ايران
تصميم تزار به تصرف قلمرو ايران در قفقاز
الکساندر اول
الكساندر يكم تزار روسيه، در دومين سال سلطنت خود به فکر جهانگشايي در جنوب و شرق آن كشور افتاد و در جلسه 18 سپتامبر سال 1802 ژنرالهاي خود، موضوع را مطرح ساخت. در مرحله نخست، هدف تزار تصرف همه گرجستان و قسمت هاي ديگري از قفقاز و نيز همه آلاسكا و غرب كاناداي امروز و شمال غربي ايالات متحده بود. حکمران شهر تفليس قبلا اعلام کرده بود که تحت فرمان تزار است نه دولت ايران زيرا که آغامحمدخان قاجار، شاه وقت ايران در لشکرکشي به تفليس براي تنبيه او دست به خشونت و اعدام متمردان زده بود. دولت تهران تصميم حکمران تفليس را نپذيرفته بود بويژه که حاکمان مناطق ديگر گرجستان و نيز آبخيزستان (آبخازيا) همچنان وابسته به ايران بودند و ابراز اطاعت مي کردند.
     در جلسه 18 سپتامبر 1802، تزار علاقه مندي زيادي به پيشروي در مركز اروپا نشان نداده بود. در اروپاي مركزي، الكساندر يكم گاهي با ناپلئون در حالت جنگ و زماني در وضعيت صلح بود. الكساندر يكم 23 مارس سال 1801 پس از قتل پدرش «پل»، تزار روسيه شده بود.
     در اجراي تصميم 18 سپتامبر 1802 تزار، ژنرال «سي سيانوف» به شهر تفليس كه هنوز اسما در قلمرو ايران بود رفت و چندي بعد پيشروي خود را به سوي جنوب دنبال كرد كه منجر به آغاز جنگ اول ايران و روسيه در سال بعد شد. سي سيانوف سپس به خواست ايران، با طرح نقشه اي كشته شد كه ژنرالهاي بعدي موفق شدند هدفهاي تزار را تامين كنند و سرانجام پس دو جنگ و امضاي دو قرارداد (گلستان و ترکمنچاي)، مرز جنوبي امپراتوري روسيه در غرب درياي مازندران، در سال 1828 رود ارس تعيين شد.
     دو جنگ معروف روسيه با ايران در زمان پادشاهي فتحعليشاه قاجار روي داده بودند. اين پادشاه مغول تبار و دولت او به سبب بي اطلاعي از اوضاع و تحولات جهان و نداشتن مهارت در ديپلماسي تازه، دستاويز قدرت هاي اروپايي (انگلستان، فرانسه و روسيه) شده بودند. به علاوه، شخص فتحعليشاه ذاتا مردي خسيس بود و اين خصلت او وسيعا به زيان وطن ما تمام شد.
بازيافتن قديمي ترين قانون اساسي جهان ـ اهميت يك قانون اساسي و به اين مناسبت مسئله تفسير اصل 44
«ارنست شوكين دو سارزكde Sarzec» باستانشاس فرانسوي (متولد در سال 1832 و متوفا در سال 1901) در پي كاوش هاي خود در جنوب عراق امروز (Ur - منطقه سكونت سومريان باستان)، در سپتامبر 1877 (هجدهم اين ماه) اعلام كرد كه موفق به يافتن قديمي ترين قانون اساسي جهان شده كه قدمت آن به 2300 سال پيش از ميلاد مي رسد. وي كه كدهاي مكشوفه را «قانون اساسي اوروكاگنا Urukagena» نام نهاد گفت كه اين كدها از آن جهت روح القوانين (ام القوانين) بوده اند كه حقوق و تكاليف اتباع، تكاليف و وظايف دولت، روابط دولت و ملت، ساختار كشور، نظام حكومتي، اموال و اركانهاي دولتي، قواي حكومتي و ... را روشن مي ساختند و تصميمات دولتي نمي توانست از چارچوب آنها تجاوز كند. براي نمونه؛ يكي از اين كدها استثمار را منع كرده بود كه يك اصل است نه ماده و تبصره.
     ارنست شوكين گفته بود كه اين كدها از نظرات «سولون» آتني در 594 پيش از ميلاد، منشور كوروش بزرگ سال 529 پيش از ميلاد، مگناكارتاي سال 1215 ميلادي و عقايد پوليبيوس، لاك، منتسكيو، و ... به دور نيستند و مطابقت دارند كه جمهوري روم باستان عنوان كانستيتوشن به مفهوم پايه و ساختار (Constitution) بر آن نهاده كه با تخريب پايه و زيربنا، ساختمان ويران خواهد شد. پاپ ها بعدا دستورهاي كتب مقدس را كه غير قابل تغيير هستند «Canon كانون» ناميدند.
    در پي تعريفي كه «منتسكيو» از قانون اساسي يك كشور بعمل آورد و نظرات مشابه، اصلاح، تفسير و بازنگري يك اصل و يا برخي از اصول يك قانون اساسي از وظايف پارلمانها خارج شده است يعني با قوانين موضوعه و نظامات دولتي نمي شود يك اصل قانون اساسي را تغيير داد و تفسير كرد مگر با تصويب مجلس موسسان و رفراندم (كسب نظر مردم با دست كم دو سوم آراء). استحكام يك قانون اساسي به ثابت نگهداشتن اصول آن است. براي مثال: دولت آمريكا از سال 1926 كه بنگاه سخن پراكني سي. بي. اس. در سپتامبر آن سال آغاز بكار كرد هنوز نتوانسته است يك اصل قانون اساسي اين كشور را اصلاح كند و واژه «پرس Press (رسانه هاي چاپي) را شامل راديو تلويزيون كند. اهميت يك قانون اساسي در ثبات آن است و مقامات دولتي از هر مرتبه، به حفظ و رعايت آن سوگند ياد مي كنند.
    در سالهاي 1385 و 1386 هجري خورشيدي (به ويژه از شهريور ماه اين سال كه تاريخ طرح لايحه دولت پيرامون اصل 44 در پارلمان اعلام شد) اين پرسش به ميان آمده است كه آيا مي شود اصل 44 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران را به نام «سياست هاي اجرايي آن» با مصوبه هاي مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس شوراي اسلامي بازنگري و احيانا اصلاح و تفسير كرد؟، مخصوصا در اصلي كه ارتباط به اموال ملّي و مالكيت جامعه (همه اتباع) دارد و اين مالكيت از آغاز سده چهاردهم هجري به تدريج تحقق يافته است. آيا اگر اين اصل وضعيتي مشابه خصوصي سازي اموال ملي در آمريكاي لاتين و روسيه پس از فروپاشي شوروي پديد آورد مسئول كيست و چه راه حلي برايش وجود خواهد داشت و صدها سئوال ديگر كه هر روز چند مورد آن به مولف اين سايت ارسال مي شود. بسياري از انديشمندان مطرح در سطح جهان هنگام تصويب اصل 44 در سال 1358 هجري، از آن به عنوان يك اصل بسيار مهم ـ اصلي كه در جامعه «طبقه و كلاس» ايجاد نمي كند و باعث طغيان و اعتراض نمي شود ياد كرده بودند.
    اصل 44: نظام اقتصاد جمهوري اسلامي ايران برپايه سه بخش دولتي، تعاوني و خصوصي با برنامه ريزي منظم و صحيح استوار است.
     بخش دولتي شامل كليه صنايع بزرگ، صنايع مادر، بازرگاني خارجي، معادن بزرگ، بانكداري، بيمه، تامين نيرو، سدها و شبكه هاي آبرساني، راديو و تلويزيون، پست و تلگراف و تلفن، هواپيمايي، كشتيراني، راه و راه آهن و مانند اينها است كه به صورت مالكيت عمومي و در اختيار دولت است.
دکتر مصدق: در نزاع روزنامه ها با يکديگر مداخله نمي کنم
در پي چند هفته انتقادهاي تند روزنامه هاي چپگرا از روزنامه اطلاعات كه فعاليتهاي اورل هريمن سياستمدار ـ ديپلمات آمريكايي را كه به تهران آمده بود بيش از حد بزرگ كرده بود و در خبرها او را « مستر هريمن » ذكر و جزئيات كارهايش در تهران و حتي ميهماني هاي خصوصي اش را گزارش مي كرد و اخبار جنگ كره را نيز از منابع آمريكايي ترجمه و عكسهاي ژنرال ريجوي فرمانده نظامي آمريكا در كره جنوبي را تقريبا هر روز در صفحه اول خود به چاپ مي رساند، دكتر مصدق رئيس دولت وقت 28 شهريور 1330 گفت كه وارد بحث روزنامه ها نخواهد شد. اين بحثها براي روشن شدن مردم و رشد دمكراسي لازم است. مردم خودشان بايد بررسي و قضاوت كنند كه كدام طرف درست مي گويد . دولت براي مداخله در اين امور انتخاب نشده است.
    برخي روزنامه هاي چپ همچنين اشاره كرده بودند كه دبير اخبار بين الملل( آن زمان ) روزنامه اطلاعات پس از ديدار از آمريكا به دعوت دولت اين كشور، تغيير جهت داده است.
    
