|
|
ايران
|
فرماندار خوزستان و بين النهرين جنوبي
|
شاه اسماعيل صفوي سوم سپتامبر 1508 (12 شهريور 887 هجري) خادم بيك را به
سمت فرماندار ايالت (استان) خوزستان منصوب كرد. شاه اسماعيل حكومت منطقه
شيعه نشين جنوب بين النهرين (عراق امروز) از جمله بصره را هم به خادم بيك
سپرد، بدون اينكه از لحاظ تقسيمات كشوري، ماهيت اداري جداگانه اين منطقه را
تغيير دهد. در دوران صفويه و افشاريه، بمانند زمان اقتدار ديلميان،
فرمانداران شهرهاي بين النهرين از ميان شيعيان انتخاب و منصوب مي شدند.
زنديه نيز در زماني كه جنوب بين النهرين را درقلمرو خود داشت، آن قاعده كهن
را رعايت مي كرد و بصره حاكم نشين بين النهرين جنوبي بود.
|
|
فردوسي؛ به مناسبت آغاز کار نوسازي آرامگاهش در توس
|
سوم سپتامبر 1928 (12 شهريور 1307) كار نوسازي آرامگاه فردوسي، ايراني
بزرگي كه خود را وقف خدمت به ايران و زبان پارسي كرده بود در توس خراسان
آغاز شد. اين ساختمان باشكوه پس از تكميل و آنگاه تزيين مجدد، بيستم
مهرماه سال 1313 هجري طي مراسمي كم نظير با حضور رضا شاه و مستشرقين و
ايرانشناسان سراسر جهان، اديبان كشور و مقامات فرهنگي و دولتي گشايش يافت.
مورخان متفقا «ابوالقاسم فردوسي» را تنها فرد در سراسر تاريخ بشر
خوانده اند كه بدون هرگونه چشمداشت، همه عمر خود را صرف زنده كردن تاريخ
وطنش (ايران)، خصلت هاي نيك هموطنان (ايرانيان) و زبان نياكان (زبان پارسي)
و خدمت بي دريغ به شناساندن فرهنگ و تمدن كهن ميهنش كرد و به نوشته مرحوم
دكتر رضا زاده شفق، شصت هزار بيت شعر گفت تا شكوه ايران باقي بماند و باعث
افتخار و دلگرمي نسلهاي بعد باشد تا بدانند كه چه ميراثي گرانبها و با عظمت
برايشان باقي مانده است و با همه توان بكوشند كه اين ميراث همچنان سربلند و
بزرگ و عزيز باقي بماند. فردوسي براي به نظم در آوردن تاريخ ايران، اسناد و
نامه هاي فراوان خواند كه خود او گفته است: «بسي رنج بردم
بسي نامه (مكتوب و سند) خواندم ـ زگفتار تازي (اسنادي كه به زبان عربي
نوشته شده بود) و از پهلواني (اسنادي كه به پارسي دوران اشكاني و ساساني
بود)». به مناسبت هزار ساله شدن فردوسي كه ايرانيان بايد هميشه
مرهون زحمات، احساس و عواطف وطندوستانه او باشند يك هفته در سراسر كشور جشن
گرفته شد و بهترين خيابان و ميدان تهران به اسم او نامگذاري گرديد. در
شهرهاي ديگر مدارس و تالارها و خيابانها به نام فردوسي نامگذاري شد و بعدا
مدارس تازه ساز و دانشگاه، كه اين قدرشناسي ها باز هم براي مردي كه گفت: چو
ايران نباشد تن من مباد و ... و «همه سر به سر تن به كشتن دهيم ـ به از آن
كه ايران به دشمن دهيم»، كم است. ترديد نيست که فردوسي بيش از هر
كس ديگر به ايران و ايراني خدمت بي شائبه كرده است . فرق فردوسي با ساير
ايراندوستان بنام، در اين بوده است كه بدون چشمداشت عمر خود را وقف خدمت به
وطن و زبان فارسي كرد. او بسال 1020 ميلادي در توس در گذشت و ايرانيان هر
روز كه مي گذرد بيشتر متوجه عمق و عظمت خدمات بي دريغ فردوسي مي شوند.  | آرامگاه فردوسي در توس
|
|
|
اعلام بي طرفي، ولي...!
