ايران

روزي که سكه زرين «شعله جاويدان» پول ملي ايرانيان شد

اردشير پاپکان

اردشير پاپكان بنيادگذار دودمان ساسانيان يازدهم ژوئن (مصادف با 21 خرداد) در سال 226 ميلادي سكه زرين «شعله جاويدان» را پول ملي (سراسري) ايران اعلام داشت و به جريان گذارد.

     وي اين سكه را در سال 224 ميلادي در «پارس» به عنوان واحد پول رايج در محل ضرب كرده بود. بر يك روي اين سكه كه نمونه هاي آن در موزه ها موجود است نقش «شعله جاويدان» حك شده است كه در ظرفي روي ستوني قرار داده شده و زبانه مي كشد. با اين اقدام، اردشير توجه ويژه خود را به آيين زرتشت كه بر رعايت اخلاقيات و درستي و مهرباني كردن تاكيد داشته نشان داد و آن را با سياست (حكومت) درهم آميخت كه چهار قرن ادامه داشت. يكي شدن دين و دولت در ايران پس از ساسانيان، در دوران بوئيان، صفويان و زمان معاصر تجديد شده است. به نظر مورخان مطرح در سطح جهان، اين روش ايرانيان (يكي ساختن دين و دولت)، هربار عامل تقويت و احياء ناسيوناليسم ايراني، اقتدار و نيرومندي ايران و بكار افتادن استعداد و خلاقيت ايراني شده است.

     اردشير قبلا در همان سال (226 ميلادي) در محل هرمزگان (نزديك بهبهان امروز) و در جريان جنگ داخلي ايرانيان با وارد ساختن شكست نهايي بر اردوان پنجم آخرين شاه دودمان اشكاني ايران به عمر حكومت 475 ساله اشكانيان پايان داده بود.

     اردشير حكمران پارس (مركب از استان هاي جنوبي ايران آن زمان از جمله سپاهان و كرمان) و پاسبان آتش مقدس در اين منطقه، حكومت اردوان را به فساد داخلي و ابراز ضعف در برابر روميان متهم كرده بود و پرچم نجات وطن را بر دوش گرفته بود. اردشير پس از برانداختن اشكانيان، برخلاف تصور همگان پايتخت را از تيسفون (مدائن- نزديك بغداد) به استخر (شيراز) و يا شهر مورد علاقه اش كرمان منتقل نكرد. عباسيان هم كه تحت تأثير فرهنگ و ايده هاي سياسي ايرانيان بودند در سال 762 ميلادي بغداد را که يک دهکده و درختستان بود به صورت شهري بزرگ در آوردند و پايتخت خلافت اسلامي خود قرار دادند. واژه بغداد پارسي است (بغ – داد و بغ به معناي خدا است). شهر تيسفون پايتخت اشكانيان و ساسانيان در سال 637 ميلادي به تصرف عرب درآمد.

    تفكر و رفتار اردشير سبب ظهور ناسيوناليسم ايراني شد و ايران در پرتو همين ناسيوناليسم ويژه، در دوران حكومت شاپور يکم پسر اردشير با سه بار در هم كوبيدن امپراتوري روم، اسيركردن «والرين» امپراتور اين كشور و تحقير روميان و خراج گزار كردن آنان، بار ديگر تنها ابرقدرت جهان شد. اين ناسيوناليسم پس از ساسانيان نيز چندبار خود نمايي كرده و جلوه ها و محصولات خود را بر جاي گذارده است از جمله در زمان زياريان، بوئيان، فردوسي، و ....

قدرداني باستانشناسان معاصر از شاپور يكم که هنگام تصرف سلوکيه (شهر زوگما) دستور داده بود به آثار هنري شهر آسيب نرسد

دهم ژوئن سال 256 ميلادي، ارتش ايران پس از شكست دادن ارتش روم، شهر سلوكيه شمالي (واقع در تركيه امروز) كه روميان آن را «زوگما» مي خواندند و در كنار فرات قرار داشت و پايگاه اصلي ارتش روم در شرق مديترانه بود تسخير كرد.

