ايران
افتادن زودگذر تبريز به دست سلطان سليم عثماني
سليم يکم
هفتم سپتامبر سال 1514 (16 شهریور) نظاميان عثماني وارد تبريز شدند. اين یگانها به فرماندهي مستقيم سليم اول سلطان عثماني 23 آگوست (15 روز پيش از آن) در دشت چالدران نيروهاي شاه اسماعيل صفوي را شكست داده بودند. سلطان سليم و نظامیانش بر اثر حملات غير منظم (چريكي) نيروهاي شاه اسماعيل و مقاومت مردم تبريز نتوانستند مدت طولاني در اين شهر بمانند و بیرون رفتند.
     جنگ چالداران بزرگترين و آخرين جنگ بزرگ توپ و تفنگ در برابر شمشير و كمان بود و مورّخان معاصر بمباران اتمي هيروشيما و ناگازاكي در نيمه اول آگوست 1945را با آن مقايسه مي كنند كه جنگ اتمي در برابر اسلحه متعارفي (توپ و تفنگ) بود و هر دو جنگ در ماه آگوست صورت گرفته بود.
     هدف عمده سلطان سليم از حمله به ايران؛ جلوگيري از گسترش شيعه اثني عشري كه مذهب رسمي ايرانيان اعلام شده بود به متصرفات عثماني و پيوستن شيعيان قلمرو عثماني به دولت تازه تاسيس صفوي ايران بود.
     هدف ديگر سلطان سليم از تعرض به ايران، ضميمه كردن مناطق كُردنشين شمال غربي ايران و محل سكونت تركمانان (بقاياي سلجوقيان و ... در عراق امروز) به قلمرو خود و نيز مانع از گسترش و رشد «ايرانيسم» بود كه با روي كار آمدن شاه اسماعيل صفوي دوباره سربلند كرده بود.
    سلطان سليم به دو هدف اول خود از اين عمليات نظامي رسيد، ولي مسئله اي به نام كردستان تركيه به وجود آورد كه دولت تركيه اينك (قرن 21) دچار آن است. صفويان كه تا زمان جنگ چالدران بكار بردن اسلحه آتشين را خلاف آيين جوانمردي مي پنداشتند از آن پس به فكر مسلح كردن خود به توپ و تفنگ افتادند كه شاه عباس يکم به آن تحقق بخشيد.
چاه نفت شماره 6 قم
در اين روز در سال 1335 چاه نفت شماره 6 قم در منطقه البرز نيز به نفت رسيد. چاه شماره 5 در منطقه البرز كه در عمق دو هزار و 67 متري به نفت رسيده بود از چهارم شهريور بر اثر فشار گاز طبيعي دچار فوران شده بود كه خروج نفت از آن مدتها ادامه داشت تااينکه از خارج كارشناس دعوت كردند و آن را خاموش ساختند.
درخواست وثوق الدوله (به اشاره لندن) از انگلستان و روسيه!
وثوق الدوله
16 شهريور 1294 (7 سپتامبر 1915) وثوق الدوله رئيس الوزراء وقت (برادر قوام السلطنه و پدر زن دكتر علي اميني) كه شهرت به انگلوفيل بودن( هواداري از انگلستان) داشت از دو دولت انگلستان و روسيه كه سرگرم تكميل اجراي قرارداد سن پترز بورگ (تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ) بودند و خواسته بودند كه ماليه و ارتش ايران را زير كنترل بگيرند خواست كه فعلا اين كاررا به تعويق اندازند. گفته شده است که وثوق الدوله به اشاره لندن درخواست تعوين آن تصميم را کرده بود زيرا بر لندن يقين حاصل شده بود که روسيه در جنگ جهاني اول که از سال پيش از آن آغاز شده بود پيشرفتي نخواهد داشت و قدرت سابق را از دست خواهد داد و درنتيجه، انگلستان ديکته گر اصلي در ايران خواهد بود.
