مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز
|
||||||||||
اعتراض به بمباران لیبی ـ پوتین تعرض ناتو را مشابه جنگهاي صلیبی خواند ـ چین اظهار تاسف کرد ـ هند غیر قانونی دانست ـ اظهارات ژيرينوفسکي | ||||||||||
متن قطعنامه 1973 که بدون مخالف و با ده رای موافق و 5 رای ممتنع (امتناع از رای مثبت و یا منفی ـ اصطلاحا غیبت از دادن رای) تصویب شده مبهم است و دست مجریان اصلی آن؛ آمریکا و انگلستان [طراحان اصلی ایجاد سازمان ملل] و فرانسه [سه دولت بزرگتر در ناتو]را باز گذارده تا به استناد این عبارت مبهم قطعنامه؛ «هرگونه اقدام ضروری برای محافظت غیر نظامیان در لیبی!» دست به حمله نظامی به قلمرو یک کشور مستقل عضو سازمان ملل بزنند ـ دولتی که می گوید اقدامات آن برای پایان دادن به یک شورش مسلحانه و جلوگیری از تجزیه کشور بوده که این حق و تکلیف را دارد. دولتهای آمریکا، انگلستان، فرانسه، لبنان، آفریقای جنوبی، پرتغال، گابون، نیجریه، کلمبیا و بوسنی به قطعنامه 1973 رای مثبت و دولتهای روسیه، چین، هند، برزیل و آلمان رای ممتنع دادند. شورای امنیت سازمان ملل دارای 15 عضو است. تردید بود که آفریقای جنوبی رای مثبت بدهد. تا آخرین ساعت، رسانه ها در گزارشهای خود احتمال می دادند که روسیه قطعنامه را «وتو» کند که چنین نشد و نظر جهانیان دفعتا نسبت به این دولت [که روزگاری خودرا پرچمدار دفاع از ملل ضعیف می نامید] تغییر یافت که در گزارشها و تفسیرها منعکس است و این جمله که روسیه، دیگر آن روسیه نخواهد شد بکرّات بکار رفته است. مدودیف رئیس جمهور 45 ساله روسیه [که هنگام فروپاشی شوروی 24 ساله بود] اندکی پس از تصویب قطعنامه گفت که او دستور داد که قطعنامه [وتو] نشود و به این دلیل چنین دستوری را داد که اشتباه در آن ندید و گمان نمی کرد مسئله ساز شود. مدیریت سیاست خارجی روسیه از اختیارات اوست و .... دولت لیبی هدف سه دولت عضو ناتو را تصرف منابع نفت لیبی و تجزیه این کشور بالقوه ثروتمند اعلام کرده و از اینکه اجازه ندادند که شورای امنیت حرف آن دولت را هم بشنود ابراز تاسف کرده است. دولت لیبی می گوید که محرّک و عامل تبدیل خواستهای شماری شهروند به یک عصیان مسلحانه و تجزیه طلبی، دو دولت فرانسه و انگلستان بوده اند که برغم روال بین المللی، دولت فرانسه شورشیان را به «عنوان دولت» برسمیت شناخت و شورشیان نیز در شهر بنغازی پرچم فرانسه برافراشتند! که کاری عجیب و تأمل برانگیز است. رویدادهای لیبی ـ به اظهار اصحاب نظر ـ دو عنصر تازه وارد مناسبات بین المللی کرده است؛ یکی تاکید علنی [به صورت امرکردن] سران دولتهای آمریکا، فرانسه و انگلستان به کنار رفتن معمر قذافی از قدرت که خود او می گوید مقام دولتی ندارد و دیگری مداخله مسلحانه یک اتحادیه نظامی [نهصد میلیون نفری] در امور داخلی یک کشور کم جمعیت [شش میلیون و 400 هزار نفری و مستعمره سابق دولتهای عضو همان اتحادیه] که به نظر چند مفسر و مورّخ، اگر محکوم نشود و سریعا پایان نیابد امری عادی خواهد شد و طولی نخواهد کشید که در جهان تنها چند