ايران
لشكركشي ايران به اروپا در سال 514 پيش از ميلاد و عبور از دانوب
تصورير يك سرباز پياده ايران 25 قرن پيش (شوش)
بوغابيش (بگابيش) ژنرال پارسي با 81 هزار سرباز درسال 514 پيش از ميلاد، 17 روز پس از نوروز، عبور از درياي مرمره را آغاز كرد تا در اروپاي جنوب شرقي اقوام غير متمدن را از نزديكي قلمرو ايران براند. داريوش در آن زمان در شمال شرقي ايران بود و بوغابيش را مامور آن سوي مرزهاي شمال غربي كشور كرده بود.
     مورخان يونان باستان در نوشته هاي خود به توصيف رسته هاي سپاه بوغابيش پرداخته و به تخصصي بودن واحدها كه برايشان تازگي داشت توجه ويژه كرده بودند. اين مورخان در شرح پيادگان نيزه دار ارتش وقت ايران نوشته اند كه سربازان پياده ايران داراي لباس بلند و متحدالشكل هستند و تيردان سربازان اين رسته در پشت شانه آنان قراردارد. اين توصيف با مجسمه سربازان كه اوايل قرن 20 در اكتشافات باستانشناسي شوش به دست آمده است مطابقت كامل دارد و نشانه پيشرفته بودن ايران 25 قرن پيش است.
     ژنرال بوغابيش در اين لشكر كشي، در مدتي كمتر از دو سال مناطقي را در اروپا كه در شمال درياي اژه (اراضي ميان دریای سیاه و جمهوري مقدونيه امروز) واقع اند تصرف كرد و اقوام غيرمتمدن را به آن سوي دانوب راند. بعلاوه، مناطقي را در دلتاي دانوب و شمال آن (روماني امروز) بر قلمرو ایران اضافه کرد و به پیشروی به سوی اوکراین امروز ادامه داد و ....
ايران امروز در ميان نقشه ايران باستان(مندرج در هند بوك سال 1935 ارتش آمريكا )

