خاکسپاری انبوه قربانیان تعرض نظامی «ناتو» به لیبی ـ فریاد لیبیایی ها

بیست و پنجم مارس 2011 مراسم خاکسپاری یکصد غیر نظامی لیبیایی که در جریان تعرض هوایی ـ موشکی «ناتو ـ تنها اتحادیه نظامی در جهان» در گورستان شهر طرابلس (تریپولی) برگزارشد. دهها هزار تن شرکت کننده این مراسم تعرض نظامی غرب را محکوم کردند. تابوت اجساد مقتولین روی دست حرکت داده می شد (عکس بالا). شرکت کنندگان در مراسم ضمن اشاره به تابوتها، فریاد می زدند: این است محصول سازمان ملل ـ سازمانی که قرار بود مانع جنگ و خونریزی شود!. لیبی یک دمکراسی خلق است، شورشیان عوامل کمپانی های نفتی غرب و مخلوق آنها برای دادن بهانه به دست فرانسه و انگلستان هستند. چرا از مردم لیبی سئوال نکرده اند؟. چرا بزرگترین ارتشهای اتمی جهان به جان یک ملت کوچک افتاده اند؟. چرا روسیه قطعنامه غرب استعمارگر را «وتو» نکرد. ما چوب دوستی همین روس ها را می خوریم که متحدشان بودیم. همه فتنه ها زیر سر فرانسه و شخص سارکوزی است و ....
گوشه ديگري از مراسم تشييع اجساد در طرابلس (پایتخت ليبي) ـ عکس از خبرگزاري چين

مدیریت عملیات نظامی «ناتو» در لیبی به دست فرانسه [طراح اصلی مسئله] افتاد و ...
روح شارل دوگل در گور از مشارکت این ناو هواپیمابر که به نام اوست در تخریب و کشتار در لیبی ناراحت خواهد بود ـ یک هواپیما عرشه ناو شارل دوگل را برای بمباران لیبی ترک می کند (25 مارس 2011)
دولت آمریکا هدایت و مدیریت عملیات نظامی برضد لیبی را از 25 مارس 2011 به «ناتو» سپرد و اعلام داشت که هر دولت عضو این اتحادیه 28 دولتی برنامه خودش را برای لیبی اجرا کند. اعضای «ناتو» که قرار بود تبدیل به یک سازمان سیاسی شود از زمان فروپاشی بلوک شرق دو برابر شده اند!.
    پس از این واگذاری، فرانسه عملا جای آمریکارا در عملیات نظامی برضد لیبی گرفت و رئیس ستاد ارتش فرانسه در این روز (25 مارس) اعلام داشت که هواپیماهای «ناو هواپیمابر شارل دوگل» یک واحد توپخانه لیبی را منهدم و کمک کرده اند تا [شورشیان مسلح] به شهر اجدابیه بازگردند. آسمان لیبی تحت کنترل ماست و به تخریب و ازکاراندازی انبارهای مهمات و وسائل نظامی لیبی ادامه خواهیم داد.
    رسانه هایی که این اظهارات را نقل کرده بودند افزوده بودند؛ دوگل که نام او براین ناوهواپیمابر گذارده شده شخصیتی بود که دادن استقلال به مستعمرات فرانسه و ازجمله الجزایر و قطع مداخله در امور ملل دیگر را آغاز کرد. وی برضد ضعیف کُشی بود و بنابراین، روح او در گور از اینکه این ناو هواپیمابر در تعرض به کشوری بکار می رود که کاری نکرده است ناراحت خواهد بود. سارکوزی رئیس جمهور فرانسه دسته بندی و قطعنامه نگاری برضد لیبی را آغاز و پای آمریکا را به آن کشانید. وی برای کِش دادن به مسئله لیبی از دولت لندن خواسته است که به سبک قرن 19 نشستی در این شهر تشکیل شود تا سرنوشت لیبی پس از عملیات نظامی جاری را تعیین کند!. [تعیین سرنوشت ملتها طبق روش دوران استعمار و همه این کارهای ناقض اصول و میثاق های جهانی، به نام سازمان ملل که بوجود آمده است تا ازجنگ و مداخله در امور کشورها جلوگیری شود]. پس از فروپاشی بلوک شرق و شوروی، «ناتو» اینک و با استفاده از فقر یک رهبری نیرومند در روسیه یکه تاز و ششلول بند جهان شده و پایان این برتری قابل پیش بینی نیست.

