مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز
ايران | ||||||
يک آتني 240 کيلومتر دويد تا اسپارتي ها را از لشکر کشي ايرانيان آگاه سازد - داستان نامگذاري دوي "ماراتن" | ||||||
يك ميهندوست آتني به نام فيليپيدس Philippidess پس از اطلاع از
تصرف جزيره "اوبوآ" توسط نيروي دريابرد ايران و پياده شدن طليعه اين نيرو
در "آتيكا" و دشت ماراتن، 240 كيلومتر فاصله آتن تا اسپارت را در دو شبانه
روز دويد تا از سران اسپارت بخواهد كه نیروی کمکی به آتن بفرستند. وي دوم
سپتامبر سال 490 پيش از ميلاد به اسپارت رسيد و درخواست خود را مطرح ساخت.
فيليپيدس از جانب کسي ماموريت نداشت و حس ميهندوستي اورا به دويدن 240 کيلو
متري وادار کرده بود و همين امر - در تاريخ - بر اهميت عمل او افزوده
است. به نوشته هرودوت، فيليپيدس پس از بازگشت به آتن به ميدان جنگ رفت و هنگامي که مشاهده کرد ايرانيان به کشتي هايشان باز می گردند تا ازمنطقه خارج شوند مسافت ساحل تا شهر آتن (عرض ناحيه ماراتن Marathon) را که 40 کيلومتر بود دويد تا مردم آتن را که در نگراني بسر مي بردند از اين بازگشت آگاه سازد که پس از دادن خبر، بر زمين افتاد و درگذشت. به همين جهت مسابقه دو طولاني المپيک را "ماراتن" نام نهاده اند که 42 کيلومتر است. |
||||||
رضا شاه بدون اطلاع از جزئيات همچنان دم از محاکمه صحرائي خائنان مي زد! | ||||||
دوم سپتامبر 1941(11 شهريور 1320) رضاشاه از طريق نزديكان خود اطلاع
يافت كه سربازان كه همگي وظيفه و از شهرهاي دور افتاده و روستا ها بودند از
هشتم شهريور كه آنان را از پادگانها بيرون كرده اند در خيابانها و جاده ها
گرسنه مانده و با پاي پياده به زادگاههاي خود باز مي گردند و قسمتي از
سلاحهاي سبك و فشنگ از انبارهاي اسلحه سرقت شده و به اشرار فروخته مي شود!.
رضا شاه كه هنوز نمي دانست انگلستان و شوروي بركناري، تبعيد و اسارت اورا
از شرايط تغييرناپذير براي ترك مخاصمه مطرح كرده بودند با دريافت خبر
آوارگي سربازان از اطرافيانش، بار ديگر خشمگين شد و غافل از اين كه آوارگي
خود او، بسان سربازان ، مطرح است عصا بر زمين مي زد و تاكيد برتسريع تشكيل
دادگاه نظامي زمان جنگ (معروف به محكمه حرب) با حضور شخص خود داشت تا
مقامات نظامي كه سربازان پادگانها را مرخص كرده بودند محاكمه و اعدام شوند.