|
سوم سپتامبر سال 1939 (سه روز پس از آغاز جنگ جهاني دوم) دولت وقت
ايران، بيطرفي خودرا در قبال دولتهاي متخاصم اعلام داشت، ولي ديديم كه
متفقين چقدر آن را رعايت كردند. به دليل همين اعلام بيطرفي، در
شهريور 1318 شناور هاي توپدار ايران در خليج فارس از اقدام ناوگان انگلستان
به تصرف پنج كشتي بازرگاني آلماني كه در بندر شاپور بارگيري كرده بودند
جلوگيري نكردند، حال آن كه قدرت آتش بيشتري داشتند.
|
|
شرايط انگلستان را به رضا شاه نگفته بودند
|
در اين روز در شهريور 1320 با اين كه جلسه شوراي وزيران در حضور رضا شاه
تشكيل شده بود، نخست وزير و وزير امور خارجه وقت به او نگفتند كه انگلستان
و به تبعيت از آن، شوروي خواهان كنار گذارده شدنش هستند و دولت انگلستان
عزم جزم به اخراح او از كشور و تحت نظر خود در تبعيد نگهداشتنش دارد. در
اين جلسه تنها صحبت از تسليم پيشنهاد ترك مخاصمه و همكاري ايران با متفقين
بود!.
|
|
متهمان به قتل افشارتوس را آزاد کردند!
|
 | افشار توس |
12 شهريور 1332 (و 16 روز پس از براندازي) دادسراي تهران متهمان به
ربودن و قتل سرتيپ افشار طوس رئيس شهرباني حكومت دكتر مصدق را بدون صدور
اعلاميه و ذکر دليل آزاد کرد که باعث تعجب مردم شد. برخي از اين متهمان که
دربازداشت بودند قبلا اعترافهايي هم كرده بودند و اين اعتراف ها و دلايل
جرم در روزنامه ها انتشار يافته بود. اصحاب نظر همان زمان آزاد شدن
آنان را يك مداخله عريان سياست در امر قضاء خوانده بودند. ربودن افشار توس
با هدف زهر چشم گرفتن از دكتر مصدق، سنجش آمادگي سازمانهاي اطلاعاتي کشور
(اطلاعات شهرباني و رکن دوم ستاد ارتش) و مقدمه كودتا بر ضد او بود.
|
|
ژنرال زاهدي هم درگذشت
|
ژنرال فضل الله زاهدي ده سال و 15 روز پس از كودتاي 28 امرداد كه ضمن
آن دمكراسي كوتاه مدت ايران كه خونبهاي صدها ايراني بود از ميان رفت و به
منافع ملي ايران و حاكميت آن آسيب وارد آمد، 12 شهريور 1342 در ويلاي
زيبايش در سويس درگذشت. به نوشته مورخان معاصر، براندازي 28
امرداد 1332 که ژنرال زاهدي از عوامل داخلي آن بود مسير تاريخ ملت ايران را
تغيير داده است.
|
|
پادشاه اردن در تهران!
|
 | خاتمي در مراسم استقبال از چهارمين پادشاه اردن
|
عبدالله
دوم پادشاه اردن دوم سپتامبر 2003 وارد تهران شد و مورد استقبال خاتمي
رئيس جمهور وقت قرار گرفت. در بيانات رسمي، خاتمي مناسبات تهران و امان
(عمان) را مثبت توصيف كرده و موقع ممتاز اردن را مورد تاكيد قرارداده و از
رابطه «تاريخي» دو كشور سخن گفته بود و در پاسخ به او، پادشاه اردن با
اشاره به نزديكي ديدگاههاي دوكشور!، خواستار بازشدن صفحه تازه اي در
مناسبات فيمابين شده بود. اردن يك كشور متولد قرن بيستم است كه
انگليسي ها آن را به وجود آوردند و «تاريخ» آن در سلطنت چهار پادشاه حجازي
تبار كه يكي از آنها كمتر از يك سال اين عنوان را داشت خلاصه مي شود و
همواره از حمايت و كمك مالي آمريكا برخوردار بوده است. آيت الله خميني ملك
حسين پادشاه سابق اردن را پيام رسان ( پادو) قدرتهاي غربي خوانده بود.
