تصاویر جشن ازدواج باشکوه پرنس ویلیام و کیت میدلتون

khorshid group

ادامه نوشته

تعریف پروكلوس از روشنفکر و تغییر خصلت انسانها

تصویر مجسمه پروکلوس
تصویر مجسمه پروکلوس
«پروكلوس لیکائوس» فيلسوف، نويسنده و رياضيدان يوناني هجدهم [و طبق برخی محاسبات هفدهم] اپریل 485 ميلادي در 73 سالگي درگذشت. وي که از فلاسفه نئوافلاتوني بود هرگز ازدواج نكرد و گوشت نخورد. تعریف پروکلوس از اینتلِکت و اینتلِکچوال (انتلکتول ـ اصطلاحا؛ روشنفکر) که همانا توان و ظرفیت دانستن و انسان آگاه...
ادامه نوشته

صدها شي تاريخي در روسيه كشف شد


تهران- باستان‌شناسان روسي در ادامه كاوش‌هاي خود در سواحل منطقه 'نووگورود' موفق به بيرون كشيدن 400 شي تاريخي از آب شدند.
به گزارش گروه فرهنگي ايرنا، سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري روز شنبه اعلام كرد: بسياري از اين اشيا در نوع خود بي‌نظير هستند و برخي از آنها همچون يك گردن‌پوش زينتي موسوم به 'گريونا' و مدالي متعلق به سال 1570 ميلادي همچنان سالم مانده اند.

منطقه 'نوگورود' روسيه،‌ يكي از مناطق تاريخي و كهن اين كشور محسوب مي‌شود كه به دليل برخورداري از آثار و نشانه‌هاي برجاي مانده از سده‌هاي پيشين محل كاوش باستان‌شناسان است.

کد خبر: 30352006          (1743325)            تاريخ انتشار : 03/02/1390 - 14:10



امتیاز «دارسي»


تاسيس شركت نفت انگلستان و ايران ـ امتیاز «دارسي» و مداخلات جهاني کمپانی هاي نفتي
14 اپریل سال 1909 و ده ماه و 18 روز پس از رسیدن نخستين چاه در مسجد سلیمان [خوزستان] به نفت، شركت نفت انگلستان و ايران [Anglo-Persian Oil Company]برپایه امتیازنامه «دارسی» تاسيس در لندن به ثبت داده شد. این چاه 26 ماه می 1908 در عمق 400 متری به نفت رسیده بود و متعاقب آن دو چاه ديگر.
     «ويليام ناكس دارسي William Knox D’Arcy» از اشراف زادگان انگليسي كه از 17 سالگي با خانواده اش براي مدتي دراستراليا زندگي مي كرد و به استخراج طلا از كوه «مورگن» سرگرم بود پس از بازگشت و ادامه زندگي در لندن متوجه وجود نفت در ايران شد. پيش از او ژوليوس رويتر (موسس خبرگزاري رويتر) با مطالعه يادداشتهاي يك زمين شناس فرانسوي كه قبلا از ايران ديدن كرده بود به فكر گرفتن امتياز اكتشاف و استخراج آن از دولت تهران افتاده بود ولي موفق نشده بود.
     «دارسي» از طريق همكارانش برمفاد يادداشتهاي زمين شناس فرانسوي و نيز تلاشهاي رويتر وقوف يافت و با برقرارکردن ارتباط با رئيس الوزراء وقت ايران از طریق یک دوست مشترک و واسطه قراردادن این دوست، برغم اعتراض سفارت روسيه در تهران به هدف رسید. قرارداد دارسی در سال 1901 براي مدت 60 سال امضاء شد و با هدف کاستن از شدت اعتراض دولت روسیه، پنج استان ايراني مجاور مرز روسيه از شمول آن قرارداد مستثني گرديد. دارسي براي دريافت امتياز نفت ايران مبلغ ناچيزي با وعده تعدادي سهم به ايران داده بود.
     دارسي براي اكتشاف و استخراج نفت ايران مهندس جورج رينولدز را به ايران فرستاد و در سال 1905 نيز با شركت انگليسي نفت برمه شريك شد.
     پس از ثبت شركت در اپریل سال 1909، سهام آن به معرض فروش گذارده شد و 2 لُرد انگليسي متعاقب هم مدير عامل آن شدند، ولي «دارسي» تا زمان مرگ در سال 1917 عضو هيات مديره بود.
     در سال 1914 و در آستانه جنگ جهاني اول نيروي دريايي انگلستان 51 درصد سهام شركت نفت انگلستان و ایران را دراختيار گرفت كه بعدا تا 97 درصد آن متعلق به دولت انگلستان شد.
     قرارداد دارسی در سال 1313 هجری خورشیدی با تمهیدات و یک رشته بازی های ماهرانه برای 60 سال دیگر تمدید شد و کمپانی Anglo-Persian Oil Company نامAnglo-Iranian Oil Companyبرخود نهاد!. این قرارداد درپی یک رشته اعتراضات ملی به رهبری دکتر محمد مصدق ـ ناسیونالیست بنام ـ و پس از ترور نخست وزیر وقت ژنرال رزم آرا، در اسفند 1329 با رای پارلمان ایران به صورت یکجانبه لغو و نفت ایران ملی شد که پس از کودتای انگلیسی ـ آمریکایی 28 امُرداد 1332 (19 آگوست 1953) عملا در اختیار کنسرسیومی مرکب از شرکتهای نفتی غرب قرارگرفت. در این کنسرسیوم سهم کمپانی انگلیسی Anglo-Iranian Oil Company چهل درصد، سهم پنج کمپانی آمریکایی 40 درصد و سهم کمپانی های هلندی و فرانسوی 20 درصد تعیین شد. دولت آمریکا با این شرط حاضر به مشارکت در براندازی دولت دکتر مصدق شده بود که پس از براندازی، نفت ایران در انحصار انگلستان نباشد [و به کمپانی های نفتی غرب و در آن زمان معروف به هفت خواهران داده شود]. شرکت نفتیAnglo-Iranian Oil Company از زمان تاسیس کنسرسیوم نفت ایران به British Petroleum و اختصارا BP تغییر نام داده و دو بارهم لگو آن تغییر یافته است.
این کمپانی از 1959 فعالیت خودرا که تا آن زمان محدود به خاورمیانه بود به سایر نقاط جهان از دریای شمال تا خلیج مکزیک و آلاسکا گسترش داده و علاوه بر اکتشاف و استخراج و تصفیه، به خرده فروشی هم پرداخته و در سال 2011 دارای 23 هزار جایگاه فروش بنزین بوده است و با بازی در خرید و فروش و یا اعلام [فرضا ساختگی] نقص فنی یک پالایشگاه و تغییرات در جایگاههای فروش می تواند بهای بنزین و در نتیجه نفت خام را نوسان دهد و بالعکس. در هر نوسان سازی ساختگی بهای نفت، رسانه ها نقش موثر دارند و روزنامه نگار اگر در قبال جامعه احساس مسئولیت کند و وفادار به اصول ژورنالیسم باشد می تواند این بازی هارا [با افشاگری] نقش بر آب سازد.
    از آغاز قرن بیستم تاکنون، در بسیاری از رویدادهای کشورهای نفتدار، دست کمپانی های نفتی غرب دیده می شود. در 11 سال نخست قرن 21 تصرف عراق، گسترش استقرار نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس، حوادث خونین دارفور، رویدادهای نیجریه و آنگولا، بالابردن مصنوعی بهای نفت در سال 2008 ـ سال انتخابات آمریکا و به پیروزی رساندن نامزد مورد نظر، مسئله لیبی در سال 2011، بالابردن مجدد بهای بنزین در آمریکا در بهار این سال (بهار 2011) تا زمینه برای موافقت رئیس جمهور این کشور به اجاره دادن بخش دیگری از مناطق نفتی خلیج مکزیک و آبهای ساحلی هموار شود همه جا نفت و دست کمپانی های مربوط در کار بوده است. رویداد نشت نفت خام از یک چاه اجاره ای کمپانی بی پی (نفت انگلستان) در خلیج مکزیک (آبهای ساحلی ایالات متحده) در سال 2010 سبب شد که واگذارکردن مناطق بیشتری در این خلیج برای استخراج نفت متوقف و ممنوع شود.
    درآمد ناشی از نفت در برخی کشورهای دارنده این ماده تاثیرات منفی داشته است. مورخان درآمد روسیه از نفت را از عوامل جرائم اقتصادی این کشور، مصرفی شدن جامعه روسیه و ... می دانند. «نفت» همچنین ریشه اختلاف ایالات متحده و ونزوئلا را تشکیل داده است.
http://www.rooznamak.com