     شاپور يكم پس از تسخير سلوكيه آناتولي (متفاوت از سلوكيه بين النهرين)، اجازه نداد كه سربازانش كوچكترين آسيب به آثار هنري اين شهر ثروتمند و يادگار دوران سلوكي ها برسانند و به همين دليل مجسمه ها، موزائيك كاري ها، تونل هاي سنگي و انبارهاي زير زمينيي اين شهر براي انسان امروز به همان صورت دست نخورده باقي مانده و باستان شناسان در برنامه «نوا» كه هفتم ژوئن 2005 از تلويزيون عمومي آمريكا (پي بي اس) پخش شد از اين كار شاپور يكم قدرداني كردند.

     شهر زوگما بعدا بر اثر زلزله ويران شد و در زير خاك مدفون گرديد و در كنار آن دهكده بلكيس (بلقيس) به وجود آمد كه پس از ساختن سد فرات، هر دو تقريبا به زير آب فرو رفته اند، اما باستانشناسان پيش از بالا آمدن آب، آثار هنري، مجسمه ها و موزائيك ها را از دل خاك بيرون آورده و به موزه ها منتقل كردند.

والرین امپراتور60 ساله روم که اوایل سال 260 میلادی در جنگ ادسا به اسارت ارتش ایران درآمده بود این چنین در برابر شاپور یکم زانو زده و التماس می کند. شاپور با هدف تحقیر رومیان وانصراف آنان از تعرض دیگری به ایران دستور داده بود که این منظره را در چند ناحیه بر سنگ نقش کنند از جمله در فارس (نقش رستم)

 

تاسيس بزرگترين کتابخانه دنياي باستان و نخستين کتابخانه عموي ـ پژوهشي جهان در گندي شاپور (خوزستان)

يازدهم ژوئن سال 250 ميلادي كتابخانه گندي شاپور (جندي شاپور در خوزستان) كه بزرگترين كتابخانه دنياي باستان و نخستين کتابخانه عموي ـ پژوهشي جهان بشمار آورده شده است آغاز بكار كرد ولي تکميل آن تا آوريل 252 ميلادي ادامه داشت. دانشگاهي كه در همين محل و به همين نام داير شده بود نيز بزرگترين مركز آموزش و پژوهش پزشكي، فلسفه (حكمت) و ادبيات دنياي قديم خوانده شده است. در اين دانشگاه استادان ايراني، هندي، يوناني و رومي تدريس مي كردند. بايد دانست كه نخستين كتابخانه جهان مركب از آجرك نبشته (تابلت) در سال 630 پيش از ميلاد توسط آشور بانيپال در شهر نينوا (بين النهرين) تاسيس شده بود.

     دانشگاه جندي شاپور بود كه عددنويسي هندي (سانسكريت) را به دليل آسان بودن بكارگيري، متداول كرد كه بعدا ايرانيان آن را در جهان اسلام رايج ساختند و به تدريج به اروپا منتقل و جاي عددنويسي لاتين را گرفت و چون اروپاييان آن را از اعراب مستقر در اسپانيا فرا گرفته بودند به نام «عربيك نومرال» بين المللي شده و همين است كه امروز در سراسر جهان متداول است و از چپ به راست نوشته مي شود. در غرب، به مرور زمان شكل اعداد اندكي فرق كرده است.

     برزويه دانشمند پزشكي عهد ساسانيان از دانش آموختگان دانشگاه گندي شاپور بود و در همانجا تدريس مي كرد.

     گفته اند كه در آن دانشگاه در آن زمان حتي عمل پيوند اعضاي بدن (دست و پا و انگشتان) انجام مي گرفت.

     بايد بدانيم كه ابتكار روش مديريت علمي، پستخانه، نظم و نسق كشاورزي و انتقال بين المللي نهال و بذر، اصلاح نژاد دامها و حيوانات اهلي، برخي از روشهاي هنري و معماري، رده بندي در ارتش و سلسله مراتب نظامي، اقتصاد علمي و ... از ايرانيان بوده است.

     شهر جندي شاپور در سال 642 ميلادي در جريان حمله عرب به ايران به دست ابوموسي اشعري افتاد.

