استقرار فرانسه درخلیج فارس!
دکتر بهروز بهزادي و کوشنر وزير امور خارجه فرانسه در پايان مصاحبه
انتشار متن مصاحبه «برنار کوشنر» وزیر امور خارجه فرانسه در پاریس با دکتر بهروز بهزادی روزنامه نگار قديمي و سردبیر که به پیشنهاد بهروز صورت گرفته بود 23 فروردین 1388 (13 اپریل 2009) انتشار يافت و یک بار دیگر ثابت کرد که کوشش مداخله گرایانه دیرین فرانسه در امور ایران و نقض حاکمیت ملی ایرانیان ادامه دارد. به علاوه، فرانسه می خواهد در خلیج فارس ـ در ابوظبی ـ و نه چندان دور از آبهای ایران پایگاه نظامی ایجاد کند و چنین اقدامی جز بمبارزه طلبیدن ایران و ایجاد سدّ در برابر ورود اقتصادی چین، هند و برزيل به منطقه و هشدار به روسیه که مبادا به اندیشه بازگشت به خاورمیانه افتد دلیل دیگری نمی تواند داشته باشد. امارات عربی که فرانسه می خواهد در آنجا پایگاه نظامی بسازد مدعی مالکیت سه جزیره ایرانی هستند و استقرار فرانسه در خاک مدعیان یعنی آماده بودن برای قبول مخاطره و درگیری. این نخستین بار در طول تاریخ است که فرانسویان از آن سوی جهان درصدد داشتن پایگاه در خلیج فارس برآمده اند. فرانسه در طول تردّد پرتغالی ها، هلندی ها، اسپانیایی ها و انگلیسی ها در خلیج فارس چنین ادعایی نکرده بود. این اقدام فرانسه درعین حال یک تودهنی به معترضان به استقرار نظامی آمریکا در خلیج فارس است که بحرین را پایگاه ناوگان پنجم خود قرارداده است. این نخستین دشمنی فرانسه با ایرانیان نیست. با میانجگیری فرانسه و پادرمیانی این دولت بود که توافقنامه آگوست 1907 میان روسیه و انگلستان در سن پترزبورگ امضاء شد و این دو دولت وطن مارا که به اظهار «برنار کوشنر» تاریخی فوق العاده دارد و گهواره تمدن بوده است میان خود به دو منطقه نفوذ قسمت کردند و چه به روز ایرانیان که نیاوردند. همین فرانسه بود که در دو دهه اول قرن نوزدهم ایران را برضد روسیه تحریک کرد، مستشار نظامی فرستاد و سپس با گرفتن امتیاز از تزار روس در لهستان، ایران را رها ساخت تا جنگ را به روسیه ببازد و قفقاز خودرا از دست بدهد. فرانسه در دهه يکم قرن 21 تلاش کرده است که در هر طرح نظامي غرب در آسياي غربي و جنوبي مشارکت داشته باشد که بنظر مي رسد به نوعي آغاز محاصره دوباره روسيه است. هدف غرب از عملیات نظامی در افغانستان، اخراج چند پابرهنه معروف به القاعده نیست که دست ساخت آمریکا در دهه های 1980 و 1990 (و در آغاز کار برضد دولت مسکو) هستند (طرح برژینسکی)، بلکه منطقه فرارود، ایران و ... است.
     مصاحبه دکتر بهزادی که چهل سال تجربه روزنامه نگاری و عمدتا سردبیری دارد با کوشنر باید نه تنها به عنوان یک سند در تاریخ ایران بلکه در تاریخ عمومی ثبت شود. کوشنر گفته است: ما نمی خواهیم که در منطقه [خاور میانه] جنگ باشد ما در ابوظبی پایگاه خواهیم داشت ما به مردم خلیج فارس نزدیک هستیم ما با اماراتی ها دوست هستیم.
     کدام مردم خلیج فارس شمارا دعوت کرده اند؟. چند صد هزار اماراتی یا دهها میلیون ایرانی؟. آیا فرانسه به خلیج فارس نزدیک تر است یا روسیه و هند و یا چین؟. چطور شده است که پنج قرن و اندی پس از پرتغالی ها، تازه فرانسه به فکر استقرار در خلیج فارس افتاده است؟. در آن زمان ایران کشتی توپدار نداشت. در همان زمان هم دیدید که چگونه پرتغالی ها را از خلیج فارس بیرون انداخت. ایجاد پایگاه ـ هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای جغرافیایی یعنی به فکر امپراتوری افتادن، که مردم قرن 21 چنین وضعيتي را نمی توانند تحمل کنند و .... همین تفکّر امپراتوری است که بیم از آن دارید یک ملت دیگر اتمی شود و آقایی برخی ها پایان یابد. شما می گویید که نمی خواهید در منطقه، جنگ باشد؛ حال آنکه عملیات نظامی در افغانستان را گسترش می دهید.