پروتستانيسم

 

لوتر

18 اپريل 1521 «نشست ورمز» مارتين لوتر كشيش آلماني را كه دست به انجام اصلاحات در مسيحيت زده بود مورد تحقيق قرارداد و در اين جلسه پرسشهاي متعدد از او بعمل آمد و از او خواسته شد كه درستي نظراتش را اثبات كند.
     لوتر در پايان جلسه كه نوعي بازپرسي از او بود تاكيد كرد كه به اصلاحات ادامه خواهد داد و به تكفير پاپ كه دستگاه سلطنتي براي خود ايجاد كرده و براي كليساها و كشيش ها قيود زائد از جمله ممنوعيت ازدواج به وجود آورده اعتناء نخواهد كرد و با اين اعتراض، پروتستانيسم پاگرفت (شاخه لوتر مذهب پروتستان).
    اتهامات جنسی (سکس) وارده به کشیشهای کاتولیک این روزها (اپریل 2010) از اخبار ردیف یکم رسانه ها است. مارتین لوتر پنج قرن پیش این وضعیت را که سبب آن منع شرعی کشیش های کاتولیک از ازدواج است پیش بینی کرده و گفته بود که چنین جنجالهایی مردم را نسبت به حضور در کلیسا بی علاقه می کند. لوتر با عمل اعتراف مجرم در برابر کشيش و دريافت بخشودگي با پرداخت پول نيز مخالفت کرده بود و ....

در لیبی چه میگذرد؟

خاکسپاری انبوه قربانیان تعرض نظامی «ناتو» به لیبی ـ فریاد لیبیایی ها

بیست و پنجم مارس 2011 مراسم خاکسپاری یکصد غیر نظامی لیبیایی که در جریان تعرض هوایی ـ موشکی «ناتو ـ تنها اتحادیه نظامی در جهان» در گورستان شهر طرابلس (تریپولی) برگزارشد. دهها هزار تن شرکت کننده این مراسم تعرض نظامی غرب را محکوم کردند. تابوت اجساد مقتولین روی دست حرکت داده می شد (عکس بالا). شرکت کنندگان در مراسم ضمن اشاره به تابوتها، فریاد می زدند: این است محصول سازمان ملل ـ سازمانی که قرار بود مانع جنگ و خونریزی شود!. لیبی یک دمکراسی خلق است، شورشیان عوامل کمپانی های نفتی غرب و مخلوق آنها برای دادن بهانه به دست فرانسه و انگلستان هستند. چرا از مردم لیبی سئوال نکرده اند؟. چرا بزرگترین ارتشهای اتمی جهان به جان یک ملت کوچک افتاده اند؟. چرا روسیه قطعنامه غرب استعمارگر را «وتو» نکرد. ما چوب دوستی همین روس ها را می خوریم که متحدشان بودیم. همه فتنه ها زیر سر فرانسه و شخص سارکوزی است و ....
گوشه ديگري از مراسم تشييع اجساد در طرابلس (پایتخت ليبي) ـ عکس از خبرگزاري چين

مدیریت عملیات نظامی «ناتو» در لیبی به دست فرانسه [طراح اصلی مسئله] افتاد و ...
روح شارل دوگل در گور از مشارکت این ناو هواپیمابر که به نام اوست در تخریب و کشتار در لیبی ناراحت خواهد بود ـ یک هواپیما عرشه ناو شارل دوگل را برای بمباران لیبی ترک می کند (25 مارس 2011)
دولت آمریکا هدایت و مدیریت عملیات نظامی برضد لیبی را از 25 مارس 2011 به «ناتو» سپرد و اعلام داشت که هر دولت عضو این اتحادیه 28 دولتی برنامه خودش را برای لیبی اجرا کند. اعضای «ناتو» که قرار بود تبدیل به یک سازمان سیاسی شود از زمان فروپاشی بلوک شرق دو برابر شده اند!.
    پس از این واگذاری، فرانسه عملا جای آمریکارا در عملیات نظامی برضد لیبی گرفت و رئیس ستاد ارتش فرانسه در این روز (25 مارس) اعلام داشت که هواپیماهای «ناو هواپیمابر شارل دوگل» یک واحد توپخانه لیبی را منهدم و کمک کرده اند تا [شورشیان مسلح] به شهر اجدابیه بازگردند. آسمان لیبی تحت کنترل ماست و به تخریب و ازکاراندازی انبارهای مهمات و وسائل نظامی لیبی ادامه خواهیم داد.
    رسانه هایی که این اظهارات را نقل کرده بودند افزوده بودند؛ دوگل که نام او براین ناوهواپیمابر گذارده شده شخصیتی بود که دادن استقلال به مستعمرات فرانسه و ازجمله الجزایر و قطع مداخله در امور ملل دیگر را آغاز کرد. وی برضد ضعیف کُشی بود و بنابراین، روح او در گور از اینکه این ناو هواپیمابر در تعرض به کشوری بکار می رود که کاری نکرده است ناراحت خواهد بود. سارکوزی رئیس جمهور فرانسه دسته بندی و قطعنامه نگاری برضد لیبی را آغاز و پای آمریکا را به آن کشانید. وی برای کِش دادن به مسئله لیبی از دولت لندن خواسته است که به سبک قرن 19 نشستی در این شهر تشکیل شود تا سرنوشت لیبی پس از عملیات نظامی جاری را تعیین کند!. [تعیین سرنوشت ملتها طبق روش دوران استعمار و همه این کارهای ناقض اصول و میثاق های جهانی، به نام سازمان ملل که بوجود آمده است تا ازجنگ و مداخله در امور کشورها جلوگیری شود]. پس از فروپاشی بلوک شرق و شوروی، «ناتو» اینک و با استفاده از فقر یک رهبری نیرومند در روسیه یکه تاز و ششلول بند جهان شده و پایان این برتری قابل پیش بینی نیست.

