مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز
ايران
روزي كه ايرانيان دوباره بر سراسر ايران حاكم شدند
ايالت كرمان 27 ژوئن سال 967 ميلادي (ششم تيرماه) به متصرفات فناخسرو ديلمي پيوست. در آن زمان ايالت كرمان كه جنوب آن را خليج فارس و درياي عمان تشكيل مي داد به مراتب وسيعتر از امروز بود. با پيوستن كرمان به قلمرو عضدالدوله، سراسر ايران داراي حكومت هاي ايراني شد كه سامانيان و آل بويه سهم بيشتري داشتند. قلمرو عضدالدوله پس از پيوستن كرمان، شامل سراسر جنوب و مركز ايران بود.
فناخسرو معروف به عضدالدوله پسر ركن الدوله در اصفهان به دنيا آمده بود. پدر و دو عموي او از ديلمان (شمال ايران) برخاسته بودند كه به همراه «ماكان كاكي» و مرد آويز پرچم استقلال ايران و جدا ساختن آن را از قلمرو خلفاي عباسي برافراشته بودند و موفق به اين كار مهم شدند. بغداد به تصرف علي بويه (عماد الدوله) درآمد و از آن زمان، خلفاي عباسي تحت نفوذ و اقتدار ايرانيان قرار داشتند.
از زمان ديلميان بود كه مذهب شيعه (اثني عشري) به صورت ستون اصلي ناسيوناليسم ايراني درآمد. به عبارت ديگر، ناسيوناليسم ايراني باعث تقويت مذهب شيعه شد. هدف بوئيان ديلمي اين بود که ايران را کاملا از عربان دور سازند و ايرانيان راضي به جنگ با عربان شوند که عمدتا غير شيعه بودند، زيرا که جنگ مسلمان با مسلمان نهي شده است. بوئيان خود را از فرزندان بهرام گور و ساسانيان مي دانستند كه در زمان ساسانيان نيز آيين زرتشت ستون اصلي ناسيوناليسم ايراني بود و امپراتوري ايران قرنها به صورت يكي از دو ابرقدرت جهان عمل مي كرد. علي بويه پس از تصرف بغداد خليفه وقت عباسي را وادار کرده بود که روز عاشورا با پاي برهنه در خيابانهاي بغداد راه برود و در ماتم امام حسين ابن علي (ع) سينه بزند.
مسأله فرارود (ماوراء النهر) پس از فروپاشي امپراتوري ايران ـ افتادن بخارا، سمرقند و تاشکند به دست چينيان
پس از سقوط ساسانيان و فروپاشي امپراتوري ايران، منطقه فرارود (خراسان بزرگتر) بيش از مناطق ديگر ايرانزمين دچار خلاء قدرت شده بود. «فرارود» آخرين منطقه اي بود که يزدگرد سوم (آخرين شاه ساساني) جهت ايستادگي در برابر عرب به آنجا رفته بود. پس از ترور او در مرو، پادگانهاي ايرانی در مرزهاي شمال شرقي ميهن هم (که در منطقه فرارود به «مرزبان» موسوم بودند و بزرگترين پاسگاه آنها در «خجند» استقرارداشت) منحل شدند.
با انحلال پاسگاههای مرزبانی ایران در مسیر سیردریا، در ژوئن سال 752 ميلادي چند واحد نظامی چین از سیردریا (رود سیحون) گذشتند و بدون برخورد با مقاومت وارد منطقه فرارود شدند. نیروهای چین که از دره رود "تاريم" به منطقه فرارود وارد شده بودند تا بخارا، سمرقند، تاشكند و بخارا پيش آمده و بر آن سه شهر مستولي شده بودند. این نیروها که با مقاومت پراکنده مردم محل رو به رو بودند پس از اطلاع از نزدیک شدن یک سپاه عرب به فرارود، منطقه را بدون جنگ ترک کردند.
اقوام تورکيک (غزها و ...) که به صورت مسالمت آميز (به نام چرانيدن گوسفندانشان) به «فرارود» مهاجرت کرده بودند باقی ماندند که غزنويان و سلجوقيان از آن جمله اند. پس از عقب نشيني چينيان از فرارود، ديري نپاييد كه قرقيزها سرزمين ايغورها را كه اينك در قلمرو چين است تصرف كردند و سالهاي سال بر آن مسلط بودند.