تابعيت ايراني و اصل «معطل مانده» 41 قانون اساسي جمهوري اسلامي ـ تابعيت کشور ديگر عملي است «عالما و عامدا» و يک دل جاي 2 دلبر نتواند داشت
مجلس ايران جلسه 16 شهريور 1308 خود را به بحث درباره لايحه دولت پيرامون امر تابعيت اختصاص داده بود. برخي نمايندگان تاكيد برآن داشتند كه ايرانياني كه به وطن پشت كنند و به تابعيت دولت ديگري درآيند و با ادای سوگند، متعهد به دفاع مسلحانه، جاسوسی و هرگونه اقدام براندازی دیگر به سود دولت متبوع تازه و بر ضد وطن نیاکان شوند، به دليل قطع «عالما و عامدا» وفاداري به زادگاه خود و نياكان، از همان لحظه نبايد ايراني به حساب آيند و با آنان باید به صورت خارجي رفتار شود. بنابراين، ايران نبايد تابعيت مضاعف را بپذيرد. پاره اي ديگر از نمايندگان گفته بودند که پس از دادن يک اخطاريه رسمي، اين قبيل ايرانيان لغو تابعيت شوند. سرانجام لايحه دولت در آخر وقت آن روز به تصويب رسيد.
     پس از انقلاب، این بحث عینا در سال 1358 هنگام طرح اصل 41 قانون اساسي جمهوري اسلامي در مجلس مربوط و نیز رسانه ها ازسر گرفته شد. بسياري از مردم و مقامات (با توجه به شایعاتی که پیرامون تابعیت یکی ـ دو همکار دولت موقت در افواه جریان داشت) همان نظرات سال 1308 را ابراز کرده و خواسته بودند که قيد شود هرايراني که عالما و عامدا به تابعيت يک دولت ديگر درآيد از همان لحظه ادای سوگند وفاداری به دولت تازه، تابعيت ايراني خودرا از دست بدهد و به صورت خارجي و دريافت ويزا بتواند به ايران باز گردد. اصل مربوط سپس با همان مفاهیم به تصویب رسید.
     طبق اصل 41، لغو تابعيت يک ايراني نياز به درخواست تبعه دارد و يا در صورتي كه به تابعيت كشور ديگري درآيد.
     این اصل در 31 سال گذشته در مورد لغو تابعیت کسانی که به تابعیت دولت های دیگر درآمده اند (و برخي شايعات درباره بعضي از این اتباع دوگانه در مطبوعات تهران انتشار يافته) به اجرا درنیامده است! که در اصطلاح علم حقوق «اصل معطل مانده» بشمار می آید. حقوقدانان سوگند وفاداري به دولت ديگررا مصداق «عالما و عامدا» مي دانند و مي گويند که يک دل جاي دو دلبر نمي تواند باشد مخصوصا که اگر دو دلبر باهم دشمني و خصومت داشته باشند.
    قانون آمریکا تابعیت مضاعف را ردّ کرده است ولی معلوم نیست که این قانون از زمان گروگانگیری در سفارت این کشور در تهران (نوامبر 1979) به چه دلیل و انگیزه در مورد ایرانیان نادیده گرفته می شود!.
     ـ سال گذشته يکي از مخاطبان اين سايت که اين مطلب را خوانده بود در ايميلي به مولف تاريخ آنلاين نوشته بود: رجايي زماني که رئيس دولت بود بقدري نسبت به مهاجرت ايرانيان حساس شده بود و آن را پشت پازدن به وطن و نظام حکومتي مي دانست که دستور داده بود از آذرماه 1359 حتي پرداخت مستمري بازنشستگان ايراني مقيم کشورهاي ديگررا به حالت تعليق درآورند تا بازگردند و تکليف خودشان را روشن سازند. مي دانيم که مقيم کشور ديگر بودن به معناي تابعيت نيست. تابعيت کشور ديگر را با حرص ولع و اشتياق پذيرفتن مقوله ديگري است.