کشور دارای حاکمیت ملی باقی خواهند ماند، نه 192 کشور. این وضعیت از اختصاصات قرن 21 است و از افغانستان و عراق آغاز شده و می رود که امری عادی شود و دولتهای نفتدار، دارای موقعیت استراتژیک و یا ضعیف امنیت نداشته باشند و در سایه ترس بسربرند. این ترس باعث خواهد شد که این دولتها هرگونه اعتراضی را در نطفه و پیش از اینکه دستاویز قدرتها قرارگیرد خفه کنند و هواداران غیر نظامی خودرا مسلح کنند تا کودتا و شورش مسلحانه رخ ندهد و .... از آنجا که وضعیت لیبی تاکنون در جهان سابقه نداشته، مورخان و استادان تاریخ از هم اکنون سرگرم جمع آوری گزارشها و آزمایش درستی و ریشه آنها شده اند. آمارگران و دست اندرکاران «میدیا ریسرچ» گفته اند که مخاطبان اخبار برای به دست آوردن گزارش رویدادها از جناح دیگر، اخیرا متوجه منابع خبری هند(www.newkerala.com)، روسیه(www. Rian.ru) و چین(www.english.news.cn ) شده اند که بخش انگلیسی زبان آنها به صورت رقیب منابع خبری و سرچ انجین های غرب عمل می کنند و می روند که جای آنهارا بگیرند و موثرترین وسیله برتری غرب را کم اثر کنند. بسیاری از روزنامه نگاران جهان سوم که وضعیت لیبی را نتیجه جنجالهای دستوری رسانه های غرب می دانند درصدد برآمده اند که وبلاگهای خودرا به «ضد خبر» تبدیل کنند و با استفاده از تجربه طولانی شان به افشای ماهیّت خبرهایی که بزرگ می شوند و به صورت جنجال و تبلیغ با هدف خاص در می آیند بپردازند، جهانیان را روشن سازند و ....
دولت چین نیز از مداخله نظامی غرب در لیبی که خلاف انتظار بود ابراز تاسف کرد. «هان لین» و «لین دان» در روزنامه مردم ارگان حزب حاکم چین که نظر این دولت را بازتاب می دهد نوشته اند: در ده سال گذشته این سومین بار است که یک گروه از دولتها [بلوک غرب] با هدف تامین منافع خاص خود متوسل به نیروی نظامی برضد یک کشور مستقل و دارای حاکمیت ملی می شود؛ نخست افغانستان، سپس عراق و اینک لیبی. تعرض به لیبی و تخریب و کشتار در این کشور عملی است مغایر میثاقهای بین المللی و ناقض اصول منشور ملل و سرآغازی بد و نامطلوب برای جهان و عامل نگرانی و افسردگی جهانیان. جهانیان که خاطره جنگ سرد قرن 20 را در ذهن دارند مایل به وضعیت دیگری از آن دست نیستند. وقتی که پوتین نخست وزیر روسیه می گوید قطعنامه 1973 معیوب، ناقص و سئوال برانگیز است که از درون آن همه چیز می تواند بیرون آید و هر دولت به سود خود آن را تفسیر کند حرف کوچکی نیست. وقتی که او می گوید دستور تعرض به لیبی شباهت دارد به دعوت به کروسید (crusade جنگ های صلیبی) باید عمق مسئله را درک کرد. نباید تعرض به لیبی را کاری کوچک و زودگذر دانست. به وجدان انسانها باید توجه کرد.
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
ايران | ||||||||||
معرفي خسروانوشيروان به عنوان وليعهد ايران و نيز کاهش مالياتها و اصلاحات کشاورزي | ||||||||||
قباد شاه ساساني ایران 23 مارس سال 519 ميلادي، در نيمه ايام نوروزی،
سومين پسر خود، "خسروانوشيروان" را شاه بعدي ايران (وليعهد) اعلام داشت.