در دوران هخامنشيان و تا پايان عصر ساسانيان، به ندرت ديده شده بود که عناصر چيني پاي فراتر از دره رود "تاريم" گذارده بودند. اين سلسله ها در آلوده نشدن فرهنگ و تمدن ايرانی تعصب شديد می ورزيدند. (شرح ايستادگی آخرين شاه ساساني ايران در فرارود و کشته شدن او در مرو و مرگ فرزندش پيروز در بدخشان در جاي خود در اين سايت آمده است)
روزي که ميلسپو «درد مزمن» ايران را اعلام داشت: گريز ايرانيان از پرداخت ماليات
دكتر ميلسپو مستشار آمريكايي ماليه ايران 27 ژوئن 1943 (شصت و شش سال پیش در ششم تیرماه) در مصاحبه اي گفته بود که نمي داند چرا ايرانيان ثروتمند از دادن ماليات كه حق جامعه از درآمد آنان است تا اين حد گريزان هستند و نمي خواهند امور مالياتي وطنشان كه به سود همه و عامل تقويت بنيه و پيشرفت كشور، ضامن تداوم درآمد و تامین امنیت آنان است تنظيم و رو به راه شود . همين بي نظمي مالياتي عامل ایجاد مسائل متعدد، بي پولي دولت و روشن نبودن وضع اقتصاد ایران بوده است و مطبوعات که به طبقه مورد اعتماد دولت و سیاسیون تعلق دارند نمی کوشند که به حل مسائل وطنشان کمک و از ایجاد مسائل تازه پیشگیری شود و تا اعمال نفوذ و مسئله مالیات برطرف و مطبوعات اصلاح نشوند نجات ایران و افتادن در راه پیشرفت امکانپذیر نخواهد بود.
میلسپو اضافه كرده بود: نمي دانم كه چرا دولت کنونی (تابستان 1322) و دولتهاي گذشته ايران درصدد گرفتن ماليات واقعي برنيامده اند. از چه مي ترسند؟. در جلسات مختلف با مقامات ايران، صدبار برايشان گفتم كه ماليات مردم، آمريكا را به يك قدرت جهاني مبدل كرده است كه به خرجشان نمي رود. تا در جلسه (مذاکره با مقامات) هستيم نظر مرا تاييد مي كنند و «بله درست است» مي گويند ولي پس از خروج از جلسه همان راه همیشگی خودرا ادامه می دهند. من اين معمّا را نمي فهمم و نمي توانم آن را هضم بكنم. به آنها گفتم كه بنجامين فرانكلين از پدران موسس آمريكا گفته است كه از دو چيز نمي توان گريخت: يكي دادن ماليات و عوارض و ديگري مرگ. مقامات ايراني گوش مي كنند ولي اعتنا نمي كنند. ندادن ماليات در ايران شده است يك بيماري مزمن و تا اين بيماري درمان نشود، نمي توان مسائل ديگر را حل كرد. هزينه هاي دولت بايد تماما از ماليات و هزينه هاي شهري از عوارض تامين شود و تا اين مسئله باقي باشد، مشكلات ايران كه پس از نادرشاه بروز كرده بر طرف شدني نخواهد بود. من تاريخ ايران را با دقت تمام خوانده ام. از روزي كه كريم خان زند به دليل رئوفت مالياتها را موقتا بخشيد، ماليات ندادن در ايران يك عادت و رسم عمومي شده است كه بايد به اين اعتياد پايان داده شود. دولت بايد بداند كه هر تبعه كشور هر سال چقدر درآمد دارد و مالياتش را بگيرد و .... مقامات ارشد ایران به من گفته اند که می دانند فساد اداری و اعمال نفوذ قدرتمندان در امور و بوروکراسی ناشی از «من درآوردی بودن» سازمانهای اداری خوره وجود (جذام) کشور است ولی معمّا در این است که چرا برای حل آن کاری نمی کنند و تعجب من از همین است و نسبت به آنان (میهندوستی و دلسوز بودشان) دچار تردید شده ام.
مسئله اي را که اين کارشناس آمريکايي در سال 1322 بيان داشت و در طول اقامت در ايران هم موفق به حل آن نشد درد بزرگي است که در ايران تا به امروز درمان نشده و مادر و زاينده بسياري از بيماري هاي ديگر است و به همين مناسبت، در سالروز انتشارش، قسمتي از آن را در بالا يادآور شديم. ميلسپو نخستين كارشناس خارجي نبود كه اين مسئله را اعلام داشت. پيش از او مورگان شوستر آمريكايي و سر جان ملكم انگليسي هم همين واقعيت تلخ را در خاطراتشان از ايران ذكر كرده اند و اين خاطرات به صورت كتاب انتشار يافته و موجود است.