كيسينجر در كتاب خاطرات خود به انتقال پيام هاي آمريكا از طريق ملك حسين به
شاه (پهلوي دوم) مخصوصا در جريان حمايت از مصطفي بارزاني بر ضد دولت عراق
از جمله ديدار شتابزده او در نوشهر با شاه اشاره كرده است. از زمان
سقوط شاه مناسبات ايران با اردن به همين دلايل سرد و يا قطع بود و به همين
سبب بود که ديدار تقريبا غير منتظره ملك عبدالله دوم از تهران در محافل
سياسي توليد شگفتي كرده و بحثي هايي را برانگيخته بود. ملک عبدالله
دوم بمانند پدرش ملک حسين با مشاهده هر تغييري در يک کشور، از آنجا ديدن مي
کند. در آگوست 2008 نيز از روسيه ديدن کرد. عکس زير اورا درحال گفتگو با
مدوديف رئيس جمهور روسيه نشان مي دهد. پدر او ملک حسين با هر پيش آمدي به
تهران به ديدار شاه (پهلوي دوم) مي شتافت ولي پس از تغيير نظام حکومتي
ايران و آواره شدن شاه، اورا به کشور خود راه نداد!.
|
|
|
دنياي هنر
|
سالروز درگذشت بانو دلكش، يکي از ستارگان آواز ايران
|
 | دلکش در اواخر عمر
|  | دلکش در نيمه عمر با پسرش
|
 | دلکش در 36 سالگي
|  | دلکش در 29 سالگي
|
بانو
دلكش (عصمت باقرزاده) كه صداي رسايش او را ستاره آواز ايران كرده بود 11
شهريور 1383 (2 سپتامبر 2004) در 79 سالگي، در يک بيمارستان تهران به مرگ
طبيعي درگذشت. دلكش كه از 18 سالگي پاي به دنياي موسيقي گذارده بود از 20
سالگي خواننده رسمي راديو دولتي ايران شده بود و به اين كار را تا پيروزي
انقلاب (بهمن 1357 = فوريه 1979) ادامه داده بود. وي در تاريخ موسيقي
ايران، يک خواننده حرفه اي بشمار آمده است. بانو دلكش كه استعداد
درخشان در موسيقي و خواندن آواز داشت تحصيل موسيقي را با استاد روالله
خالقي آغاز كرده و در انجمن موسيقي ملي ادامه داده بود. وي بود كه تصنيف
خواني را در ايران عموميت داد. دلكش در طول خوانندگي اش با
آهنگسازان متعدد از جمله مهدي خالدي، جواد و بزرگ لشكري و علي تجويدي كار
كرده بود و شاعران متعدد از جمله رهي معيري و بيژن ترقي اشعار ترانه هاي او
را سروده بودند. بانو دلكش كه زاده بابل (مازندران) بود برخي ترانه
هاي مازندراني را هم احياء كرده بود. گاهي هم خودش آهنگ مي ساخت. دلكش در
جواني در چند فيلم سينمايي ايران هم بازي كرده بود كه معروفترين آنها فيلم
«مادر» بود كه در دهه 1330 به نمايش در آمد. همه ترانه هاي دلكش
خوبند و نمي توان گفت كه كدامشان بهترين هستند. دلكش دير شوهر كرد و نخستين
فرزند او پسر بود. پس از انقلاب، دلكش جز يكي ـ دو سفر كوتاه، وطن را ترك
نگفته بود.