تنها خبر رسمي كه در اين روز به رضا شاه دادند تا اعصابش را خرابتر كنند و
جرات را از او بگيرند ادامه بمباران شهرهاي شمالي توسط هواپيما هاي شوروي و
پيشروي واحدهاي نظامي انگلستان به داخل كشور بود. رضا شاه هنوز نمي دانست
كه لشكر 7 پياده كرمان حاضر به ترك پادگان نشده و خودرا براي نبرد با يك
تيپ هندي كه تا 107 كيلومتري جنوب اين شهر پيش آمده بود آماده كرده و اين
تيپ از بيم مقابله، در جلگه «راين Rayen » و دامنه كوه هزار دست به
سنگربندي زده است؛ لشكر خوزستان بدون توجه به بخشنامه «نخجوان ـ رياضي» با
نيروهاي متجاوز انگليسي درگير شده و زد و خورد ادامه دارد؛ لشكر تبريز هم
به دو قسمت شده؛ قسمتي با توپخانه لشكر از بيراهه براي دفاع از تهران روانه
پايتخت شده و قسمت ديگر ترجيح داده كه به جاي تسليم شدن به نيروهاي شوروي،
به تركيه «بي طرف» عقب نشيني كند. رضا شاه همچنين خبر نداشت كه زير گوش
او، در تهران، خلبانان پايگاه قلعه مرغي كه بر ضد فرمانده سابق خود كه به
آنان دستور رفتن به منازلشان را داده بود شورش كرده بودند و تعداد ديگري از
هواپيماهارا در «يافت آباد» فرود آورده و زير درختها استتار كرده بودند تا
به موقع از آنها استفاده دفاعي كنند. ولي اين خبر را كه براي هر ايراني
تاسف آوراست به رضا شاه داده بودند كه در پي مرخص شدن سربازان لشكر فارس،
بعضي از عشاير منطقه در اين لحظات حساس، ميهندوستي را رها ساخته، اسلحه
برداشته و درصدد حمله به شهرها و روستاها و كاروانها بر آمده اند ولي برايش
تحليل نكرده بودند كه اين عمل به تحريك عوامل خارجي (انگلستان) صورت گرفته
كه سران ايلها را تطميع كرده بودند. رضا شاه موفق نشده بود ريشه ايلخان
بازي را در عشاير كه يك مسئله عمومي ايران از زمان مغولها بود كاملا قطع
كند. در اين ميان دو راديو متعلق به انگستان ( لندن و دهلي) رضاشاه را زير شديدترين انتقادها قرار داده و سعي در بدنام كردن او داشتند تا به اين ترتيب نظر آن گروه از مقامات ايراني را كه هنوز هواخواه وي بودند تغيير دهند و راه را براي اسارتش هموار سازند. كارشناسان نظامي بي طرف و نگارندگان تاريخهاي نظامي به صراحت نوشته اند كه اگر خيانت اواخر آگوست در ايران صورت نگرفته بود، در آن زمان شوروي و انگلستان آن نيروي اضافي را نداشتند كه بتوانند از عهده ارتش ايران كه با انضباط سخت آموزش ديده بود برآيند، زيرا كه شوروي در برابر آلمان حالت دفاعي توام با عقب نشيني در پيش گرفته، لنينگراد به محاصره آلماني ها افتاده و انگلستان در شمال آفريقا و اروپا با آلمان و در خاور دور با ژاپن درگير بود و تكنولوژي نظامي تا آن حد پيشرفته نبود كه ايران فاقد آن باشد و در آن زمان حتي ايران اگر مي خواست مي توانست به سرزمين هاي مجاور خود كه جز تركيه و افغانستان، زير سلطه قدرتهاي اروپايي بودند تعرض كند. چرچيل در خاطرات خود اعتراف كرده است كه براي حمله به ايران، با زحمت بسيار توانسته بود 3500 تا 5000 سرباز عمدتا هندي جمع آوري كند!. |
||||||
برخي از افسران مصدقي پليس در اختيار وزارت کار! گذارده شدند | ||||||
يازدهم شهريور 1332 سازمان شهرباني دولت زاهدي (معروف به دولت
كودتا) تصميم گرفت كه آن دسته از افسران اين سازمان را كه از دكتر مصدق و
نهضت ملي هواداري كرده بودند و شهرت ناسيوناليستي داشتند، ولي دليل محكمي
براي زنداني كردنشان وجود نداشت اخراج و يا در اختيار وزارت كار قرار دهد
كه چنين شد. هفت سال بعد، همين شهرباني (پليس كشور) مجبور شد كه براي اصلاح كلانتري ها و امنيت شهر ها همان افسران را كه غيرنظامي شده بودند با همان درجه هايي كه در اواخر حكومت دكتر مصدق داشتند به خدمت پليس بازگرداند و بسياري از آنان که در دوران بيکاري، از دانشکده حقوق دانشگاه فارغ التحصيل شده بودند در راس كلانتريهاي تهران ظاهر شدند و دفعتا روساي كلانتري هاي پايتخت كه قبلا سرهنگها بودند، سروانها و ستوانها (عقب افتاده از ترفيع) شدند و شهر را اصلاح كردند و به عربده كشي ها، جاهل بازي ها و باج خوري ها كه پس از براندازي 28 امرداد (به دليل شركت اين قبيل افراد در كار براندازي) شدت يافته و به صورت امري عادي درآمده بود پايان دادند. همين افسران پس از انقلاب، در زمان دولت موقت، مقامات تراز اول شهرباني كشوررا بر عهده گرفتند و پليس ازهم پاشيده را احياء کردند.