متفقين دبيرستانهاي نظام ايران را هم بستند
به خواست متفقين كه ايران را اشغال نظامي كرده بودند و نمي خواستند كه وطن ما بعدا هم يك نيرويي دفاعي چشمگير داشته باشد 27 ژوئن 1942 (ششم تير ماه 1321) دستور داده شد كه دبيرستانهاي نظام كه براي دانشكده افسري ارتش ايران دانشجو آماده مي ساختند منحل شوند. دانش آموزان اين دبيرستانها از آغاز سال تحصيلي بعد به دبيرستان هاي معمولي انتقال يافتند. از طريق دبيرستانهاي نظام جوانان مستعد حرفه هاي سپاهيگري جذب ارتش مي شدند. به علاوه، از طريق اين دبيرستانها يک فرد از سالهاي نوجواني با رفتار و زندگي نظامي آشنا مي شد و به آن خوي مي گرفت.
خيانت باعث شد که ايران در شهريور 1320 بدون جنگ تسليم متفقين شود. دستهايي! پيش از آن که ارتش ايران فرصت دفاع از وطن را که به خاطر آن ايجاد شده بود به دست آورد آن را مرخص کرده بودند.
اعتراض شديد دکتر مصدق در مجلس نسبت به نخست وزيري رزم آرا
در اين روز در سال 1329 (ژوئن 1950) هنگامي كه سپهبد رزم آرا گام به تالار مجلس در بهارستان گذاشت تا وزيرانش را معرفي كند دكتر مصدق نماينده تهران فرياد برآورد كه اين آدم چرا به مجلس آمده، ما كه در حالت جنگ با كسي نيستيم كه نخست وزير نظامي داشته باشيم، ديكتاتوري بس است، شرم كنيد، ما او را نمي خواهيم و ... و در اين حال از فرط ناراحتي غش كرد و بر زمين افتاد. اکثريت مجلس با وجود اعتراض دکتر مصدق به نخست وزير شدن رزم آرا راي موافق داد و نخست وزير شدن او تصويب شد.
اين خبر كه به گوش تهراني ها رسيد با نگراني از سراسر شهر در ميدان بهارستان جمع شدند و .... اين اجتماع پس از تاييد نخست وزيري رزم آرا تشکيل شد و مجلسيان که متوجه حرکت هواداران مصدق به سوي بهارستان شده بودند، پايان جلسه آن روز را اعلام داشته و سريعا متفرق شده بودند.
در پي كناره گيري علي منصور، شاه رزم آرا رئيس ستاد ارتش را مامور تشكيل كابينه كرده بود. هدف اين بود که فرد نيرومندتري نخست وزير شود تا در برابر تلاش ميليون به خارج ساختن انحصار نفت از دست انگلستان (ابرقدرت وقت) بهتر بايستد.
سوء قصد به جان آيت الله خامنه اي در مسجد ابوذر
آيت الله خامنه اي دربيمارستان
ششم تير ماه سال 1360 هجري خورشيدي (سال 1981 ميلادي و در اين سال مصادف با 27 ژوئن) آيت الله سيدعلي حسيني خامنه اي (در آن زمان 42 ساله، حجت الاسلام، امام جمعه تهران و نماينده ولي فقيه در شوراي عالي دفاع) در مسجد ابوذر، نه چندان دور از ميدان راه آهن تهران بر اثر انفجار بمبي كه در يك دستگاه ضبط صوت قرار داده شده بود مجروح شد و به بيمارستان انتقال يافت. آسيب ديدگي دست او از همان انفجار است. وي پس از ختم نماز مشغول دادن پاسخ به پرسشها بود كه ضبط صوت منفجر شد. رسم بود كه علاقه مندان ضبط صوت بگذارند و اظهارات خطباء را براي تكثير ضبط كنند و بازرسي قبلي انجام نمي گرفت.
روز بعد، مقامات روحاني و دولتي كشور ضمن محكوم كردن اين سوء قصد، عوامل آمريكا را متهم به حمله به شخصيتهاي جمهوري اسلامي كرده بودند كه عينا در صفحات اول روزنامه هاي تهران چاپ شده بود. آيت الله خامنه اي بعدا به رياست جمهوري و سپس رهبري جمهوري اسلامي ايران انتخاب و اينك ولي فقيه، رهبر انقلاب اسلامي و رئيس كشور است.
شب بعد (هفتم تير 1360) انفجار بمبي که در يک کيف دستي قرارداده شده بود مقر دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي در تهران (نزديك چهار راه سرچشمه) را ويران ساخت كه ضمن آن 72 تن از برجستگان نظام اسلامي جان باختند. يکي از مقتولين آيت الله بهشتي بود. هاشمي رفسنجاني در اين انفجار آسيب نديد.