    
انتقاد کیسینجر از برزینسکی درباره وضعيت ايران
18 سپتامبر 1979 هنری کیسینجر دیپلمات آمریکایی و یک بار وزیر امورخارجه این کشور و یک بار مشاور امنیت ملی کاخ سفید ضمن اشاره به وضعیت ایران وقت (هفت ماه پس از انقلاب)، برزینسکی مشاور جیمی کارتر را متهم به مداخله در اختیارات سایرس ونس وزیرامورخارجه وقت کرد و گفت که وزارت امور خارجه آمریکا نمی تواند در آن واحد دو وزیر داشته باشد. اگر به شایستگی ونس اعتماد نیست وزیر دیگری انتخاب شود. دیپلماسی قدرت بزرگی چون آمریکا باید مطابق عقل و منطق، حفظ منافع ملی در درازمدت و پیش بینی آینده جهان باشد. ما با یک رشته اشتباه دوست بزرگی چون ایران را از دست دادیم. ایران سنگر ما در منطقه و سدی استوار در برابر مطامع مسکو بود. ما در طول ربع قرن با کمک ایران بود که مانع پیشروی شوروی در آسیای غربی شدیم. ایران، دیگر درکنار ما نیست و معلوم نیست که این وضعیت تا چه زمانی طول بکشد و از این ناحیّت چه زیانهایی به ما وارد شود.
    برخی از رسانه ها در تفسیر این مطلب به برزینسکی و کارهای این لهستانی تبار اشاره کرده و نوشته بودند که وی در عین حال توتور (معلم سرخانه) علوم سیاسی جیمی کارتر بود و به همین دلیل در او نفوذ داشت.
در قلمرو انديشه
در اهميت دمكراسي و آموزش آن: با نوشتن داستان هم مي توان مسادل بزرگ را بيان كرد
دکتر ويلر

