ايران
مجسمه شاپور یکم در تنگ چوگان
در جریان افتادن منطقه ای از ایران که اینک استان فارس است به دست اعراب، 25 آگوست سال 643 میلادی یک سردار عرب به نام نصر ابن سیار در تنگ چوگان وارد غاری شد که مجسمه بزرگ سنگی شاپور یکم در آنجا قرارداده شده بود و غار پر از آثار تاریخی و هنری ایرانیان بود. نصر دستور افکندن مجسمه شاپور را از جایگاهش داد و آثار دیگر هم از آسیب در امان نماند. نصر پیشنهاد مردم محل را که در برابر دریافت مقداری زر از آنان اجازه دهد که مجسمه را به حالت اول بازگردانند رد کرد. وزن این مجسمه شاپور یکم 25 تن گزارش شده است. مورخان اروپایی آثار باقیمانده در تنگ چوگان را محرّک غرور ملی ایرانیان و سند تمدن این ملت نوشته اند.
... و بالاخره تعرض نظامي انگلستان و شوروي به ايران، با وجود اعلام بيطرفي قبلي آغاز شد
رضاشاه به توان دفاعي ارتش اطمينان داشت و باور نمي كرد كه در ميان نظاميان كساني پيدا شوند كه در لحظه دفاع، نيروها را مرخص كنند!!!
با اين كه 26 ژوئن 1941 (پنجم تير 1320)، پنج روز پس از آغاز تعرض آلمان به خاك شوروي، دولت ايران بي طرفي كامل خود را در جنگ ميان آن دو كشور به دولت شوروي اعلام داشته بود و دولت مسكو از اين اقدام ايران سپاسگزاري كرده بود و رضا شاه دستور خروج آلماني ها يي را كه وجودشان در ايران لازم نبود داده بود، بامداد روزي چون امروز – 25 اآگوست درسال 1941 ميلادي برابر با سوم شهريور ماه 1320 خورشيدي – نيروهاي شوروي و انگلستان تعرض خود را آغاز کردند و از چند نقطه وارد ايران شدند. انگلستان مدتها بود كه مقدمات اين كار را آماده مي كرد و براي اين منظور از هند به عراق سرباز فرستاده بود و گروهي نظامي را هم به مرزهاي جنوب شرقي ايران گسيل داشته بود و مطبوعات لندن به انتقاد از رضا شاه دست زده بودند.
     اندكي پس از عبور نيروهاي انگلستان و شوروي از مرزها و ورود به خاك ايران، نمايندگان سياسي دو كشور در تهران، در يادداشتي كه تسليم علي منصور نخست وزير وقت كردند جريان اين لشكركشي را به او اطلاع دادند. براي رسيدگي به اين واقعه پيش از ظهر سوم شهريور جلسه شوراي وزيران در حضور رضا شاه تشكيل شد. رضا شاه كه به توان ارتش اطمينان داشت تصميم به مقاومت گرفت ، ستاد جنگ به رياست سرلشکر ضرغامي در باشگاه افسران برپا شد و سربازان احتياط چهار دوره به زير پرچم احضار شدند تا شمار نيروها به سيصد هزار تن بالغ شود . دستور داده شد که دو لشكر پايتخت در اطراف تهران موضع دفاعي بگيرند و جريان به اطلاع مجلس نيز رسيد . در همين روز رضا شاه در مورد تجاوز نظامي بي دليل انگلستان و شوروي ، با ارسال تلگرام به روزولت رئيس جمهوري وقت آمريكا نسبت به اقدام آن دو دولت اعتراض كرد كه خبر رسيد انگليسي ها با تمهيداتي ناوگان ايران را كه از دير زمان چشم ديدن آن را نداشتند منهدم كرده ، تعدادي از كشتي ها را نيز تصاحب كرده و شماري از افسران نيروي دريايي از جمله دريادار بايندر فرمانده اين نيرو کشته شده اند. تا پايان وقت امروز هنوز از خيانت ژنرال ها و مرخص كردن پادگانها خبري نبود.