انگليسي هاي متجاوز خيلي زود آزاد شدند!
آزاد شدن و خروج دو عضو نيروي دريايي و شش تفنگدار انگليسي از ايران در تاريخ 24 ژوئن 2004 تعجب برانگيز بود. گمان نمي رفت اين نظاميان که چهار روز پيش از آن به اتهام تجاوز به آبهاي ايران در اروند رود دستگير شده و به تهران منتقل گرديده بودند به اين آساني و سرعت آزاد شوند زيرا كه جهانيان عكسهاي آنان را با چشم بسته و در حال اعتراف در تلويزيون تهران ديده بودند و خبر آزاد شدنشان با اين سرعت ،باعث تعجب شده بود. اين انگليسي ها که بخشي از نيروهاي اشغالگر انگليسي جنوب عراق بودند با سه قايق گشتي به آبهاي ايران تجاوز کرده بودند و سلاحهاي متعدد از آنان به دست آمده بود. حرکت دادن اين عده پس از دستگيري باچشم بسته، ماجراي گروگانهاي آمريکايي در سال 1979 را در اذهان تداعي مي کرد و گمان نمي رفت در مدتي کوتاه آزاد شوند. معمولا متجاوزان به قلمرو يک کشور را مدتي در بازداشت نگهميدارند تا سرمشقي براي ديگران شود که مسئله را تکرار نکنند و وارد قلمرو يک کشور مستقل نشوند.
![]()
نظاميان انگليسي پس از دستگير شدن به اين صورت حرکت داده مي شدند
در ايران هرگونه اصلاحات بايد از مطبوعات آغاز شود
انتشار گزارش حادثه مرگبار پنجم تيرماه 1383 برخورد تانكر در راه زاهدان با چند اتوبوس در يكي از روزنامه هاي پايتخت، بارديگر ضعف خبر گيري و خبرنويسي ما را آشگار ساخت.
اين روزنامه در«ليد» خبر ( پاراگراف اول ) ننوشته بود كه حادثه در كجا اتفاق افتاده كه هر خواننده مايل به ديدن فوري آن عبارت است، و سپس شرح ماجرا را از قول يك مقام انتظامي زاهدان نوشته بود كه استنباط شد حادثه در آنجا اتفاق افتاده بود. شروع گزارش رويدادي كه مشهود است و محرمانه نيست از زبان يك مقام، کاري است که در «خبرنويسي حرفه اي» تاييد نمي شود. چنين اظهاراتي بايد پس از شرح عناصر اصلي خبر آورده شود.
در وطن ما ايران بايد هرگونه اصلاحات، از مطبوعات آغاز شود.
«شوراي نگهبان» دادگاه قانون اساسي نيست - ايران نياز مبرم به يک دادگاه قانون اساسي دارد
روزنامه همشهري، چاپ تهران در تيرماه 1383 از قول وزير دادگستري نوشته شده بود كه چون ما داراي «شوراي نگهبان» هستيم، ديگر نيازي به ايجاد دادگاه قانون اساسي احساس نمي شود.
بايد گفت كه اصول 91 ، 93 ، 94 ، 96 ، 98 و 99 قانون اساسي وظايف شوراي نگهبان را كه عمدتا يك بال قوه مقننه است روشن ساخته است. پاسداري از قانون اساسي كه بر عهده رئيس جمهور هم گذارده شده به مفهوم مرجع رسيدگي به تظلمات مربوط و ناشي از نقض قانون اساسي نيست. اصل 159، مرجع رسمي تظلمات و شكايات را دادگستري معين كرده كه مي تواند حكم لازم الاجرا صادر كند. اگر شوراي نگهبان بخواهد به اين شكايات رسيدگي و حكم بدهد تشكيلاتي دهها برابر سازمان امروز، و آيين دادرسي لازم دارد.
آيت الله يزدي در زمان رياست خود بر قوه قضايي وعده ايجاد يک دادگاه قانون اساسي را داده بود. چنين دادگاهي رسيدگي ماهوي به دادخواست هاي مربوط به نقض قانون اساسي را خواهد کرد. بسياري از مسائل وطن ناشي از ناديده گرفته شدن حقوق مصرح در قانون اساسي است. دادگاه مرجعي است که هرکس براي تظلم مي تواند به آن رجوع کند و متوسل شود و پاسخ رسمي به صورت حکم دريافت دارد.