|
|
|
در قلمرو انديشه
|
به مناسبت سالروز درگذشت هوشي مين؛ نگاهي به ميراث او
|
 | هو |
دكتر هوشي مين ـ رهبر مردم ويتنام - دوم سپتامبر 1969 (به وقت
ويتنام) و در 79 سالگي و درحاليکه جنگ پيروانش با آمريکا ادامه داشت
درگذشت. به اين صورت سالروز اين ضايعه مصادف با سالروز اعلام استقلال
ويتنام است كه خود او آن را در دوم سپتامبر سال 1945 اعلام داشت، تنها با
چند ساعت اختلاف زمان. هوشي مين از مردان بزرگ قرن 20 در 19 سالگي
به فرانسه رفت و پس از تحصيلات، در 30 سالگي كمونيست شد و يكي از اعضاي
موسس حزب كمونيست فرانسه بود. وي در سال 1925 به شوروي رفت تا به كار پياده
كردن نظام سوسياليستي اين اتحاديه كمك كند و در سال 1930 در زماني كه در
چين به سازماندهي كمونيستهاي اين كشور كمك مي كرد حزب كمونيست ويتنام را
تاسيس كرد. آنگاه به فكر پايان دادن به استعمار فرانسه بر ويتنام، وطن خود،
افتاد و سازمان "ويت مين" مركب از كمونيستها و ناسيوناليستهاي ويتنامي را
تشكيل داد. در جريان جنگ جهاني دوم، شبه جزيره هندوچين از جمله
سرزمين ويتنام به تصرف ژاپن درآمده بود. پس از تسليم شدن ژاپن در پي
بمباران اتمي آن توسط آمريكا، نيروهاي ژاپني در ويتنام تعمدا سلاحهاي خود
را در دسترس سازمان ويت مين قرار دادند. هوشي مين [تلفظ درست: هو - چي مين]
اعلام استقلال كرد و تلاش كرد كه فرانسه نتواند بار ديگر بر ويتنام مسلط
شود و براي اين منظور "بائوداي" امپراتور دست نشانده و اسمي را وادار به
كناره گيري كرد. جنگ ويت مين با فرانسه 9 سال طول كشيد و فرانسه پس
شكست نيروهايش در «دين بين فو» حاضر به مذاكره شد و طبق قراردا ژنو سال
1954 ويتنام موقتا به دو بخش تقسيم شد و مدار 17 درجه عرض جغرافيايي خط
تقسيم قرار گرفت و قرار شد كه از طريق رفراندم وحدت ويتنام تامين شود كه
اين كار بارها به تعويق افتاد و هوشي مين جنگهاي غير منظم را از سر گرفت كه
اين بار آمريكا مداخله كرد. نخست، مستشار نظامي و سپس سرباز به ويتنام
فرستاد و شمار نيروهايش يك زمان به نيم ميليون تن رسيد. هو شي مين
كه رهبري مبارزه را بر عهده داشت سوم سپتامبر 1969 درگذشت. ولي راه او
ادامه يافت و در سال 1975 به مقصد رسيد و وحدت طلبان ويتنامي سايگون را
تصرف و آن را به "هوشي مين سيتي" تغيير نام دادند و ويتنام واحد به وجود
آمد. هوشي مين همانند مائو و كاسترو معتقد به اين بود كه نخست كشور
و ميهني بايد وجود داشته باشد تا سوسياليسم در آن پياده شود. بنابراين،
نخست "وطن" بعد ايدئولوژي و يا هر دو به موازات هم (در مورد چين. کوبا و
ويتنام: ناسيوناليسم + سوسياليسم) و به همين دليل است كه سوسياليسم در هر
سه كشور زنده مانده است. هوشي مين بمانند مائو همچنين اعتقاد داشت كه يك
فرضيه تا با فرهنگ و باور مردم يك سرزمين تطبيق داده نشود نمي شود به آساني
آن را پياده كرد و استالين كه به اين حقيقت توجه نكرد مجبور شد با زور و
خشونت سوسياليسم را تحميل كند. «هو» مي گفت كه نمي توان يك فرضيه را به يك
شکل(يک فرمول) و يك روش ميان همه ملل به اجرا درآورد. اصحاب فلسفه به
كمونيسم ويتنام عنوان "سوسياليسم هو-ايسم" داده اند، به همان گونه كه
كمونيسم چين را «مائوئيسم» مي خواندند.
|
|
|
در قلمرو ادبيات
|
داستان نگاري به شيوه تازه
|
چهارم سپتامبر
زادروز «جيوواني ورگا» داستان نويس شهير ايتالياني است كه بسال 1840 در
سيسيل به دنيا آمد. اصحاب نظر او را به خاطر سبك خاص در نوشتن ناول،
نمايشنامه و داستان كوتاه در رديف نويسندگان بزرگ معاصر جهان قرار داده
اند. وي در يک كتاب آموزش نوشتن تحت عنوان «حقيقت ادبيات» ، سبك خويش را
تشريح كرده است. ورگا به زندگي به همان گونه كه يك دانشمند به تجربه
چشم دوخته مي نگرد. وي در داستانهايش تصوير جالبي از زندگاني مردم ارائه
داده است.