|
||||||
ديدار هوا گوفنگ رئيس وقت دولت چين با شاه (درجريان انقلاب سال 1978) | ||||||
«هوا» در نطقي در تهران گفته بود كه چين دوران انقلاب را پشت سر نهاده و گام به دوران سازندگي گذارده و نياز به صلح و مسالمت دارد تا خودرا بسازد. وي گفته بود كه وجود يك چين نيرومند به سود همه كشورهاي كوچك و ضعيف جهان است كه قبلا يار و ياور نداشتند. «هوا» ضمن ستايش از خدمات ايران باستان به تمدن جهان و اشاره به گذشته با عظمت ايرانزمين گفته بود كه از اين پس و يا در آينده اي نزديک، تعرض قدرتهاي بزرگ به كشورهاي كوچك، مانند گذشته به سود بزرگها نخواهد بود زيرا كه مقاومت ملتها در برابر آنها بيشتر مي شود. بعدا به اين ديدار «هوا» كه احتمال بهره برداري شاه به سود خود از آن مي رفت ايراد گرفته شد كه «هوا» پاسخ داده بود كه ترتيب ديدار پيش از تشديد انقلاب داده شده بود، تشريفاتي بود و او قصد مداخله در انقلاب را نداشت.
|
||||||
اعلام هدف هاي جبهه ملي ايران | ||||||
يازدهم شهريور 1357 و در جريان انقلاب، جبهه ملي ايران كه حيات تازه
يافته بود اعلام كرد كه يك حزب نيست بلكه سازماني سياسي و فراگير است كه
فعلا احزاب ايران، ملت ايران، جامعه سوسياليستها و ... هسته مركزي اش را
تشكيل مي دهند و خواهان تحقق آرزوهاي ملي ايرانيان از جمله تامين آزادي،
دمكراسي، عدالت اجتماعي و رفاه عمومي است. در اين اعلاميه تاکيد شده بود که تنها افراد و احزابي مي توانند در اين جبهه فعاليت كنند كه سابقه ضديت با نهضت ملي و افكار دكتر مصدق را نداشته، و صادقانه آماده خدمت به ميهن و هموطنان باشند. |
||||||
اديان و روحانيون | ||||||
آيت الله خميني: آنان که با اسلام مخالفند اختلاف شيعه و سني را عنوان مي کنند | ||||||
آيت الله خميني در اجتماع نمايندگان مردم عجبشير و جوانرود که به
ديدار او شتافته بودند ضمن بيانات مبسوطي كه در شماره 15942 روزنامه
اطلاعات (شهريور 1358) منعكس است گفته بود كه اختلافي ميان شيعه و سني نيست
و آنها كه با اسلام مخالفند، اختلاف بين شيعه و سني را عنوان مي كنند. اهل
تسنن هم داراي چهار مذهبد. وي افزوده بود كه همه مسلمانان تابع احكام قران هستند و در اسلام گروه و نژاد مطرح نيست. |
||||||
نظرات اقتصادي آيت الله بهشتي | ||||||
آيت الله دكتر بهشتي در مصاحبه اختصاصي با روزنامه اطلاعات كه در
شماره دهم شهريور 1359 آن روزنامه منعكس شده است گفته بود كه دادگاههاي
انقلاب بايد هرچه زودتر به دارايي افراد كه از راه حرام به دست آمده است
رسيدگي كنند (لحن كلام بگونه اي است كه توصيه بر تداوم اين كنترل قضايي
دارد). وي در اين مصاحبه نظرات خود را که عمدتا زمينه اقتصادي دارند اعلام داشته بود كه خلاصه برخي نكات آن از اين قرار است: ــ صنايع مادر و بازرگاني خارجي بايد دولتي باشند (تا هیچ مقامی متهم به واگذاری خارج از ضوابط نشود). ــ کارخانه ها و موسسات بزرگ را (که خارج از مقوله صنایع مادر هستند) مي توان به صورت تعاوني اداره کرد. اگر تعاوني ها تقويت شوند بخش خصوصي (سرمايه داران انفرادي) فرصت و زمينه