شورش مسلحانه لیبی توطئه کمپانی های نفتی بود ـ تصمیم بهار 2009 قذافی این کمپانی ها و غرب را نگران کرده بود
25 مارس 2011 در چند تفسیر که در رسانه ها ازجمله پراودای آنلاین (ادیشن انگلیسی آن) انتشار یافته بود علت اصلی ماجرای جاری لیبی را تصمیم بهار 2009 معمر قذافی به ملی کردن عملیات کمپانی های بزرگ نفتی غرب در لیبی و تقسیم درآمد اضافی حاصله میان یکایک مردم این کشور و خلقی تر کردن دمکراسی لیبی به دست داده شده است که اگر اجرا می شد این کشور کاملا در کنترل شوراهای منتخب مردم قرارمی گرفت. این طرح قذافی به کمپانی های نفتی و دولتهایشان درز کرد و این کمپانی ها که عواملی در دولت لیبی داشتند از طریق اینان، اجرای طرح را دو سال به تعویق افکندند. هدف این بود که در این مدت شماری که تشنه پول و مقام هستند دسته بندی و آماده اعتراض شوند و اعتراض به صورت شورش مسلحانه درآید تا بهانه مداخله نظامی از خارج به دست آید و رسانه های غرب (رسانه های کشورهای صاحب کمپانی ها که این دولتها در عین مایل به تقسیم درآمد اضافی میان اتباع لیبی نبودند که اشتهای ملل دارای نفت را تیز می کرد) موضوع را به میل خود و گزینشی بزرگ و زمینه را برای مداخله آماده کنند. تصمیم دولت لیبی به خرید 5 ـ 6 میلیارد دلار اسلحه تازه از روسیه بر نگرانی دولت های بزرگ غرب افزوده بود که نمی خواستند پس از آشتی سال 2003 قذافی با آمریکا، وی باردیگر متوجه روسیه شود و ....
    طبق این تفسیرها که نوعی افشاگری بنظر می آید، در این فاصله دو سال مطالب متعدد برضد پسران قذافی و خود او و تصاویرش که برای بیننده غربی نامانوس است انتشار یافت.
     تظاهرات و اعتراض های فوریه و مارس 2011 کشورهای عربی که از تونس و به خاطر خودسوزی یک فروشنده دوره گرد از دست مامور شهرداری آغاز شد فرصت مناسبی به دست داد تا «افراد آماده شده در لیبی» وارد خیابان شوند و بعدا اسلحه به دست گیرند و غرب (دولت های بزرگتر عضو ناتو) به بهانه حفاظت از آنان [که غیر نظامیان بدون اسلحه قلمداد شده بودند] قطعنامه به شورای امنیت معلوم الحال ببرد و آن را به تصویب برساند، خودرا مامور اجرای آن اعلام دارد و چند ساعت پس از تصویب به اجرا بگذارد و جهان را با وضعیتی رو به رو کند که قبلا و حتی در قرون وسطی (عصر تاریک) صورت نگرفته بود. بنابراین، مسئله لیبی بوی نفت می دهد و آن هم بوی تند نفت، تندتر از بوی نفت عراق. در این ماجرا یک معمّا به دنیا آمده است و اینکه چرا روسیه و یا چین قطعنامه فرانسه و انگلستان را «وتو» نکردند و یا تصویبش را به تاخیر نینداختند تا ماموران دولت لیبی شورش را سرکوب کنند. چین تجربه دارفور (سودان) را داشت. معمّای دیگر البته کوچکتر این است که چرا قذافی به اندرز هوگو چاوس گوش نکرد و بموقع داوطلبان را مسلح نساخت تا برای چنین روزی آماده باشند. با حمله هوایی نمی شود افراد میلیشیا را که در خانه خود هستند از میان بُرد. آنان درگوشه و کنار در میان مردم هستند و نیاز به انتقال به صورت قشون کشی نخواهد بود که در جاده ها هدف حملات هوایی قرار گیرند. اینک
    که خیلی دیر شده است، قذافی به ایجاد چنین نیرویی از هواداران خود دست زده است. نبردهای استالینگراد و لنینگراد ـ در جریان جنگ جهانی دوم و تعرض آلمان به شوروی را همین داوطلبان مسلح و از طریق جنگ خانه به خانه بردند.
    کمپانی های نفتی بزرگ غرب فعال در لیبی عبارتند از: آنگلو ـ داچ شل، بی پی، اکزان ـ موبیل، هس، اُکسیدنتال، کونوکوفیلیپس، رپسول (اسپانیایی)، کاناداز پترو، انی (ایتالیایی)، ستات اویل (نروژی) و ....
یک داوطلب هوادار قذافی که پس از تعرض غرب، مسلح شده است و در لیبی، طبق گزارش رسانه ها مسلح کردن این داوطلبان ادامه دارد
http://www.iranianhistoryonthisday.com

برنامه دقیق غرب برای تصاحب نفت و طلای لیبی و طرز اجرای آن از دیدگاه پراودای آنلاین

 


پراودا (آنلاین) 23 مارس 2011 به استناد این سه عکس (مجموعه بالا)، در مقاله ای طولانی تحت عنوان «لیبی و اطلاعات نادرست و مزوّرانه =Libya and disinformation» نوشته است که [فرانسه، انگلستان و آمریکا] با هدف و برنامه دقیقا تنظیم شده از قبل، در پی یک رشته عملیات محرمانه و آنگاه فرستادن گزارشگران رسانه های مورد نظر به محل و انتشار انواع مطالب دروغ توسط آنان؛ بزرگ کردن این دروغها و جوّسازی برای هموارکردن زمینه اجرای برنامه و سپس انواع ساخت و پاخت برای به دست آوردن نوعی چراغ سبز [قطعنامه شورای امنیت] و تفسیر عبارات آن به دلخواه خود؛ محافظت از غیر نظامیان «غیر مسلح و بی گناه» لیبیایی را تکلیف و رسالت انحصاری خود قرار دادند و به نام برقرارکردن منطقه پرواز ممنوع به بمباران کردن سیستم دفاعی و تاسیسات دیگر لیبی مستقل و دارای حاکمیت ملی دست زدند [که همانا تعرض نظامی از خارج برای حل مسائل داخلی یک کشوراست] و سپس ناگهان ماهیّت اصلی خودرا نشان دادند و حمایت از شورشیان و تجزیه طلبان تا دندان مسلح را علنی ساختند. برنامه بعدی [درصورت به قدرت رسیدن شورشیان مسلح، تجزیه لیبی و یا تسلیم شدن قذافی به خواستهای سه قدرت] ورود کمپانی های بزرگ غرب و تغییر شرایط قراردادهای نفتی موجود خواهد بود [تکرار سناریوی 28 امُرداد تهران و ...]، بعلاوه تقسیم و انتقال طلای ذخیره لیبی و ....
    پراودا سپس شرح داده است که چگونه هزاران پرچم قدیم لیبی [پرچم زمان سلطنت ادریس سنوسی] و اسلحه به لیبی انتقال داده شد و اعتراض مسالمت آمیز گروهی شهروند به شورش مسلحانه تبدیل و دارای رهبر و مدیر و ... تبدیل شد و در آخرین لحظه قبل از پیروزی نظامیان دولت لیبی، بمباران و موشک باران آغاز شد و ورق برگشت خورد. پراودا نوشته است منابع لیبی و موقع جغرافیایی آن بقدری دارای ارزش است که انگلستان ـ دولتی که دچار بی پولی است و از بی پولی دارد مدارس خودرا می بندد حاضر شده است بار بخشی از این لشکرکشی پرهزینه را برعهده بگیرد و ....