بپاخيزي عمومي برضد محمد علي شاه قاجار

محمدعلي شاه

 

در پي استقرار محمدعلي شاه قاجار در باغ شاه (پادگان حرّ) كه در آن زمان بيرون از دروازه هاي تهران بود و دستگيري تني چند از رجال مخالف روش حكومتي خود و مغرض خواندن آنان و سپردن انتظامات پايتخت به واحدهاي قزاق به فرماندهي ژنرال پالونيك، افسر روس، از 21 خردادماه 1287 (11 ژوئن 1908) مخالفت با شاه از شيراز آغاز شد و شيرازيان از بزرگان شهرهاي ديگر خواستند كه عزل محمد علي شاه را تقاضا كنند. طولي نكشيد كه بزرگان كرمان و اصفهان و سپس چند شهر ديگر از جمله تهران و تبريز نيز بپا خاستند. در تهران هواداران مشروطيت (محدود بودن اختيارات شاه) مسلحانه در بهارستان و ساختمان مجلس كه بناي انتقاد علني از محمد علي شاه را گذارده بود مستقر شدند تا از اين سنگر ملت محافظت كنند. شاه نيز به انتقاد متقابل پرداخت و انتخاب نمايندگان مجلس، بدون آراء عوام الناس را پارلمان بدلي و غير واقعي خواند كه در آن زمان جمعي از معاريف شهرها چند تن را از ميان خود براي نمايندگي شهر در پارلمان برمي گزينند، و دامنه اختلاف بالا گرفت.

     بيشتر مورخان نوشته اند كه پشت پرده، رقابت شديد دولتهاي روسيه و انگلستان دركار بود و انگلستان محمدعلي شاه را بيش از حد متمايل به روسيه مي دانست و مخالفت با او را هم نخست، بزرگان شهرهايي كه انگلستان در آنجا نفوذ بيشتري داشت آغاز كرده بودند.

روزي که تحصيل در دانشگاه تهران، رايگان اعلام شد و دنباله کار ...

21 خرداد سال 1335هجري (51 سال پيش در روزي چون امروز) دولت وقت اعلام كرد كه از سال تحصيلي آينده تحصيل در دانشگاه تهران رايگان خواهد بود و از دانشجويان پولي دريافت نخواهد شد. در آن زمان با اين كه درآمد سالانه ايران از صدور نفت به دويست ميليون دلار هم نمي رسيد (اينك سالانه حدود 55 ميليارد دلار است) تعليمات عمومي نيز رايگان و يكنواخت بود. بعدا كه ايران داراي دانشگاههاي متعدد شد، تحصيل در همه دانشگاههاي دولتي رايگان بود و از اواسط دهه 1350، موسسات غير دولتي آموزش عالي هم از دريافت شهريه و هرگونه پول ديگر از دانشجويان منع شدند و از همان سال پرداخت كمك هزينه به دانشجويان نيز آغاز شد. از شهريور 1353 مدارس غير دولتي منحل، كاركنانشان به استخدام دولت درآمدند و تحصيل مطلقا رايگان در سطح دبستان، دوره راهنمايي تحصيلي و دبيرستان نيز تعميم يافت و سراسري شد. پنج دبيرستان در تهران هم كه به طور آزمايشي غير انتفاعي اعلام شده بودند (درآمد شان صرف توسعه آنها شود) رايگان شدند و اصل سي ام قانون اساسي جمهوري اسلامي اين رايگان بودن را تضمين كرده است، ولي ....

در قلمرو انديشه

نگاهي کوتاه به انديشه هاي برلينگوئر ، مردي كه به برژنف « نه » گفت

برلينگوئر

 «انريكو برلينگوئر» كه 12 سال بر حزب كمونيست ايتاليا رهبري كرد دراين روز در سال 1984 درگذشت . وي يك اشراف زاده بود كه از جواني ماركسيسم را راه نجات بشر تشخيص داده و به حزب كمونيست ايتاليا پيوسته بود. پدر بزرگ وي ناشر روزنامه و پدرش از آشنايان « پالميرو تولياتي » كمونيست برجسته ايتاليا بود و چون فرزندش را شيفته ماركسيسم يافت به جاي ايجاد سد در برابر او ، وي را نزد تولياتي برد و وبه او معرفي كرد. برلينگوئر براي مطالعه ماركسيسم و اطلاع از تجربه شوروي در اين زمينه به مسكو رفت و در بازگشت مسئول سازمان جوانان حزب كمونيست ايتاليا شد وي معتقد بود كه اگر اشتياق به يك ايدئولوژي از جواني در يك فرد تقويت نشود ، بعدا به سهولت مي توان راه او را تغيير داد.

    وي در كنگره هاي احزاب كمونيست هيچگاه تسليم نظر ديگران مبني بر رد سوسيال دمكراسي نشد و بر اين اعتقاد خود كه نمي توان فرهنگ ملي را نا ديده گرفت پاي فشرد . اوعقيده داشت كه بناي سوسياليسم در هر كشور متفاوت است و بستگي

    به فرهنگ ملي و شرايط زندگي دارد و نمي توان يك الگو را براي همه ملل بكار برد.