بادکردن (بزرگتر شدن) به دست نمي آورند. ــ نيمي از اموال كساني كه ماليات نداده اند متعلق به دولت است. ــ اموال رباخواران بايد مصادره شود (به جامعه و نماينده آن دولت داده شود). ــ اموال كساني كه از راه بند و بست با مقامات دولتي صاحب كارخانه و ... شده اند مال خودشان نيست و متعلق به بيت المال است. ــ كساني كه از راه فروش اراضي موات (بلا استفاده) صاحب ثروت شده اند اين ثروتشان حرام است. ــ عموم مردم بايد امكان كار و فعاليت داشته باشند و .... |
||||||
تعمد در گسترش اختلافات مذهبي در عراق | ||||||
|
||||||
دنياي ورزش | ||||||
سالمرگ «کوبرتين» که مسابقه هاي پهلواني المپيک را زنده کرد | ||||||
انتشار اظهارات بارون دو کوپرتين در جرايد سبب شد که هواداران احياي اين بازيها به مساعي او به پيوندند و بر اثر فشار و تبليغ اين گروه، نمايندگان 9 کشور در سال 1894در پاريس گرد آيند و در اين زمينه مذاکره کنند. احياي مسابقه هاي جهاني المپيک در اجلاس دوم که در سال 1896 برگزارشد به تصويب رسيد. پس از احياي المپيک، بارون دو کوبرتين از سال 1896 تا 1925 به مدت 29 سال رئيس کميته برگزار کننده اين مسابقات بود. |
||||||
در قلمرو رسانهها | ||||||
ایران، تنها کشور جهان که نظامنامه روزنامه نگاری ندارد! | ||||||
دوم سپتامبر 2004 چاپ دوم و ترجمه اسپانیایی تالیف چهار جلدی تاریخ رسانه
ها به توزیع داده شد. از مندرجات این کتاب چنین بر می آید که (تا آن زمان)
ایران تنها کشور جهان بوده است که نظامنامه روزنامه نگاری نداشته است [تا
سال 2010 هم نشده است]. نظام روزنامه نگاری متفاوت از قانون مطبوعات است و
نیازی به تصویب آن در پارلمان نیست. کارشناسان این پیشه آن را تدوین و پس
از تایید صنف، جهت تصویب به شورای عالی فرهنگ و یا هیات وزیران می دهند.
ایران معاصر از سال 1215 هجری خورشیدی دارای روزنامه به نام «کاغذ اخبار» و
از 1229 روزنامه وقایع اتفاقیه را داشته است. وطن ما در عهد باستان هم پس
از امپراتوری روم، دومین کشوری بود که روزنامه منتشر می کرد و نسخه های
کارنامک = روزنامک اردشیر پاپکان سند تاریخ نویسی است. نظامنامه روزنامه نگاری هر رسانه را تعریف می کند و خصوصیات سه نوع روزنامه (حزبی، تخصّصی و جامع = حرفه ای) را بیان می دارد. «نظام روزنامه نگاری» سازمان و برنامه روزنامه را به دست می دهد از جمله چه کسی را می توان روزنامه نگار خواند و شرايط احراز اين عنوان چه بايد باشد. چه فردی را با چه پیش شرایطی می توان به عنوان خبرگیر استخدام کرد. طول ماندن در هر سمت تحریریه (اتاق خبر) و چگونگی ارتقاء از خبرگيري به خبرنگاری به دبیری میز و معاونت سردبیر اجرایی و بالاخره سردبیر. تعریف روزنامه نگار فری لنس (حق التحریریِ)، حداقل مزد، کمیسیون صنف برای رسیدگی به شکایات و تخلفات و نیز تایید و یا رّد صلاحیت روزنامه نگاربودن افراد جهت معرفی به هیات ویژه (در ایران هیات نظارت) برای دریافت پروانه نشر. نبود همین قاعده است که در ایران، غیر روزنامه نگار پروانه نشر دریافت داشته و سپس آن را به اجاره داده