|
|
نويسنده اي كه روس ها را انقلابي كرد
|
 | Ivan Turgenev |
امروز سالگشت درگذشت ايوان تورگنف نويسنده، فيلسوف و تاريخدان قرن
نوزدهم روسيه است كه درست در نيمه شب (ميان سوم و چهارم سپتامبر) 1883 در
65 سالگي در پاريس درگذشت. داستان او «پدران و پسران» كه در آن تصوير زشتي
از وضعيت جامعه طبقاتي و زندگاني سخت سرف هاي روسيه (كشاورزاني كه با زمين
زراعتي خريد و فروش مي شدند) ترسيم شده است كمك فراوان به روشن ساختن مردم و
انقلابات دو دهه اول قرن بيستم روسيه كرد. تورگنف كه در دانشگاههاي مسكو،
برلين و پاريس تحصيل كرده بود كتاب هاي متعدد نوشته است ازجمله «دود»،
«درلبه پرتگاه»، «آسيا»، «عشق نخست» و«خاك دست نخورده».
|
|
|
ساير ملل
|
زادروز كوچكترين جمهوري قديمي جهان
|
كشور بسيار كوچك «سان مارينو»، قديمي ترين جمهوري جهان، سوم سپتامبر
سال 301 ميلادي بوجود آمد. اين جمهوري قديمي كه در سال 1600 ميلادي داراي
قانون اساسي شد اينك 30 هزار نفر جمعيت دارد. سن مارينوسSaint
marinus از مسيحيان فراري از جزيره آربه (راب) واقع در درياي آدرياتيك
(كشور كرواسي امروز) در سال 301 ميلادي يك كليسا در تپه هاي تيتانو در دل
ايتاليا ساخت كه كشور سن مارينو در اطراف آن به وجود آمد. كار ساختن كليسا
كه در آن زمان در ايتاليا، جرات فراوان مي خواست در سوم سپتامبر به پايان
رسيد. سن مارينوس از ترس دستگيري و شكنجه شدن توسط «ديوكليتين» امپراتور
وقت كه يك ضد مسيحي بود، از جزيره آربه فرار كرده و مدتي را در ايتاليا به
سنگتراشي سرگرم بود. در سال 1797 ناپلئون كه هنوز شعارهاي انقلاب
فرانسه را به گوش داشت، استقلال سن مارينو را برسميت شناخت و در سال 1815
كنگره وين براين استقلال صحه گذارد و پس از تامين وحدت ايتاليا، گاريبالدي
استقلال طلب و ميهندوست بزرگ توصيه كرد كه استقلال جمهوري سن مارينو محفوظ
بماند، زيرا كه در طول مبارزات استقلال، مبارزان را كه در آغاز كار در
اقليت بودند پناه داده بود. جمهوري سن مارينو به سبك روم قديم داراي دو
رئيس جمهور است كه به مشاركت كشور را اداره مي كنند.
|
|
انگلستان استقلال مهاجرنشينان خود در آمريكا را پذيرفت
|
سوم سپتامبر سال 1783 دولت انگلستان با امضاي قرارداد پاريس، استقلال
13 مهاجرنشين خود در آمريكاي شمالي (ايالات متحده امروز) را برسميت شناخت،
ولي از خصومت دست نكشيد و در 1812 با آنها به جنگ پرداخت و دو سال بعد و
در جریان این جنگ شهر واشنگتن را تصرف و كاخ سفيد، عمارت کنگره و وزارت
دارایی دولت فدرال را آتش زد. اين مهاجرنشينان با كمك فرانسه كه
با انگلستان دشمني داشت با توسل به انقلاب مسلحانه و جنگ، استقلال خود را
به دست آورده بودند. انگلستان قبلا مهاجر نشين فرانسوي كانادا را متصرف شده
بود.
