان عالی پاکستان مبنی بر محروم کردن دو برادر شریف از احراز مقام را عملی غیر دمکراتیک خوانده بودند. 3 ـ دستور رئیس جمهور (زرداری) مبنی بر منع برگزاری اجتماعات و انجام تظاهرات که تنها وسیله ابراز مخالفت مردم است لغو شود. یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان دو روز پیش از آغاز راهپیمایی طولانی (به سبک گاندی) با هر سه خواست موافقت کرد و برنامه راهپیمایی طولانی که ژنرال کیانی فرمانده ارتش را نگران کرده بود لغو شد. ارتش در مقابله با مردم در جریان این تظاهرات تردید داشت. نواز شریف در پی این پیروزی به طرح خواست دیگر خود که شش سال است روی آن پافشاری می کند پرداخت و خواستار لغو اصلاحیه هفدهم قانون اساسی پاکستان و بازگردانیدن اختیارات حکومتی به نخست وزیر شد زیرا که پاکستان همانند انگلستان باید حکومت پارلمانی داشته باشد. ژنرال مشرف در سال 2003 اصلاحیه هفدهم را پیشنهاد کرد و به استناد آن اختیارات نخست وزیر را به خود که در آن زمان رئیس جمهور بود منتقل ساخت. حال انکه این اصلاحیه در تباین با اصول دیگر قانون اساسی پاکستان است. یکی از هدف های تظاهرات دامنه داری که منجر به کناره گیری ژنرال مشرف شد بازگرداندن اختیارات دولتی به نخست وزیر بود که زرداری پس از انتخاب شدن (با کمک نواز شریف) به ریاست جمهوری حاضر نشد از دیوان عالی بخواهد که اصلاحیه 17 را که مغایر سایر اصول قانون اساسی است لغو کند.
بانو کلینتون وزیر امور خارجه امریکا و نیز وزیر امور خارجه انگلستان در روزهای 16 و 17 مارس هرکدام دو بار تلفنی از نواز شریف خواسته بودند که مذاکره و سازش را بر ادامه تظاهرات خیابانی مقدم دارد مخصوصا که دو روز مانده به اجرای برنامه راهپیمایی بزرگ، در یک انفجاری انتحاری در راولپندی دست کم 14 تن کشته شده بودند. این دو وزیر قبلا تلفنی با زرداری مذاکره کرده بودند. نواز شریف در مکالمات تلفنی با وزیران امور خارجه آمریکا و انگلستان، اعمال نفوذ شخص آصف علی زرداری رئیس جمهور (شوهر بی نظیر بوتو متوفی) را در صدور رای دیوان عالی مبنی بر محرومیت او و برادرش از احراز مقام موثر اعلام کرده و آن را نوعی میزپرستی و تخلیه میدان برای خود خوانده بود. حال آنکه زرداری قبلا خود متهم به سوء استفاده مالی شده بود و به «آقای ده درصد پورسانت» معروف است. با لغو حکم سال 2007 ژنرال مشرف مبنی بر برکناری افتخار محمد چودری و ده قاضی دیگر، رئیس دیوان عالی که حکم محروم کردن نواز و شهباز شریف را از هرگونه مقام تایید کرده بود بازنشسته شد.
| ||||||
تاريخ از نگاهي به تصوير | ||||||
بانو «ميشلين كالمي ري» وزير امور خارجه سويس برغم مخالفت آمريكا به تهران آمد، هفدهم مارس 2008 (27 اسفند 1386) با محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ديدار كرد (عكس بالا) و قرارداد صدور گاز از ايران به سويس امضاء شد. طبق اين قرارداد، ايران پنج ميليارد و پانصد ميليون متر مكعب گاز طبيعي به سويس صادر خواهد كرد. وزير امورخارجه ايران ابراز اميدواري كرده بود كه امضاي اين قرارداد سرآغاز همكاري هاي اقتصادي بيشتري ميان دو كشور باشد. انجام اين معامله در شرايط "فشار اقتصادي غرب به ايران" باعث تعجب بسياري از اصحاب نظر شده بود. اين محافل با هدف تحريک سياسي مسکو عليه ايران گفته بودند: ايران با اين معامله با روسيه كه عملا تامين بخشي گاز مصرفي اروپا را در انحصار خود گرفته به رقابت دست زده است!.
بانو «آنگلا مركل» صدراعظم آلمان در نيمه مارس 2008 براي ديدار از اسرائيل به اين كشور رفته بود. اين عكس، كه اورا با شمعون پرز وزير امورخارجه اسرائيل نشان مي دهد حكايت از عمق روابط صميمانه طرفين دارد. | ||||||
برخي ديگر از رويدادهاي 19 مارس | ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
| ||||||
|
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۱۲/۲۸ ساعت 8:14 توسط شاگرد تاریخ
|