و دکان کرده است. رشد مطبوعات یک کشور نسبت مستقیم با نظامنامه روزنامه نگاری آن کشور دارد که روزنامه نگار حرفه ای را تعریف و خبر از تبلیغ را مشخص و راهکارهای متعدد به دست می دهد ازجمله تفاوت خبر مطلق از تفسیر و اعمال نظر، و در کشورهای جهان سوم روش و اسلوب ترجمه خبر از آژانس ها. یکی از دلایل فقدان چنین نظامنامه ای در ایران چنین گزارش شده است که در طول 160 سال روزنامه داري، ایران تنها سه وزیر مطبوعات (ارشاد) داشته که روزنامه نگار بودند و تنها یک معاون مطبوعاتی روزنامه نگار!. خواندن روزنامه و یا عضو شورای یک رسانه بودن دلیل نمی شود که فرد را روزنامه نگار بخوانند. باید ادوار خبرگیری، خبرنگاری، دبیری، مقاله نویسی و ... را طی کرده باشد. به صرف نوشتن چند مقاله نمي توان يک فردرا روزنامه نگار خطاب کرد. تعیین حد اقل دستمزد و اینکه روزنامه نگار می تواند همزمان از چند موسسه بازنشسته شود (قانون آمریکا) سبب شد که در دهه های 1340 و 1350 ناشران روزنامه های وقت مانع از تدوین نظامنامه روزنامه نگاری ایران شوند. بسیاری از کشورها دارای قانون مطبوعات نیستند از جمله آمریکا و هرکس (تبعه و خارجی) می تواند هر آن که اراده کند نشریه بدهد ولی همین کشورها دارای نظامنامه روزنامه نگاری هستند زیرا که بدون آن، رسانه ها رشد نخواهند داشت و عامل برخی از بی نظمی ها خواهند بود. |
||||||
ساير ملل | ||||||
روزي که آلمان ابر قدرت جهان شد | ||||||
دوم سپتامبر سال 1870، يك روز پس از شكست فرانسه از آلمان در جنگ
«سدان Sedan»، دولت آلمان ابر قدرت جهان شد. با ارتقاء آلمان، انگلستان دوم
و روسيه به رديف سوم پايين رفت و دوران دسته بندي نيروهاي رقيب بر سر
بلعيدن سرزمينهاي قاره هاي دوردست آغاز شد كه به آن شکل، تا 1914 ادامه
داشت و به جنگ جهاني اول منجرشد. در سال 1870 نيروهاي فرانسه پس از 44 روز دفاع در برابر سربازان مهاجم آلماني به فرماندهي مارشال مولتكه Moltke در سدان، يکم سپتامبر شكست خوردند و تسليم نيروهاي برتر آلمان شدند. دوم سپتامبر بيسمارك به چادر لويي ناپلئون (پادشاه وقت فرانسه) رفت و اورا با سه ژنرال ارتش فرانسه نزد قيصر برد و لوئي با بر زمين افكندن شمشيرش، تسليم شد. قبلا صد هزار نظامي فرانسوي تسليم شده بودند. با وجود اين، چهار ماه و 16 روز طول كشيد تا نيروهاي آلمان به ورساي فرانسه رسيدند، زيرا گارد ملي (ارتش مردمي) فرانسه، خودرا با شتاب تمام بسيج كرده و بطور غير منظم دست به مقاومت زده بود و نيروهاي آلمان مجبور شده بودند كه نخست با جنگ غير منظم كه برايشان بسيار دشوار بود، آشنا شوند و سپس بجنگند. در ورساي، ويلهلم در اتاق امپراتوران فرانسه ايجاد امپراتوري آلمانيها ـ رايش (رايخ) را اعلام كرد و خودرا قيصر آن ناميد و به اين ترتيب بيسمارك معمار اين امپراتوري به هدف خود رسيد. از سوي ديگر، گروهي از فرانسويان روز چهارم سپتامبر - دو روز پس از تسليم شدن لويي ناپلئون، بار ديگر درپاريس نظام جمهوري برقرار كردند و نظامات انقلاب فرانسه را پس از 80 سال، دوباره به اجرا گذاردند و دست به دستگيري و اعدام و مصادره اموال كساني زدند كه آنان را خائن به وطن و روح انقلاب مي دانستند ولي به نتيجه نرسيدند. |