به مناسبت دستگيري قوام السلطنه - كلنل محمد تقي خان پسيان مردی که می خواست ایران ـ ایران شود
كلنل پسيان
كلنل محمدتقي خان پسيان كه 13 فروردين سال 1300 (دوم ایپریل 1921) قوام السلطنه والي (استاندار) وقت خراسان را بازداشت كرده بود از دو روز بعد در سراسر خراسان بریاست خود حكومت نظامي اعلام داشت و به بازداشت و خلع سلاح هواداران قوام و عوامل لندن و عزل آنان از مقامات ایالت اقدام کرد که از خانها و فئودالهای خراسان بودند و لقب اشرافیت (الدوله، السلطنه، الملک، سالار و ...) داشتند ازجمله برکنار کردن فرمانداران قوچان و تربت. کلنل پسيان قوام را يک عامل انگلستان در ایران مي دانست و با او مخالفت داشت. کلنل برخی از خان های خراسان را متهم کرده بود که خود و یا پدرانشان در توطئه ازدست رفتن هرات به مساعی انگلستان کمک کرده بودند. کلنل که خودرا حکمران نظامی خراسان اعلام کرده بود از روشنفکران، بازرگانان و میهندوستان خراسان دعوت کرده بود که اجتماع کنند و نظر خودرا نسبت به ادامه حکومت او برخراسان تا زمانی که ایران از نفوذ خارجی پاک کشود و زمامدار ملّی و از آن خود به دست آورد اعلام دارند که آنان نظر وی را تایید و به ادامه حکومتش برخراسان بدون مجوز تهران (حکم نخست وزیر و فرمان شاه) رای موافق دادند که عملی دمکراتیک بود. وی سپس موسسات وابسته به انگلستان را در خراسان تعطیل و دستور بازبینی تلگرافهای انگلیسی ها را قبل از مخابره صادر کرد.
     پسيان پس از برکنارشدن سید ضیاء از نخست وزیری، به رضاخان پهلوی (مرد قدرتمند وقت) نوشت که رجالی را که سابقه وابستگی خارجی دارند و فاسد و خودخواه هستند از اطراف خود و سازمانهای دولتی دورسازد و در کارها با آنان مشورت نکند و حال که مسکو کمونیست شده و استعمار و مداخله را حرام می داند انگلستان نیز باید از مداخله در ایران دست بردارد.
     وی به موازات تقویت نیروهای مسلح خراسان و قراردادن آنان تحت یک فرماندهی و نوسازی ادارات و سازمانهای دولتی و دقّت در گرفتن مالیات یک توصیه نامه شامل هفت شرط برای سلطان احمدشاه فرستاد که پس از تعارفات معمول، اصل مطلب با این جمله شروع شده بود: اگر بخواهید ایران ـ ایران شود .... کلنل با اینکه نسبت به دولت تهران، رجال پایتخت و بسیاری از نمایندگان مجلس که عمدتا از فئودالها و دارندگان القاب اشرافیت بودند تردید و ناباوری داشت اصرار همکاران، دوستان و هوادارانش را رد کرد که در خراسان اعلام جمهوریت کند (جمهوری ایران) و به تهران لشکر بکشد ـ به همانگونه که طاهر ذوالیمینین عمل کرده بود: حرکت به سوی بغداد. وی چاپ اسکناس های رایج در خراسان را از دست بانک انگلستان خارج ساخت ولی حاضر به چاپ اسکناس مستقل با تصویر و یا نام خود نشد؛ اوراق قرضه دولتی چاپ کرد و از بازرگانان وام گرفت. تنها رقابتش با تهران این بود که همزمان با رژه واحدهای دیویزیون (لشکر) قزاق در پایتخت (دروازه دولت)، او نیز نیروهای خراسان را که عنوان ژاندارم (پلیس، نیروی انتظامی) بر آنان نهاده شده بود در خیابانهای مشهد به حرکت درآورد و چون باعث جلب توجه مردم شد به این کار در هفته های بعد ادامه داد. کلنل که کسری بودجه خراسان را با قرض گرفتن از بازرگانان تامین می کرد حتی زیر بار ضرب سکه جداگانه نرفت.
    عمر حکومت کلنل که می خواست ایران ـ ایران شود شش ماه طول کشید و دهم مهرماه به دام انبوه توطئه گران (داخلی و خارجی) افتاد و کشته شد. مردم وفادار به او با تشریفات ویژه جنازه اش را در آرامگاه نادرشاه دفن کردند که بعدا دولت (شبانه و به دور از چشم مردم) نبش قبر کرد و جنازه کلنل به زادگاهش منتقل و مدفون شد. کلنل پسیان در جریان جنگ جهانی اول که روس ها در مسیر خود به عراق برای جنگ با عثمانی (احیانا تصرف عراق پیش از آنکه به دست انگلیسی ها افتد) ساوه و همدان را تصرف کرده بودند در شهر همدان با آنان وارد یک نبرد خونین خیابانی شد. کلنل که نیروهایش فاقد سلاح سنگین بودند روس ها را در همدان درهم کوبید و از شهر اخراج کرد. اتهامات وارده به قوام السلطنه و عوامل لندن از سوی کلنل، در دهه هاي 1320 و 1330 بارها به تفصيل و با ارائه سند توسط دکتر مصدق نقل شد. در خاندان کلنل، رشادت منحصر به او نبود. برادر وی (نجفقلی) نیز هنگامی که سردبیر کل روزنامه اطلاعات بود زیر بار خودسانسوری نرفت و با زدن سیلی بر صورت سناتور مسعودی ناشر اطلاعات از آنجا رفت و بعدا سردبیر روزنامه ای کوچکتر شد و تا سنین کهولت پیشه روزنامه نگاری را ترک نکرد.


دنياي هنر
فرانسيسكو گويا صورتگر برجسته قرن 18
Francisco Jose de Goya
فرانسيسكو گويا F. Goya نقاش نامدار اسپانيايي سي ام مارس 1746 به دنيا آمد و 82 سال عمر كرد و شانزدهم آوريل 1828 درگذشت. وي از سال 1792 به ناشنوايي تدريجي دچار شده بود ولي اين بيماري فعاليت هاي هنري او را كاهش نداد. "گويا" پس از ديداري نسبتا طولاني از ايتاليا به وطن بازگشته و به فعاليت هنري پرداخته بود. با اين كه جمهوري خواه بود كمكهاي دربار سلطنتي اسپانيا را رد نكرد. وي پس از ازدواج با دختري از معاريف اسپانيا به دربار راه يافته و به همين دليل برخي از مورخان وي را تصويرگر درباري عنوان داده اند. از اهميت "گويا" پس از افتادن اسپانيا به دست فرانسه ناپلئون کاسته نشد و وي کماکان از کمک هاي دربار وقت برخوردار بود. در آن زمان بدون کمک مالي و حمايت سلطان، امير و دولت رشد يک هنرمند، اديب و دانشمند امکان پذير نبود. پيکاسو نقاش قرن بيستم بارها گفته بود که از مدلهاي "گويا" اقتباس کرده است. در بيشتر آثار "گويا" زن و كودك در كنار هم ديده مي شوند.
يك نمونه ازتجسم زيبايي در صورتگري گويا