    این روزنامه در مقاله خود همچنین اشاره به آشتی کردن [ظاهری] غرب با قذافی و انتقال منابع و وسائلی که برای ساخت سلاح استراتژیک در آختیار داشت از لیبی و ترغیب او به سرمایه گذاری در غرب کرده است که این سرمایه اینک توقیف شده است!.

http://www.iranianhistoryonthisday.com

شورای امنیت برای حفظ صلح در جهان است و یا ایجاد جنگ و مداخله در امور داخلی کشورها و پلیس شهری شدن؟

نظر یک مخاطب: شورای امنیت برای حفظ صلح در جهان است و یا ایجاد جنگ و مداخله در امور داخلی کشورها و پلیس شهری شدن؟   یک ایرانی مخاطب «تاریخ آنلاین» که نوشته است در علوم سیاسی دکترا دارد و در خارج از وطن زندگی می کند درباره قطعنامه شماره 1973 مورّخ 17 مارس 2011 شورای امنیت نظراتی بیان کرده است که به لحاظ آزادی بیان و عقیده در زير درج می شود. وی نوشته است:
    
     ... رویدادهای لیبی واقعیت های جهان امروز [قرن 21] را آشگار ساخت و نشان داد که چه بازی هایی در کار و چه تغییرات و جا به جایی هایی صورت گرفته است، از این قرار:
    