در قلمرو رسانهها
نخستين مجله بانوان درجهان
27 ژوئن سالروز انتشار نخستين مجله بانوان جهان در سال 1693در لندن است. مدير آن مردي به نام «جان دانتون» بود. اين مجله بعدا يك صفحه هم تحت عنوان «صفحه مسائل» داير کرد كه در آن به پرسش هاي عمومي مربوط به مسائل خانوادگي و زناشويي خوانندگان پاسخ داده مي شد.
نام اين مجلهLadies’ Mercury بود.
370 سال پس از انتشار اين مجله، ايران داراي يک مجله بانوان شد که ابتدا در مشهد (خراسان) انتشار مي يافت. دختر ناشر اين مجله در دهه 1960 وزير آموزش و پرورش ايران شد. مجله هاي اختصاصي فعلي بانوان در ايران، کار خود را از دهه 1340 آغاز کرده اند.
فرق روزنامه حزبي و حرفه اي - جهتگيري سياسي کار روزنامه حزبی است
«كليتون كرك پاتريك» سردبير سابق شيكاگو تريبيون و از روزنامه نگاران بنام قرن بيستم آمريکا در ژوئن 2004 در 89 سالگي فوت شد. وي که از سال 1937 وارد حرفه روزنامه نگاري شده بود در سال 1969 به سردبيري شيكاگو تريبيون ارتقاء يافته بود.
کرک پاتريک بلافاصله پس از به دست گرفتن سردبيري شيکاگو تريبيون روش اين روزنامه را كه دهها سال راستگرا بود تغيير داد و بي طرف كرد؛ زيرا كه طبق اصول روزنامه نگاري حرفه اي، تنها روزنامه هاي حزبي حق دارند «جهتگيري سياسي» داشته باشند، نه روزنامه هاي عمومي (حرفه اي) كه با پول آحاد مردم (تكفروشي و اعلان) به حياتشان ادامه مي دهند. برپايه اصول ژورناليسم حرفه اي كه كرك پاتريك آن را دقيقا در شيكاگوتريبيون به اجرا درآورد، دفاع از وطن و منافع هموطنان از وظايف و تكاليف يک روزنامه عمومي و حرفه اي است، ولي اگر چنين روزنامه اي «جهت سياسي خاصي» را درپيش گيرد و آن را در انتخاب مطالب و در لابلاي گزارش هاي معمولي خود (كه ذاتا بايد مطلق باشند) بكار برد، از كسوت يك رسانه عمومي (قاعدتا بي طرف) خارج مي شود. به نظر كرك پاتريك، يك روزنامه حزبي مي تواند مطلب غیر سیاسی بنویسد ولي روزنامه حرفه اي حق ندارد به تلقين سياستها و نظرات يك جناح دست بزند. با اين روش بود، كه تيراژ تريبيون در اندك مدتي سه برابر شد.
ساير ملل
ورود آمريکا به جنگ جهاني اول و خروج از انزوا - ... و به این سان دولت واشنگتن از هر رویداد برای پیشبرد سیاست های خود استفاده می کند
بیست و هفتم ژوئن 1917(ششم تیرماه 1296) و در جریان جنگ جهاني اول (معروف به جنگ اروپائيان) نخستين واحد نظامي آمريكا اعزامي به اروپا براي شركت در این جنگ و نبرد بر ضد آلمان،
وارد فرانسه شد. نخستين گلوله اين جنگ در تابستان 1914 شليك شده بود. با ورود اين يگان نظامي به فرانسه، انزواي طولاني آمريكا (ايالات متحده) نيز پايان يافت و طولي نکشيد که وارد ميدان بازي جهان شد كه پس از ورود به جنگ جهاني دوم، از ميان ويرانه هاي اين جنگ به صورت ابر قدرت سربرآورد و از 1991 پس از خروج داوطلبانه رقيب (اتحاد شوروي) از صحنه، ميداندار بازي قدرت شده است. ورود ايالات متحده در هر دو جنگ بزرگ جهاني قرن بيستم، با محاسبه دقيق و از اواسط هر دو جنگ آغاز شده بود. مورخان، «جنگ» را عامل پيدايش قدرت آمريكا نوشته اند.