||||||
سالروز قتل انگليسيها در كابل، و ورود عناصر تازه به مسئله افغانستان | ||||||
با قتل عام انگليسي ها در کابل، پيمان صلح «گندمكGandomak» ميان دولت لندن و افغانها عملا برهم خورد. سپس يحيي خان پسر امير يعقوب خان دست به محاصره شهر قندهار زد تا پادگان انگليسي آنجا را خلع سلاح كند. سياست انگلستان در آن زمان بر اين مدار بود كه قندهار و كابل تحت يك لوا و حكمران نباشند و همه تلاش خودرا بكار مي برد تا ميان پشتونها تفرقه باشد (جداكردن و تقسيم پشتونها با خط مرزي «دوراند» ميان دو کشور (هندوستان وقت و افغانستان)، در اجراي همين سياست بود كه يك مسئله دائمي ميان پاكستان (جانشين هندوستان غربي) و افغانستان شده است. دولت انگلستان هنگامي كه قندهار را در محاصره يحيي خان ديد، سپاهي را به فرماندهي ژنرال «فردريك رابرتز» روانه قندهار كرد. اين سپاه يحيي خان را مجبور به عقب نشيني به كوهستان كرد و عبدالرحمن خان نوه دوستمحمد خان را كه از منافع انگلستان حمايت مي كرد و برضد روسيه بود، در كابل به اميري رساند. همين رقابت شديد 90 ساله لندن و مسكو بر سر افغانستان بود كه انگلستان با تهديد نظامي و اعزام ناوگان به بوشهر، خارك و خرمشهر دولت وقت ايران را مجبور به تخليه شهر هرات و مناطق غربي افغانستان كرد و يك قطعه اصلي خاك ميهن ما و يكي از يادگارهاي فرهنگ و ادب ايراني را پس از هزاران سال از آن جدا ساخت. رقابت لندن و مسكو بر سر افغانستان تا سال 1919 كه انگلستان به دليل كمونيست شدن روسيه و قطع رقابت (بطور موقت) و نيز تاسيس جامعه ملل، استقلال افغانستان را برسميت شناخت ادامه داشت و بعدا به صورتي ديگر درآمد. اين بار انگليسي ها دولت واشنگتن را تحريك به مداخله كردند كه به تدريج رنگ «ناتو» به خود گرفته است. با ايجاد سازمان همكاري شانگهاي، تحولات اخير در مسكو ، تشديد زد و خوردهاي افغانستان و وقوع تغييرات دولتي در پاكستان بعيد نيست كه بعدا عناصر تازه اي وارد مسئله افغانستان شود و .... |
||||||
اظهارات جالب ژنرال مک آرتور در مراسم امضاي اسناد تسليم شدن ژاپن | ||||||
در اين مراسم كه بيش از 20 دقيقه طول نكشيد، ژنرال مك آرتور فرمانده نظامي وقت آمريکا در منطقه اقيانوس آرام در نطقي اظهار اميدواري كرده بود كه دنياي آينده بدون جنگ و خونريزي باشد و كشورهاي درگير در جنگ جهاني دوم، اعم از غالب و يا مغلوب، جنگ را پشت سر بگذارند و آن را بفراموشي بسپارند و زندگاني را از سر گيرند. مک آرتور گفته بود که اميد صادقانه او به صلح و رفاه نوع بشر است که از ميان کشتارها و ويرانگري هاي گذشته سر بلند مي کند و دنياي تازه اي مي سازد - دنيايي بدون ترس که در آن شئون انسانها رعايت شود. در همين مراسم اعلام شد كه امپراتور ژاپن ژنرال مك آرتور را به عنوان سرفرمانده نيروهاي اشغال كننده ژاپن (عملا حکمران اين کشور) پذيرفته است. مک آرتور روز پيش از اين، قدم به خاک ژاپن نهاده بود.