     1ـ شورای امنیت که بازوی اجرایی سازمان ملل است وظیفه حفظ صلح جهانی دارد نه برپاکردن جنگ. بعلاوه، سازمان ملل حق مداخله در امور داخلی کشورها را ندارد، به عبارت دیگر پلیس داخلی یک کشور مستقل و دارای حاکمیت ملی نمی تواند باشد. با قطعنامه 1973 که لندن، پاریس و بیروت [دولت بیروت به دلیل ناپدیدشدن موسی صدر ـ روحانی شیعه] آن را پیشنهاد کرده بودند، شورای امنیت وظیفه حفظ صلح جهانی [نه، ملی ـ داخلی]خود و اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت های عضو سازمان را نقض کرده است که اگر این رویه تکرار [عادت] شود به ریزش اعضای این سازمانِ ساخت قدرت های فاتح در جنگ جهانی دوم خواهد انجامید که آن سازمان را باهدف باطنی اِعمال اراده خود بر دیگران و استفاده ابزاری از آن تاسیس کرده اند. ناآرامی های لیبی موضوعی داخلی است که در همه کشورها روی داده و می دهد. دادن اندرز، همدردی اخلاقی و میانجیگری کافی است که گفته اند صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
     2ـ شورای امنیت با تصویب این قطعنامه به راه تبعیض رفت که مغایر منشور ملل است. اگر چنین قطعنامه ای [برقرارکردن منطقه پرواز ممنوع و محافظت مخالفان غیر نظامی ولی مسلّح یک دولت مستقل ـ مآلا با توسل به زور] در مورد یمن که همان روز (17 مارس 2011) در آنجا بیش از 50 معترض به دست نیروهای دولتی کشته شدند و یا بحرین که نظامیان کمکی اعزامی دولت سعودی در آنجا به قلع و قمع معترضان پرداخته بودند تصویب می شد اتهام تبعیض مطرح نمی شد. شورای امنیت حق ندارد که چند قدرت نظامی برتر را پلیس امور داخلی یک کشور مستقل دیگر کند. چرا شورای امنیت این کاررا در مورد چچنی ها، تبتی ها، ارومچی ها، کشمیری ها و ... نکرده و سراغ لیبی 6 میلیون نفری رفته است؟. در همان روز 17 مارس 2011 که این قطعنامه از تصویب گذشت، در پاکستان بیش از 30 نفر براثر اصابت موشک یک هواپیمای بدون خلبان آمریکایی کشته شدند. چرا 29 میلیون پشتون را از قبیله خود در افغانستان جدا کردند که ناراضی باشند و در پاکستان شمال غربی پایگاه طالبان و القاعده قرارگیرند. وضعیت لیبی فوريه و مارس 2011 بی شباهت به وضعیت ایالات متحده در جریان جنگ داخلی این کشور نیست که دولتهای دیگر برغم درخواست ایالات جنوبی از مداخله خودداری کردند. ایالت های جنوبی چیزی جز استقلال داخلی (کنفدراسیون) نمی خواستند. آیا دولت واشنگتن دوست دارد که یک و یا چند دولت دیگر باقیمانده سرخپوستان آن کشوررا مسلح کنند؟ و به همین گونه تحریک مکزیکی تبارهارا که هنوز کم و بیش مدعی ایالات جنوب غربی آمریکا هستند. آیا دوست دارد که «سیبری» فروش آلاسکا توسط تزار وقت روسيه به آمریکا را غیر قانونی اعلام کند؟. آیا دوست دارد که بگویند چرا بدون مجوز همین شورای امنیت عراق را اشغال نظامی کرد که تلفات و ویرانی وسیع به دنبال داشته است و روی آرامش نخواهد دید؟ و همچنین در مورد افغانستان. اگر استقرار نظامی در افغانستان عمل درستی است چرا اصرارکردند که نظامیان روس خارج شوند؟. اِعمال منطقه پرواز ممنوع و محافظت از شورشيان ليبي، قطعا بمباران هوايي و حمله موشکي به اين کشوررا به دنبال خواهد داشت.
     3ـ این استدلال درست نیست که بگویند شورای امنیت قبلا هم منطقه «پرواز ممنوع» برفرار عراق و بر ضد صربهای کنفدراسیون پیشین یوگوسلاوی برقرار کرده بود و این کار تازگی ندارد. عراق کویت ـ یک عضو سازمان ملل ـ را با توسل به نیروی نظامی و ایجاد تلفات و تخریب تصرف و اشغال کرده بود و صربها کشورهای تازه استقلال یافته کنفدراسیون را که در قدیم هم استقلال داشتند مورد تعرض قرار داده و کشتار می کردند.
     4ـ برقراری منطقه پرواز ممنوع و سپردن اجرای آن به نظامیان قدرتهای بزرگتر، معنایی جز جنگ ندارد زیراکه دولت مربوط حق خود می داند که از استقلال و حاکمیت خویش دفاع کند. بعید نیست که چنین درگیری به یارگیری مجدد و جنگ منطقه ای و دگرگونی جهانی دیگری انجامد. هر دولتی مترصد است که از هر رویداد در جهت اِعمال سیاست و پیشبُرد برنامه هایش استفاده کند.
     5ـ شورای امنیت نباید آلت دست دولت لندن و دولت پاریس مي شد. این دو دولت قرنها استعمارگری می کردند و شمال آفریقا در دست این دو دولت بود. روح این سیاست و تقسیم منابع ملل کوچک و بی اسلحه میان خود هنوز در دولتمردان اين دو کشور باقی است [استثمار و سلطه با لباسی تازه و شاید با کمک شورای امنیت]. آیا کسی می پرسد که چرا از میان این همه ناآرامی ها، تظاهرات و اعتراضات ملل، تنها سراغ لیبی رفته اند؟. سرهنگ قذافی با اشاره و کمک آمریکا ادريس سنوسی پادشاه دست نشانده انگلستان را بیرون کرد و بعد هم پایگاه هوایی ويلوس متعلق به آمریکا در لیبی را بست. جدّ ادريس سنوسي که از حجاز به ليبي مهاجرت کرده بود موسس فرقه اسلامي سنوسي بود. ادريس تنها سلطان ليبي در طول تاريخ اين کشور است که تا نيمه قرن بيستم به ترتيب مستعمره روم، عثماني، ايتاليا، انگلستان با مشارکت فرانسه بود. استعمارگران اروپایی از فکر استثمار و سلطه خارج نشده اند و اینک در لباسی دیگر و به دست سازمان ملل و کشاندن پای آمریکا به آن. «ناتو» که قرار بود با انحلال بلوک شرق [پیمان ورشو] منحل و یا تبدیل به سازمان سیاسی شود خودرا گسترش داده و با استفاده از تداوم ضعف و فساد داخلی روسیه وارد قلمرو شوروی سابق شده، کنفدراسیون یوگوسلاوی را منهدم ساخته و اینک می خواهد همانند امپراتوری روم منطقه مدیترانه را زیر نگین داشته باشد و آن را دریای مرکزی خود کند و سرانجام راه ورود احتمالی روس هارا به آن ببندد. روسها در دهه یکم قرن 21 مداخله غرب (ناتو) در اوکراین، گرجستان، قرقیزستان و ... و استقرار نظامی در بالتیک شوروی [سابق] را تجربه کردند و معمّا در اینجاست که [باوجود این] چرا قطعنامه 1973 را «وتو» نکردند. جهانیان در کتابهای درسی دبیرستانی خوانده اند که در قرن 20 ایتالیا لیبی را از دست عثمانی خارج ساخت و انگلیس بعدا آن را از چنگ ایتالیا به درآورد و سازمان ملل بر اين تصرف عنوان قيمومت گذارد. فیدل کاسترو که در سطح جهان شهرت انقلابی بودن دارد و قاعدتا باید از تظاهرات مردمی و اعتراضات حمایت کند دو روز پس از آغاز ناآرامی های لیبی و شنیدن سخن از تجزیه اين کشور و مسلح شدن! شورشیان، نسبت به ماهیّت گردانندگان شورش و مسلح کردن آنان و تصرف شهرها و جنگ، در مقاله ای در «گرانما» نوشت که هدف؛ نفت لیبی و استیلای مجدد غرب بر این سرزمین استراتژیک منطقه مدیترانه است ـ سرزمینی که در جریان جنگ جهانی دوم، رومل ـ فیلد مارشال آلمانی انگلیسی ها را بیرون راند و تا مصر [العلمین] دنبال کرد.
     6ـ هنگام رای گیری به قطعنامه 1973، روسیه، چین، هند، برزیل و آلمان از دادن رای خودداری کردند. چین و روسیه باید بدانند که با این کار نمی توانند جهانیان را فریب دهند. امروزی ها مردم نیمه اول قرن 20 نیستند و می دانند که این عمل روسیه و چین فریب افکار عمومی بود. اگر ساخت و پاخت قبلی در کار نبود و جرأت داشتند (!!!) قطعنامه را «وتو» می کردند. این دو دولت که از قبل می دانستند قطعنامه ده رای مثبت می آورد و تصویب می شود، دولتهای لندن و پاریس را مطمئن به خودداری شان از «وتو» کردند و رای «ممتنع» دادند یعنی «هیچ». دولت مسکو در نیمه قرن 20 و در جریان جنگ کره هم به جای «وتو کردن» قطعنامه شورای امنیت، به آن رای نداد [به جای «وتو» کردن قطعنامه از دادن رای امتناع کرد] و دولت آمریکا و متحدانش ازجمله ترکیه به استناد آن قطعنامه وارد جنگ کره شدند و نظامیان آمریکا پس از گذشت 60 سال از آن زمان هنوز در کره جنوبی مستقر هستند. روسیه پس از فروپاشی شوروی، غرق در فساد اداری و باندبازی و «هرکس به فکر خویش است» شده و بعید است به جایگاه روسیه تزاری بازگردد و غرب این را می داند که تُرکتازی می کند و به اين ترکتازي ادامه خواهد داد. «ناتو» اراده روسیه را در جریان استقلال کوزوو آزمایش کرد و دید که «توخالی» است. تاکنون دولت مسکو از کوتاه آمدن هایش در قبال «ناتو» و اتحادیه اروپا چه امتیازی به دست آورده است؟، هیچ. اتحادیه اروپا چیزی جز اجتماع دولتهای مختلف الزبان و فرهنگ منطقه به سرکردگی استعمارگران اروپایی قرون و دهه های گذشته نیست و همان سلطه گری ها را [به شکلی دیگر] اِعمال می کند که کنگره برلین در قرن نوزدهم می کرد [تقسیم آفریقا و ملل دیگر میان اروپاییان]. چین شده است یک کاسب و تاجر ـ تاجر کالای ارزان و احیانا بُنجل ـ حمایت از ملل ضعیف را فراموش کرده و حرص پول می زند. می خواهد هرچه بیشتر پول به دست آورد، دیگر آن چین مائو نیست، خودرا اسما سوسیالیست می خواند! تا توجه توده هارا جلب کند. این دولت دیگر حتی از «تایوان» حرفی نمی زند. فراموش کرده است که قدرت های قرن 19 و اوایل قرن 20 چه به روزش آوردند و ژاپن چگونه چین را گرفت و چینی ها قطعه ـ قطعه کرد و سوزانید. دلش خوش است که پول به قرض آمریکا داده است. کافیست که یک آمریکایی به دادگاه شکایت کند که مثلا مواد شیمیایی نادرست درای وال های ساخت چین [پوشش تخته ای دیوار اطاقها] اورا سرطانی ساخته و یا اسباب بازی ساخت چین فرزندش را بیمار کرده است و دادگاه حکم دهد که یک تریلیون دلار غرامت به شاکی بدهند و طلب دولت چین در یک لحظه «صفر» شود. دیدیم 31 میلیارد دلار سرمایه گذاری لیبی در آمریکا با نخستین ایستادگی پلیس لیبی در برابر شورشیان چگونه توقیف شد و این، باید درسی برای دولتهای دیگر مخصوصا کشور سعودی باشد.
     7ـ تحولات اخیر نشان داد که مقامات دولتی کشورها که طبق آمار در سراسر جهان جمعا از 40 هزار نفر تجاوز نمی کنند برای باقی ماندن بر اریکه قدرت، نان به قرض هم می دهند تا بر هفت میلیارد انسان درگیر تامین معیشت روزمره حکومت و آقایی کنند. از کدام دمکراسی دفاع می کنند؟. به من بگویند که در کدام کشور دمکراسی واقعی وجود دارد. قوانین انتخابات را همین 40 هزار مقام وضع و اجرا کرده اند تا بر سر قدرت باقی بمانند. چند سال پیش در یک شهر آمریکا از درصدی از مردم پرسیده بودند که نام اعضای شورای شهر خودرا بگویند. فقط هفت درصد اسامی همه اعضای شورا را که 11 نفر بودند می دانستند. مابقی یا نمی دانستند و یا تنها چند عضو را. در شهر «دِل» ایالت کالیفرنیا اعضای شورای شهر که کسر بودجه هم داشت برای خود صدها هزاردلار دستمزد تصویب کرده بودند!. بروید ببینید که امتیازات رفاهی و دریافتی اعضای کنگره آمریکا چقدر است. اگر دمکراسی واقعی برقرار بود که فرانسویان سارکوزی مجارستانی تبار و یهودی تغییر دین داده را رئیس جمهور خود نمی کردند و ایتالیایی ها برلوسکنی دخترباز و دارای پرونده تقلب در مالیات را.