    
وحشت جنگ (گويا در اين تصوير تجاوز انگليسي ها به مادريد درسال 1812 را مجسم كرده است)

    
پيري (گويا در اين تصوير زجر انسان در سالهاي كهولت را منعكس كرده است که به "تصاوير دوران سياه" معروفند)


در قلمرو انديشه
عمل درست عامل شادي انسان
جيمز ميل James Mill (پدر جان استيوارت ميل) فيلسوف و تاريخدان اسکاتلندی و مولف «تاريخ هندوستان انگلستان» ششم آوریل 1773 به دنيا آمد. وي از پدران کلاسیکال لیبرالیسم Classical Liberalism و از فلاسفه يوتيليتاريانيسم Utilitarianism(ارزش های اخلاقی Moral Worth) است. جیمز میل در رابطه با اين فلسفه، كتاب «تحليل پديده هاي تفكر انسان» را نوشته است. اين فلاسفه ــ بمانند زرتشت ــ عمل درست را عامل شادي مي دانند و تاكيد براين دارند كه يك انسان بايد بكوشد كه اواخر عمر احساس شادي را از دست ندهد.


ساير ملل
بپاخيزي گسترده بردگان سياه در مهاجرنشين نيويورک
يک بپاخيزي گسترده بردگان سياهپوست در آمريكاي شمالي دراين روز در سال 1712 در منطقه نيويورك آغاز شد و هفته ها طول كشيد. در آن زمان اين قسمت از آمريكاي شمالي يک مهاجرنشين انگليسي و متعلق به اين دولت بود. بپاخيزي بردگان سرانجام توسط ميليشياي محلي سركوب و چهارم ژوئيه اين سال 12 تن از بردگان كه محرّك قيام تشخيص داده شده بودند اعدام شدند.

نخستین افشاگری که محرّک انقلاب فرانسه بود ـ کتاب سرخ
ششم آوريل 1790، گروهي از فرانسويان مخالف سلطنت مکتوبی تحت عنوان «كتاب سرخ» منتشر كردند كه حاوي فهرست هدايايي بود كه لويي 16 پادشاه وقت فرانسه به اين و آن داده بود. لويي 16 براي دادن اين هدايا، 228 ميليون فرانك از خزانه دولت فرانسه برداشت كرده بود، حال آنکه بسیاری از خانواده های فرانسوی و بویژه در پاریس با فقری سیاه درآغوش بودند. در اين كتاب، اين هدايا يكي از عوامل خالي شدن خزانه فرانسه بشمار آمده بود. در اين كتاب كه شايد نخستين افشاگري از نوع رسانه ای اش باشد فهرست ارقام بودجه محرمانه دربار فرانسه نيز ذكر شده بود.
     انتشار همين كتاب برخشم فرانسویان افزود به گونه اي كه سه ماه بعد با تصرف باستيل (محل نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی) و آزاد كردن محبوسان، انقلاب را وارد مرحله اصلي خود كردند. افشاگری رسانه ای بعدا به صورت گزارش های اینوستیگیتیو نشریات و اکسپوزه شبکه های تلویزیونی درآمده و اینک با ایجاد وبلاگها، و ای ـ میل کردن مطالب آنها به دارندگان صندوق پستی الکترونیک (اي - ميل آدرس) به اوج خود نزدیک شده و هیچ تصمیم و اقدامی محرمانه نخواهدماند.