|
|
روزي که دولت لندن به آلمان اعلان جنگ داد
|
سوم سپتامبر 1939 - دو روز و چند ساعت پس از آغاز حمله نظامي
آلمان به لهستان - دولتهاي فرانسه، انگلستان و دو مهاجر نشين انگليسي:
استراليا و نيوزيلند و متعاقب آنها کانادا به آلمان اعلان جنگ دادند. دولت
انگلستان بامداد آن روز سفير خود در برلين را به وزارت امور خارجه آلمان
فرستاده و تا ساعت 11 بامداد به اين دولت مهلت داده بود که دستور بازگشت
نيروهاي خودرا از لهستان بدهد. دولت فرانسه تا ساعت پنج بعدازظهر سوم
سپتامبر به آلمان چنين مهلتي را داده بود. چون هيتلر به اين دو اخطار اعتنا
نکرده بود ساعت 11 و 15 دقيقه بامداد به وقت لندن، نويل چمبرلينNeville
Chamberlaine نخست وزير انگلستان از راديو لندن اعلام داشت که آن دولت از
آن پس خود را با آلمان در حالت جنگ مي داند. وي گفت که کابينه جنگ مرکب از 9
وزير تشکيل شده و لايحه "خدمت ملي" در ساعات آينده به پارلمان داده مي
شود. طبق اين لايحه که سريعا تصويب شد اتباع 18 تا 41 ساله انگليسي به
سربازي احضار شدند. از همان روز تخليه کودکان، بانوان خانه دار و
سالخوردگان از لندن و شهرهاي بزرگ انگلستان آغاز شد. با وجود اين تا مدتها
ميان انگلستان و آلمان عملا برخورد نظامي روي روي نداد. ولي آلماني ها مدعي
شده بودند که در همان روز برخي نظاميان فرانسه به قلمرو آلمان تعرض کرده
بودند!. بهانه هيتلر از حمله به لهستان، باز گرداندن اراضي آلماني
بود که پس از جنگ جهاني اول - طبق توافق فاتحان - از آن کشور جدا و به
لهستان ضميمه شده بود. هيتلر با جلب موافقت سران دولتهاي لندن و پاريس، در
مارس 1939 به بوهميا و موراويا (دو منطقه آلماني نشين چک) نيرو فرستاده و
آنجا را عملا متصرف شده بود. هيلتر قبلا اعلام کرده بود که آلماني ها (ژرمن
ها) بايد داراي دولت واحدي باشند و در پي آن اتريشي ها به آلمان پيوسته
بودند.  | Neville Chamberlaine شخصا اعلان جنگ به آلمان را از راديو
لندن اعلام مي کند
|
|
|
سعودي و روسيه - حرکتي براي نزديک شدن به يکديگر
|
 | عبدالله هنگام ورود به مسكو |
دوم سپتامبر 2003 در نخستين روز ديدار امير عبدالله وليعهد وقت
كشور سعودي از روسيه، ميان دو کشور صادر کننده نفت يک پيمان همکاريهاي
نفتي - از اکتشاف تا تکنولوژي بهره برداري - به امضا رسيد و امير عبدالله
(بعدا ملک عبدالله) با ولاديمير پوتين رئيس جمهوري وقت روسيه مذاکره کرد.
وي که اينک پادشاه کشور سعودي است در ديدار با پوتين گفته بود که با اين
ملاقات عصر تازه اي در مناسبات دو کشور آغاز و فصل جديدي گشوده شده است که
به سود همه منطقه خواهد بود. دولت سعودي به بهانه کمونيست بودن شوروي دهها
سال با اين نظام مناسبات سياسي نداشت!. در اين سفر که اصحاب نظر آن
را با توجه به تحولات و تغييرات تازه در خاور ميانه با اهميت خاص تلقي
کرده بودند وزيران امور خارجه و نفت و چند مقام ديگر سعودي، امير عبدالله
را همراه بودند. پس از فروپاشي شوروي، اين نخستين بار بود كه چنين
هياتي از كشور سعودي به مسكو رفته بود. از سال 1932 هيچ مقام سعودي همتراز
وليعهد اين کشور وارد روسيه نشده بود و به دليل دوستي سعودي با آمريکا و
قراردادهاي نفتي با اين کشور، سران مسکو با رياض در معارضه بودند و دهها
سال باهم رابطه سياسي نداشتند و شوروي چند بار از طريق نفوذ در يمن در صدد
آسيب زدن به دولت سعودي برآمده بود. به باور اصحاب نظر، دولت سعودي
در وضعيت بين المللي سال 2003 نمي خواست که تنها به آمريكا متكي باشد.