    چرا انگلستان نقشه اشغال نظامي ايران را در سر مي پروراند؟
    
علي منصور نخست وزير وقت
رضا شاه با اين كه باحمايت انگلستان به عمر سلسله قاجارها پايان داده بود، در سالهاي نيمه دوم دهه 1320 متمايل به آلمان و ايتاليا شده بود و انگلستان از آن بيم داشت كه گسترش نفوذ آلمان در ايران منجر به خروج ايران از حوزه نفوذ آن کشور شود و نه تنها هند و سرزمين هاي عربي به مخاطره افتند بلکه ماشين جنگي انگلستان بدون سوخت بماند و آلمان با كمك ايران بر كشورهاي عربي مسلط شود و هند از دست آن دولت خارج گردد؛ بعلاوه، ارسال كمك از مسير ايران به شوروي كه زير ضربات ارتش هيتلر قرار داشت آسانتر و اطمينان بخش تر بود. زيرا كه نيروي دريايي آلمان در آبهاي اقيانوس هند فعاليتي نداشت. لذا، با تباني قبلي به دولت ايران اخطار شد كه آلمانيها را اخراج كند. ارتش ايران با توجه به وضعيت و تسليحات وقت توان دفاع داشت بنابراين انگلستان در صدد تطميع چند ژنرال ايراني برآمد و در حالي كه رضا شاه براي جنگ آماده مي شد و فرمان احضار به خدمت ذخيره داده شده بود، دو ژنرال وي دستور مرخص شدن سربازان را صادر كردند!. ايران اشغال نظامي و رضا شاه مجبور به كناره گيري شد و از ايران تبعيد گرديد و تا پايان عمر زنداني انگلستان بود. بعدا سران انگلستان، آمريكا و شوروي محرمانه تصميم گرفتند كه پس از پايان جنگ دوم، ايران تا مدتها زير نظر سه كشور باشد، و به اين سبب با سلطنت محمدرضا پهلوي موافقت كردند كه اطمينان يافته بودند وي مانند پدرش نيست و عنصري ضعيف است كه بعدا آن قرار محرمانه، از بيم كنترل ايران توسط استالين بر هم خورد( جزئيات بر حسب تاريخ وقوع درسايت آمده است ). مورخان بيطرف در اين كه در شهريور 1320 ايرانيان اين فرصت را به دست نياوردند تا با نثار جان از وطن خود دفاع كنند متفق القولند. جنگهاي ميهني (دفاعي) باعث تقويت احساسات ملي و پيشرفت هاي بعدي و سرافرازي ملتها بوده است، حتي اگر شكست خورند.
    
سرلشكر ضرغامي رئيس
ستاد جنگ (دفاع) شد، ولي...
انگلستان در شهريور 1320، با کمتر از پنج هزار سرباز به ايران حمله كرد سه هزار و پانصد نفر از طريق عراق وارد ايران شدند و حدود هزار و پانصد سرباز هم از مرزهاي جنوب شرقي به كرمان وارد شدند. تازه همين عده هم از بيم لشكر كرمان كه با وجود دريافت دستور مرخصي سربازان، منسجم باقي مانده بود چندين روز در جلگه "راين Rayen" اردو زده بودند و جرات پيش آمدن نداشتند. در برخي نوشته ها آمده است که پس از اشغال نظامي ايران ، مردم از خود مي پرسيدند : چه شدند آن ژنرالهايي که ما گرسنگي خورديم و به آنان حقوق گزاف پرداختيم که در چنين روزي بي دفاع نباشيم ؟. يک نظامي شايد در طول عمر سپاهي گري خود تنها يک زمان لازم باشد عمل کند و اگر اين يک روز را هم از انجام وظيفه شانه خالي کند ، چه حاصل؟ .
ملاقات آيت الله بهبهاني با شاه
سوم شهريور 1332، شش روز پس از براندازي 28 امرداد، بازگرداندن افسران و مقاماتي را كه دكتر مصدق باز نشسته كرده بود بكار، توزيع مقامات كشوري و لشكري ميان دوستان زاهدي، دستگيري هواداران دكتر مصدق و بگير و ببندهاي ديگر ادامه داشت.
     در اين روز آيت الله سيد محمد بهبهاني براي ديدار شاه به كاخ سعد آباد رفت، زاهدي نشان تاج گرفت و عميدي نوري ناشر روزنامه «داد» كه در طول حكومت دكتر مصدق منتقد كارهاي او بود پاداش اين عمل خود را گرفت و معاون نخست وزير و سخنگوي دولت شد و صحبت از اين بود كه فردا به نظاميان يك درجه ترفيع داده مي شود.