بازگشت لنين از تبعيد و ورود انقلاب روسيه به دوره نهايي خود
لنين
ششم آوريل 1917 ولاديمير ايليچ (لنين) پس از يازده سال كه به حالت تبعيد در اتريش و سويس بسر برده بود و از آنجا جنبش سوسياليستي را رهبري مي كرد با كمك آلماني ها كه مي خواستند دولت روسيه را گرفتار دشواري هاي داخلي كنند و از جنگ جهاني اول خارج سازند به وطن باز گشت. روايت است كه آلماني ها لنين را در يك واگن قطار راه آهن قراردادند، اين واگن را قفل كردند، از ميان جبهه هاي جنگ عبور دادند و به روسيه رسانيدند.
    لنين در بازگشت به روسيه كاپيتاليسم و رقابت بر سر استثمار ملل را عامل شعله ور شدن آتش جنگ بزرگ (جنگ جهاني اول) اعلام داشت. وي تاكيد كرده بود كه تا اين دو عامل وجود داشته باشد جنگ نيز ادامه خواهد داشت.
    لنين كه در آن سال 47 ساله بود در 28 ماه مه 1917 خواهان ايجاد يك جمهوري دمكراتيك فدرال در روسيه شد. وي در دوم ژوئن راهپيمايي بزرگي ترتيب داد كه قبلا نظير آن در روسيه ديده نشده بود. لنين در شانزدهم ژوئن طرح خود در زمينه شورايي كردن كشور را اعلام و نخستي شورا (ساويت) را تشكيل داد. وي ماه بعد از آن تمهيدات دولت موقت روسيه از جمله ايجاد مجلس (دوما) را كارهايي عبث خواند كه به منظور خريد وقت و به تاخير انداختن وقوع يك انقلاب راستين انجام مي شود و گفت: در كشور روسيه كه مردم با انتخابات آشنا نيستند و آن گروه هم كه آشنايي دارند درستي مراحل كار و نتايج آن را باور ندارند نمي توان از الگوي كشورهايي كه قرنها اين نوع انتخابات را تمرين و تجربه كرده اند استفاده كرد؛ انتخابات بايد هرمي شکل و از سطوح محلي آغاز شود تا واقعيت دمكراتيك داشته باشد.
     مبارزات لنين از اين دست تا اكتبر همين سال ــ ماه هفتم پس ازبازگشت از تبعيد ــ به انقلاب بلشويكي و تغيير نظام روسيه انجاميد.

نخستين اعلان جنگ دولت واشنگتن به آلمان و مقدمه ابرقدرت شدن
ششم آوريل1917 در ساعت يك و 18 دقيقه بعد از ظهر به وقت واشنگتن، دولت ايالات متحده برغم مخالفت آلماني تبارهاي اين كشور در سومين سال جنگ جهاني اول به دولت آلمان اعلان جنگ داد.
    وودرو ويلسون رئيس جمهوري وقت آمريكا دوم آوريل از كنگره اين كشور خواسته بود كه اجازه دادن اعلان جنگ به آلمان را به او بدهد. سناي امريكا با 90 راي موافق در برابر 6 راي مخالف پيشنهاد ويلسون را تصويب كرد و اين پيشنهاد با 373 راي موافق در برابر 50 راي مخالف به تصويب مجلس نمايندگان آمريكا هم رسيد.
    «وودرو ويلسون» رئيس جمهوري وقت آمريكا همزمان با دادن اعلان جنگ به آلمان، آمادگي خود را به دادن دو ميليارد دلار وام به انگلستان و فرانسه اعلام داشت. با این دو عمل که با محاسبات دقیق قبلی صورت گرفت؛ ایالات متحده آمریکا پا به میدان جهانی بازیهای سیاسی و باشگاه قدرت ها گذارد. دولت واشنگتن از دو دهه پیش از آن تاخت و تاز را به صورت محدود در قاره آمریکا و منطقه اقیانوس آرام آغاز کرده بود. لويد جورج نخست وزير وقت انگلستان بلافاصله اقدام ویلسون در دادن اعلان جنگ به آلمان را به او تبريك گفت و اعلام داشت كه اين اقدام بهترين فرصت را براي ورود آمريكا به باشگاه قدرتهاي جهاني فراهم مي آورد. در جریان 19 ماهی که دولت واشنگین با آلمان درحال جنگ بود از نظامی آمریکایی آلمانی تبار استفاده نکرد. آلمانی تبارها بزرگترین درصد نژادی ایالات متحده را تشکیل می دهند.
    دولت واشنگتن با همین محاسبات از دسامبر 1941 و پس از اینکه یقین حاصل کرد هیتلر با حمله به شوروی گور خودرا کنده است وارد جنگ جهانی دوم شد و باز با دو وسیله: نظامی و دلار. ایالات متحده از میان ویرانه های جنگ جهانی دوم به صورت يكي از دو ابر قدرت سر برافراشت و از 1991 كه شوروي به دست چند مقام خود همانند قطعه ای يخ ذوب و سپس بخار شد تا سال 2008 تنها ابرقدرت و يكه تاز در جهان بود؛ در خاور میانه و آفریقا فرماندهی نظامی برای خود ایجاد کرد، عراق را بدون مجوز سازمان ملل اشغال نظامی کرد و ... که بحران مالی سالهای 2008 و 2009 آن کشور، چين را ابرقدرت کرد و جهان باردیگر دارای دو ابرقدرت شد و هند می رود تا همتای آنها شود. روسيه تا زمانی که خودرا از بوروکراسی و الکل و افراط در دخانیات نجات ندهد و مادیگری افراد تعدیل نشود به آن ردیف راه نخواهد یافت. اتحادیه اروپا یک قدرت مصنوعی است، اما برزیل و اتحادی از لاتین های قاره آمریکا ممکن است که قدرتی بزرگ شوند.
نمونه آگهي هاي دولت آمريكا در سال 1917 براي استخدام سرباز