     8ـ بدبختی روزافزون بشر امروز که وضعیتی بهتر از دو هزار سال پیش ندارد نتیجه مرگ ژورنالیسم اصیل است. نه اخبار رویدادها آنطور که باید عرضه شوند تنظیم و نه همه مسائل و وضعیت به صورتی بی طرفانه و جامع پوشش داده می شوند، مطالب دستوری و ... است و براي آماده ساختن راه اجراي سياست ها و برنامه هاي قدرت ها. دیدیم که این رسانه ها چه جنجالی برسر لیبی بپاکردند تا چند عضو بزرگتر ناتو بتوانند متوسل به قدرت نظامي برضد ليبي شوند که چند دهه قبل واژه سوسياليست را بر نام خود افزود. اگر دقت کرده باشید گزارشهای تحولات خاورمیانه توسط چند گزارشگر معیّن و تبعه دولت لندن که انگلیسی بودن از لهجه آنان پیداست تهیه و از شبکه های تلویزیونی ازجمله آمریکا پخش می شود. همین ها زمینه را هموار کردند که سران دولتهای فرانسه، انگلیس و آمریکا صریحا و علنی بگویند که قذّافی باید برود. تاکنون در جهان اينگونه سخن گفتن سابقه نداشت و می رود که روال شود. در جریان انقلاب ایران، جیمی کارتر در یک پیام محرمانه دیپلماتیک به شاه اشاره کرده بود که بهتر است فعلا ایران ترک گوید.

منبعhttp://www.iranianshistoryonthisday.com

جنگ سرد آمریکا، انگلستان و فرانسه با ایران


در دو ماه فوریه و مارس 2009 ـ در بسیاری از تفسیرها این نکته مشاهده شد که جنگ سرد آمریکا با شوروی به جنگ سرد آمریکا با ایران تبدیل شده است و همان دولتهایی که در جریان آن جنگ از واشنگتن حمایت می کردند بویژه دولت لندن و دولت پاریس با همه امکانات تبلیغاتی به کمک آمریکا شتافته اند و لندن که درست از دو قرن پیش نسبت به ایران نظر خاص دارد بخش فارسی برتلویزیون بی بی سی افزوده و اعلام کرده است که مطالب آن را به متقاضیان درون مرز «ای ـ میل» هم خواهد کرد.
    در اين تفسيرها چنين آمده بود: با استفاده از ماهواره های اجاره ای و شبکه رایگان اینترنت، هزینه یک جنگ سرد بمراتب کمتر از خرید 12 دستگاه تانک و بکار اندازی آنها است. به علاوه، نتیجه یک جنگ سرد، قابل پیش بینی است ولی نمی شود سرانجام یک تعرض نظامی را از قبل دقیقا در نظر گرفت. مثال: تعرض ناپلئون و هیتلر به روسیه، جنگ ویتنام، و ....
    استادان علم سیاست (حکومت)، جنگ سرد را جدا از جنگ گرم نمی دانند زیرا که هدف از این دو جنگ یکسان است و به زانو درآوردن طرف مقابل، وادارکردن آن به تسلیم و .... و به زعم برخي از آنان، در جريان جنگ هر تبعه که عالما عامدا به مساعی دشمن کمک کند «خائن» محسوب می شود که البته اثبات آن با دادگاه است و اتهام دلیل اثبات نیست. اعدام ویلیام جویس انگلیسی (لرد هاو _ هاو) گوینده رادیو آلمان در دوران جنگ جهانی دوم به حکم یک قاضی انگلستان در سال 1946 به جرم خیانت به وطن، محکومیت میلدرد گیلارز و ایوا توگوری گویندگان آمریکایی رادیوهای برلین و توکیو به زندان طولانی؛ از آن پس برای وارد آوردن اتهام و محاکمه اصحاب تبلیغ در جریان یک جنگ سرد و یا گرم مرجع استناد قرارگرفته اند.
    