مورخان تاریخ معاصر هنگام بحث از تلاش دولت واشنگتن برای حفظ این قدرت نوشته اند که دولت ایالات متحده از نیمه دهه 1970 و در جریان جنگ دو ابرقدرت وقت یادگرفت که با ایجاد سازمانهای متعدد مطالعات استراتژیک و بنیادهای پژوهش های سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و مسائل جهانی و منطقه ای، تلاش های ایدئولوژیک و رویدادهای روزانه؛ چگونه اصحاب نظر و اطلاع را از سراسر جهان بیاورد و بکارگیرد و از طریق تحلیل های این افراد، از هر رویداد در هرگوشه از جهان برای پیشبرد سیاست های خود و حفظ اقتدار استفاده کند. انگلیسی ها به این هدف از طریق برخورداری از دانش، مهارت و استعداد فارغ التحصلان انگلیسی «کالج ایتون» رسیده اند که این کالج از سال 1441 برای آن دولت؛ مرد آگاه و محیط بر امور، سیاستمدار، دولتمرد و اندیشمند پرورش داده است بگونه ای که 18 تن از نخست وزیران انگلستان از این کالج واقع در برکشایر بیرون آمده بودند. هنری ششم پادشاه انگلستان در سال 1440 تصمیم به ایجاد چنین آموزشکده ای گرفت که سال بعد در ماه ژوئن آغاز بکار کرد و تا به امروز بکار خود ادامه می دهد.
از 13 ژوئن 2009 و آغاز رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ایران، جهانیان متوجه حجم اصحاب نظر و مطالعه گران اوضاع کشورها در بنیادهای مطالعه گر آمریکا شدند که در جوار و حواشی دولت این کشور با برخورداربودن از همه امکانات به فعالیت خود ادامه می دهند و در حقیقت مغز دولت بشمار می آیند. رویدادهای ایران در ژوئن 2009 و ظاهرشدن اعضای این بنیادها در شبکه های تلویزیونی به عنوان صاحبنظر و آگاه، دفعتا نشان داد که شماری چشمگیر و متجاوز از دهها تن از آنان هم ایرانی تبارها و ایرانیان هستند که گردانندگان کاخ سفید واشنگتن را سریعا در جریان تحلیل و نظر خود از هرگونه تحول در ایران قرار و خط می دهند. حضور اعضای بنیادهای مورد بحث به عنوان صاحبنظر در رسانه ها و بیان مطالب همچنین وجود همکاری تنگاتنگ میان این انستیتوها و شبکه های تلویزیونی و منابع اطلاع رسانی دیگر آمریکارا در عصر اینترنت و ماهواره های مخابراتی ثابت کرد که این ابزارها، امروزه عامل قدرت هستند زیرا که سلاح اتمی مانع از وقوع جنگهایی نظیر دو جنگ جهانی قرن بیستم است. مقامات حزب کمونیست شوروی (که کمونیست واقعی هم نبودند) و همه چیز را برای خود می خواستند مانع از ایجاد چنین مراکز مطالعه و تفکّر در جوار کرملین شدند و وقتی نوبت به گورباچف با آن مغز علیل رسید همه چیز فروپاشید.
به باور بسياري از مورخان، از آغاز سده 21 اوراسیایی ها با ايجاد سازمان شانگهاي و تلاش در تقويت آن و يارگيري مداوم می کوشند که همه و یا بخشی از قدرت از غرب به شرق کره زمین انتقال یابد.
در ژوئن 2008 «مايكل آسلين M. Auslin» استاد و كارشناس آمريكايي امور آسيا در مقاله ای در وال استريت جرنال نوشته بود كه قدرت هاي بزرگ منطقه اوراسيا (چين، روسيه و هند) با استفاده از گرفتاري آمريكا در عراق و ضعف دلار ناشی از بدهی سنگین و برخی روشهای بدون قاعده در سرمایه گذاری داخلی دارند آن را خسته و مجبور به قبول فرمول تقسیم قدرت می کنند. سران سازمان شانگهای از هرکوششی برای تقویت رشته هاي اتحاد میان خود فروگذار نمی كنند و بدون تردید ولاديمير پوتين درانديشه احياء امپراتوري روسيه است و از تلاش های ایران چنین برمی آید که می خواهد میان کشورهایی که از تجزیه امپراتوری پارسیان بوجود آمده اند برپایه وحدت فرهنگی، دوستی و مشارکت بوجود آورد و تقویت «اکو» با همین هدف صورت می گیرد. آمريكای لاتین عمدتا به دست چپ ها و بومیان افتاده و کره شمالی که ضعف غرب را می داند یادگرفته است که چگونه و تنها بازی کند و ....
عکس بالا، پياده شدن نخستين واحد نظامي آمريکا به فرماندهي ژنرال پرشينگPershing را از کشتي در خاک فرانسه در 27 ژوئن 1917 نشان مي دهد.