     ـ يک مخاطب ديگر نوشته بود: چه اصراري است که ايرانيان ترک وطن کرده را همچنان اتباع وطن بدانيم. اين 5 ـ 6 ميليوني که رفته اند خودرا به آب و آتش زده اند تا وطن تازه يافته اند. اگر علاقه مندي داشتند با تحمل آن همه زحمت نمي رفتند. بايد توجه داشته باشيم که آنان کشور ثروت و نفت را رها کرده و رفته اند. به عبارت ديگر، انگيزه ايشان اقتصادي نبوده است که حق را به جانب آنان بدهيم. به نظر من (فرستنده ايميل) اطلاق تعبير هموطن به افغانها بمراتب درست تر است زيرا که يک دولت خارجي آنان را با زور و توسل به ناو جنگي از ما (وطن اصلي) جدا کرده است.
ديدار سپتامبر 2008 احمدي نژاد از چين و اظهارات رهبر چين در ديدار با او
ششم سپتامبر 2008 محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران يك ديدار يكروزه از جمهوري توده اي چين بعمل آورد كه طبق گزارش رسانه ها، با رفتار دوستانه و گرم «هو جينتائو» رهبر چين رو به رو شد. هو (خو) در ديدار با احمدي نژاد در تالار بزرگ خلق اعلام کرده بود كه چين به حق ايران در برخورداري از انرژي اتمي براي مصارف غير نظامي احترام مي گذارد و اين حق را رعايت و از آن حمايت مي كند. به علاوه، از دولتهاي ديگر مي خواهد كه در اين زمينه انعطاف نشان دهند. وي همچنين برگسترش مناسبات دوجانبه دو كشور باستاني چين و ايران كه قرنها پيش از ميلاد مسيح آ‎غاز شده است تاكيد كرد و همكاريهاي صميمانه دو كشور را ستود و گفت كه چشم انداز اين همكاري هاي رو به گسترش، روشن و درخشان است.
    به گزارش (ششم سپتامبر 2008) رسانه ها، چين در بازرگاني خارجي ايران اينك مقام اول را حائزاست .
    عكس زير از ميان تصاويري انتخاب شده است كه رسانه هاي كشورهاي مختلف به مناسبت ديدار احمدي نژاد از چين منتشر كرده بودند:

ساير ملل
درباره نامگذاري ماه سپتامبر: واژه هفتم بر ماه نهم!
هفتم سپتامبر سال 1582 (و يك ماه پيش از تکمیل اصلاح تقويم ميلادي و به اجرای گذاردن تقویم تازه ـ یونیورسال = گریگوری)، كميسيون رفورم تصميم گرفت كه ماه نهم ميلادي نام باستاني اش را كه سپتامبر (هفتم) است حفظ كند. «سپتامبر بيش از دو هزار سال پيش و هنگام تنظيم تقويم ژوليان، از دو واژه سانسكريت (هندی) و برگرفته از يك كتاب ديني هندوها ساخته شده است: «سپت» به معناي رقم 7 و «امبر» يعني آسمان. در آن زمان، سپتامبر ماه هفتم بود و سال رومي قديم كه تقويم ميلادي برپايه آن تنظيم شده است به اقتباس از ايرانيان از مارس (21 تا 24 مارس) مصادف با نوروز ما و آغاز بهار شروع مي شد. تقويم تازه ميلادي (كه جهاني شده است) در قرن شانزدهم توسط يك ايتاليايي به نام دكتر ليليو (ليليوس) تنظيم شد و چون پاپ وقت، گريگوري سيزدهم، بر آن صحه نهاد به تقويم گريگوري موسوم شده است. اين تقويم از چهارم اكتبر سال 1582 به اجرا درآمده و جاي تقويم ژوليان را گرفته است.