دكتر «هاروي ويلر» استاد علوم سياسي و مولف كتابهاي متعدد از جمله «دمكراسي در زمان انقلاب»، «سياست هاي انقلاب»، «زندگي و انديشه هاي فرانسيس بيكن» و «بحران در محافظه كاري» 16 سپتامبر 2004 در 85 سالگي در كاليفرنيا از اين دنيا رفت. وي در زمينه تامين دمكراسي گفته است: تا زماني كه افراد هر جامعه جزئيات دمکراسي را از طريق آموزش فرا نگيرند نمي توان اطمينان داشت كه دقيقا پياده شود و تامين نظر كند، شبه دمكراسي و دمكراسي غلط بدتر و زيانبخش تر از نبودن دمكراسي است. استاد ويلر دمكراسي را به اتومبيل تشبيه كرده و گفته است: اتومبيل وسيله اي خوب و كمال مطلوب است، ولي اگر به دست كساني افتد كه نتوانند رانندگي كنند بي حاصل خواهد بود و اگر اين افراد در رانندگي مهارت نداشته باشند و آن را برانند ممكن است سانحه و حتي فاجعه ببار آورند. وي پيشنهاد كرده است كه هر ملت بايد يك رشته قوانين كيفري براي مجازات سوء استفاده كنندگان از دمكراسي داشته باشد و دمکراسي در مدارس از دروس اجباري باشد. تامين دمكراسي آسان نيست، مهمترين تمرين ملي است كه سرنوشت هر ملت به آن بستگي دارد.
    پروفسور «ويلر» در عين حال نويسنده چند داستان است. وي عقيده داشت كه از طريق داستان نگاري هم مي شود مسائل را بيان كرد تا يادآور شوند و برايشان راه حل به دست آيد.
    شهرت جهاني پروفسور ويلر به خاطر نوشتن داستاني تحت عنوان « فيل ـ سيف Fail - Safe» در سال 1962 است كه فاجعه يك جنگ اتمي را در ذهن مجسم مي كند.
     داستان از آنجا آغاز مي شود كه اشتباه يك مامور گمنام باعث جنگ اتمي آمريكا و شوروي مي شود و چيزي از تمدن باقي نمي ماند.
     دو سال بعد بر پايه اين داستان تخيلي، يك فيلم پر بيننده سينمايي ساخته شد و زمينه را براي امضاي چندين قرارداد و ميثاق بين المللي درباره محدود كردن توليد و آزمايش سلاحهاي اتمي هموار ساخت، ميان كرملين و كاخ سفيد واشنگتن تلفن قرمز كشيده شد و كليد بكار بردن سلاحهاي اتمي در كيف هاي ويژه اي قرار گرفت كه در اختيار سران مسكو و واشنگتن هستند و همه جا آنها را با خود مي برند.
     در حال حاضر روسيه و آمريكا بيش از كشورهاي ديگر اسلحه اتمي دارند و چين پس از اين دو كشور قرار گرفته است.
در دنياي اقتصاد
پيش بيني سپتامبر 2007 درباره ركود اقتصادي در آمريكا ـ اشغال نظامي عراق به خاطر نفت بود، ولي ...
Alan Greenspan
18 سپتامبر 1873 يك بانك آمريكايي در شهر فيلادلفيا ورشكست شد و متعاقب آن اين كشور وارد يك دوره 4 ساله ركود اقتصادي گرديد كه در تاريخ به «Panic of 1873-1977» معروف است. كاهش شديد بهاي خانه و زمين در آمريکا در سال 2007 باعث شده بود كه برخي از خريداران مستغلات اقساط وام خود را به بانكها و موسسات رهني ندهند (زيرا رها ساختن خانه براي تصاحب آن توسط بانك و موسسه مالي، اصطلاحا «فوركلوژر» به سود آنان بود) و در نتيجه پاره اي از اين موسسات مالي فعاليت خود را متوقف ساخته اند (زيرا كه در آمريكا، يك موسسه مالي و بانك مي تواند اسناد رهن را نزد بانكي بزرگتر به وثيقه بگذارد و وام با بهره ارزانتر بگيرد).
     در سپتامبر 2007 رئيس جمهوري آمريكا از شوراي پول اين كشور (مديريت بانكهاي مركزي 12 گانه آمريكا) خواست كه پول بيشتري با بهره كمتر در اختيار بانك ها بگذارند تا معاملات مستغلات رونق گيرد كه قبول درخواست رئيس جمهور باعث كاهش جهاني ارزش دلار شد.
    در واكنش به اين وضعيت، 16 سپتامبر 2007 آلن گرينسپن 81 ساله رئيس پيشين شوراي پول آمريكا كه تا سال 2006 به مدت بيش از 18 سال اين سمت انتخابي را برعهده داشت سكوت خود را شكست و در چند مصاحبه با رسانه ها، رو به ضعف گذاردن اقتصاد آمريكا را به گردن دولت جورج دبليو بوش گذارد و گفت: هزينه هاي دولتي از كنترل خارج شده است، اين دولت (دولت بوش) سالهاست كه با كسر بودجه (قرض) كار مي كند ـ اين كسر بودجه در سال 2004 تنها معادل 413 ميليارد دلار بود که از آن پس چندين برابر شده است. هزينه ماندن در عراق سرسام آور است. همه مي دانند كه جنگ عراق به خاطر «نفت» شروع شد (وجود اسلحه كشتار جمعي و القاعده در عراق، بهانه بود). گرينسپن از اعضاي جامعه يهوديان آمريكا و عضو حزب جمهوريخواه در سپتامبر 2007 پيش بيني كاهش بيشتري را در بهاي مستغلات در آمريكا كرد. وي که وقوع يک رکود ديگر محتمل دانست گفت كه در كتاب 531 صفحه اي اش تحت عنوان «عصر تلاطمThe Age of Turbulence» (منتشره در سپتامبر 2007) كه عمدتا حاوي خاطرات و يادداشت هاي اوست جزئيات بحران اقتصادي را شرح داده است.
    مرور زمان (ورشکستگي و دچار مشکل بودن چند بانک و شرکت بيمه در سپتامبر 2008) نشان داد که پيش بيني گرينسپن درست بود. گروهي هم هستند که گرينسپن را از عوامل اين رکود مي پندارند. جانشين گرينسپن هم از اعضاي جامعه يهوديان آمريکاست.
در قلمرو ادبيات
سالگشت درگذشت شهريار، استاد شعر
شهريار
محمد حسين بهجت تبريزي (شهريار) از شعراي بزرگ معاصر ايران 18 سپتامبر 1988 (شهريور 1367) در 82 سالگي درگذشت و روز وفات او، روز ملي شعر و ادبيات اعلام شده است كه هر سال در بيست و هفتم شهريور بر گزار مي شود.
    شهريار كه در تبريز به دنيا آمده بود در تهران به تكميل تحصيلات متوسطه پرداخت و سپس وارد مدرسه طب شد ولي پيش از آن كه اين مدرسه را تمام كند، ترك تحصيل كرد و به شهر مشهد رفت و سپس كارمند بانك شد اما از گفتن شعر و مطالعه موسيقي و تمرين آن دست نكشيد. نخستين اشعار استاد شهريار در 23 سالگي اش (سال1308 هجري خورشيدي) به چاپ رسيده بود.
    استاد شهريار در گفتن انواع شعر مهارت تام داشت و غزل را به سبك حافظ مي گفت. اشعار او عميق و موثر بوده و بردل مي نشيند. موسيقيدانان برپايه اشعار "شهريار" آهنگ ساخته اند كه آهنگ ”حالا چرا؟“ ساخته روح الله خالقي معروفترين آنها است. از شهريار اشعار متعدد باقي مانده است از جمله حيدربابا، هذيان دل، موميايي، تخت جمشيد و ....
در دنياي تاريخ‌نگاري
زمان برتري جهاني ادبيات فارسي
18 سپتامبر سال 2004 دكتر «نورمن كنتورCantor» تاريخدان معروف كانادايي كه كتاب هاي متعدد درباره تاريخ سياسي ـ نظامي و تاريخ ادبيات قرون وسطا نوشته و عمري را در دانشگاههاي آمريكا و انگلستان تدريس كرده بود در 75 سالگي درگذشت.
     وي بود كه در كتاب درسي خود «ادبيات قرون وسطا»، اين قرون را دوران برتري جهاني ادبيات فارسي خوانده و نوشته است كه ايران در آن عصر بهترين مردان فكر و ادب را به جهان عرضه داشته بود. وي از ارادتمندان حافظ، سعدي و فردوسي بود. وي گفته بود كه هيچ كشوري جز ايران، «فردوسي» ندارد.
    در سالهاي اخير تلاش هاي پيگير و مشترك تازه اي از سوي ايران، تاجيكستان و افغانستان به منظور پيشبرد ادبيات و خالص سازي زبان مشترك آغاز شده كه اميد است به نتايج چشمگير بيانجامد.
در قلمرو رسانه‌ها
زادروز نيويورك تايمز
18 سپتامبر (روزي چون امروز) در سال 1851 «نيويورك ديلي تايمز» كه توسط جاروس ريموند Jarvis Raymond تاسيس شده بود كار انتشار خود را آغاز كرد كه بعدا به نيويورك تايمز تغيير نام داد. ريموند در سال 1856 با تني چند از ناشران روزنامه هاي آمريكا، خبرگزاري اسوشيتدپرس را تاسيس كرد. در قرن نوزدهم، سالها بهاي هر نسخه نيويورك تايمز در تكفروشي ها دو پني (دو صدم يك دلار = 19 تومان) بود. اين روزنامه در سال 1896 توسط «آدولف اوكس Adolph Ochs» كه در آمريكا در يك خانواده از مهاجران يهودي آلماني به دنيا آمده بود خريداري شد و همچنان در دست اين خانواده است. نيويورك تايمز اينك مالك چند رسانه ديگر از جمله بوستون گلوب ونيويورك هرالد تريبيون و راديو تلويزيون است.
کتاب بهترين کاريکاتورهاي سياسي سال 2005



    «چارلزبروك» مولف آمريکايي كتاب مجموعه بهترين كاريكاتورهاي سياسي سال 2005، اين مجموعه را در سپتامبر همين سال به توزيع داد. اين كاريكاتورها كه يك نمونه آن در زير مي آيد، يك دنيا سخن در دل دارند كه به زبان غير مستقيم و طنز بيان مي دارند. به گزارش موسسات سنجش افکار، مخاطبان روزنامه ها در 16 سال متوالي منتهي به سال 2005 گفته بودند كه صد درصد مشتاق ديدن همين کاريکاتورها هستند كه معمولا در صفحه مقالات منتشرمي شوند.
     كاريكاتور بالا كه توسط «جو ماژسكي» كاريكاتوريست آمريكايي كشيده شده نشان مي دهد كه دولت آمريكا در پوشش «گل آزادي» در جنگهاي جهاني دوم، كره، ويتنام، كويت، افغانستان (جنگ با تروريسم) و عراق شركت كرده است و كاريكاتوريست اين جنگها را به صورت خارهاي گل ترسيم كرده است.
     كتاب "چارلز بروک" حاوي هزار كاريكاتور سياسي است.
ساير ملل
نخستين امپراتور خوب روم
نروا