روزي که منشور ملل امضا شد - سازماني که تا کنون حاصلي براي بشريت نداشته است
27 ژوئن سال 1945، منشور ملل متحد در نشست سانفرانسيسكو به امضاي نمايندگان 50 كشور از جمله ايران رسيد، ولي به سبب وجود نقص هايي در اين منشور از جمله ندادن اختيارات به "مجمع عمومي" و قرار دادن اختيارات اجرايي در دست "شوراي امنيت" 15 نفره و به ويژه دولتهاي پنجگانه فاتح جنگ جهاني دوم که حق رد (وتو) قطعنامه هاي پيشنهادي را دارند؛ اين سازمان همانند «جامعه ملل پيش از آن» در پيشگيري از جنگ و خونريزي، حفظ صلح جهاني و حراست از حاكميت و تماميت اعضاي خود و رعايت حقوق بشر در کشورهاي عضو موثر واقع نشده و با اين منشور و اين اركان نخواهد شد. نبايد فراموش کرد که فکر ايجاد اين سازمان از فاتحان اصلي آلمان نازي (آلمان ناسیونال سوسیالیست) است. اين فاتحان با هدف حفظ برتري خود بر جهانيان، انديشه تاسيس سازمان ملل را به ميان آوردند و چون کشورهاي موسس آن متحد يکديگر در جنگ با آلمان و متحدانش ازجمله ژاپن بودند نامش را "سازمان ملل متحد" گذاردند.
در طول عمر سازمان ملل تلاش پيگيري هم براي اصلاح منشور آن بعمل نيامده است، زيرا که دولتهاي فاتح جنگ جهاني دوم مايل به چنين اصلاحاتي نبوده و مي خواهند که ملل ديگر همچنان ديکته هايشان را بنويسند. ادامه طغيان هاي مردم ـ گروهي و انفرادي ـ عمدتا نتيجه همين بي اعتنايي سازمان ملل نسبت به رعايت کامل حقوق انسان ها در کشورهاي عضو است. اگر بعضي اوقات از سوي يک مقام سازمان ملل واکنشي نسبت به نقض حقوق بشر در يک نقطه از جهان بعمل آمده بايد ديد که کدام قدرت پشت سر آن قرار داشته و ابراز اين واکنش را خواسته است.
ديرزماني است که بسيار از انديشمندان، سازمان جهاني فعلي در نيويورک را سازمان دول (نه، سازمان ملل) مي دانند و بسياري از روزنامه نگاران در اخبار مربوط، واژه «متحد» را از عنوان اين سازمان حذف کرده اند و کتابي نيز تحت عنوان «سازمان ملل نامتحد» انتشار يافته است. انديشمندان پيشنهاد کرده اند کشوري که در آنجا دولتش حقوق بشر را در مورد شهروندان رعايت نکند نبايد عضو سازمان ملل باشد و عضويت آن پس از ثبوت نقض حقوق شهروندي بايد به حالت تعليق درآيد تا مسئله را حل کند. بنابراين اصلاحات منشور ملل مي تواند به انجام اصلاحات متعدد در کشورهاي عضو منجر شود.
براندازي در گواتمالا به روش 28 مرداد تهران
27 ژوئن 1954 طبق نقشه و با كمك سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (CIA) دولت انتخابي گواتمالا برانداخته شد.
پس از رويداد 28 مرداد تهران (اوت 1953 ميلادي)، براندازي گواتمالا دومين حادثه از اين دست بود.
آغاز کار نخستین نیروگاه هسته ای جهان
نخستین نیروگاه اتمی برای تولید برق در جهان 27 ژوئن 1954 (56 سال پیش در ششم تیرماه) در شهر 105 هزار نفری اوبنینسک واقع در صد کیلومتری جنوب غربی مسکو آغاز بکار کرد. در حال حاضر چهارده درصد نیروی برق جهان از چنین نیروگاههایی به دست می آید. در این مراکز نیروی اتم آب را بجوش می آورد و نیروی بخار حاصله ژنراتورهارا بکار می اندازد و برق تولید می شود. شهر اوبنینسک محل استقرار 12 انستیتوی علمی روسیه است که در زمینه های مختلف استفاده از نیروی اتم پژوهش می کنند و به همین لحاظ این شهر به شهر علوم معروف است. در همین شهر بود که به خدمه نخستین زیردریایی اتمی شوروی آموزش حفاظتی داده شد. مصارف صنعتی و پزشگی نیروی اتم به مراتب بیش از استفاده نظامی از آن است. بیش از 150 وسیله بحریه اینک با نیروی اتم کار می کنند.