    برلينگوئر كه در سال 1972 دبير كل حزب كمونيست ايتاليا شده بود در كنگره احزاب كمونيست در مسكو كه باطنا براي تقبيح چين برگزار شده بود در برابر برژنف ايستاد و به او به وضوح « نه » گفت . برلينگوئر در همين اجلاس نظر تازه اي مطرح كرد و گفت:

    تا زماني كه يك حزب ازحوزه سوسياليسم خارج نشود نمي توان آن را از اين جرگه خارج كرد . احزاب بايد استقلال فكر و عمل داشته باشند تا از انتقاد و شكست دور بمانند . نفوذ در تصميمگيري هاي احزاب باعث شكست آنها و در نتيجه شكست كمونيسم خواهد شد.

    مفسران رسانه ها بلافاصله اين اظهارات برلينگوئر را پيدايش كمونيسم اروپايي عنوان دادند. برلينگوئر كه درستي افكار او اينك آشگار شده است از سركوب روشي كه حزب كمونيست چك اسلواكي به رهبري دوبچك در نيمه دهه 1970 در پيش گرفت انتقاد كرده و گفته بود كه اين عمل نقطه پايان بر « كمونيسم چك اسلواكي » است.

    وي كمونيست كردن افغانستان را هم عملي غير منطقي خوانده و گفته بود : افغانها آخرين ملتي در روي زمين خواهند بود كه ممكن است سوسياليسم را بپذيرند . يك كشور مي تواند دولت و يا رهبر كمونيست داشته باشد به اين شرط كه اين رهبر و دولت در صدد پياده كردن اجباري نظام كمونيستي برنيايند.

    برلينگوئر نوشته است كه ماجراي شيلي و بر اندازي « آلنده » بيش از هر رويداد ديگر او را متاثر و با توجه به ادامه سياست ضد سوسياليستي آمريكا، نگران آينده چنين جنبش هايي ساخته است .

در قلمرو ادبيات

من يك نويسنده ام ، نه سياستمدار ، من هرچه را كه ببينم و احساس كنم مي نويسم و نه به خاطر پول و مقام

فوگارد

 

«آتول فوگارد Athol Fugard» نويسنده اي كه همه تلاش خود را در راه حذف هرگونه تبعيض از زندگي بشر بكار برده است 11 ژوئن سال 1932 در جمهوري فدرال آفريقاي جنوبي به دنيا آمد. معروفترين كتاب او « گره خون » عنوان دارد كه شرح مظالم نظام اقليت سفيد پوست آفريقاي جنوبي نسبت به رنگين پوستان است.

    بيشتر كارهاي « فوگارد » نمايشنامه است . نوشته هاي او انعكاس واقعيات زندگاني روزمره است. هرزمان كه در مراسمي فوگارد را به عنوان نويسنده بزرگ معرفي كرده اند گفته است كه هيچ بزرگي در خود نمي بيند، جز اين كه مهارت او در توصيف حقايق از شماري ديگر از مردم عادي بيشتر است.

    فوگارد يك بار در برابر قاضي ژريم آرپاتيد در دفاع از خود گفته بود كه او يك نويسنده است ، نه يك سياستمدار كه براي نوشتن و گفتن هزار ملاحظه داشته باشد و مواظب مقام و پول خود باشد و اضافه كرده بود : من هرچه را كه ببينم و احساس كنم به رشته تحرير مي كشم ، نه به خاطر پول و مقام ومصلحت اين و آن ؛ تنها براي ارضاي خودم ، و بيان مشاهدات و انعكاس احساس و عواطف و اعلام فكر و نظر توطئه نيست و جرم نمي تواند باشد ، بنا براين من خلافي مرتكب نشده ام كه از خود دفاع كنم . من هرگز به قلم و حق خيانت نمي كنم ، پاي بر احساس خود نمي گذارم ، لب فرو نمي بندم و قلم بر زمين نمي گذارم.

در قلمرو دانش

زادروز فيزيكداني كه لايه اوزون را كشف كرد

Ch. Fabri

 

«شارل فابري» فيزيكدان فرانسوي كه لايه هاي اوزون را كشف كرد 11 ژوئن سال 1867 به دنيا آمد و 78 سال عمر كرد. وي ضمن مطالعه مبحث نور ، متوجه اين لايه ها در جو بالاي زمين شد .