    18سپتامبر سال 96 ميلاديدر پي ترور دوميتيانDomitian امپراتور روم به دست «بادي گارد» سابق برادر زاده اش (ژوليا دختر تيتوس)، سناي روم «ماركوس نرواMarcus Cocceius Nerva» 68 ساله را به عنوان امپراتور تازه انتخاب كرد. مورخان، نروا را يكي از پنج امپراتور خوب روم بشمار آورده اند، زيرا كه وي اموال مصادر شده از سالهاي قبل و حتي دهها سال پيش از امپراتور شدنش را به صاحبان آنها و يا وراثشان پس داد، اعلام كرد كه طرحهاي دولتي را قبلا به اطلاع مردم خواهد رساند تا در «فوروم» درباره آنها بحث كنند، ماموران او نتيجه اين بحث ها را به اطلاعش برسانند و سپس به اتفاق سنا درباره آنها تصميم بگيرد. وي همچنين اعلام كرد كه متهمان سياسي و افرادي كه مورد سوء ظن خيانت به كشور قرار مي گيرند نبايد تا به آوردن سند و مدرك قابل قبول بازداشت شوند. وي كه داراي فرزند نبود، به پيشنهاد افسران ارتش، ژنرال تراژان را به فرزند خواندگي پذيرفت كه پس از او امپراتور شد و در جنگ سال 117 با ايران جان سپرد (بيشتر مورخان نوشته اند كه در جنگ منطقه «هاتراHatra» زخمي شد و درگذشت و برخي ديگر مرگ او را بر اثر گرما و خستگي در ميدان جنگ و بيهوشي ناشي از آن نوشته اند كه به نظر درست نمي آيد). هادريان جانشين تراژان از همه دعاوي روم نسبت به قلمرو ايران صرفنظر كرد تا صلح ميان دو امپراتوري برقرار شود. اختلاف بر سر تعيين رئيس دولت ارمنستان، جنگ تراژان با خسرو شاه اشكاني ايران شده بود.
    
تراژان

كره اي هاي كشتي زره دار ساختند و ژاپني ها شكست دادند



    16 سپتامبر سال 1597 يي سون ـ سينYi Sun _ Sin، درياسالار كره، با 12 كشتي اختراعي خود معروف به سنگ پشتKobukson
     133 كشتي مهاجم ژاپني ها را شكست داد. در اين جنگ دريايي 31 كشتي ژاپني غرق شدند. ژاپن از دير زمان درصد تصرف كره و از اين طريق تصرف قسمتي از خاك چين بود. كره تا دهه اول قرن بيستم از متحدان و وابستگان چين بود كه پس از پيروزي ژاپني ها بر روسيه در جنگ سالهاي 1904 ـ 1905 كره را هم متصرف شدند كه تا 1945 در كنترل آنها بود. كشتي هاي اختراعي درياسالار يي سون پوشش پولادين داشتند و به اين ترتيب كره اي ها نخستين كساني هستند كه زره دار دريايي ساختند و در جنگ از آن استفاده كردند. عكس، المثناي زره دارهاي كره اي سال 1597 را نشان مي دهد كه مهندسان كره اي اخيرا با استفاده از طرحهاي يي سون آنها را به منظور نمايش ساخته اند. يي سون پس از پيروزي بر ژاپني ها لقب قهرمان ملي همه كره را به دست آورد.
    
درياسالار «يي سون»


    
    