نبرد «بورودینو» و تکرار تاریخ
ناپلئون بناپارت كه براي تصرف روسيه و سپس از راه ايران تصرف هند و خارج ساختن آن از دست انگلستان وارد روسيه شده بود هفتم سپتامبر 1812 ارتش روسيه را در منطقه «بورودينو» واقع در 112 كيلومتري غرب مسكو درهم شكست و هفت روز بعد وارد مسكو شد. نيروهاي هيتلر 129 سال بعد در همين محل يك بار ديگر ارتش روسيه (شوروي) را شكست دادند. هدف هيتلر هم خارج ساختن خاور ميانه و هند ازدست انگلستان از طريق ايران و با کمک دولت تهران بود.
سالروز پیروزی «بویاکا» و آغاز پایان استعمار اسپانیا در قاره آمریکا
هفتم سپتامبر سالروز پیروزی سیمون بولیوار ـ انقلابی بنام بر سپاه استعمارگر اسپانیاست در نبرد «بویاکا» که در سال 1819 روی داد. محل نبرد دامنه کوههای آندز و کنار رود «تیتیونوس» در گرانادای نو (کشور کلمبیای امروز) بود. این پیروزی به فرار نایب السلطنه اسپانیا به اروپا منجر شد و مقدمه استقلال کلمبیا، ونزوئلا، اکوادور، پرو، بولیوی و .... بوده است. استعمار اسپانیا در قاره آمریکا از سال 1492 (و با ورود کریستوفر کلمبوس = کریستف کلمب) به قاره غربی آغاز شده بود. سالروز نبرد بویاکا در کشورهای اسپانیایی زبان قاره آمریکا جشن گرفته می شود.
وطندوستی و پرداخت غرامت! ـ مواردی از قرارداد تحمیلی قدرت های وقت به دولت چین در سپتامبر 1901
هفتم سپتامبر 1901 دولت پكن (امپراتوری چین) كه در نهايت ضعف و بدبختي بود قبول كرد كه بابت قيام «مشتزنان چینی» بر ضد مداخلات خارجيان، 450 میلیون سکه نقره (معادل 739 ميليون دلار) به كشورهاي فاتح بپردازد، به علاوه اجازه دهد كه انگلستان، آمریکا، فرانسه، ژاپن، روسیه، اتریش و ایتالیا در پكن و بنادر چين نيروي مسلح داشته باشند و امتيازات ارضي و تجاري آنها محفوظ بماند ـ تحمیلات و زورگویی که چينيان هرگز آن را از ياد نخواهند برد. این قدرت های وقت که برای سرکوب مشتزنان یگان نظامی به چین فرستاده بودند در قرارداد تحمیلی به دولت چین نام چند کشور دیگر ازجمله اسپانیا، هلند و بلژیک را هم به عنوان دولتهای صاحب امتیاز در چین نام برده بودند.
     طبق قرارداد پایان قیام مشتزنان معروف به Boxer Protocol قدرت های وقت چند مورد تحمیلی دیگر براین قرارداد افزوده بودند از این قرار:
    ـ مجازات مشتزنان (میهندوستان چینی) و آن گروه از مقامات دولتی که پشتیبان آنان بودند. [بسیاری از اینان در مراسمی علنی ـ ملأ عام ـ به تصمیم فاتحان گردن زده شدند].
    ـ منع واردات هرگونه اسلحه و مهمات برای دو سال. فاتحان می توانند (یکجانبه و به اراده خود) این مدت را دو سال به دو سال تمدید کنند.
    ـ منع تبلیغات خارجی دولت چین و شرکت در هرگونه فعالیت ضد خارجی.
    ـ تخریب دژ (پادگان نظامی) تاکو Taku (متعلق به چین).
    ـ استقرار دائمی نیروهای فاتح در قرارگاههایی که به دست آورده اند این قرارگاهها باید متعلق به خودشان باشد.
    ـ عذرخواهی دولت چین از دولتهایی که دیپلماتها و اتباع آنها در جریان قیام کشته شدند.
    ـ ساختن یک بنای یادبود در محل کشته شدن سفیر آلمان در پکن به هزینه دولت چین.
    ـ موافقت دولت چین با اشغال نظامی 13 شهر، بندر و منطقه این کشور ازجمله شانگهای توسط نظامیان فاتحان. [اسامی این نواحی در قرارداد آمده است].