بهانه استقرار نيرو و نتيجه آن
ششم آوريل 1920 نيروهاي فرانسوي شهر فرانكفورت آلمان را به اين بهانه كه اين دولت قرار داد «ورساي» را نقض كرده است تصرف كردند. فرانسويان اعلام كرده بودند كه طبق قرارداد ورساي قرار نبود كه پاي سرباز آلمان به منطقه صنعتي روهر Ruhr برسد و در پرداخت اقساط غرامت تاخير شود و....
    دهه بعد هيتلر براي بيرون راندن اين فرانسويان دست به تجديد تسليحات زد و به آن منطقه نيرو فرستاد و قرارداد هاي ورساي را هم پاره كرد بدون اين كه فرانسه بتواند مانع شود.

نظر روس ها در مارس 2003 (ماه تعرض نظامي به عراق) درباره آمريکا - نظرات و انتظارهاي مردم قرن 21 که نسبت به گذشته آگاهتر و وجداني تيزتر دارند
نتيجه سنجش نظر روسها كه در 27 مارس (ششم فروردين) سال 2003 و با سه پرسش بعمل آمده بود 9 روز بعد (پنجم آوريل) به اين شرح اعلام شد:
    ــ در پاسخ به اين پرسش كه آيا رفتار آمريكا نسبت به روسيه دوستانه است يا نه، 59 درصد پاسخ منفي، 27 درصد پاسخ مثبت داده و بقيه گفته بودند كه آمادگي براي دادن پاسخ ندارند.
     ــ به اين پرسش كه چه احساسي نسبت به آمريكا داريد، 35 درصد گفته بودند احساس بد، 19 درصد خوب و بقيه گفته بودند که مطمئن نيستند كه چه پاسخي بدهند.
    ــ پرسش سوم درباره جنگ عراق بود كه 91 درصد روسها دلايل آمريكا براي تعرض نظامي به عراق را تاييد نکرده، اين دلايل را جعلي دانسته و گفته بودند که مخالف اين جنگ هستند و مي دانند که واشنگتن از ديرزمان درصدد سلطه بر عراق بود و فروپاشي شوروي راه آن را هموار ساخت و تنها 5 در صد نظر تقريبا موافق داده بودند. چهار درصد بقيه نظري ابراز نکرده بودند.
    در اين ميان پوتين رئيس جمهور وقت روسيه گفته بود كه احساس و عواطف نبايد هدايت ديپلماسي را به دست گيرد. همكاري روسيه با آمريكا تا زماني که لازم باشد برپايه منافع روسيه ادامه خواهد يافت.
    