تصرف فلسطين توسط انگليسي ها
18 سپتامبر 1918 حمله تازه نيروهاي انگليسي به فرماندهي ژنرال "آلن بي Allenby" به اعماق فلسطين، پس از پيروزي آنان در جنگ "مجيدو" آغاز شد كه در اين حمله، اين نيروها تا 23 سپتامبر شهرهاي "ناصره" و "حيفا" را تصرف كردند. در آن زمان فلسطين قسمتي از قلمرو عثماني بود و عثماني ها از آن دفاع مي کردند. همين نيروهاي انگليسي اول اكتبر 1918 شهر دمشق را هم متصرف شدند و در اينجا هفت هزار سرباز عثماني را به اسارت گرفتند. بيت المقدس (اورشليم) نيز يازدهم دسامبر 1918 به تصرف انگلستان درآمد که از اين شهر به مدت 30 سال بر فلسطين حکومت کردند. تصرف فلسطين توسط انگليسي ها آغاز مسئله اي شده است كه هنوز ادامه دارد و هر روز هم بر پيچيدگي آن افزوده مي شود.
     عثماني در جريان جنگ جهاني اول از متحدان آلمان بود كه باشكست آلمان، امپراتوري عثماني نيز كه خود را جانشين امپراتوري عباسيان مي دانست پس از قرنها از ميان رفت.
لشكركشي قدرت هاي وقت به روسيه سال 1918، چرا؟
18سپتامبر 1918 كه جنگ جهاني اول هفته هاي آخر خود را مي گذراند دولتهاي انگلستان، ژاپن، آمريكا و فرانسه در ظاهر به بهانه جلوگيري از رسيدن آذوقه و مهمات به آلمان، ولي در باطن تصرف قسمتهائي از خاك امپراتوري روسيه و محاصره كردن بلشويكها و نابودي آنان در نطفه، به روسيه نيرو فرستاده بودند.
     "ويت پول" سفير آمريكا در مسكو در چنين روزي بازداشت سفيران فرانسه و انگلستان توسط بلشويكها را بهانه قرارداد سفارت را تعطيل و از مسكو خارج شده بود. هدف ژاپن تصرف سيبري شرقي، و قصد انگلستان تصرف بنادر شمال، آسياي ميانه و قفقاز بود. فرانسه و آمريكا ظاهرا حامي سلطنت طلبان روسيه معروف به سفيدها بودند كه با بلشويكها معروف به سرخها مي جنگيدند؛ در باطن دولت آمريكا مي خواست به هر وسيله كه شده روسها را از مجاورت آلاسكا دور سازد. نيروهاي سفيد تا دروازه هاي مسكو و لنينگراد پيش رفته بودند كه در اينجا با نيروهاي سرخ و مركب از كارگران و كشاورزان داوطلب به فرماندهي تروتسكي رو به رو شدند، عمدتا شكست خوردند و طرح چهار قدرت متحد خنثي شد و نيروهاي خود را عقب كشيدند. دشمني كمونيستهاي روسيه با غرب در حقيقت از همين تاريخ آغاز شده و به باور آنان، هنوز غرب از نقشه دراز مدت خود در متلاشي كردن روسيه فدراتيو چشم بر نداشته و فروپاشي شوروي براي غرب كافي نبوده است.
بهانه ژاپني ها در سال 1931 براي تصرف چين
Pu _yi
برغم اعتراض جامعه ملل، نيروهاي امپراتوري ژاپن 18 سپتامبر 1931 منچوري چين را متصرف شدند و شانگهاي را مورد تهديد قرار دادند. چون دامنه اعتراض بيشتر شد و بيم مداخله شوروي مي رفت، دولت ژاپن «پوـ يي» امپراتور سابق چين را كه با تغيير نظام حكومتي چين از سلطنتي به جمهوري در سال 1912، بركنار شده بود به پادشاهي [دست نشانده خود] در منچوري منصوب كرد، ولي نيروهاي خود را از منطقه خارج نساخت و جامعه ملل را تهديد به كناره گيري از عضويت در صورت ادامه اعتراض كرد و اين امپراتور دست نشانده تحت نام حكومت «منچوكو» تا سال 1945 برقرار بود. پس از كمونيست شدن چين، امپراتور سابق مدتي زنداني بود كه به دستور مائو آزاد شد و تا زمان بازنشستگي، همانند يك تبعه عادي به شغل باغباني كه مورد علاقه اش بود و خود آن را درخواست كرده بود پرداخته بود و در خاطراتش كه انتشار يافته نوشته است كه اي كاش از آغاز كار، باغبان بود و آسوده زندگي مي كرد.
    ژاپني ها در سال 1931 براي تصرف منچوري و شرق چين، به طرح نقشه و به دست آوردن بهانه دست زده بودند زيرا كه وجود جامعه ملل مانع از آن مي شد كه همانند قرنهاي پيش از آن، بدون دليل دست به لشكركشي و جنگ بزنند. دو سرهنگ ژاپني مامور به دست دادن بهانه شدند. آنان در ايستگاه راه آهن «موكدن» در منچوري انفجاري به وجود آوردند و ژاپن كه امتياز اين راه آهن را به دست داشت اعلام كرد كه چين امن نيست و دولت اين كشور توان محافظت از سرمايه و جان ژاپني هاي مقيم چين را ندارد و با اين بهانه به چين لشكر كشيد و ....
اپيزمنت
18 سپتامبر 1938 در پي مذاکرات مونيخ، دولتهاي انگلستان و فرانسه از چکها خواستند که با نظر هيتلر مبني بر خودمختاري منطقه آلماني نشين سودتنلند موافقت کنند. مورخان كشورهاي فاتح جنگ جهاني دوم، اين اقدام انگلستان و فرانسه را «اپيزمنت (مماشات)» خوانده اند كه استعمال اين واژه برابر است با اين ضرب المثل فارسي: اشك كباب باعث طغيان آتش است. اين اصطلاح از آن پس، روزي نيست كه در مورد يك دولت بكار برده نشود.
مرگ داگ هامرشولد: سانحه يا قتل ؟
Hammarskjold
داگ هامرشولد (هامرسكلد Hammarskjold ) ديپلمات سوئدي و دبير كل وقت سازمان ملل كه در آفريقا سرگرم حل مسئله كنگو بود 18 سپتامبر 1961 (در ساعات شب) بر اثر انفجار هواپيمايش بر فراز رودزياي شمالي مستعمره وقت انگلستان (زيمبابوه امروز) كشته شد. شايعه توطئه قتل هامر شولدكه مورخان از او به عنوان بهترين دبيركل سازمان ملل ياد كرده اند هنوز منتفي نشده است. در آن شب هامر شولد و همراهان با يك هواپيماي دي سي ـ 6 به منظور مذاكره رو در روي با چومبه كه ايالت كاتانگا را از جمهوري كنگو جدا كرده بود و باعث يك جنگ داخلي شده بود عازم ندولا در رودزياي شمالي بود. به هامر شولد گفته شده بود كه به علت ناامني، از پرواز در ساعات روز خودداري كند. در اين سانحه، تنها يكي از افراد گارد محافظ هامر شولد زنده مانده بود كه گفته بود پيش از سقوط هواپيما صداي چند انفجار را شنيده بود. كمپاني هاي بين المللي الماس چومبه را تشويق به تجزيه كنگو كرده بودند تا در جريان استقلال اين كشور به منافع آنها آسيب نرسد. هنوز اين توطئه در آن منطقه از جهان پايان نيافته است و كشمكش آنگولا دنباله همان بود.
    پس از هامرشولد "يوتانت" نماينده كشور برمه (ميانمار) دبير كل سازمان ملل شد. از آن پس سعي شده است كه مردان قدرتمند به دبيركلي سازمان انتخاب نشوند!.
ترديد آمريکاييان به دلايل توجيه لشکرکشي به عراق و نامزدي يک ژنرال براي انتخابات بعدي
وسلي كلارك
18سپتامبر 2003 يك ژنرال 4 ستاره امريكايي هم به خيل نامزدهاي احراز مقام رياست جمهوري اين كشور (در انتخابات نوامبر 2004) اضافه شده بود. ژنرال «وسلي كلارك» سرفرمانده پبشين نيروهاي اتحاديه اتلانتيك شمال هنگامي نامزدي خود را اعلام داشت كه «سي بي اس» گزارش مي داد هفتاد در صد امريكاييان نسبت به درستي دلايلي كه قبلا براي آنان بيان شده بود تا از حمله نظامي آمريكا به عراق - بدون تصويب سازمان ملل - حمايت كنند دچارترديد شده بودند، زيرا پس از اشغال نظامي عراق ثابت شده بود كه عراق در عمليات تروريستي القاعده دست نداشته و همچنين در آن كشور سلاح كشتار جمعي به دست نيامده و ادامه مقاومت در عراق نشان مي دهد كه عراقي ها از استقرار نيروي خارجي در كشورشان راضي نيستند.
    در سپتامبر 2003 آمريكاييان در پاسخ به پرسش رسانه ها، «چني» معاون جورج بوش را مسئول گمراه كردن خود در حمايت از لشكر كشي به عراق معرفي كرده بودند.
    ژنرال كلارك دهمين فردي بود كه مي خواست نامزدي او از سوي حزب دمكرات آمريكا تاييد شود و اگر چنين مي شد، وي نخستين ژنرالي بود كه اين حزب به نامزدي خود معرفي مي کرد.
    کلارک در نطقي كه به مناسبت نامزد كردن خود ايراد كرد گفت: از زمان روي كار آمدن جورج دبليو بوش سه ميليون آمريكايي بيكار شده اند كه يافتن كار براي آنان با اقتصاد موجود كاري بسيار دشوار است. وي اضافه كرده بود كه با تجربه از جنگ ويتنام كه در آن شركت داشت با لشكركشي به عراق مخالفت كرده بود. ژنرال کلارک که خود را بازنشسته کره است در اين مراسم گفت که در حال حاضر به مراتب بيش از يکصد هزار سرباز امريکايي در گوشه و کنار جهان در حال جنگ هستند و در داخل آمريکا هم به بهانه مبارزه با تروريسم آزادي مدني عملا محدود شده است.
    نامزدي کلارک براي آن دوره به تصويب کنوانسيون حزب نرسيد زيرا جز در يک ايالت (اکلاهما) موفق نشده بود دليگيت کافي به دست آورد. وي در سال 2007 از نامزدي سناتور هيلري کلينتون براي انتخابات سال 2008 آمريکا حمايت خود را اعلام کرد که اين بانو هم نتوانست موفق به داشتن دليگيت (انتخابگر) کافي بشود و از مسابقه کنار رفت.
آمريکاييان نسبت به گورباچف قدردانند،چرا ؟
جورج بوش (پدر) ضمن ديدار از روسيه، 16 و 18 سپتامبر 2003 با پوتين و نيز گورباچف ديدن كرد. به نوشته برخي از رسانه ها، در ديدار با مقامات روسيه، جورج بوش زمينه ديدار پسرش از روسيه را كه هفته آينده انجام مي شود آماده ساخته است. مقامات آمريكايي همچنان از گورباچف كه بدون زحمت، شوروي را با آن زرادخانه عظيم اتمي - موشکي اش كه به بهاي سختي كشيدن دهها ساله مردم آن كشور به وجود آمده بود از سر راه آمريكا برداشت سپاسگزار و قدرشناس هستند. گورباچف بلوك شرق را كه خونبهاي 27 ميليون تبعه شوروي بود كه در جنگ جهاني دوم كشته شدند برباد داد و مسلكي را كه زماني مايه اميد بيش از نيمي از مردم جهان بود به ورشكستگي كشانيد. در سپتامبر 2008 در آمريکا به گورباچف مدال آزادي دادند!.
کتابي که مولف آن مدعي است قتل «کندي» زير سر ليندن جانسون بود
ليندن جانسون پس از قتل كندي در كنار بيوه گريان او سوگند ادا مي كند تا برجاي او بنشيند
18 سپتامبر 2003 قسمتهايي از کتابي که سي ام سپتامبر آن سال در جهان انگليسي زبان به توزيع داده شد و مولف آن «بار مك كله لان Barr McClellan» انتشار يافت. هنگام انتشار اين کتاب، پسر مولف سخنگوي جورج بوش (پسر )رئيس جمهوري آمريکا بود. مولف دراين كتاب نوشته است: چون جان اف كندي رئيس جمهوري وقت آمريكا در نظر داشت كه ليندن جانسون (تكزاسي) را در انتخابات بعدي به عنوان معاون خود معرفي نكند، وي نقشه قتل او را با كمك دوستان خود از جمله مشاور قضايي اش (وکيل قضايي خود) تهيه كرد و پس از اجراي نقشه ترور، که در شهر دالاس تکزاس انجام شد، برجاي او نشست و ترتيب قتل قاتل هم قبل از اعتراف كردن داده شد و....
    عنوان کتاب The Twist: Blood , Money & Power است.
    "مک کله لان" پسر مولف کتاب نيز پس از کناره گيري از سمت خود در کاخ سفيد واشنگتن برضد جورج دبليو بوش يک کتاب منتشر کرد و در آن شرح داد که چگونه اورا مجبور مي کردند که به مطبوعات دروغ بگويد و کارهاي منفي را مثبت جلوه دهد تا مردم در خواب باقي بمانند.
کوفي عنان دبير کل وقت سازمان ملل بالاخره اشغال نظامي عراق را عملي غير قانوني خواند - يک سند مهم براي ثبت در تاريخ - مطالبي ديگر در اين زمينه
عنان