Walter Lipman
واژه مرکّب «جنگ سرد» 16 آوریل 62 ساله می شود که برای نخستین بار در آن روز در سال 1947 «برنارد باروک (باروخ ـ یهودی)» مشاور هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا در یک سخنرانی رسمی آن را به زبان آورد و «والتر لیپمن» مقاله نگار یهودی مطبوعات آمریکا عنوان تالیف اکتبر سال 1947 خود قرارداد و به مفهوم درگیری لفظی، تشنّج ممتد و خصومت میان دو قدرت (در ابعاد سیاسی ـ اقتصادی و فرهنگی) عمومیت یافته است. پیش از باروک و لیپمن، «جورج اورول» روزنامه نگار انگلیسی در مقاله ای که در 19 اکتبر 1945 انتشار یافت بدون بکار بردن واژه مرکّب «جنگ سرد»، نوشته بود: بکارگیری بمب اتمی از سوی آمریکا در جنگ با ژاپن سایر دولتها را به اندیشه داشتن آن فرو برده و با توجه به قدرت تخریبی این بمب بکاربردنش آخرین گزینه خواهد بود و بنابراین؛ از این پس، درگیری ها به صورت سرد و بدون بکار بردن نیروی نظامی خواهد بود مگر اینکه یکی از دو طرف بسیار ضعیف، یک سرزمین تقسیم شده و یا پرآشوب و مملو از اختلافات داخلی باشد. جنگ سرد قرن بیستم اندکی پس از پایان جنگ دوم جهانی میان دو قدرت بزرگتر وقت ـ مسکو و واشنگتن ـ آغاز شد و تا پایان سال یکم دهه 1990 ادامه یافت. این دو قدرت در طول جنگ سرد دو بار در آستانه تبدیل آن به جنگ اتمی قرارگرفتند: بحران بر سر برلن که مسکو به آمریکا، انگلستان و فرانسه اولتیماتوم داده بود از غرب برلین خارج شوند و بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 که هر دو مورد (از ترس سلاح اتمی) به سازش منتهی شد.
     جنگ سرد به مفهوم امروز ـ که استفاده دو دولت و یا دو گروه از نفوذ و بکارگیری قدرت سیاسی در سطح جهان و یا منطقه (از نوع جئوپولیتیک) علیه طرف دیگر است ـ در حقیقت از تئاتر جاسوس های انگلستان و روسیه در قرن 19 بر سر افغانستان آغاز شده است که کار جاسوس ها هم گوشه ای از جنگ سرد است. بازنده جنگ سرد نیمه قرن نوزدهم، ایران بود که در سال 1857 بخش خاوری خود (هرات و غرب افغانستان امروز) را از دست داد زیرا که در جریان آن جنگ سرد، دربار ایران به ساز مسکو بیش از لندن می رقصید.
     اصطلاح جئوپولیتیک از سال 1897 و از تالیف «فردریک راتسل» استاد آلمانی گرفته شده و عمومیت یافته که در این تالیف به تشریح تاثیر وضعیت جغرافیایی بر سیاست پرداخته بود.
    
George Kennan
جنگ سرد مسکو و واشنگتن از 1946 و از زمانی علنی شد که شوروی که هنوز نیروهای خودرا از ایران بیرون نبرده بود مانع از ادامه حرکت عناصر سه لشکر ایران به سوی آذربایجان و پایان دادن به فتنه پیشه وری شده بود. «جورج کنان» دیپلمات و اندیشمند آمریکایی همان وقت یک تلگرام طولانی از مسکو به واشنگتن مخابره کرد و با انتشار مفاد آن در رسانه های آمریکا جنگ سرد علنی شد و شدت یافت و .... شوروی با قطع حرکت نیروهای نظامی ایران به سوی آذربایجان در نیمه راه، اعلامیه سال 1943 سران سه دولت در تهران را نقض کرده بود.
    در آغاز کار، ابزار اصلی جنگ سرد عبارت بودند از نطق و نوشته ها، وارد آوردن اتهام، تهدید و اخطارها، قهر و آشتی ها و اعمال محدودیت ها و محاصره غیر نظامی. رسانه ها وسیله انتقال آنها بودند که به تدریج رو به تکامل گذاردند و دروغ پراکنی و تحریک، سپس تضعیف وحدت ملی و ایجاد نارضایی داخلی، حملات ایدئولوژیک و تضعیف فرهنگی و ... بر آنها اضافه شدند. تکامل تکنولوژی مخابرات به جنگ سرد دولتها چهره تازه ای داده است و آخرین تحول در آن، بمباران کشور مورد هدف با افزایش رادیو ـ تلویزیونهای ماهواره ای، وبسایت ها و نیز ایمیل مطالب آنها بوده است. این رادیو تلویزیونها کار خودرا با انتشار مطالب معمولی آغاز می کنند و پس از جلب مخاطب به راه اصلی می روند.http://www.iranianshistoryonthisday.com

آتش باقی درون

فرهاد عزیز مطلبی در قسمت نگرش ها برام گفته...،بخونید :

وقتی حرف جنگ دوم را می کنی
ته دلم یه حالی می شوم
دلم برای ژانی ها خیلی می سوزد شاید جنگ در کشور های عربی اصلا برایم مهم نباشد اما بگذریم
فکر کنم 61 سال از حمله اتمی آمریکا به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی که باعث کشته شدن بیش از 240000 انسان بی گناه شد می گذرد
جالب اینجاست که
سه تن از خدمه هواپیمای جنگی، اظهار داشته‌اند که «کاربرد سلاح اتمی اقدامی لازم در تاریخ» بوده و آنها از این کار پشیمان نیستند»

همه ساله مردم صلح‌دوست جهان با درست کردن درناهای کاغذی و فرستادن آن به مرکز ساداکو در پارک یادمان صلح شهر هیروشیما، همدردی خود را با قربانیان بمباران و انزجار خود را از سلاح‌های هسته‌ای اعلام می‌کنند.


مجسمهٔ ساداکو در این پارک به یاد دختر ۱۲ ساله‌ای به نام ساداکو ساساکی برپا شده که پس از جنگ دوم به دنیا آمد ولی در اثر تشعشعات باقی‌مانده از انفجار، دچار سرطان خون شد و درگذشت.
بر اساس افسانه‌های ژاپنی، اگر کسی هزار دُرنای کاغذی درست کند، یکی از آرزوهایش برآورده می‌شود. ساداکو درحالیکه در بیمارستان بستری بود، با تشویق دوستانش و کمک برادرش شروع به ساختن درناهای کاغذی کرد، اما پس از ساخت ۶۴۴ درنا درگذشت. در سال ۱۹۶۵ میلادی، از مجسمه ساداکو در حالیکه درنایی طلایی در دست دارد در پارک صلح هیروشما پرده‌برداری شد.


ساداکو ساساکی روی درنایش می‌نوشت:

من «صلح» را روی بال تو می‌نویسم تا تو به همه جهان پرواز کنی

عکس هایی ازجنگ جهانی دوّم

با سپاس از یاسمین علومی

ادامه نوشته

اعلام دكترين ترومن

 نفوذ فرهنگی ایران در کل آسیای غربی و جنوبی

Harry S. Truman

در چنين روزي در سال 1947 هري ترومن رئيس جمهور وقت آمريكا با یک پيشنهاد غیر منتظره به دستگاه قانونگزاری اين كشور، سياست خارجي آمريكا را در جهت تازه اي قرار داد كه در «تاريخ» به «دكترين ترومن» معروف شده است. او هنگام طرح پیشنهاد خود درجلسه كنگره ـ بدون ذكر نام شوروي ـ گفت كه اين وظيفه دولت آمريكا بايد بشود كه به كمك مللي كه از خارج و يا توسط اقليت مسلح داخلي در معرض سلطه كمونيسم قراردارند بشتابد.