    آلايندگان در اين لايه ايجاد تغييرات زيان آور مي كنند كه يكي از آنها گرم شدن خارج از قاعده محيط زيست است.

ساير ملل

روزي كه شهر تروا به دست يونانيان ويران شد

تصوير «اراتوس تنس»

طبق برآورد «اراتوستنس» رياضيدان، جغرافيدان و فضاشناس يوناني تبار و محاسبات تقويمي قرون معاصر، شهر تروا يازدهم ژوئن سال 1184پيش از ميلاد به دست يونانيان ويران شد. يونانيان اواخر آوريل (48 روز پيش از تکميل ويراني) وارد اين شهر شده بودند. «هومر» شاعر نابيناي يونان باستان در «ايلياد» به توصيف جنگ افسانه مانند تروا (ربوده شدن هلن دختر اسپارتي به اين شهر، در اسارت «پاريس» تروايي قرار گرفتن او و ...) پرداخته است.

   

همر

 

شهري كه تخريب آن در اين روز تکميل شد هفمتين شهري بود كه هريك پس از ديگري در همان محل و بر روي ويرانه هاي يكديگر در شمال غربي آناتولي (تركيه آسيايي) ــ نه چندان دور از رود گرانيكوس (محل نخستين جنگ اسكندر با ايران) و تنگه داردانل ــ ساخته شده بودند كه اينك به «حصار ليك» معروفند.

    طبق مطلبي كه بر يك سنگ مرمر باقي مانده از آن زمان حك شده است، ويران شدن تروا در سال 1208 پيش از ميلاد و به روايت هرودوت 1250 سال پيش از ميلاد مسيح و با تاكتيك خاص و خدعه (داستان برجاي گذاردن اسب چوبي كه چند نظامي در شكم آن پنهان شده بودند و ...) اتفاق افتاده بود. با وجود اين، مورخان و باستانشناسان سال 1184 پيش از ميلاد را دقيق تر مي دانند. تروا از سال 547 پيش از ميلاد كه كوروش بزرگ بر دولت ليدي غلبه كرد در قلمرو ايران قرار گرفته بود و اين منطقه حدود دو قرن توسط يك ساتراپ (استاندار) ايراني اداره مي شد.

    در اكتشافات يك باستانشناس آلماني در سال 1870 ديوارهاي سنگي آخرين شهر تروا از زير خاك خارج شد (عكس پايين)

   

ديوارهاي سنگچين تروا
ا

 

بولگانين و سرانجام سوسياليسم شوروي

نيكلاي بولگانين كه در دهه 1950 سه سال رئيس شوراي وزيران ( نخست وزير ) شوروي بود 11 ژوئن 1895 در شهر گورگي روسيه به دنيا آمده بود. او كه يك مهندس صنايع بود از جواني وارد حزب كمونيست شد . بعدا شهردار مسكو ، وزير دفاع شوروي و معاون نخست وزير اين كشور شد. استالين وي را وارد دفتر سياسي حزب كمونيست كرد و خروشچف به دلايلي كمك كرد كه بولگانين برجاي مالنكف ( كه پس از مرگ استالين ، نخست وزير شوروي شده بود ) بنشيند و از1955 تا 1958 در اين سمت باقي بماند.

     خروشچف كه دبير كل حزب حاكم بود به همان گونه كه بولگانين را آورده بود با انتقاد هاي پي در پي ، وي را بركنار كرد و بولگانين بسال 1975 درگذشت.

    مكاتبه 12 ژانويه 1958 بولگانين با آيزنهاور سندي جالب است. بولگانين در نامه خود اشاره كرده بود ؛ در حالي كه شوروي سر جنگ با آمريكا ندارد ، نمي داند كه چرا آمريكا همچنان به تقويت نظامي و يارگيري بر ضد آن ادامه مي دهد و آيزنهاور پاسخ داده بود كه پيمان دوستي شوروي با چين كه روي هم يك سوم جمعيت جهان را تشكيل مي دهند هر دولت ديگري را هم كه جاي آمريكا باشد نگران مي كند و تا اين نگراني وجود داشته باشد افزايش آمادگي دفاعي اجتناب نا پذير است.