كوفي عنان دبيرکل وقت سازمان ملل 15 سپتامبر 2004 با غير قانوني خواندن اشغال نظامي عراق «زندگينامه» خود را اصلاح كرد. عنان از مارس سال 2003 كه آمريكا بدون مجوز شوراي امنيت حمله نظامي به عراق را آغاز كرده بود زير انتقاد قرارداشت و در برابر اين سئوالها بود كه چرا اين لشكركشي را محكوم نساخته بود، چرا مجمع عمومي سازمان را براي محكوم كردن آن به تشكيل جلسه فوق العاده دعوت نكرده بود، چرا استعفاي خود در اعتراض به آن عمل اعلام نداشته بود و ....
    عنان بالاخره 15 سپتامبر 2004 گفت كه از نقطه نظر منشور ملل، اشغال نظامي عراق غير قانوني بوده است و براي اين كار (حمله نظامي به عراق) تصويب قطعنامه ديگري لازم بود.
    اظهارات غير منتظره عنان مقارن با چهل و سومين سالگرد قتل «داگ هامرشولد» دبيركل سوئدي سازمان ملل انتشار يافت كه در جريان تلاش براي حل مسئله كنگو كشته شده بود. گفته شده است كه سقوط هواپيماي حامل داگ هامرشولد بر فراز رودزيا (زيمبابوه امروز و در آن زمان يك مستعمره انگلستان) بر اثر توطئه و نقشه قبلي صورت گرفته بود.
     شوراي امنيت در قطعنامه 1441 (مصوب 8 نوامبر 2002) خود به دولت صدام حسين اخطار كرده بود كه اگر سلاحهاي كشتار جمعي خود را اعلام نكند و از توليد چنين سلاحهايي دست برندارد عواقب جدي اين كار را بايد تحمل كند كه دولت عراق اعلام كرده بود چنين سلاحهايي ندارد و آماده است از اين كشور بازرسي كامل بعمل آيد. بنابراين، براي حمله نظامي به عراق (تحمل عواقب ...) نياز به بررسي بيشتر براي روشن شدن صحت و يا سقم پاسخ دولت عراق و تصويب قطعنامه دوم بود كه آمريكا منتظر آن نشد. در قطعنامه 1441 مجوز حمله نظامي داده نشده بود.
    اظهارات عنان همزمان با پخش اين خبر انتشار يافته بود كه «چارلز دنوفلر» رئيس گروه بازرسان آمريكايي پس از 15 ماه بررسي و جست و جو در عراق نتوانست اسلحه كشتار جمعي به دست آورد و گزارش كار خود را كه در 1500 صفحه تنظيم شده است بزودي منتشر خواهد كرد. «دنوفلر» در پيشنويس گزارش خود آورده است كه دولت صدام حسين تنها در آرزوي داشتن سلاحهاي كشتار جمعي و مشتاق به آنها بود.
     وزيران امور خارجه آمريكا، لهستان و بلغارستان، يك عضو دولت انگلستان، نخست وزير استراليا، و يك سخنگوي دولت ژاپن كه در آن سال نيروي نظامي در عراق داشتند اظهارات عنان را رد كرده و حمله نظامي به عراق را قانوني و مشروع خوانده بودند!. جان هووارد نخست وزير استراليا حتي سازمان ملل را هم زير سئوال برده كه در قبال مسائل جهان دستگاهي فلج و ناتوان است (که اعتراض ها رد نمي کند!).
     برخي از مفسران از دلايل وزيران امور خارجه لهستان و بلغارستان كه تا چند سال پيش در بلوك ديگري قرار داشتند و اينك برخلاف گفتار و كردار گذشته خود عمل مي كنند ابراز تعجب كرده و آن را نمونه ديگري از جدايي دولتها از ملتها خوانده و گفته اند كه مردم (ملت) به اين سرعت و ظرف چند سال تغيير گفتار و كردار نمي دهند. رئيس جمهوري موقت عراق در واكنش به اظهارات دبير كل سازمان ملل، تنها گفته بود كه عنان مرد محترمي است.
... و بار ديگر بوريس يلتسين زبان باز کرده بود؛ اين بار برضد پوتين!
بوريس يلتسين عامل اصلي انحلال شوروي و در نتيجه مولد بسياري از مسائل امروز جهان در 16 سپتامبر 2004 پس از سالها زبان باز كرده و تلويحا ولاديمير پوتين را مورد انتقاد قرارداده بود كه مي خواهد با استفاده از فرصت سه رويداد تروريستي، از روح قانون اساسي سال 1993 روسيه (دسپتخت يلتسين) دور شود، ليبرال دمكراسي روسيه را كنار بزند و بار ديگر قدرت را در كرملين متمركز سازد و به عبارت ديگر، ورق را در آن كشور به عقب باز گرداند.
    يلتسين كه چند سال پيش به سبب ناتواني ناشي از افراط در الكل و بيماري قلبي كناره گيري كرده و پوتين را بر جاي خود نشانده بود همان حرفهايي را تكرار كرد كه مفسران نزديك به دولتهاي بزرگ اروپا و نيز آمريكا بيان کرده بودند. يلتسين كه اين اظهارات او از سوي «مسكو نيوز ديلي» انتشار يافت گفته بود كه نبايد قانون اساسي (دوران او) ناديده انگاشته و يا تفسير شود.
     بايد دانست كه اين قانون كه عامل بسياري از مشكلات كنوني جامعه روسيه بشمار مي آيد با هدف حذف نظام سابق، (شوروي) با شتابزدگي تمام از سوي مشاوران يلتسين تنظيم و به رفراندم گذارده شده بود. در ميان مشاوران آن زمان يلتسين برخي استادان و كارشناسان اعزامي از آمريكا هم ديده مي شدند.
     پوتين (که اظهاراتش با واکنش منفي يلتسي رو به رو شده بود) اعلام كرده بود كه شرايط روسيه ايجاب مي كند كه براي حل مسائل، بيشتر اختيارات به مسكو منتقل و قانون انتخابات «دوما» و فرمانداران ايالات 89 گانه اصلاح و به امور دفاعي و امنيتي توجه بيشتر شود.
    برخي مفسران چپگرا در واكنش به اظهارات غير منتظره يلتسين (که دو سال و اندي بعد درگذشت) بارديگر اشاره به انحلال شوروي و خيانت او در اين زمينه كرده و خواستار رسيدگي قضايي به فعاليتهاي او از 1988 تا زمان كناره گيري شده بودند. اين مفسران ضمن اشاره به اظهارات بانو آلبرايت وزير امورخارجه اسبق آمريکا گفته بودند که اگر پوتين تصميم به تمرکز کارها نمي گرفت احتمال تجزيه شدن روسيه مي رفت. بانو آلبرايت گفته بود که وسعت روسيه زياد و نياز نيست که اينقدر وسعت داشته باشد!.
سختگيري بيشتر در مورد اتباع برخي از کشورها در فرودگاهها آمريكا
از 20 سپتامبر 2004 برخي از مسافران هوايي (به ويژه اتباع کشورهاي مشخصي ازجمله ايران) در فرودگاههاي آمريكا بايد علاوه بر عبور از چارچوب فلزياب و گذرانيدن كيف دستي و اشياء همراهشان از دستگاه اشعه ايكس، بازرسي بدني شوند و كت، پالتو، كفش و كمربند و اشياء جيب و کيف خود را بيرون آورند تا دقيقا ديده و بررسي شوند. قبلا تنها افرادي كه نامشان در ليست! بود مشمول اين بازرسي قرار مي گرفتند. همچنين، از آنجا كه «متال ديتكتور» و دستگاه اشعه ايكس نمي توانند بمب هاي پلاستيكي را كشف كنند عبور دادن جامه دانها و كيف هاي دستي از دستگاههاي دقيقتر كه نصب شده اند اجباري خواهد بود.
مرگ 34 نفر در يک خانه سالمندان!