قباد سه پسر داشت که يکي از آنان به نام "کاووس" در همين مراسم به سمت
فرماندار تبرستان (مازندران) منصوب شد. پسر ديگر قباد "زم Zam" نام داشت که
يکي از چشمانش نابينا بود. قباد در مراسم معرفي خسروانوشيروان به عنوان شاه آتي ايران گفت که اين انتخاب نتيجه چند سال بررسي و تجربه او بوده و به درستي اين انتخاب اعتماد دارد. قباد که سالها درگير جنگ با هون ها بود، از آنجا که تحت تاثير افکار مزدک (که از او به عنوان بنيادگذار سوسياليسم در جهان نام برده مي شود) قرار داشت در سال 515 ميلادي و در مراسم نوروز، تصميم خود به کاهش شديد ماليات کشاورزان و مردم کم - درآمد و برنامه اصلاحات کشاورزي و افزايش سهم کشاورزان از محصول و نيز برنامه هاي عمراني ديگر از جمله ساحتن چند سد را اعلام داشته بود. |
||||||||||
|
||||||||||
كريمخان زند و راه شاد كردن مردم ـ شادبودن حق مردم است | ||||||||||
كريمخان زند (كه به جاي عنوان «شاه»، لقب «وكيل» برخود نهاده بود) پس از اعلام شهر شيراز به پايتختي ايران، از سال 1761 ميلادي سلام نوروزي را در عمارتي كه اينك موزه پارس ناميده مي شود، برگزار مي كرد و سپس به ديدن مردم معمولي (توده ها) به كوچه و خيابان مي رفت. وي در سال 1761 در ايام نوروز، از جيب خود چند نوازنده را اجير كرده بود كه در ميدان هاي شيراز بنوازند و مردم را شاد كنند كه بعداً اين رسم شامل روزهاي ديگر هم شد. كريمخان براي شاد كردن مردم و زدودن غمهايشان هر اقدامي را كه مي توانست، مي كرد. به نظر وي، كه مورخان از اظهاراتش بيرون كشيده اند؛ كريمخان «شاد بودن و شادي كردن» را حق مردم مي دانست. وي براي ديدن توده ها و آگاه شدن از مشكلاتشان، حتي به قهوه خانه ها مي رفت و با آنان در همانجا آبگوشت (ديزي) مي خورد. |
||||||||||
|
||||||||||
آخرين مسافرت شاه - بازگشت به مصر | ||||||||||
23 مارچ 1980 و در ايام نوروز، شاه پس از 15 ماه در به دري به مصر بازگشت و
چند ماه بعد در همين کشور درگذشت و همانجا مدفون شد. وي پس از ترک ايران
در دي ماه 1357 به مصر و از آنجا به مراکش، مکزيک، آمريکا و پاناما رفته
بود و همه جا در سايه ترس از "ترور شدن و يا دستگيري و تحويل جمهوري اسلامي
شدن" بسر برده بود. محمدرضاشاه پهلوي که از سال 1973 به بيماري سرطان
مبتلا بود بالاخره به انور سادات اعتماد کرده و به مصر رفته بود. نخستين
سفر وي به مصر براي ازدواج با فوزيه خواهر پادشاه وقت مصر صورت گرفته بود. شاه قبلا هم در نيويورک تحت عمل جراحي قرار گرفته بود. به سبب پذيرفته شدن او در آمريکا بود که در تهران، سفارت آمريکا تصرف و کارکنان آن به گروگان گرفته شدند و بسياري از آنان 444 روز در گروگان بودند. |
||||||||||
|
||||||||||
تلاش هاي تازه و چشمگير تاجيكها براي بازگشت به اصل ـ آيين هاي نوروزي در تاجيکستان | ||||||||||
تاجيكها روزهاي ملي كه ميراث مشترک هزاران ساله نياكان است به ويژه نوروز را بسيار گرامي مي دارند. در ايام نوروز، دختران تاجيك (پارس) در پارك هاي ملي به اين گونه (عكس زير) از همگان استقبال و احترام مي كنند:
تاجيك ها (پارسیان ـ ايراني تبارها) در ايام نوروز باستاني كه كهنسالترين مراسم ملي جهان است، نخست از نياكان، گذشتگان و گذشته ياد مي كنند (شاهنامه می خوانند) و به ديدار آثار قديم كه تلاش و انديشه و هنر نياكان در آن منعكس است مي روند. آنان به گونه اي با عشق تمام به ديدار آثار نياكان مي روند كه گويي مي خواهند با آنان راز و نياز و درددل و ساعاتی را در هوايشان تنفس كنند. تاجیکها که در افغانستان و کشورهای منطقه فرارود زندگی می کنند سی میلیون نفرند. نیمی از آنان از 14 قرن پیش عنوان «پارسیبان» را برای خود همچنان حفظ کرده اند. آنان پس از سلطه عرب، این عنوان را بر خود گذاردند تا نشان دهند که زبان پارسی و فرهنگ ایرانی خودرا محفوظ و پس از احیاء استقلال وطن به سراسر ایران منتقل خواهند کرد. آنان به این تعهد وفا کردند و زبان پارسی کنونی همان زبانی است که آنان برای ما حفظ کرده بودند. عكس زير مربوط به اين نوع ديدار از يك بناي قديمي در نوروز 2007 است:
در آستانه نوروز، (نيمه مارس2007) بود كه در تاجيكستان، انجمن جهاني روزنامه نگاران پارسي نگار تاسيس شد، به همان گونه كه در آنجا، قبلا انجمن اديبان زبان پارسي تشكيل شده بود. عكس زير گوشه اي از اين نشست را در 12 مارس 2007 نشان مي دهد:
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
در قلمرو دانش | ||||||||||
نخستین راهپیمایی در فضا | ||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
در قلمرو رسانهها | ||||||||||
سرانجام قديمي ترين مجله طنز | ||||||||||
23 مارس1992 در لندن اعلام شد كه شماره هشتم آوريل (دو هفته بعد) نشريه «پانچ» ـ قديمي ترين مجله طنز ـ آخرين شماره آن خواهد بود و تعطيل خواهد شد. «هنري مي هيو Henry Mayhew» اين مجله را در سال 1842 (نيمه اول قرن نوزدهم) درانگلستان به وجود آورده بود. واژه پانچ Punch در زبان انگليسي به مفهوم «ضربه مشت» و همچنين «شربت چاشني دار» است كه با طنزنگاري مي توان هر دو مفهوم را پوشش داد. تيراژ اين مجله، كه در زمان تعطيل شدن توسط كمپاني ناشر «ديلي اكسپرس» به چاپ مي رسيد، از 175 هزار به 33 هزار نسخه كاهش يافته و ديگر «سود ده» نبود. توقف انتشار اين مجله، بحث و تفسير فراوان به دنبال داشت؛ ازجمله اينكه چون مجله روش قديمي خود را كه انتقاد ضمني بود، به چاپ كردن كارتون و شوخي نگاري براي سرگرمي و جوك نويسي تبديل كرده بود مخاطبانش را ازدست داده بود. اين بحث سبب كه «محمد فايد» مصري درصدد تجديد انتشار آن برآيد و در سال 1996 آن را دوباره زنده كند. اين بار با همه كوششي كه بكار رفت، اين مجله نتوانست به سوددهي برسد و درنتيجه در سال 2002 بارديگر تعطيل شد. نقدنگاران اين بار نوشتند كشورهايي چون انگلستان كه انتقاد كردن صريح و نوشتن هرگونه نظر مخالف منعي ندارد و محدود نيست، ديگر (مانند قديم) جاي مجله صرفا طنز نيست و در اين ممالك طنزنگار بايد سراغ كارتون و شوخي نويسي جهت سرگرمي و تفريح (خنده) برود كه روزنامه ها هرهفته يك و يا چند صفحه از اين قبيل مطالب به ضميمه خود منتشر مي كنند و بازار رسانه ها بيش از همين گنجايش ندارد، مخصوصا كه حق التحرير طنزنگار و كاريكاتوريست خيلي بالاست.