     کوشنر در این مصاحبه بدون شرم کردن از تاریخ و میلیاردها انسان روشن به حقایق و اصول و دارای شعور و وجدان می گوید: ایرانیان سالهاست که به پرسش های ما پاسخ نداده اند. شما که بازپرس و ژاندارم جهان نیستید که به بازجویی تان پاسخ بدهند. سازمان ملل و آژانس های وابسته به آن را هم خودتان به وجود آورده اید تا حافظ منافع و امتیازاتتان باشد. مردم قرن 21، مردم جنگزده و گرسنه دهه پنجم قرن بیستم نیستند که در برابرتان سکوت کنند و این سکوت را حمل بر «تایید» کنید. آیا شما معنای استقلال و حاکمیت ملی را می دانید؟. با این طرز سخن گفتن فرانسه ـ بانی اعلامیه حقوق بشر و کشور انقلاب کبیر را کوچک نکنید. این فرانسه روزگاری قدرت بود، کشور ناپلئون و دوگل بود. این ملت بزرگ با آن پیشینه درخشان فرهنگی و اندیشه را به حقارت نکشانید. اگر فرانسه نبود و به خاطر خصومت با دولت لندن به مهاجران استقلال طلب کمک نظامی نمی کرد و ناوگان نمی فرستاد که ایالات متحده بوجود نمی آمد. ملت فرانسه غفلت کرد یک اسرائیلی نژاد کاتولیک شده مجارستانی را به ریاست کشور انتخاب کرد که می خواهد (به دلایلی) به روح دوگل پشت پا زند و فرانسه را به فعالیت های نظامی «ناتو» بازگرداند و خطر ناشی از این کاررا متوجه فرانسویان سازد. اینقدر روی اتحادیه اروپا حساب نکنید. «فرهنگ مشترک» اتحادیه بوجود می آورد نه سیاست و منافع زودگذر اقتصادی ـ اجتماعی. تردید نیست که نگاهی به «تاریخ» انداخته اید و می دانید که متحدان اروپایی امروز در طول تاریخ وارد چه کشتارهایی که علیه یکدیگر نشدند. یک محاسبه سرانگشتی نشان می دهد که فرانسه و انگلستان 151 بار با هم وارد جنگ شدند. فرانسویان که بفرماندهی ویلیام [ویلیام فاتح] انگلستان تصرف کردند بیش از یک قرن در آنجا ماندند ولی نتوانستند فرهنگ خودرا به انگلیسی ها بقبولانند. این اتحادیه ناهمگون اروپایی هم زود و یا دیر به دنبال دهها اتحادیه سابق از زمان رومی ها تاکنون خواهد رفت. خرس روس که شما حتی راهش به سازمان جهانی تجارت نمی دهید دارد از خواب زمستانه بیدار می شود، هندیان که روزگاری انگلیسی هارا «صاحب» خطاب می کردند دارند قدرتی بزرگ می شوند، چین که زمانی شما آن را میان خود تقسیم می کردید ابرقدرت شده است و .... برای شما می ماند چند سلاح هسته ای و بس که نمی خواهید دیگران آن را داشته باشند و سرشان جیغ می کشید که اعمال تبعیض میان ملت ها است. اگر سازمان ملل دست ساخت شما فاتحان آلمان نبود که اجازه نمی داد میان ملل و به قول شما یکی از آنها ملت بزرگی چون ایرانیان که 12 قرن یکی از دو ابرقدرت جهان بودند تبعیض روا داشته شود. ایرانیان امروز فرزندان همان هایی هستند که جبر و مقابله، فضاشناسی، علم شیمی، پزشکی، فلسفه و ادبیات، سوسیالیسم و در عین حال اخلاقیات و معنویت را به وجود آوردند و به جهانیان عرضه داشتند و درعین حال فرزندان فردوسی، داریوش، خشایارشا، سورنا، اردشیر، شاپور و نادرشاه.

http://www.iranianhistoryonthisday.com