روزنامه هاي آمريكا14 سپتامبر 2005 عكسهاي اين زن و شوهر (سالوادور منگانو و بانو ميبل) را چاپ كرده و نوشته بودند: اين زوج كه يك خانه سالمندان به نام «شالمه» را در حاشيه نيوارلئان اداره مي كردند و پول قابل ملاحظه اي از سالمندان به خاطر نگهداري از آنان مي گرفتند با وجود اخطارهاي هواشناسي در زمينه نزديك شدن توفان كاترينا، به موقع اقدام نكردند و سالمندان را به جاي امن نبردند و در نتيجه 34 تن از آنان قرباني توفان شدند. داستان محل عليه اين زن و شوهر اعلام جرم كرده بود تا پس از تکميل پرونده به دادگاه تسليم شوند.
يک نمونه مسئله تفاوت فرهنگها در آمريکا - همه نمي دانند که در آمريکا، جنگلها داراي مالک هستند و ...


«چاي سوآ وانگ(عکس بالا)» يک آواره لائوسي است كه به آمريكا انتقال يافته و در شهر سن پل (ايالت مينه سوتا) سكونت مي كرد. اين لائوسي ها از قبيله «همونگ» هستند. همونگي ها كه در كوههاي لائوس زندگي مي كردند در طول جنگ ويتنام از سوي «سيا» تجهيز و مسلح شدند تا با كمونيستهاي شبه جزيره هندوچين از جمله «پاتت لائو» و «ويت كنگ» بجنگند. در پي خروج آمريكا از هندوچين و افتادن شرق اين شبه جزيره به دست كمونيستها، دولت آمريكا مجبور شد كه باقيمانده همونگها را از ترس انتقامگيري به آمريكا منتقل كند ولي آنان فرهنگ و عادات ديگري دارند. «چاي» كه يكي از همين همونگهاست در نوامبر سال 2004 به گمان اين كه در آمريكا هم بمانند لائوس، هرجا كه جنگل است متعلق به دولت است و ورود به آن آزاد، با يك تفنگ شكاري به جنگل رفت تا گوزن شكار كند كه مورد اعتراض صاحبان جنگل قرار گرفت و در زد و خوردي كه روي داد، «چاي» شش آمريكايي را كشت و دو تن ديگر را مجروح كرد. وي 17 سپتامبر 2005 در دادگاه به شش بار حبس ابد محكوم شد، زيرا كه ايالت ويسكانسين كه او را محاكمه مي كرد، مجازات اعدام ندارد. «چاي» در دادگاه گفت كه به خاطر دفاع از خود دست به اسلحه برده بود.
برادرزاده رئيس جمهور و بدمستي!
جان اليس بوش

ساعت دو و سي دقيقه بامداد 17 سپتامبر 2005 پليس شهر آستين ايالت تكزاس آمريكا، جان اليس بوش(عكس بالا) برادر زاده21 ساله جورج بوش و فرزند جب بوش فرماندار فلوريدا را كه در يك بار شبانه الكل فراوان مصرف كرده بود به اتهام بدمستي در خيابان دستگيرد و به دادگاه محل گزارش كرد كه وي به اخطار ماموران كه بايد جلب شود بي اعتنايي نشان داده بود. قاضي وي را به قيد وجه الضمان آزاد كرد تا نوبت محاكمه اش برسد. نوئل خواهر وي نيز چندي پيش به اتهام جعل نسخه پزشك جهت خريد داروي ضد اضطرات «زاناكس» دستگير شده بود.
    
ادامه بحران بانك و سهام در آمريكا و هجوم دلالهاي به خريد طلا، اسناد نفت خام و ...
بحران بورس و بانك در آمريكا، چهارشنبه 17 سپتامبر 2008 هم ادامه داشت. در اين روز شاخص سهام صنعتي (داو جونز) 450 واحد ديگر پايين آمد. به عبارت ديگر ظرف سه روز، متوسط سهام اندكي بيش از هفت درصد بهاي خود را از دست داد (جمعا معادل يك ميليارد و سيصد ميليون دلار). بازيگران بورس پس از رو به رو شدن با چنين وضعيتي بارديگر متوجه خريد طلا، اسناد نفت و ... (كماديتي) و نيز «باوند» شدند و بهاي طلا ظرف چند ساعت هر اونس 90 دلار بالا رفت و به همينگونه نفت خام.
    گفته شده بود كه وضعيت چند بانك ديگر آمريكا مخصوصا بانك «واشنگتن موچوال» خوب نيست. دولت آمريكا كه در سپتامبر 2008 با حمايت هشتصد ميليارد دلاري خود چند بانك و بيمه را سرپا نگهداشته، دست به تبليغ زده بود شايد يكي از بانكهاي سرپا حاضر شود موسسه مالي «واشنگتن موچوال» را خريداري و درخود ادغام كند. در آن زمان «واشنگتن موچوال» با سه ميليارد و سيصد ميليون دلار وام بد دست به گريبان بود.
منظره گوشه اي از تلاش معامله گران «وال استريت» در نيمروز 17 سپتامبر 2008