    تاریخنگاران ـ اعم از شرقی و غربی ـ این قرارداد را ظالمانه توصیف کرده و افزوده اند که همین تحمیلات سبب شد که انقلاب پشت انقلاب در چین روی دهد. انقلاب نخست به پایان سلطنت و انقلاب آخر به ایجاد جمهوری توده ای در آن کشور انجامید. چینیان در جریان جنگ کره (دهه 1950) و سپس در جنگ با هند (دهه 1960) چنان قدرت رزمی از خود نشان دادند که جهانیان مبهوت شدند. آنان در این دو جنگ هر دو اصل پیروزی [نظامی]، شجاعت و اسلحه را به منصّه ظهور گذاردند.
    این مورخان نوشته اند: نظامیان قدرتهاي يادشده که خودسرانه براي سركوب ملّيون چيني معروف به مشتزنان وارد پكن شده بودند پس از پیروزی، میهندوستان چینی را به طرزی خشن و وحشیانه گردن زدند. فاتحان با این عمل، این اصل همیشه پایدار را «که احدی نباید به خاطر وطندوستی مجازات شود» زیر پای گذاردند.
آغاز بمباران شبانه لندن (بلیتز) توسط لوفت وافه

بمباران شبانه لندن توسط نيروي هوايي آلمان (لوفت وافه) از هفتم سپتامبر 1940 آغاز شد و 57 شب متوالي طول کشيد و تلفات و زيانهاي سنگين به بار آورد. طبق یک گزارش، جمع تلفات انگلیسیان را 43 هزار کشته و 51 هزار مجروح بوده است. اين بمباران در تاريخ جنگ جهاني دوم به «بليتزBlitz» معروف شده است. این حملات را «57 روزه» نوشته اند ولی تا دهم ماه می 1941 با شدت کمتری ادامه داشتند. در جریان بمباران، دولت انگلستان براي محافظت از جان کودکان، زنان و سالخوردگان آنان را به خارج از شهرهاي بزرگ منتقل کرده بود. هفتاد سال بعد ـ ششم سپتامبر 2010 ـ فیلم رنگی (تصویر متحرّک) یک موردخرابیهای ناشی از بمباران بلیتز و عملیات نجات برای نخستین بار انتشار یافت و از شبکه های تلویزیونی پخش شد.
قطع روابط سياسي افغانستان با پاكستان و مقاله ايزوستيا در 1961 - مسئله پاتانهاي پاکستان
ايوب خان
هفتم سپتامبر سال 1961 (1340 هجري) يك روز پس از اين كه دولت افغانستان روابط سياسي خود را با پاكستان قطع كرد و دولت پاكستان را متهم به حمايت از داعيه استقلال طلبي برخي از پشتونها كرد و بحران روابط دو كشور در حال اوج گيري بود، ايزوستيا ارگان دولت شوروي با انتشار مقاله اي نه تنها اين بحران را دامن زد بلكه پاي ايران را هم به آن كشاند. ايزوستيا نوشته بود كه ايران و پاكستان محرمانه به توافق رسيده اند كه افغانستان را ميان خود قسمت كنند؛ منطقه پشتون نشين به پاكستان و منطقه تاجيک نشين به ايران ملحق شود و دولت آمريكا كه سرگرم محاصره كامل شوروي است بر اين طرح صحه گذارده است و با اين عمل، ايران آنچه را كه قرن گذشته (نوزدهم) از دست داد به دست مي آورد و پاكستان هم پشتون ها را با پاتان هاي خود يكي مي كند و از مسائل نژادي و مشکل ايالت وزيرستان و منطقه مرزي شمال غربي خود آسوده خاطر مي شود.