مسكو كه «دلار» را پايه قدرت آمريکا مي داند خواستار همكاري هاي دوجانبه
در زمينه هاي مختلف بويژه معاملات پول با سعودي و ساير کشورهاي نفتدار و
ثروتمند عرب است.
|
|
آمريکاي لاتين و نگاه به شرق
|
كنفرانس جهاني هاوانا درباره گسترش زمين هاي باير كه پنجم
سپتامبر2003 پايان يافت نشان داد كه جامعه تازه اي در جهان مركب از
كشورهاي آفريقايي و آمريكاي لاتين در شرف ايجاد است. تحليلگراني كه
به اين موضوع پي برده بودند گفته بودند كه از تركيب مقامات شركت كننده در
كنفرانس و بيانات مشابه سران و نمايندگان كشورهاي مورد اشاره از جمله
سخنراني مهيج هوگو چاوز رهبر ونزوئلا متوجه اين واقعيت شده اند. دولتهاي
اروپايي به اين كنفرانس به ويژه از اين جهت كه در كوبا برگزار شده بود توجه
نكرده و نمايندگان عاليمقام نفرستاده بودند. در پي همين نشست بود که دولت
ايران توجه بيشتري به گسترش مناسبات با آمريکاي لاتين کرده و به نتيجه
مطلوب رسيده است.
|
|
چين و جنگ افزارهاي الکترونيک و ديجيتال - پول و مجازات اقتصادي هم جنگ
افزارند
|
دولت چين كه قبلا درنظر داشت تا سال 2005 پانصد هزار تن از شمار
نظاميان خود بكاهد سوم سپتامبر 2003 اعلام کرد که با توجه به رويدادهاي
عراق، فعلا ميزان اين كاهش را محدود كرده است. نيروي زميني بالاي شش ميليون
نفري چين در زمان جنگ كره، هنوز داراي 2ميليون و پانصد هزار سرباز است.
مقامات نظامي چين درباره افزايش بودجه نظامي اين كشور نيز گفته بودند كه
رقابت هاي نظامي در سطح جهان همچنان ادامه دارد، اين رقابت ها مخصوصا در
ارتقاء تكنولوژي جنگ افزارها و جنگ افزارهاي ديجيتالي (ويروس کامپيوتر و
...) متمركز شده است. براي مثال: اقتصاد و زندگي يك كشور پيشرفته در برابر
ويروس رايانه به مراتب آسيب پذيرتر از لشكر كشي پرهزينه و پر تلفات است.
بازي با معاملات پول و تغيير سياست مالي و مجازات هاي اقتصادي نيز اين
روزها دارد به صورت جنگ افزار درمي آيد و .... كارشناسان نظامي و
استراتژيک چين همچنين گفته بودند كه كثرت سرباز تنها هنگام اشغال نظامي يك
كشور ديگر و يا دفاع در برابر يك نيروي بيگانه كه وارد كشور شده باشد لازم
مي آيد كه چين قصد تصرف كشور ديگران را ندارد و در صورت ورود نيروي خارجي
هم چون دو گروه ميليشيا و سيستم نظام وظيفه اجباري دارد و عموم جوانان اين
دوره را مي بينند مي توان در زماني كوتاه آنان را احضار كرد و ماموريت
دفاعي داد. در پي انتشار اين اظهارات در رسانه هاي سوم سپتامبر
2003، مدير صندوق بين المللي پول گفته بود که چين در شرف تغيير سياست پولي
خود است و مي خواهد رابطه ثابت يوان youan با دلار را سست کند و اگر چنين
شود اجناس ساخت آمريکا در چين گران خواهند شد و ورود آنها کاهش خواهد يافت.