     در اين روز بازجوئي از سرهنگ ممتاز و سروان داور پناه و سروان فشاركي كه 25 امرداد كودتاي سرهنگ نصيري را خنثي كرده بودند ادامه يافت، و روزنامه هاي تهران به سالگرد اشغال نظامي ايران كه از رويدادهاي تاريخي مهم اين كشور است كوچكترين اشاره اي نكرده بودند.
     اصحاب نظر در اين روز گفته بودند كه اقدام عجولانه حزب توده در پايين كشيدن مجسمه هاي شاه و پدرش در ميدانهاي تهران و شهر هاي ديگر پس از خروج شاه از كشور مردم را نگران و دلسرد كرده بود زيرا ايرانيان به دليل فرهنگ و تمدن خاص خود اموري چون تغيير نام خيابانها و پايين كشيدن مجسمه ها را نمي پسندند و اين كارها در آنان واكنش منفي به وجود مي آورد.
يكي از مجسمه هايي كه 26 مرداد در تهران پايين كشيده شد
يك كلام مشابه از زبان مصدق و پوتين با فاصله 55 سال از يکديگر؛ مسئله تأليف کتابهاي درسي تاريخ
مصدق (1952) - پوتين(2007)
دكتر مصدق رئيس وقت دولت ايران در آگوست 1952 (امرداد 1331) ضمن انتقاد از تاليف كتاب تاريخ درسي دوره دوم دبيرستانهاي ايران و استعماري خواندن آن گفت: چرا بايد در اين كتاب عكسي بزرگ از تجمع ناوگان انگلستان چاپ شود و نوجوانان ما با ديدن آن از دولت لندن احساس واهمه كنند. اين عكس و زير نويس آن (بخشي از كشتي هاي جنگي انگلستان!)؛ به خواست، فشار و رشوه خارجي چاپ شده است. اين ناوگان براي يك بار و آن هم انجام مانور اجتماع كرده بود و «عكس» مربوط به آن بوده است، نه موضوع درس. آيا بزرگ كردن استعمارگر خيانت نيست؟.
     55 سال بعد در همان ماه (آگوست سال 2007) ولاديمير پوتين رئيس جمهور وقت روسيه عينا همين كلام را تكرار كرد و گفت كه منفي نشان دادن چهره روسيه در دوران شوروي در كتاب هاي درسي تاريخ در مدارس ما در سالهاي پس از فروپاشي به خواست خارجيان صورت گرفته و مولفان به خاطر اين كار از كمك مالي آن خارجيان برخوردار بوده اند! (مشروح اظهارات پوتين در نشريه انگليسي «اينديپندنت» آمده بود). مصدق و پوتين هر دو دستور تجديد نظر در متون اين كتابها را دادند ولي در ايران، پس از براندازي 28 امرداد1332، كتاب درسي تاريخ با عكس ناوگان انگلستان دوباره رايج شد و تا دهه 1340 توزيع و تدريس مي شد!.
ليندن جانسون با اندرزهاي واشنگتن در تهران
ليندن جانسون
سوم شهريور ماه 1341 ليندن جانسون معاون جان اف. كندي رئيس جمهور وقت آمريكا (ليبرال) وارد تهران شد و با شاه و مقامات ايران مذاكره كرد. گزارش شده بود که «کندي» در پيامي که توسط جانسون براي شاه فرستاده بود خواسته بود که در انجام اصلاحات درنگ نکند. برنامه اصلاحات را علي اميني قبلا آغاز کرده بود. شش ماه بعد از اين روز، طرح هاي شش گانه معروف به انقلاب سفيد به رفراندوم گذارده شد و اعلام گرديد كه به تصويب رسيده است. بانوان نيز براي نخستين بار در اين رفراندوم كه ششم بهمن ماه سال 1341 (ژانويه 1963) برگزار شد شركت كردند.
    انقلاب سفيد كه به اندرز دولت وقت واشنگتن در ايران به اجرا درآمد از جمله شامل اصلاحات ارضي، مشاركت كارگران در سود كارخانه ها، مشاركت بانوان درانتخابات و احراز مقام هاي دولتي بود. دولت واشنگتن در باطن مي خواست كه ايران در همسايگي شوروي، در اجراي الگوي ديگري موفق شود.