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
ساير ملل | ||||||||||
روزی که مغولان «کراکو» لهستان را بسان شهرهای خراسان ویران ساختند | ||||||||||
هجدهم مارس 1241 مغولان كراكو (Krakow) دومين شهر لهستان امروز (از لحاظ جمعيت) را ويران ساختند درست به همان صورت كه شهرهاي خراسان را قتل عام و ويران كرده بودند. كراكو كه در آن زمان عمدتا آلماني نشين بود و در جنوب لهستان امروز واقع شده است دو بار ديگر، در سالهاي 1259 و 1287، مورد حمله مغولان قرار گرفت و آسيب شديد ديد. اين حملات از سوي شاخه اي از مغولان صورت گرفت كه قبلا قسمت هايي از روسيه امروزرا تصرف كرده و از آنجا تعرض به اروپاي مركزي آغاز كرده بودند. تعرض مغولان به ایران و روسیه کنونی در سال 1219 میلادی آغاز شده بود. | ||||||||||
|
||||||||||
نمونه بذل و بخشش اراضی بومیان، بدون ترس از بازخواست وجدان | ||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
سرنوشت نخستین اتحادیه صنفی انگلستان و ... | ||||||||||
دولت انگلستان 18 مارس 1834 موسسان نخستين اتحاديه صنفي كشاورزان اين كشوررا به استراليا تبعيد كرد. اين عده اتحاديه خودرا جامعه دوستانه كارگران كشاورزي نام نهاده بودند که هدف از تاسيس آن تامين منافع كارگران كشاورز بود. قانون وقت انگلستان ايجاد چنين اتحاديه هايي را ممنوع كرده بود. جامعه دوستانه كارگران كشاورزي انگلستان بعدا زيربناي اتحاديه های صنفی و سنديكاهای کارگری در ممالك انگليسي زبان قرارگرفت. | ||||||||||
|
||||||||||
ترور پادشاه دانمارکی یونان ـ مسئله سلطنت یونان که هیچگاه سلطنتی نبود | ||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
محور برلین ـ رم و تلاش برای وارد کردن ایران به آن | ||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
قتل عام در «شرپ ويلSharpeville» | ||||||||||
21 مارس سال 1960 (مصادف با نوروز ايرانيان) پليس دولت تبعيض نژادي جمهوري آفريقاي جنوبي در «شرپ ويلSharpeville» واقع در نزديكي يوهانسبورگ به سوي سياهپوستاني كه تشكيل يك اجتماع مسالمت آميز جهت اعتراض به وضع يك قانون خلاف منطق و وجدان داده بودند آتش گشود. در اين تيراندازي غيرلازم 69 تن كشته و 180 گلوله خورده ديگر در بيمارستانها بستري شدند. اين قانون، ورود سياهپوستاني را كه كارت ويژه (پروانه ورود!) نداشتند از گشت و گذر در محله هاي سفيدپوست نشين منع مي كرد و تخلّف از آن جريمه داشت. پروانه ورود را پليس صادر مي كرد. تيراندازي ساعت يك و نيم بعد از ظهر آن روز صورت گرفته بود. بسياري از مجروحين از ترس زنداني شدن، حاضر به رفتن به بيمارستان نشده بودند. تاريخ از اين تيراندازي به عنوان « مساكر = قتل عام شرپ ويل» نام مي برد. |
||||||||||
|
||||||||||
روزي که شيخ احمد ياسين با راکت اسرائيل کشته شد | ||||||||||
بامداد 22 دسامبر 2004 در نوار غزه، يک هلي کوپتر ارتش اسرائيل با
شليک راکت، شيخ احمد ياسين رهبر روحاني جنبش حماس(حرکت مقاومت اسلامي) را
کشت. شيخ احمد که عليل بود از مسجد به خانه باز مي گشت که اتومبيل حامل او