سالهابود که چين نرخ برابري 8 و 28 صدم يوان با يک دلار آمريکا را ثابت
نگهداشته بود. چين که از آگوست 2010 دومين قدرت اقتصادي جهان شده است در
سال 2002 يکصد و سه ميليارد دلار کالا بيش از واردات از آمريکا، به اين
کشور صادر کرده بود. (در سالهاي بعد اين کسري موازنه، خيلي بيشتر شده است و
آمريکا جمع بدهي آمريکا به چين در سال 2010 از رقم 800 ميليارد تجاوز کرده
است).  | اسكناس يوان
|
|
|
رسيدن کره شمالي به همان نتيجه اي که آن را از قبل اعلام کرده بود: آمريکا
تا به هدف نهايي نرسد دست بردار نخواهد بود
|
 | كيم جونگ ايل |
پارلمان جمهوري خلق کره سوم سپتامبر 2003 بارديگر کيم جونگ ايل
را براي ده سال به رياست کميته دفاع ملي اين کشور (فرماندهي کل قوا)
انتخاب کرد. و اين، در حالي بود که جنگ نطق و مصاحبه در پي ترك مذاكرات
تسليحاتي شش جانبه از سوي دولت جمهوري دمكراتيك خلق كره، از اول
سپتامبر2003 ميان اين دولت و دولت آمريكا شدت يافته و دوم سپتامبر 2003 يك
مقام جمهوري خلق كره گفته بود: ما به اين نتيجه رسيده ايم كه هرچه در برابر
آمريكا نرمش نشان دهيم، كوتاه آييم و آماده سازش باشيم بر فشارها و توقعات
آن دولت افزوده مي شود. دولت آمريكا تا به هدف نهائي خود از تصميمي كه
گرفته باشد نرسد (تغيير نظام کره شمالي) دست بردار نخواهد بود؛ ما در جريان
مذاكرات شش جانبه پكن يك بار ديگر اين حقيقت را لمس كرديم و، ديگر نبايد
خود را گول بزنيم، و همچنان كه آنان از راه خود باز نمي گردند ما هم به راه
خويش ادامه خواهيم داد. در سال 2008 کره شمالي از راه خود بازگشت و
سردکن هاي تاسيسات اتمي اش را تخريب کرد ولي به قول خودش چيزي به دست
نياورد جز رسيدن به همان حرفي را که در سوم سپتامبر سال 2003 زده بود و لذا
آن فعاليتهارا از سرگرفت.
|
|
|
تاريخ از نگاهي به تصوير
|
اعلام نامزدي در انتخابات در كنار ناو هواپيمابر!
|
دوم سپتامبر 2003 سناتور
جان كري از حزب دمكرات در كنار ناو هواپيمابر "يورك تاون" كه در بندر
چارلستون (كاروليناي جنوبي) متوقف بود با شعاري كه در عكس ديده مي شود
نامزدي خودرا براي انتخابات سال 2004 رياست جمهوري اين كشور اعلام داشت.
قبلا ديده نشده بود كه يك عضو حزب دمكرات آمريكا در كنار يك ماشين جنگي
نامزدي اش را براي يك مقام انتخابي اعلام دارد. احتمالا مشاوران روابط
عمومي«جان کري» با توجه به ادامه وضعيت عراق به او چنين توصيه اي را کرده
بودند. اين انتخابات چهارده ماه بعد برگزار شد ولي در آن جان کري به
پيروزي نرسيد. در پي اين انتخابات (نوامبر 2004) بازهم صداي اعتراض به
نقائص فني دستگاههاي الکترونيک راي گيري و احتمال دستکاري در آنها بلند
شد!. شعار تبليغاتي دو نامزد اصلي براي انتخابات رياست جمهوري
آمريکا که هفته اول نوامبر 2008 برگزار شد"تغيير" و " نخست ميهن" بود.
«تغيير»شعار باراک اوباما نامزد حزب دمکرات بود که برنده شد، ولي پس از
انتخابات و آغاز کار رئيس جمهور جديد از «تغيير» مورد نظر مردم آمريکا خبري
نشد لذا بعيد است که در انتخابات پارلماني نوامبر 2010، حزب حاکم (دمکرات)
بتواند اکثريت را حفظ کند.  | شعار "چنج = تغيير" که بر بدنه هواپيماي "اوباما" نامزد وقت
حزب دمکرات هم ديده مي شود
|
 | " نخست ميهن" يعني اولويت با مسائل داخلي شعار حزب
جمهوريخواه در انتخابات نوامبر 2008 بود
|
|
|
|
برخي ديگر از رويدادهاي 3 سپتامبر
|
1651:
نيروهاي ضد سلطنت در انگلستان سربازان وفادار به چارلز دوم پادشاه
اين كشور را شكست دادند.
|
1658:
اليور كرمول تنها رئيس جمهور انگلستان در تاريخ اين كشور كه چارلز
دوم را بركنار كرده بود درگذشت.
|
1833:
انتشار "نيويورك سان ديلي" نخستين نشريه روزانه آمريكا آغاز شد.
http://www.iranianshistoryonthisday.com |