در قلمرو انديشه
روزي که «نيچه» مولف «چنين گفت زرتشت» درگذشت
نيچه (Nietzsche)
«فردريك ويلهلم نيچه Nietzsche » بيست و پنجم آگوست 1900 در 56 سالگي درگذشت. «نيچه» فيلسوف آلماني و نويسنده كتابهاي«تولد تراژدي»، «چنين گفت زرتشت» و "آن سوي خوب و بد" تمدن بورژوازي غرب را رد كرد و آن را منحط خواند. وي كه يك موراليست بود فرضيه انسانهاي توانا (سوپرمن) را مطرح ساخت كه بعدا مورد توجه نازيهاي آلمان قرار گرفت و به آن استناد مي كردند. اين عقيده با جزيي تفاوت (تبديل سوپر من ها به اليت هاي يك جامعه) اخيرا هواداران فراوان به دست آورده و هر «اليت» مي كوشد كه ناپلئون، بيسمارك و چرچيل وطن خود شود.
در قلمرو ادبيات
سالگرد نويسنده داستان «صبحانه در تيفاني»
کاپت
ترومن كاپت Truman Capote داستان نويس پركار آمريكايي 25 آگوست سال 1984 در خانه اش در لس آنجلس در گذشت. وي در نيوارلئان ايالت لوئيزيانا به دنيا آمده بود و نخستين داستان خود را كه باعث شهرت او شد تحت عنوان «صداهاي ديگر» در 23 سالگي منتشر ساخت كه در آن خواسته است بگويد كه بايد به حرف جوانان و نوجوانان هم گوش كرد. شهرت اين داستان به قدري است كه در پي انتشار آن، بسياري از روزنامه ها و مجله ها ستون هاي نامه ها و نظرهاي نوجوانان را تحت همين عنوان و يا عنوان مترادف آن «صداهاي تازه» داير كرده اند.
     داستانهاي معروف ديگر او عبارتند از: صبحانه در تيفاني كه به صورت فيلم سينمايي هم درآمده است، قتل(in cold blood)، بي گناهان، خانه گلها، رنگ محلي و ... و همچنين چندين مجموعه داستان كوتاه و چند سفرنامه با زمينه انتقادي.
ساير ملل
زادروز تزار يکم

25 آگوست 1530 ايوان چهارم (معروف به ايوان مخوف) كه روسيه را يكپارچه و خود را تزار آن خواند به دنيا آمد. نخستين تزار روسيه 54 سال عمر كرد. پيش از او بسياري از نقاط روسيه امروز در كنترل مغولها و تاتارها بود. مورخان ايوان چهارم را «تزار يکم» مي نويسند.
اختلاف مرزي چين و هند
25 اوت سال 1959 نهرو ارتش هند را آماده جنگ با چين كرد كه در مناطق مرزي اختلاف ارضي داشتند. چين كه نمي خواست هند به امريكا نزديك شود، آمادگي خود را براي مذاكره اعلام كرد، ولي هند به تمركز قوا در مرزهاي چين ادامه داد و نيروهاي هندي در بيستم اكتبر 3 سال بعد (1962) بر ضد چين دست به تعرض زدند كه چين شش روز بعد با استفاده از فرصتي كه بحران موشكي كوبا و معاوضه شوروي و امريكا برايش فراهم آورده بود، دست به حمله متقابل زد و ارتش هند را تار و مار كرد و مناطقي در شمال شرقي و شمال غربي اين كشو را تصرف و واحدهاي متعدد هندي را اسير كرد. اين سريعترين و شديدترين حمله نظامي در مناطق كوهستاني در دو قرن اخير به شمار مي آيد.
     اختلاف دو كشور بر سر اين مسائل مرزي و اراضي كه نيروهاي چين در سال 1962 تصرف كردند هنوز کم و بيش ادامه دارد، گو اين كه در سالهاي اخير مناسبات دو كشور بهتر و عادي شده است و سران دولتهاي چين و هند از پايتخت هاي يکديگر ديدار کرده و به گفتگو نشسته اند.
سرانجام مردي كه بر قرارداد تقسيم ايران (ميان انگلستان و روسيه) امضا گذارد
Stolypin
بيست و پنجم آگوست 1906 در اقامتگاه «پيوتر آركادويچ ستولي پين Pyotr Stolypin » نخست وزير وقت روسيه در سن پترزبورگ يک انفجار عمدي شديد روي داد كه ضمن آن 28 تن از جمله دختر وي كشته شدند. در اين انفجار كه يك توطئه به منظور قتل «ستولي پين» بود 33 تن از جمله خود او نيز مجروح شدند. وي تا سال 1911 نخست وزير روسيه بود و 31 اوت سال 1907 در پترزبورگ با دولت انگلستان قرارداد تقسيم ايران را كه قدمت وطن ما از هر دو كشور بيشتر بوده است امضاء كرد كه شرم آور ترين قرارداد قرن 20 عنوان داده شده است. اين قرارداد با واسطه گري فرانسه آماده شده بود تا با رفع اختلافات استعماري، راه براي ايجاد سازش مثلث آماده شود.