هدف راکت قرار گرفت. در اين حمله پسر شيخ احمد و 8 تن ديگر نيز کشته شدند. ارتش اسرائيل بعدا به قتل شيخ احمد ياسين اعتراف کرد. وي قبلا چند بار و از جمله از سال 1984 تا 1985 و از 1989 تا 1997 در زندان اسرائيل بود و در 1989 به حبس ابد محکوم شده بود که در پي توافق اردن و اسرائيل آزاد شد. شيخ احمد ياسين که در 1936 در فلسطين به دنيا آمده بود در دهه 1960 ، در آن زمان که نوار غزه در کنترل مصر بود، در خاک مصر تدريس مي کرد که چون به جمعيت اخوان المسلمين پيوسته بود به غزه بازگردانده شد و در اينجا به تدريس ادامه داد و در 1987 به تاسيس جنبش حماس کمک کرد و رهبر روحاني آن بود. بسياري از دولتها و از جمله دبيرکل وقت سازمان ملل از قتل شيخ احمد ياسين ابراز تاسف کرده و آن را عملي که به صلح کمک نمي کند خوانده بودند، ولي مقامات دولت اسرائيل از نقشه قتل او دفاع کرده اند. |
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
برخي ديگر از رويدادهاي 23 مارس | ||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
![]() |
||||||||||
او دومين فرزند فرانسيس لن تيلور ” و سارا ويولا بارمود بود که اصليت هر دو آمريکايي و متولد شهر آرکانزاس از ايالت کانزاس بودند. پدرش يک دلال در زمينه هنري و مادرش تا قبل از ازدواج با پدرش به حرفه بازيگري تئاتر مشغول بود. سه سال بيشتر نداشت که پدر و مادرش جهت آموختن باله او را نزد يک استاد باله فرستادند تا اينکه در سال 1939 يعني دو سال قبل از شروع جنگ جهاني دوم،پدر و مادر اليزابت تصميم گرفتند به آمريکا برگردند. 18 سپتامبر سال 1941 قرارداد 6 ماهه اي با شرکت يونيورسال بست که جهت نقش آفريني کوتاهش در فيلم هاي توليد يونيورسال هفته اي 100 دلار به عنوان دستمزد به او پرداخت شود. اليزابت از بازي در فيلم لسلي به
خانه برمي گردد پله هاي ترقي و
شهرت را يکي پس از ديگري در مدت زمان کوتاهي طي کرد تا اينکه در سال 1959
بخاطر بازي در فيلم باترفيلد 8 و در سال 1966 براي بازي در فيلم چه کسي از ويرجينيا وولف مي ترسد در مقابل ريچارد برتون برنده
جايزه اسکار بهترين بازيگر زن شد. اليزابت
تيلور در طول زندگي 8 بار با ? نفر ازدواج کرد که تنها در يک مورد به مرگ
همسر و در باقي موارد بخاطر نداشتن تفاهم به طلاق منجر شدکه معروفترين آنها
ريچارد برتون هنرپيشه معروف تاريخ سينما و همبازي او در چند
فيلم از جمله کلئوپاترا و رام
کردن زن سرکش استکه با او دو بار
ازدواج کرد.
کنراد
هليتون 1951 ژانويه 29 الي 1950 مي 6 مايکل ويدينگ 1957 ژانويه 26 الي 1952 فوريه 21 مايکل تاد 1958 مارس 22 الي 1957 فوريه 2 ادي فيشر 1964 مارس 6 الي 1959 مي 12 ريچارد بارتون بار اول 1974 ژوئن 24 الي 1964
مارس 15 بار دوم 1976 جولاي 29 الي 1975 اکتبر 10 جان وارنر 1982 7 نوامبر الي 1976 دسامبر 4 لاري فورتنسکي 1996 اکتبر 31 الي 1991 اکتبر 6 گفته مي
شود او تاکنون بيش از يکصد عمل جراحي زيبايي انجام داده .که پس از آخرين آن
اعلام کرده ديگر از جراحي خسته شده بود] |
||||||||||
روزنامک (تاريخ جاري) | ||||||||||
ورود جهان یک قطبی به دوره تاریخی تازه ـ کوتاهی روسیه و چین ـ موشک باران کردن لیبی به خاطر نفت و عادی شدن این روش برای تغییر دولتها ـ آنارکیسم | ||||||||||