    مقاله ايزوستيا در حالي انتشار يافت كه سران كشورهاي غير متعهد در بلگراد به مسئله روابط بحراني افغانستان و پاكستان رسيدگي مي كردند. افغانستان يك كشور غير متعهد ولي ايران و پاكستان از متحدان آمريكا بودند. آتش بحران روابط پاكستان و افغانستان از هفتم شهريور ماه روشن شده بود كه ايوب خان رئيس جمهوري وقت پاكستان دولت افغانستان را تهديد كرده بود چشم طمع به ايالت پاتان نشين شمال غربي پاكستان دوخته است. ايوب خان دولت كابل را متهم كرده بود كه از تاريخ تجزيه هندوستان به دو كشور هند و پاكستان، هرگز به روي پاكستان لبخند دوستي نزده و پنهاني با هند بر ضد پاكستان توطئه كرده است. ايوب خان روز بعد از اين تهديد، از افغانستان خواست كه كنسولگري ها و دفاتر فرهنگي و بازرگاني خود در پيشاور، كويته، پاره چنار و چمن را تعطيل كند.
    يك روز پس از اين اولتيماتوم پاكستان، سردار محمد داود خان صدراعظم وقت افغانستان براي يك ديدار فوري چند ساعته و مذاكره با دولت وقت ايران وارد تهران شد و ايران قول داد كه همه مساعي خودرا براي رفع بحران روابط افغانستان و پاكستان بكار برد. در پي همين سفر كوتاه، در محافل سياسي جهان شايع شد كه سران افغانستان به ايران پيشنهاد تشكيل يک کنفدراسيون مركب از دو كشور همزبان و همنژاد و هم فرهنگ را داده اند.
    دولت افغانستان به نوبه خود ششم سپتامبر ناگهان مناسبات سياسي اش را با پاكستان قطع كرد، اتباعش را از پاكستان فراخواند و مرزهايش را بست و بر مشكلات كنفرانس سران كشورهاي غير متعهد افزود به گونه اي كه «نهرو» و «سوكارنو» مجبور به تبادل نظر جداگانه شدند.
     اين وقايع درست يك سال پس از ديدار آيزنهاور، رئيس جمهوري وقت آمريكا از افغانستان روي مي داد. دولت کابل در آن ديدار حاضر نشده بود که از دوستي خود با دولت مسکو دست بردارد.
     دولت وقت ايران به دليل بحراني بودن اوضاع بين المللي و ادامه معارضه آمريكا و شوروي، در قبال مقاله «ايزوستيا» كه نظر دولت شوروي را منعكس كرده بود واكنش فوري نشان نداد، ولي پنج روز بعد (20 شهريور) روزنامه اطلاعات (كه ترجمه روسي نامش «ايزوستيا» است) در يك سرمقاله طولاني شديد اللحن مفاد مقاله ايزوستيا را ردّ كرد و مطالب آن را تحريك آميز خواند كه اصحاب نظر در كشورهاي ديگر آن را نظر دولت ايران تلقي كردند.
    بحران روابط افغانستان و پاكستان بعدا با پادرمياني كشورهاي مختلف برطرف شد، ولي گمان نمي رود كه مسئله پاتانهاي پاکستان (پشتونها) که 28 ميليون نفر برآورد شده اند و دولت لندن آنان را از افغانستان جدا کرد به اين آساني شدني باشد. انگليسي ها اواخر قرن نوزدهم و در زمان اقتدار خود بر هندوستان با ترسيم «خط دوراند» که پس از تجزيه هندوستان مرز پاکستان و افغانستان شده است مسئله را بوجودآورده اند زيراکه با ترسيم اين خط، 28 ميليون پشتون از افغانستان جدا شده اند و ....منطقه پاتان نشين پاکستان در سالهاي دهه اول قرن 21 بحراني تر و خونين تر از هميشه بوده است. در نخستين هفته سپتامبر 2008 در همين منطقه طرح سوء قصد قصد به جان گيلاني نخست وزير تازه پاکستان به اجرا گذارده شده بود که نافرجام ماند.