    رهبران شوروي از زمان مالنكف به بعد ، تنها شعار سوسياليستي مي دادند و در تكميل بناي آن در شوروي كاري انجام نمي شد . همين رفتار آنان سرانجام به ويران شدن بناي نيمه تمام سوسياليسم شوروي انجاميد و ظاهرا تلاش پي گيري هم براي جمع آوري مصالح باقيمانده از بناي ويران سوسياليسم اين كشور براي استفاده در ساختن يك بناي تازه در جريان نيست.

   

خودسوزي روحاني بودايي در ملاء عام در سايگون و نتايج آن - برخي از تفسيرها در اين زمينه

«نگو دين ديم» رئيس وقت ويتنام جنوبي يك كاتوليك بود و دولت او با اكثريت بودايي ميانه خوبي نداشت و اعتراض آنان را باخشونت پاسخ مي گفت و اين در حالي بود كه درگيري دولت سايگون (ويتنام جنوبي) با ويت كنگ ادامه داشت. 11 ژوئن سال 1963 «كوان دوك» روحاني بودايي به منظور اعتراض به رفتار بد دولت اقليت كاتوليكهاي ويتنام جنوبي نسبت به اكثريت بودايي اين سرزمين و نيز به خاطر برقراري صلح، در يك خيابان سايگون در ملاء عام خودسوزي كرد و جان داد.

    وي (به همانگونه كه در دو عكس زير ديده مي شود) در برابر صف راهبان بودايي بر سطح خيابان نشست، دعا خواند و يك راهب ظرف مواد سوختي را روي او خالي كرد و عمل خود سوزي بدون اين كه «كوان» تكان بخورد انجام گرفت و عكس و خبر اين رويداد در صفحات اول روزنامه ها در سراسر جهان انتشار يافت و نظر جهانيان بيش از پيش به اوضاع ويتنام جنوبي جلب شد.

    دولت آمريكا که هنوز به ميزان وسيع وارد جنگ ويتنام نشده بود برادر «ديم» را مسئول اعمال خشونت نسبت به بودائيان اعلام كرد و خواهان بركناري او شد. دولت آمريكا كه خشونت دولت «ديم» با بودائيان را يكي از دلايل عدم همراهي مردم ويتنام جنوبي با جنگ برضد ويت كنگ مي دانست هنري كابوت لاج را به سمت سفير اين كشور در سايگون منصوب كرد ، ولي وي نيز موفق نشد كه «ديم»را به بركناري برادرش وادار سازد. بعدا يك جوان بودايي به همان سبك «كوان» خودسوزي كرد و ... و بالاخره در نوامبر همان سال دولت

     «ديم» در يك كودتاي نظامي ساقط شد و ضمن اين کودتا هر دو برادر كشته شدند. طولي نكشيد كه دولت كودتا هم كه ظاهرا در نظر داشت با كمك فرانسه سياست بي طرفي در پيش گيرد با يك كودتاي ديگر سرنگون شد و مسئله پيچيده تر گرديد و ....

    خلاصه برخي از تفسيرها درباره خودسوزي راهب ويتنامي و نتايج آن از اين قرار است:

     دولت آمريكا كه براي ويتنام (و كل شبه جزيره هندوچين) برنامه داشت، ولي هنوز عميقا وارد مسائل اين كشور نشده بود، از اين عكس و خبر كه در افكار عمومي جهانيان موثر واقع شده بود و «فرصت به دست آمده» استفاده كرد و پس از بركنار شدن «نگو دين ديم» در يك كودتا و كشته شدن او، و نيز كودتاي دوم كه كودتاگران قبلي را بركنار كرد به صورت تمام عيار وارد مسئله ويتنام شد، ولي در دهه بعد با تحمل 59 هزار كشته و زيان مالي سنگين منطقه را ترك كرد كه اگر چنين نكرده بود، به نوشته روزنامه پراودا، آمريكاييان آمادگي انقلابي دگرگون كننده داشتند. پراودا ماجراي واترگيت و كناره گيري نيكسون را نوعي نمايش براي آرام كردن آمريكاييان خشمگين آن زمان خوانده است. تني چند از اين مفسران دو كودتاي مذكور در ويتنام جنوبي را هم به حساب واشنگتن گذارده اند.

     ادامه وضعيت عراق دارد همان شرايط را به آمريكا باز مي گرداند كه پيش انداختن تلاشهاي انتخاباتي و مناظره هاي تند و تيز نامزدها، به باور برخي از اصحاب نظر با هدف انحراف نارضايي مردم آمريكا و آرام كردن آنان و اميدوار ساختنشان به دولت بعدي صورت گرفته است.