|
||||||
روز استقلال ويتنام و سالروز درگذشت هو ـ شي مين | ||||||
دوم سپتامبر 1945 دكتر «هو شي مين» رهبر مردم ويتنام استقلال اين
كشوررا اعلام داشت. از آن پس ويتنامي ها اين روز را به عنوان روز ملي خود
رعايت مي كنند. «هو» 24 سال بعد در چنين شبي (دوم سپتامبر 1969) در 79
سالگي درگذشت. به اين صورت سالروز اين ضايعه مصادف با سالروز اعلام استقلال
ويتنام است كه خود او آن را اعلام داشته بود. هوشي مين از مردان بزرگ سده بيستم در عين حال يكي از اعضاي موسس حزب كمونيست فرانسه بشمار مي رود. وي همچنين در سال 1925 به روسيه شوروي رفته بود تا به كار پياده كردن نظام سوسياليستي در اين اتحاديه كمك كند و در سال 1930 در زماني كه در چين به سازماندهي كمونيستهاي اين كشور كمك مي كرد حزب كمونيست ويتنام را هم تاسيس كرد. آنگاه به فكر پايان دادن به استعمار فرانسه بر ويتنام، وطن خود، افتاد و سازمان «ويت مين» مركب از كمونيستها و ناسيوناليستهاي ويتنامي را تشكيل داد. نيروهاي هوشي مين سه قدرت وقت ـ ژاپن، فرانسه و آمريكا را يکي بعد از ديگري شكست دادند و به همه هدفهايي كه رهبرشان اعلام كرده بود رسيدند. (درباره دکتر هو - شي مين در سايت سوم سپتامبر توضيح بيشتري داده شده است) |
||||||
زادروز احمدشاه مسعود و آرزوي همبستگي پارسيان جهان | ||||||
احمدشاه مسعود يك مسلمان ناسيوناليست بود كه همانند پدرش سرهنگ دوستمحمدخان آرزو داشت پارسيان بار ديگر يكپارچه شوند - دست كم از طريق وحدت فرهنگي. او با مداخله خارجي در افغانستان مخالف بود و آن را عامل سيه روزي مي دانست و برپايه همين اعتقاد با مداخله شوروي در افغانستان مبارزه كرد و پس از خروج شوروي از افغانستان وزير دفاع اين كشور شد و بعد فرمانده ايستادگي مسلحانه در برابر طالبان كه آنان را هم عامل عقب ماندگي مي دانست. مسعود بارها از تلاش دکتر محمد مصدق به ملي كردن نفت ايران و طرد نفوذ بيگانه تجليل كرده آن را در رديف بپاخيزي پدر خود و تاجيكان در منطقه فرارود در نيمه اول قرن 20 بر ضد شوروي خوانده بود. |
||||||
... و به اين گونه يک ضعف شوروي که بي اعتنايي به امنيت ملي بود برملاء شد | ||||||
پرواز اين هواپيما از مرز تا کنار ديوارهاي کرملين که ضعف شوروي را منعکس کرده بود باعث شگفتزدگي جهانيان شد که با به يادآوردن موضوع ساقط کردن هواپيماي جاسوسي «يو _ 2 » آمريکا و جت مسافربر پرواز 007 کره جنوبي، دفاع شوروي را خلل ناپذير مي پنداشتند. ضعف شوروي در آن روز ناشي از نداشتن وسائل ره گيري و دفاع هوايي نبود، بلکه در بي اعتنايي و سهل انگاري کارکنان مربوط بود که نشان مي داد نظام وقت آن کشور به دليل کاهش انگيزه و عدم دلسوزي ملي در يک رخوت و سستي قرار گرفته بود و .... از اين رويداد هرکس بر پايه منافع خود استفاده کرد؛ ازجمله گورباچف رهبر وقت آن را بهانه قرارداد و مارشال سرگي سوکولف وزير دفاع شوروي، و همچنين فرمانده نيروي هوايي آن اتحاديه را که از مخالفان برنامه هايش بودند برکنار ساخت و «ياسف» از دست پروردگانش را وزير دفاع کرد. با برکنار شدن سوکولف راه بر گورباچف براي اجراي برنامه هاي خود تا فروپاشي شوروي (از درون) باز شد. «ماتياس» جوان که سهم بزرگي در فروپاشي يک امپرتوري بزرگ دارد پس از محاکمه به جرم نقض حريم شوروي به زندان محکوم شد که پس از 14 ماه و 14 روز، مشمول آزادي مشروط! قرار گرفت و رها شد و به وطن بازگشت. بايد دانست که شنيدن آزادي مشروط يک خارجي محکوم، به ندرت در شوروي به گوش خورده بود.
|
||||||
درگذشت بازمانده جنگ جهاني اول در 107 سالگي | ||||||
|
||||||
برخي ديگر از رويدادهاي 2 سپتامبر | ||||||
|
||||||
|
||||||
|
||||||
|
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۶/۱۱ ساعت 22:23 توسط شاگرد تاریخ
|