این قطب [یا قدرت] که قبلا با تاسیس «ناتو» در طرفین اقیانوس اطلس شمالی تولّد یافته بود با فروپاشی شوروی، بدون رقیب و در حقیقت آزاد و خودمختار شده، دربطن اروپای واحد که به تغذیه از «مرده» شوروی پرداخت و فربه شد گسترش یافته و اینک یکه تاز میدان گیتی شده و جولان می دهد ـ جولان دادنی که پایانش ناپیداست. دولتهای اروپایی که از قرن پانزدهم به برکت توپ و تفنگ ـ جنگ افزار انحصاری خود ـ به تصرف و استثمار سرزمین های دور دست و غارت منابع و دارایی های آنها دست زده و حاضر به رهاساختن این شکار مفت و لذیذ هم نبوده اند خودرا در درون این قطب جای داده اند. این بار اسلحه انحصاری آنها رسانه ها و قدرت تبلیغاتی و جنگ افزار اتمی ـ موشکی و دیجیتال و نیز دستگاهی به نام سازمان ملل است که خودشان برای چنین روزی آن را در آخرین ماههای جنگ جهانی دوم طراحی کردند. این قطب تازه که تا سالها باقی ماندنی درجریان مسئله یوگوسلاوی کسب تجربه کرد، در مارس 2003 با تعرض به عراق این تجربه را به کار انداخت و موفق شد. این قطب از مارس 2011 برنامه خودرا به صورتی تمام عیار در لیبی به اجرا گذارده است. از تظاهرات شماری که ماهیّت آنان معلوم و مشخص نشده استفاده کرد با رسانه هایش قضیه را بزرگ کرد، اذهان را آماده ساخت، نفت را گران کرد، دولت لیبی را که تسلیم تظاهرات نمی شد مقصر گرانی نفت اعلام داشت تا عوام الناس ناراضی، عصبی و آماده برکناری آن شوند، سپس به مجاورت لیبی ناو جنگی و به درون آن روزنامه نگار (!) فرستاد تا جنجال کنند و جوّ سازند، بعد و در حالی که وزیر دفاع یک کشور عضو این قطب می گفت که موافق و آماده گزینه نظامی نیست از شورای امنیت [امنیّت!] مجوز گرفت تا با برقراری منطقه «پرواز ممنوع» از جرح و مرگ! جلوگیری کند و هنوز مرکب مجوّز خشک نشده بود که لیبی را موشک باران کرد، حتی محل کار و سکونت رئیس دولت آن را. اگر شورشیان آن طور که قبلا گفته شده بود از طبقه روشنفکر و دمکراسی طلب و خیرخواه وطن بودند که اجازه نمی دادند هموطنانشان حتی نظامیان هموطن به دست بیگانه کشتار شوند و وارد مذاکره و سازش می شدند و بهانه تعرض از میان می رفت. این شوشیان به همانگونه که از تصاویر رسانه ها استنباط می شود افرادی مسلح هستند و یک دولت نمی تواند در قبال یک گروه مسلح تکلیف خودرا که برای آن بوجودآمده و سوگند خورده زیرپا بگذارد و ساکت بماند. آیا در رای گیری همگانی از اتباع لیبی سئوال شده که معلوم شود اکثریت جمعیت شش میلیون و پانصد هزار نفری لیبی برخوردار از آموزش و پرورش و بهداشت رایگان و رفاه نسبتا کامل آنهارا می خواهند. اینجا هم قطب واحد همانند مورد عراق خودرا نیروی ائتلاف بین الملل معرفی می کند، کدام بین الملل؟. چهار ـ پنج کشور که بین الملل نمی شود. هدف بلعیدن نفت لیبی و تسلط بر مدیترانه است که یک دریای بین قاره ای و استراتژیک است. گناه تعرض نظامی به لیبی که تا یکسره شدن کار این کشور کم جمعیت همیشه مستعمره ـ جز 50 سال اخیر ـ ادامه خواهد داشت بر گردن کیست؟. اکثر مفسران بی طرف و اصحاب نظر از ملل کوچک و ضعیف در