يک صحنه از تعرض نيروي نظامي آمريکا به عراق
فاصله گرفتن نظر اتباع از عمل دولتها در جهان امروز شتاب بيشتري به خود گرفته است. مردم قرن 21 به دليل وسعت آگاهي ها و بيدار شدن وجدانها و تيزتر شدن شعور نشان داده اند که در برابر هر اقدام دولتي و وضعيت خلاف منطق تحمل كمتري دارند. براي مثال؛ آنان تعرض نظامي به عراق را عملي مغاير آن چه كه در مدارس به نام تعاريف و اهميت دمكراسي (حكومت مردم)، هدف از تاسيس سازمان ملل و قطع جنگ و تعرض و ... در مغزشان فرو رفته است مي ديدند و در گوشه و كنار جهان زمزمه پيشنهاد تجديد نظر در فرضيه هاي دمكراسي كه عمدتا متعلق به قرون 18 و 19 ميلادي هستند به گوش مي رسد. از اين زمزمه ها چنين بر مي آيد كه مردم قرن 21 نمي توانند به هر چند سال يك بار رفتن به پاي صندوق و انتخاب يك و يا چند نفر كه از سوي يك گروه نامزد و تبليغ شده باشند اكتفا كنند و سرنوشت خود و وطن و ... را دربست در اختيار ايشان بگذارند و آنان را سلطان موقت خود كنند. به اظهار روشنفکران قرن 21، دمكراسي در يك جامعه بزرگتر از شهر آتن 24 ــ 25 قرن پيش با جمعيتي كمتر از 20 هزار نفر بزرگسال به اين ترتيب بايد باشد كه براي اجراي تصميم هاي مهم كه در قانون معين خواهد شد، دولت منتخب بايد نظر مردم را هم استعلام كند.
    اين روشنفکران سازمان ملل را در اين شکل که دست ساخت فاتحان جنگ جهاني دوم با هدف حفظ منافعشان بوده است اكيدا رد مي كنند و خواهان يك پارلمان جهاني به جاي آن هستند با يك بازوي اجرايي نوبتي و هيات مديره به جاي يك دبير كل و اعضاي اين هيات نبايد مستخدم يك دولت باشند. بايد از ميان انديشمندان و استادان دانشگاه با شرايط مشخص انتخاب شوند و ....

میشل اوباما در کنیسه یهودیان شهر پراگ
میشل اوباما که از بیستم ژانویه 2009 بانوی اول ایالات متحده شده است و با شوهر خود باراک، از آغاز آوریل 2009 به انگلستان، فرانسه و جمهوری چک رفته بود پنجم آوریل از پراک به آمریکا بازگشت و با باراک به ترکیه نرفت. باراک اوباما در لندن در نشست یک روزه سران گروه 20، در استراسبورگ فرانسه در نشست سران ناتو [تنها اتحادیه نظامی درجهان!] و در پراگ در نشست سران اتحادیه اروپا شرکت کرده بود. میشل در طول اقامت بسیار کوتاه خود در پراگ از کنیسه یهودیان (Pinkas Synagogue)، موزه این کنیسه و گورستان قدیمی یهودیان در پایتخت جمهوری چک دیدن کرد (عکس های زیر):
بانو میشل در کنیسه پینکاس با رئیس موزه و یک مقام کنیسه – برگوشه عکس، تصویر او هنگام دیدار از گوستان اضافه شده است