فضانورد افغانستاني
عبدالاحد
عبدالاحد مهمند Mohmand خلبان نيروي هوايي افغانستان (متولّد 1959 و از طايفه مهمندMohmand) هفتم سپتامبر 1988 پس از 9 روز اقامت در ايستگاه فضايي شوروي به نام «مير = صلح»به زمين بازگشت. وي با موشک سايوز TM - 5 به فضا فرستاده شده بود و پس از رسيدن سايوز به ايستگاه «مير»به آن منتقل شده بود.
    عبدالاحد نخستين فضانورد افغانستان بشمار مي رود. در آن زمان حزب کمونيست افغانستان دولت اين کشور را در دست داشت که مناسباتش با مسکو حسنه بود.
پاكستان: مشرّف رفت ـ زرداري آمد ـ امّا ناآرامي ها، تظاهرات و خونريزي ها ادامه دارد!

تظاهرات پي در پي، ترورها، زد و خوردهاي مرزي و داخلي، اتهام مطيع آمريكا بودن، تهديد به محاكمه پارلماني و ... ( سه عكس بالا ـ تظاهرکنندگان با نوشتن کلمه موش در شعار بالا که پارسي است و ظاهرا مخفف نام «مشرف» رئيس جمهور وقت پاکستان است خواسته بودند وي را تحقير کنند).
    

پرويز مشرف را كه با كودتاي نظامي سال 1999، پاكستان را قبضه كرده بود مجبور به كناره گيري (در تاريخ 11 اوت 2008 ) كرد و ششم سپتامبر (26 روز بعد) آصف علي زرداري شوهر بي نظير بوتو كه پس از قتل وي با مشاركت پسرش رئيس حزب مردم پاكستان (PPP) شده بود با راي كالج انتخاباتي (مجموع اعضاي پارلمان و چهار مجلس ايالتي) رئيس جمهور شد (دو عكس بالا) و در حالي كه دو دخترش بخت آور (چپ) و آصفه (راست) در كنارش ايستاده بودند پذيرفتن آن مقام را اعلام داشت ، ولي ناآرامي، تظاهرات و خونريزي در پاكستان ادامه يافته است. ساعتي پس از اعلام انتخاب زرداري، در محل يك «ايست بازرسي» در يك منطقه مرزي با افغانستان، يك وانت بمبگذاري شده انتحاري 16 نفر از جمله ده مامور پليس پاكستان را كشت و بيش از پنجاه تن ديگر و عمدتا غير نظامي را مجروح ساخت.

(عكسهاي بالا)
    ×××
    آصف علي زرداري پسر يك خان از طايفه بلوچ زرداري ايالت سند به نام «رئيس حاكم علي خان» متولد 22 جولاي 1955 است كه بيست سال شوهر بانو «بي نظير» دختر ذوالفقار علي بوتو (موسس حزب مردم و رئيس پيشين دولت پاكستان) بود، مدتي نماينده مجلس و سناتور، و در دوران نخست وزيري زنش سمت وزارت داشت و متهم به جرائمي از قتل تا پورسانت گرفتن از خريدهاي دولتي و باجگيري شده بود و جمعا 11 سال از عمر خودرا (در زمان حيات بي نظير) در زندان سپري كرده و به گزارش روزنامه هاي لندن، از اين رهگذر دچار افسردگي و كم حافظگي شده بود. زرداري كه روزنامه ها اورا «آقاي ده درصد» مي خواندند و پي در پي خبر از بازرسي بانكها و تعقيب حسابهاي او در بانكهاي سويس و ... و دو مرزعه و ويلاي بزرگ و زمين هايش در انگلستان مي دادند مدتي نيز در «دوبي» سرگرم تجارت بود كه ترور بي نظير ناگهان اورا محبوب مردم كرد و تا رياست جمهوري پيش برد. زرداري همه اين اتهامات را سياسي و ناشي از رقابت هاي سياسي و در نتيجه نادرست مي داند. اگر نگاهي به مقامات انتخابي پاكستان (كه به كشور كودتا معروف است) بيافكنيم خواهيم ديد كه هنوز در اين كشور فئودالها، زميندارها و ثروتمندان همه كاره اند و .... پاكستان داراي مسائل بسيار است و بنابراين (به اظهار اصحاب نظر) نمي توان انتظارداشت كه دولت زرداري ـ گيلاني بتواند همه اين مسائل و حتي برخي از آنها را حل كند.