گفتار و نوشتار خود به این سئوال پاسخ داده اند. پاسخ: روسیه و چین است که اگر قطعنامه پیشنهادی را «وتو» کرده بودند، چنین وضعیتی که سر دراز خواهد داشت پیشامد نمی کرد. یک صاحبنظر در این زمینه گفته است: "با کوتاهی و یا تعمد چین و روسیه، دیگر برای کشتار صدها هزار روس به دست نظامیان هیتلر در لنینگراد و استالینگراد و زنده به گور شدن چینیان به دست ژاپنی ها در نانژینگ اشک نمی ریزم.". مسئله عمومی ملل، نحوه مقام یافتن و حکومت کردن است. این طرز انتخابات و انتصابات، دیگر کارایی ندارد و جنگها و بدبختی ها نتیجه همین وضعیت است. مفسر دیگر ابراز عقیده کرده که اگر نظمی منطقی بر جهان حاکم نشود، بازگشت آنارکیسم اجتناب ناپذیر است و در آینده ای نه چندان دور، جهان القاعده های متعدد خواهد داشت. با تکرار وضعیت عراق و اینک لیبی است که هر کشور کوچک می رود تا اتمی شود و از تعرض مصون بماند. اگر لیبی فریب نخورده بود و فعالیت اتمی خودرا متوقف نساخته و یا مواد و ابزاری را که داشت تحویل نداده بود اینک مصون از تعرض بود، چرا چنین حملاتی به کره شمالی نمی شود زیراکه با چند بمب اتمی خود دست کم می تواند کره جنوبی و ژاپن را تخریب و جوّ زمین را آلوده سازد . [که گفته اند؛ برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی...]. دوران تاریخی تازه ای که از مارس 2011 در جهان آغاز شده این خصوصیات را خواهد داشت: ــ قطب ایجاد شده به هرقیمت مانع از پیدایش قطب های دوم و سوم خواهد شد. ــ دولت دیگری را به عضویت دائمی شورای امنیت راه نخواهند داد تا «وتو» گر شود و رشته های آنهارا پنبه کند. به وعده ها توجه نکنید. ــ اگر وضعیت به همین صورت پیش برود، شتری که اینک مقابل خانه لیبی زانو زده کنار خانه دیگران هم زانو خواهد زد. به بهانه دفاع از ناراضیان و تظاهرات هرجارا که بخواهند بمباران و موشک باران خواهند کرد تا به هدف نهایی برسند. هوگو چاوس باید خیلی مواظب باشد، هم نفت دارد و هم سوسیالیست و منتقد است. دولت لیبی هم قبلا بر نام این کشور کلمه سوسیالیست را اضافه کرده بود. ــ روسها اگر نمی خواهند سیبری را از دست بدهند باید از هم اکنون در اندیشه بر سر کار آوردن یک ژنرال ناسیونالیست و یا یک پتر کبیر باشند. باید اظهارات بانو آلبرایت را که گفت برای روسیه کم جمعیت سیبری زیاد است باید این سرزمین وسیع را به آنها که لازم دارند بدهد. ــ وجود یک قطب در جهان به بی قانونی و نبود ضابطه و استاندارد واحد و نیز گسترش احساس و سیاست تسلیم میان کشورهای کوچک و یا بی اسلحه منتهی خواهد شد، بر شمار ناراضیان خواهد افزود و تفکر آنار کیسم (آنارشیسم از نوع فرضیه های میخائیل باکونین) رواج خواهد یافت با تبعات آن. ــ مسابقه اتمی شدن چند برابر خواهد شد. ــ دولتهای کوچکتر با گرفتن درس از سرنوشت لیبی، به پلیس و ارتش اکتفا نخواهند کرد و به مسلح ساختن غیر نظامیان هوادار خود دست خواهند زد که این وضعیت فساد اداری ـ اقتصادی و انواع تبعیض به وجود خواهد آورد. ــ استثمار و سلطه و در نتیجه افسردگی، اضطراب و استرس چند برابر خواهد شد و .... ــ این دوران تاریخی طولانی خواهد بود، مگر ....
|