در آمریکا یک مرد بیکار دیگر 3 مامور پلیس را کشت و ضمن 4 ساعت تیراندازی متقابل دو پلیس دیگر را مجروح ساخت – او هم جلیقه ضد گلوله پوشیده بود
Richard Poplawski
ریچارد پاپلاوسکی Richard Poplawski بيست و سه ساله و از ساکنان شهر بزرگ پیتسبورگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا که کار خودرا از دست داده و تلاش او برای یافتن کاری دیگر به جایی نرسیده و سخت افسرده و کم حوصله شده بود چهارم آوریل 2009 سه مامور پلیس این شهر را کشت و دو تن دیگر را مجروح ساخت و پس از چهار ساعت زد و خورد و پایان يافتن فشنگهایش، مجروح و دستگیر شد.
     ریچارد که در خانه مادرش و با او زندگی می کرد دارای سه سلاح ازجمله یک کالاشنیکوف (تفنگ حمله) بود. ریچارد قبلا در یک کارخانه تولید شیشه و در و پنجره کار می کرد که بحران مالی جاری باعث کاهش سفارش و در نتیجه نیروی کار کارخانه شده بود. ریچارد که در 19 سالگی داوطلب استخدام در نیروی کماندو دریابرد آمریکا (مورین ها) شده بود در جریان دیدن آموزش نظامی انصراف داده و بیرون آمده بود. وی یک بار نیز یک وبسایت ویدئویی به راه انداخته بود ولی موفق به گرفتن آگهی تجاری نشده بود تا آن را ادامه دهد.
    شنبه چهارم آوریل، وقوع یک نزاع داخلی (خانوادگی) تلفنی به پلیس پیتسبورگ اطلاع داده می شود. پلیس طبق معمول دو مامور را روانه محل نزاع کرده بود. ماموران زنگ خانه ای که آدرس آن را تلفنی به دست آورده بودند به صدا درآوردند. بانوی خانه در را گشود و ریچارد که پشت سر مادر ایستاده بود به سوی دو پلیس تیراندازی کرد که هر دو برزمین غلطیدند. یک مامور پلیس که برحسب اتفاق از آن نزدیکی می گذشت و صدای گلوله ها را شنیده بود ضمن اعلام قضیه به مرکز پلیس، خودرا به محل تیراندازی رسانید که او نیز هدف گلوله ریچارد قرارگرفت و برزمین افتاد. طولی نکشید که 9 مامور پلیس به محل رسیدند و خانه را محاصره کردند و این محاصره و تیراندازی طرفین ـ از خانه و خیابان ـ چهار ساعت طول کشید. در جریان این تیراندازی دو پلیس دیگر تیر خوردند و مجروح شدند. شدت تیراندازی در طول چهار ساعت به حدی بود که ماموران اعزامی موفق به نزدیک شدن به سه مامور قبلی که در خون غلطیده بودند نشدند و این سه در همانجا جان سپردند. در طول زد و خورد مارگارت مادر ریچارد در زیرزمین پنهان شده بود. ریچارد به بیمارستان منتقل شد و شمارش پوکه ها نشان داد که صد گلوله شلیک کرده بود. وی نیز بمانند جیولی ونگ (قاتل 13 آواره و مهاجر تازه وارد در يک مرکز آموزش زبان انگليسي در ايالت نيويورک) جلیقه ضدگلوله پوشیده بود و به همین لحاظ با اینکه گلوله های متعدد به او اصابت کرده بود زنده مانده است. پلیس به دلیل تهیه همین جلیقه ضد گلوله، گمان می کند که ریچارد از قبل در اندیشه قتل ماموران و ایجاد چنین ماجرايي بود و احتمالا اطلاع تلفنی مبنی بر وقوع نزاع خانگی بخشی از توطئه بوده است ولی مادر ریچارد گفته است که مشاجره او با پسرش و تلفن کردن به پلیس بر سر ادرار کردن سگ در اطاق بود و واقعیت داشت!. دو تن از دوستان ریچارد به پلیس گفتند که وی ریچارد نگران بود که بحران اقتصادی باعث افزایش وقوع جرم شود و همین بیم باعث شده بود که دو سلاح دیگر بخرد تا در صورت لزوم از خود و خانه محافظت کند.
    این چندمین رویداد از این دست در آمریکا در طول ماههاي مارس و آوريل 2009 بود که گفته شده است بیکاری ناشی از بحران مالی عامل آنها بود.