   

يك راهب بر بدن « كوان » مواد سوختي مي ريزد

   

كوان در ميان شعله هاي آتش همچنان استوار نشسته است

 

جوان آمريکايي که به یک مرکز استخدام ارتش آمریکا حمله برد و کشتار کرد عمل خودرا موجّه اعلام کرد

عبدالکریم محمد

عبدالکریم محمد ـ یک سیاهپوست آمریکایی متولد ایالت تنسی که دوشنبه 18 خرداد (هشتم ژوئن 2009) در شهر لیتل راک (مرکز ایالت آرکانزا) وارد یک مرکز استخدام داوطلب برای ارتش آمریکا شده و در آنجا دست به تیراندازی زده و یک نظامی به نام ویلیام لانگ را کشته و یک نظامی دیگر به نام کیتون ازیک وولا را مجروح کرده بود چهارشنبه دهم ژوئن در راهرو مجتمع قضايي مربوط به خبرنگاران گفت که عمل او عادلانه و پاسخی به عملیات نظامی غیر عادلانه آمریکا در عراق و افغانستان بود ـ بالاخره باید کسی پاسخ جنگ ناعادلانه آمریکا را می داد. وی تاکید کرد که قاتل نیست بلکه مبارز راه عدالت و ایستادگی است.

    عبدالکریم که در طول سفر به یمن مسلمان شده و نامش را از کارلوس به عبدالکریم تغییر داده و اینک در زندان بسر می برد و متهم به قتل تروریستی است گفت با اینکه مسئول نگهداری از مادربزرگ سالخورده اش بود برای جلب افکار عمومی و پیشگیری از یک تعرض نظامی دیگر آمریکا دست به آن اقدام زد و اگر افراد دیگری هم در آنجا (مرکز استخدام برای ارتش) در دسترسش بودند همه را می کشت زیرا که داوطلب استخدام شدن در ارتش آمریکا یعنی اعلام آمادگی برای شرکت در کشتن سایر ملل ـ مللی که ابزار کافی برای دفاع از خود ندارند. جنگهای آمریکا دفاعی نیست و در مناطق دوردست صورت می گیرد که مرز مشترک با آمریکا ندارند که تعرض کرده باشند.

برخي ديگر از رويدادهاي 11 ژوئن

1940:   نروژ كه مورد حمله نظامي آلمان قرار گرفته بود و دهم ژوئن تسليم شده بود به تصرف نيرهاي هيتلر درآمد.

1925:   رضا شاه ضمن ديدار از آذربايجان حاضر شد با اسماعيل آقا سميتقو كه قبلا چند بار با صدها مرد مسلح در مناطق مرزي ايران با تركيه ايجاد نا امني كرده بود ملاقات كند.

1967:   شورش نژادي در شهر تمپا در ايالت فلوريداي آمريكا آغاز شد.

1979:   يك فروشنده آهن آلات به نام حسين مهديان كه سالها در همسايگي روزنامه اطلاعات ــ در خيابان خيام ــ مغازه داشت اعلام كرد كه موسسه مطبوعاتي كيهان را خريداري كرده و پرداخت بدهي هاي اين موسسه كه صاحب آن ( دكتر مصباع زاده ) وطن را ترك گفته بابت بهاي آن بر عهده گرفته و از اين پس مدير و ناشر كيهان است. كيهان چندي بعد مصادره شد.

1982:   زد و خورد نيروهاي اسرائيل و سوريه در لبنان پايان يافت . اسرائيل نزديك به 30 هزار نيرو وارد جنوب لبنان كرده بود.

1998:   پروفسور« چارلز كد» زيست شناسي كه اكتشافات مهم در زمينه بيوشيمي و حساسيت ( آلرژي ) بدن و نقش هيستامين در اين عكس العمل كرده بود در 87 سالگي در گذشت. پروفسور كد سازنده داروي آنتي هيستامين بود. وي همچنين ثابت كرد كه هنگام پرواز با هواپيما ، خون بيشتري متوجه پاي سرنشينان هواپيما مي شود.

1999:   نيروهاي ناتو پس از برقراري ترک مخاصمه ميان اعضاي اين پيمان و يوگوسلاوي و وعده اين کشور به خارج ساختن نيروهاي خود از کوزوو، وارد اين منطقه شدند.

http://www.iranianshistoryonthisday.com