اعتراض ايرلندي ها به ديدار رئيس جمهوري آمريکا از آن کشور و مسئله عراق
25 ژوئن 2004 پيش از ورود جورج بوش به ايرلند يك سوم نيروي انتظامي اين كشور كوچك اروپايي، مركب از شش هزار تن، براي محافظت از جان او و كنترل تظاهرات ضد آمريكايي فرا خوانده شده بودند. با وجود اين، بيش از ده هزار ايرلندي در خيابانهاي دوبلين بر ضد سياست بوش در عراق تظاهرات كردند و متجاوز از ششصد ايرلندي پس از اين كه شنيدند كه بوش به جاي فرودگاه دوبلين از طريق فرودگاه «شنون» وارد آن كشور مي شود با شتاب زياد خود را به آنجا رسانيدند و برضد او شعار دادند. ايرلندي هاي معترض، بر ضد دولت خود شان هم شعار مي دادند كه چرا اجازه داده است هواپيماهاي آمريكايي در سر راه خود به عراق، از فرودگاه شنون براي بنزين گيري استفاده كنند.
همزمان با ورود جورج بوش به ايرلند، «پت كاكس» رئيس پارلمان اروپا از دادگاه عالي اروپايي خواست كه موافقت اتحاديه مبني بر انتقال اطلاعات مسافران هوايي را به امريكا غير قانوني اعلام دارد و تحقيق از مسافران در فرودگاههاي اروپا را موقوف سازد. با اين عمل، كاكس به نوبه خود از ورود رئيس جمهوري آمريكا به اروپا استقبال منفي كرد.
ايرلند كه در زمان ديدار جورج بوش رياست نوبتي اتحاديه اروپا را برعهده داشت در عين حال ميزبان سران اين اتحاديه بود و بوش با هدف جلب كمك اروپاييان به مسئله عراق كه دارد چهره يك جنگ داخلي به خود مي گيرد به ايرلند رفته بود. اين ديدار پيش از تكيل نشست سران ناتو در استانبول انجام گرفت.
مفسران اروپايي ضمن بررسي وضعيت حكومت بوش در آمريكا نوشته بودند كه عراق به جاي منبع سرشار درآمد و قدرت براي آمريكا به رهبري بوش، براي او منبع دردسر بزرگ شده است و اكثريت آمريكاييان، ديگر سياست خاورميانه اي وي را تاييد نمي كنند و بنابراين، اشغال نظامي عراق يك قمار بد براي بوش بوده است.
گروهي از معترضين ايرلندي
دانستني است كه ميليونها آمريكايي كاتوليك « ايرلندي زاده » هستند و حزب جمهوريخواه آمريكا را مخالف خود مي پندارند. كندي، نيكسون و ريگن سران پيشين آمريكا ايرلندي تبار بودند.
هوس نابجا کرد و آتيه سياسي اش خراب شد
جري
در پي يك افشا گري خلاف اخلاق حسنه، جك ريان نامزد حزب جمهوريخواه امريكا براي احراز سناتوري ايلي نوي كه احتمال پيروزي او زياد بود 26 ژوئن 2004 انصراف خود را اعلام كرد.
اين افشاگري بر اين پايه بود كه جك چندي پيش كه با همسرش «جري» به نيويورك رفته بود او را با خود به يك كلوب اصطلاحا «سكس آزاد» برده بود و در آنجا هوس كرده بود كه مقابل چشم ديگران با همسرش نزديكي كند كه «جري» بعدا به همين سبب طلاق گرفته بود.
جک ريان
کمونيست ها بعد از مسلمانان
اظهارات 24 ژوئن 2004 فرماندار استانبول تازگي دارد و اگر تاييد شود رشته اي است که سر دراز خواهد داشت. فرماندار استانبول انفجارهاي مرگبار اين شهر را كه بر ضد نشست سران ناتو در آنجا انجام گرفت به پاي كمونيست ها نوشت. با بيان اين موضوع، كمونيست ها را هم وارد عمل كرده اند. سالها بود كه تنها برخي از مسلمان را عامل هر ضديت مسلحانه و خرابكاري معرفي مي كردند و از متهم كردن ديگران خبري نبود. اگر اتهام وارده از سوي فرماندار استانبول درست باشد؛ كمونيست ها اصول قديمي خود را كه رد ترور بود رها ساخته و به راه آنارشيستهاي قرن 19 و اوايل قرن 20 قدم گذارده اند كه پديده تازه اي است.
صحنه اي از تظاهرات استانبول
برخي ديگر از رويدادهاي 27 ژوئن
1924: نيروهاي نظامي آمريکا پس از هشت سال به اشغال جمهوري دومينيکن پايان دادند.
1941: فنلاند بر ضد شوروي وارد جنگ شد.
1960: سومالي و ماداگاسکار استقلال يافتند
http://www.iranianshistoryonthisday.com