یک مرد آمریکایی که زنش اورا ترک کرده بود پنج فرزندش را می کشد و خودکشی می کند
خانه محل قتل
جمعه شب، سوم آوریل 2009 در شهر گرام واقع در ایالت واشنگتن آمریکا و نه چندان دور از شهر سیاتل مردی پنج فرزند خودرا کشت و سپس در نقطه ای دیگر و در اتومبیلش خودکشی کرد. این مرد جیمز هریسون نام داشت 43 ساله و میکانیک (تکنيسين) دیزل بود. فرزندان او چهار دختر و یک پسر ـ 7 تا 16 ساله ـ بودند. این خانواده در یک موبیل هوم (خانه های قابل حمل) زندگی می کردند. بانوی جیمز هریسون و مادر پنج فرزند او قبلا قهر و خانه را ترک کرده بود. دختر بزرگ جیمز روز پیش از حادثه به پدرش خبرداده بود که مادرش آنجلا را در یک کافه قنادی با مردی درحال صرف قهوه مشاهده کرده و با سلفون خود از آن دو عکس گرفته است و عکس را به پدرش نشان داد. آنجلا کارمند يک فروشگاه بزرگ زنجیره ای بود. جیمز به تحقیق پرداخت و آشنایان تایید کردند که آنجلا می خواهد دادخواست طلاق دهد و با آن مرد ازدواج کند و در دوره جدایی یکساله (تا قطعی شدن طلاق) با آن مرد زندگی کند (که در آمریکا امری عادی است).
    حاصل تحقيقات پلیس درباره اين رويداد مرگبار چنين بوده است: جیمز پس از مشاهده عکس، تصمیم به کشتن آنجلا و آن مرد گرفته بود ولی آن روز آنان را نیافته بود. شب هنگام که فرزندان در خواب بودند جیمز بفکر می افتد که نخست آنان را بکشد، سپس آنجلا و آن مرد و آنگاه خودش را. وی این تصمیم را عملی می سازد و چهار فرزند را در حال خواب با شلیک گلوله می کشد و دیگری را که بیدار شده و به توالت گریخته بود در آنجا مقتول می سازد، خانه را ترک و به جستجوی آنجلا می پردازد ولی او را نمی یابد. بامدادان در نزدیکی همان کافه قنادی در اتومبیل می نشیند تا شاید آنجلا و آن مرد جهت صرف ناشتایی به آنجا بروند که چون به نتیجه نمی رسد و نیز بیم از دستگیرشدنش باعث می شود که همانجا با گلوله خودکشی کند.
     پلیس که از طریق همسایگان متوجه تیراندازی در موبیل هوم شده بود با مراجعه به آنجا اجساد را به دست می آورد به جستجوی اتومبیل جیمز می پردازد و آن را در حالی که هنوز موتورش روشن بوده می یابد و جسد جیمز را به پزشکی قانونی منتقل می سازد.


تاريخ از نگاهي به تصوير
اوباما: تا تهدید اتمی ایران باقی باشد ...

ششم آوريل 2009 مخالفان استقرار پایگاه ضد موشکی و رادار مربوط از سوی آمریکا در لهستان و جمهوری چک برای نشان دادن مخالف خود در میدانی در شهر پراگ و در نزدیکی پارلمان جمهوری ده میلیونی چک با پوشش مخصوص روی زمین دراز کشیده اند (عکس بالا).
     اوباما در پراگ در نطقی گفته بود: تا زمانی که برنامه اتمی ایران که یک تهدید است ادامه داشته باشد ما [آمریکاییان] به برنامه استقرار موشکی در اروپا ادامه خواهیم داد.
     اوباما این مطلب را برغم تظاهرات گسترده پراگی ها در مخالفت تا استقرار موشکی و تجدید جنگ سرد میان روسیه و ناتو بیان کرده بود. (عکس های زیر)


    اوباما اظهارات خود در زمینه تهدید اتمی ایران و استقرار موشک در اروپا را در حضور «میرک توپولانک» نخست وزیر جمهوری چک بیان کرده بود. توپولانک که قبلا گفته بود برنامه دولت اوباما، معروف به محرّک اقتصادی [قرض کردن و یا دلار چاپ کردن برای افزایش هزینه ها با هدف پیدایش کار برای آمریکاییان] راهی است که به جنهم ختم می شود و به همین لحاظ در طول ایستادن در کنار هم به صورت یکدیگر نگاه نمی کردند (عکس پایین). توپولانک در عین حال رئیس دوره ای اتحادیه اروپاست که این اتحادیه به توصیه باراک اوباما مبنی بر پذیرفتن ترکیه به عضویت خود که آن را در جريان سفرش به اروپا در بهار 2009 مطرح کرده بود نظر موافق نشان نداد.



برخي ديگر از رويدادهاي 6 آوريل
  • 648:   خورشيد گرفتگي صورت گرفت كه يوناني ها جزئيات آن را ثبت كرده اند.
  • 1886:   ونكوور كانادا به عنوان شهر اعلام شد.
  • 1889:   نخستين دوربين دستي به بازار آمد.
  • 1938:   تفلون ساخته شد و در زمره توليدات شيميايي قرار گرفت.
  • 1941:   ايتاليا دستور خروج نيروهاي خودرا از اتيوپي صادر كرد و به اشغال اين كشور پايان داد.
  • http://www.iranianhistoryonthisday.com