شورش مسلحانه لیبی توطئه کمپانی های نفتی بود ـ تصمیم بهار 2009 قذافی این کمپانی ها و غرب را نگران کرده بود
25 مارس 2011 در چند تفسیر که در رسانه ها ازجمله پراودای آنلاین (ادیشن انگلیسی آن) انتشار یافته بود علت اصلی ماجرای جاری لیبی را تصمیم بهار 2009 معمر قذافی به ملی کردن عملیات کمپانی های بزرگ نفتی غرب در لیبی و تقسیم درآمد اضافی حاصله میان یکایک مردم این کشور و خلقی تر کردن دمکراسی لیبی به دست داده شده است که اگر اجرا می شد این کشور کاملا در کنترل شوراهای منتخب مردم قرارمی گرفت. این طرح قذافی به کمپانی های نفتی و دولتهایشان درز کرد و این کمپانی ها که عواملی در دولت لیبی داشتند از طریق اینان، اجرای طرح را دو سال به تعویق افکندند. هدف این بود که در این مدت شماری که تشنه پول و مقام هستند دسته بندی و آماده اعتراض شوند و اعتراض به صورت شورش مسلحانه درآید تا بهانه مداخله نظامی از خارج به دست آید و رسانه های غرب (رسانه های کشورهای صاحب کمپانی ها که این دولتها در عین مایل به تقسیم درآمد اضافی میان اتباع لیبی نبودند که اشتهای ملل دارای نفت را تیز می کرد) موضوع را به میل خود و گزینشی بزرگ و زمینه را برای مداخله آماده کنند. تصمیم دولت لیبی به خرید 5 ـ 6 میلیارد دلار اسلحه تازه از روسیه بر نگرانی دولت های بزرگ غرب افزوده بود که نمی خواستند پس از آشتی سال 2003 قذافی با آمریکا، وی باردیگر متوجه روسیه شود و ....
    طبق این تفسیرها که نوعی افشاگری بنظر می آید، در این فاصله دو سال مطالب متعدد برضد پسران قذافی و خود او و تصاویرش که برای بیننده غربی نامانوس است انتشار یافت.
     تظاهرات و اعتراض های فوریه و مارس 2011 کشورهای عربی که از تونس و به خاطر خودسوزی یک فروشنده دوره گرد از دست مامور شهرداری آغاز شد فرصت مناسبی به دست داد تا «افراد آماده شده در لیبی» وارد خیابان شوند و بعدا اسلحه به دست گیرند و غرب (دولت های بزرگتر عضو ناتو) به بهانه حفاظت از آنان [که غیر نظامیان بدون اسلحه قلمداد شده بودند] قطعنامه به شورای امنیت معلوم الحال ببرد و آن را به تصویب برساند، خودرا مامور اجرای آن اعلام دارد و چند ساعت پس از تصویب به اجرا بگذارد و جهان را با وضعیتی رو به رو کند که قبلا و حتی در قرون وسطی (عصر تاریک) صورت نگرفته بود. بنابراین، مسئله لیبی بوی نفت می دهد و آن هم بوی تند نفت، تندتر از بوی نفت عراق. در این ماجرا یک معمّا به دنیا آمده است و اینکه چرا روسیه و یا چین قطعنامه فرانسه و انگلستان را «وتو» نکردند و یا تصویبش را به تاخیر نینداختند تا ماموران دولت لیبی شورش را سرکوب کنند. چین تجربه دارفور (سودان) را داشت. معمّای دیگر البته کوچکتر این است که چرا قذافی به اندرز هوگو چاوس گوش نکرد و بموقع داوطلبان را مسلح نساخت تا برای چنین روزی آماده باشند. با حمله هوایی نمی شود افراد میلیشیا را که در خانه خود هستند از میان بُرد. آنان درگوشه و کنار در میان مردم هستند و نیاز به انتقال به صورت قشون کشی نخواهد بود که در جاده ها هدف حملات هوایی قرار گیرند. اینک
    که خیلی دیر شده است، قذافی به ایجاد چنین نیرویی از هواداران خود دست زده است. نبردهای استالینگراد و لنینگراد ـ در جریان جنگ جهانی دوم و تعرض آلمان به شوروی را همین داوطلبان مسلح و از طریق جنگ خانه به خانه بردند.
    کمپانی های نفتی بزرگ غرب فعال در لیبی عبارتند از: آنگلو ـ داچ شل، بی پی، اکزان ـ موبیل، هس، اُکسیدنتال، کونوکوفیلیپس، رپسول (اسپانیایی)، کاناداز پترو، انی (ایتالیایی)، ستات اویل (نروژی) و ....
یک داوطلب هوادار قذافی که پس از تعرض غرب، مسلح شده است و در لیبی، طبق گزارش رسانه ها مسلح کردن این داوطلبان ادامه دارد
http://www.iranianhistoryonthisday.com