تاريخ از نگاهي به تصوير
ميراث «هيلري كلينتون»: زنان كت و شلواري شده اند!


    هيلري كلينتون، سناتور وقت نيويورك، بيش از يك سال از اين گوشه به آن گوشه آمريكا رفت؛ نطق كرد، در مناظره هاي تلويزيوني شركت جست، در اجتماع مردم و تاون هالها و مصاحبه ها حضور يافت تا شايد ازجانب حزب دمكرات آمريكا نامزد انتخابات رياست جمهوري اين كشور در نوامبر 2008 شود. ولي، با وجود جلب حمايت 18 ميليون آمريكايي نتوانست به حد كافي «دليگيت (نماينده)» در کنوانسيون حزب به دست آورد و از تلاش (كمپين انتخاباتي) كنار رفت. اما، يك ميراث از خود برجاي گذارده و آن افزايش بي سابقه اشتياق بانوان در كشورهاي مختلف به پوشيدن كت و شلوار است كه گمان نمي رود به اين زودي از «مد روز» خارج شود. سناتور هيلري که بعد از انتخابات آن دوره از سناتوري هم کنار رفته و وزير امور خارجه آمريکا شده است در جريان كوشش طولاني خود، همه جا با كت و شلوار ظاهر مي شد و تصاوير او به اين صورت در رسانه ها انتشار مي يافت كه علاقه بانوان را به اين طرز پوشش جلب كرد. طبق سفارش هايي كه به كارخانه هاي پوشاك در كشورهاي مختلف و بويژه كشورهاي توليد كننده آن نظير چين، ويتنام و كره جنوبي داده شده است ميزان اين سفارش ها در شش ماه اول سال 2008 از سه برابر سالهاي پيش از آن بالاتر و اين سفارش ها رو به افزايش بوده است. آمار تهيه شده از زنان آمريكايي (در آن سال) بويژه زناني كه در خارج از خانه كار مي كنند نشان مي دهد كه ميزان كت و شلوار پوشها به سبك هيلري دفعتا پنج برابر شده بودند. اين آمار، سوم سپتامير 2008 با عكسي كه در بالا ديده مي شود در رسانه ها انتشار يافته بود.
برخي ديگر از رويدادهاي 7 سپتامبر
  • 70:   ارتش روم به فرماندهی تیتوس تصرف اورشلیم را تکمیل کرد، آن را ویران و یهودیان را آواره گوشه و کنار جهان ساخت. محاصره و تصرف اورشلیم به سبب مقاومت شدید یهودیان طولانی بود.
  • 1822:   برزيل هفتم سپتامبر سال 1822 اعلام استقلال كرد و خود را از استعمار پرتغال نجات داد. از همين زمان هفتم سپتامبر روز ملي برزيل است.
  • 1939:   در اين روز (هفتم سپتامبر 1939 و يک هفته پس از تعرض آلمان به لهستان و اعلان جنگ انگلستان و فرانسه به آلمان)، دولت آمريكا در قبال جنگ اروپائيان اعلام بي طرفي كرد، ولي روز بعد اعلام داشت که من باب احتياط، در کشور حالت «فوق العاده محدود» برقرارکرده است. دولت آمريکا دو سال بعد در دسامبر وارد جنگ جهاني دوم شد و به صورت ابرقدرت درآمد.
  • 1953:   نیکیتا خروشچف دبیر اول حزب کمونیست شوروی شد.
  • 1995:   یک زلزله نسبتا شدید شهر آتن را تکان داد که ضمن آن 143 نفر کشته و بیش از 500 نفر مجروح شدند.
  • http://www.iranianshistoryonthisday.com