     «ستولي پين» در حساسترين سالهاي تاريخ روسيه، نخست وزير آن بود. وي با تشكيل مجلس روسيه (دوما) و سپس بستن آن و نيز دادن اراضي كشاورزي به سرفهاي سابق (كشاورزان آزاد شده)، ولي بعدا خودداري از دادن اسناد اين زمين ها، براي خود دشمنان فراوان ساخته بود به گونه اي كه بالاخره تزار نيكلاي دوم هم شكيبابي اش را از كارهاي ضد و نقيض او ازدست داد. ستولي پين در سال 1911 در اپراي «كي اف» در اوكراين در حضور تزار با دو گلوله ترور شد و قاتل او يك عامل پليس روسيه بود. نوشته اند كه تزار، از قبل از توطئه قتل نخست وزير 49 ساله اش آگاه بود!.
بمباران 24 ساعته لندن توسط لوفت وافه


    بمباران لندن توسط نيروي هوايي آلمان (لوفت وافه) از 25 آگوست 1940 بيست و چهار ساعته شد. تا مدتها، هواپيما هاي آلمان يكه تاز آسمان انگلستان بودند و آسيب هاي فراوان به لندن و شهرهاي ديگر وارد ساختند. اين حملات هوايي «بليتز» ناميده شده اند.
روزي که رهبر حزب نازي آمريكا ترور شد


    25 آگوست 1967 در آرلينگتون (ديوار به ديوار شهر واشنگتن) جورج لينكلن راكول g.l. rockwell رهبر حزب نازي ايالات متحده موسوم به حزب ناسيونال سوسياليست ترور شد. قاتل او يك عضو اين حزب بود كه به دليل داشتن عقايدي متفاوت و افراطي اخراج شده بود. اين فرد عقيده داشت كه ميان سفيد پوستان هم بايد تفاوت قائل شد و قبول كرد كه سفيد پوستان تيره رنگ متفاوت از سفيد پوستان با رنگ پوست روشن و لطيف و آبي چشمها هستند!.
برخي ديگر از رويدادهاي 25 اوت
  • 1609:   گاليله تلسكوپ خود را به نمايندگان مجلس «ونيز» ارائه كرد و طرز كار آن را به نمايش گذارد.
  • 1718:   صدها مهاجر فرانسوي وارد جنوب لوئيزيانا شدند و شهر بندري «نيوارليان» را بناء نهادند. لوئيزيانا كه از نام لوئي 14 پادشاه وقت فرانسه گرفته شده به سراسر مناطق مركزي ايالات متحده امروز از شمال تا جنوب اطلاق مي شد كه از متصرفات فرانسه بود و قرن بعد ناپلئون آن را به دولت واشنگتن فروخت.
  • 1913:   رئيس جمهوري وقت مكزيك دستور اخراج آمريكاييان از آن كشور صادر كرد و در يك اقدام متقابل، رئيس جمهوري آمريكا هم مكزيك را تحريم اقتصادي كرد.
  • 1914:   نيروهاي آلمان شهر بروكسل را تصرف كردند.
  • 1919:   نخستين سرويس منظم هوايي ميان پاريس و لندن آغاز بكار كرد.
  • 1933:   نخستين ميثاق بين المللي تنظيم و تثبيت معاملات گندم امضاء شد.
  • 1937:   ژاپن بنادر چين را محاصره و رفت و آمد كشتي ها را به آنجا ممنوع ساخت.
  • 1944:   شهر پاريس از تصرف نيروهاي آلمان خارج شد.
  • 1973:   براي نخستين بار در امر پزشكي از «كت اسكن CAT scan» استفاده شد.
  • 1996:   «اگون كرنتس egon krenz» آخرين رهبر آلمان شرقي كه راه را براي وحدت آلمان همواركرده بود به يك جرم دولتي سابق به شش سال زندان محكوم شد!!.
  • http://www.iranianshistoryonthisday.com