ادعاي روسيه درسپتامبر 200؛ احتمال حمله نظامي آمريكا به ايران از طريق گرجستان
Dmitry Rogozin

هفدهم سپتامبر 2008 (چهارشنبه 27 شهريور 1387) دميتري روگزين Dmitry Rogozin فرستاده دولت روسيه به مقر «ناتو» در بروكسل اظهارداشت: دولت روسيه گزارش هايي دريافت داشته است كه نشان مي دهد دولت آمريكا نقشه حمله نظامي به ايران از طريق گرجستان را طرح و تنظيم كرده است.
    روگزين كه اين مطلب را در مصاحبه با رسانه ها بيان كرد افزود كه دستگاههاي اطلاعاتي روسيه اسنادي به دست آورده اند كه به موجب آنها دولت آمريكا آماده شده است كه از خاك گرجستان براي حمله نظامي به ايران استفاده كند. وي گفت: اين دليل ديگري بر حمايت وسيع دولت واشنگتن از رژيم ساكاشويلي در تفليس است و به اين لحاظ ساكاشويلي براي دولت آمريكا ارزشمند شده است كه آماده است گرجستان را صحنه آغاز جنگي قراردهد كه خيلي ريسكي است و در صورت وقوع، گرجي ها گروگان اين جنگ خواهند بود.
    وي درباره استقرار ناوهاي روسيه در آبخازيا گفت: تا زماني كه ناوهاي آمريكا بنادر گرجستان را كه به آبخازيا نزديكند ترك نكنند ناوهاي ما آنجا باقي خواهند ماند. روگزين خطاب به «ناتو» گفت: اينقدر جيغ نزنيد، دولت روسيه عضويت گرجستان در اين اتحاديه نظامي را تحمل نخواهد كرد.
    اظهارات روگزين توسط خبرگزاري ها ازجمله «آر.آي.اي نووستيRIA Novosti» و يو.پي.آي UPI مخابره شده بود.
    دميتري مدوديف Dmitry Medvedevرئيس جمهور روسيه قبلا (جمعه 12 سپتامبر 2008) بدون ذكر نام دولت معيني گفته بود: ما مي دانيم كه بازيگران مشخصي سرگرم برنامه ريزي يك حمله نظامي به ايران هستند. ما مخالف چنين اقدامي هستيم. بحران ناشي از فعاليت هاي اتمي ايران نمي تواند راه حل نظامي داشته باشد. مدوديف كه در فوروم سالانه يك باشگاه سخن مي گفت افزوده بود كه دولت روسيه در حال حاضر با تشديد مجازات ايران هم موافقت ندارد. اصولا جهان نيازي به تشديد چنين مجازاتي ندارد.
تاريخ از نگاهي به تصوير
استقبال چاوز با نوه اش از معاون نخست وزير روسيه


هوگو چاوز Hugo Chavezرهبر ونزوئلا، صاحب فرضيه سوسياليسم قرن 21 و مبتكر اتحاديه كشورهاي آمريكاي جنوبي كه با روسيه دوستي نزديك دارد، خريدار جنگ افزارهاي آن كشور است و مي كوشد كه چين و روسيه را در آمريكاي لاتين در برابر آمريكا قراردهد و به جاي ايالات متحده نفت ونزوئلا را به چين بفروشد در سپتامبر 2008 اين چنين با نوه پسري اش "Jorge" در دفتر كار خود از «ايگور سچين Igore Sechin» معاون نخست وزير روسيه فدراتيو استقبال كرد. سچين با هدف گسترش مناسبات دو كشور وارد كاراكاس پايتخت ونزوئلا شده بود. مقدمات اين گسترش در ديدار اخير چاوز از مسكو فراهم شده بود. چاوز با در بغل داشتن نوه خردسال خود و معرفي او به «سچين» خواسته بود نشان دهد كه تا چه حد مقامات مسكو را خودماني مي داند. تصوير «سيمون بوليوار» قهرمان ملي لاتين هاي آمريكا بر ديوار محل استقبال ديده مي شود.
برخي ديگر از رويدادهاي 18 سپتامبر
  • 1739:   امپراتوري اتريش كه توان ادامه جنگ با عثماني را نداشت به انعقاد قرارداد تسليم شهر بلگراد به عثماني تن داد.
  • 1759:   شهر فرانسوي نشين «کوبک Quebec » در كانادا به تصرف نيروهاي انگليسي درآمد ولي از آن زمان تاكنون، مردم ايالت كوبك كه زبان و فرهنگ فرانسه را حفظ كرده اند همچنان خواهان استقلال هستند.
  • 1810:   شيليايي ها روز اعلام استقلاخود ( 18 سپتامبر 1810 ) را - گرچه اين استقلال بعدا تحقق يافت " روز ملي " اعلام کردند.
  • 1850:   كنگره آمريكا قانون «بردگان فراري» را تصويب كرد. طبق اين قانون اگر ماموران پليس در دستگيري بردگان فراري و بازگرداندن آنان به صاحبانشان كوتاهي كنند به هزار دلار جريمه نقدي و چنانچه مردم به اين فراريان پناه دهند هركدام به شش ماه زندان و هزار دلار جريمه نقدي محكوم مي شدند. در آن زمان، دلار به صورت سكه طلا بود. سبب تصويب اين قانون اين بود كه بردگان سياه از ايالات جنوبي (برده دار) فرار مي كردند و به ايالات شمالي كه برده داري را لغو كرده بودند پناه مي بردند.
  • 1906:   يك توفان دريايي( از نوع سونامي) ده هزار تن از ساكنان هنگ كنگ را بي جان ساخت.
  • 1919:   يک توفان دريايي که از خليج مکزيک برخاسته بود در سواحل جنوبي ايالات متحده 280 تن را کشت. توفانهاي دريايي هر سال در اواخر تابستان و نيز پاييز به سواحل جنوبي و شرقي ايالات متحده وارد مي شوند.
  • 1926:   توفان دريايي 250 تن را در منطقه ميامي ايالت فلوريداي آمريکا بي جان ساخت.
  • 1927:   سي بي اس ( كلمبيا برادكستينگ سيستم) در نيويورك آغاز بكار كرد كه با «ان بي سي» و «ا.بي. سي» سه شبكه بزرگ راديو تلويزيوني آمريكا هستند. اخبار سي بي اس بيطرفانه تر تنظيم مي شود.
  • 1934:   شوروي كه سالها با عضويت آن اتحاديه در جامعه ملل مخالفت مي شد به عضويت اين جامعه درآمد.
  • 1942:   كمپاني سخن پراكني كانادا (سي بي سي) آغاز بكار كرد.
  • 1939:   يک زير دريايي آلماني ناو هواپيمابر انگليسي Courageous را در اقيانوس اطلس غرق کرد و دست کم 500 تن کشته شدند.
  • 1949:   ارزش برابري پاوند انگلستان 30 درصد پايين آمد كه سرآغاز سقوطهاي سياسي و اقتصادي ديگري بود كه در پي آن آمد.
  • 1980:   "کاترين آن پورتر" داستان نگار آمريکايي در 90 سالگي درگذشت.
  • www.iranianshistoryonthisday.com