منبعhttp://www.iranianshistoryonthisday.com

ادامه نوشته

مبارزه منفي گاندي بر ضد ماليات نمك




     گاندي مبارزه منفي خودرا (اصطلاحا: نافرماني مدني ـ بي اعتنايي آرام و بدون خشونت نسبت به تصميم مقامات) برضد ماليات نمك كه از سوي حكومت انگليسي هند [در آن زمان "هندوستان" زيرا که شبه قاره تجزيه نشده بود و پاکستان وجود نداشت] وضع شده بود از اين روز در مارس 1930 آغاز کرد زيرا که آن را عادلانه نمي دانست، بعلاوه بدون حضور نمايندگان مردم هند تدوين شده بود. گاندي پيشاپيش هزاران تن از هنديان از منطقه احمد آباد پياده عازم ساحل دريا در «دندي» شد تا دست به جمع آوري نمك از دريا بزنند و مردم آنرا با ماليات خريداري نكنند. اين پياده روي 480 كيلو متري 25 روز طول كشيد و اين جمعيت از ششم آوريل سرگرم جمع آوري نمك طعام از دريا شد كه پليس انگليسي هند بسياري از معترضين از جمله «رام داس» پسر گاندي را دستگير كرد و به زندان افكند.
    حكومت انگليسي هند بر هر 40 كيلو گرم نمك طعام يك روپيه ماليات وضع كرده بود كه وضع ماليات بر اين كالا در هند سابقه نداشت و گاندي مبارزه منفي خود را بر ضد آن به آزمايش گذارد. اين راهپيمايي نسبتا طولاني كه در سر راه، مردم به آن مي پيوستند در عين حال كمك بزرگي به بيدار شدن ناسيوناليسم هندي از خواب طولاني خود بود.

پيمان «سن استفانو»

سوم مارس 1878 برغم مخالفت انگلستان، قرارداد پايان جنگ روسيه و عثماني معروف به پيمان «سن استفانو» ميان دو دولت امضاء شد. روسيه از اين جنگ كه تا دروازه هاي استانبول گسترش يافته بود، دو هدف داشت؛ يكي اجباركردن عثماني به تاييد استقلال صربستان، مونته نگرو، مقدونيه و بلغارستان بود كه اكثريت جمعيت اين منطقه اسلاو و همنژاد روسها هستند و ديگري بسط نفوذ خود از طريق اين اسلاوها (اسلاوهاي جنوبي) تا مديترانه. انگلستان رقيب قديمي استعماری روسيه مايل به اين کار نبود، مخصوصا نمي خواست كه بلغارستان به درياي سياه و درياي اژه راه یابد.
     با اين كه انگلستان براي ادامه جنگ با روسيه به كمك عثماني كشتي جنگي فرستاده بود و اين كشتي ها به تنگه «بسفور» (منطقه استانبول) رسيده بودند، سران عثماني ترجيح دادند كه با روسيه سازش كنند، زيرا مي دانستند كه انگلستان تنها به منافع خودش مي انديشد. عثماني با امضاي پيمان «سن استفانو» درعین حال روسيه و انگلستان را در برابر يكديگر قرارداد.
     در واکنش به این پیمان، انگلستان به تحریک صربستان و بلغارستان برضد یکدیگر پرداخت و ایندو را به جان هم انداخت و هنگامي كه روسيه براي پايان دادن به جنگ اين دو كشور همسايه به مياجيگري پرداخت انگلستان نيز وارد مذاكرات شد كه از سوم مارس 1886 در بوخارست آغاز گرديده بود. مذاكرات بوخارست موفق به برقراراي صلح ميان صربها و بلغارها شد ولي، ديگر انگلستان از منطقه بالكان خارج نشد و اثر انگشتش همه جا در رويدادهاي بعدي بالكان مشاهده مي شد.

منبعhttp://www.iranianshistoryonthisday.com

جمعيت عفو بين الملل

سالروز درگذشت موسس جمعيت عفو بين الملل - نگاهي کوتاه به اين جمعيت
Benenson

«پتر بنن سونPeter Benenson» موسس جمعيت عفو بين المللAmnesty International بيست و پنجم فوريه 2005 در 84 سالگي در آكسفورد انگلستان درگذشت. وي 31 ژوئيه 1921 در انگلستان در خانواده اي از يهوديان مهاجر روسيه كه به بانكداري اشتغال داشتند به دنيا آمده بود و در سال 1961 به منظور دفاع از دو دانشجوي پرتغالي كه بدون ارتکاب جرم و تنها به خاطر گفتن زنده باد آزادي بازداشت شده بودند جمعيت عفو بين الملل را كه در سراسر جهان نزديك به دو ميليون عضو دارد تشكيل داده بود. درآغاز قرار بود كه اين جمعيت يك سال فعاليت داشته باشد كه ماندگار شده است. نوشته اند که بنن سون تغيير دين داده و کاتوليک شده بود.
    بنن سون از نوجواني روحيه اي معترض داشت و اين روحيه را در طول تحصيل در آكسفورد در رشته تاريخ و سپس حقوق حفظ كرده بود. برضد اقدامات هيتلر نسبت به يهوديان و جنگ بي رحمانه داخلي اسپانيا بود. وي مي گفت كه در برابر ظلم دولتها، بايد يك صداي مخالف و معترض وجود داشته باشد تا كارهاي خلاف حق و قانون دولتها را به ميان مردم ببرد، افشاء و منعكس سازد تا تكرار نشوند. براي اين كار مردم معمولي بايد بسيج شوند و تشكيل جمعيت هاي دائمي بدهند. جنبش اتباع ساده (عوام الناس) بهترين راه مبارزه با ستم و حق كشي است. با تاسيس عفو بين الملل پايه اي گذارده شد كه جمعيت هاي مشابه متعدد و مدافع حقوق بشر، دفاع از حقوق اساسي، آزادي هاي مدني و حمايت از روزنامه نگار به وجود آيند كه برخي عام و بعضي تخصصي هستند.
     در دهه 1960 كه جمعيت عفو بين الملل به وجود آمد اين شايعه رواج يافت كه عوامل اينتليجنس انگلستان در آن نفوذ و رخنه كرده اند. بنن سون درخواست رسيدگي كرد ولي مدركي به دست نيامد. بعدا چنين اتهامات به جمعيت هاي مشابه وارد آمده است.
     دبير كلي عفو بين الملل را در 28 فوريه 2005 «ايرن كهانIrene Khan» برعهده داشت و نشاني وب سايت آن از اين قرار است:www.amnesty.org

منبعhttp://www.iranianshistoryonthisday.com

وایکینگ ها


ادامه نوشته

«ویل دورانت»: تمدن با نظم عمومي آغاز مي شود، با آزادي رشد مي كند و در هرج و مرج و بي قانوني از ميان



سه دهه است که هرسال در دهم نوامبر و یا روز پیش از آن در دانشگاهها بویژه در جهان غرب به مناسبت سالروز فوت ويل دورانت مورخ، فيلسوف و نويسنده آمريكايي و مولف «تاريخ تمدن» كه از دیدگاه خود ايرانيان را هم توصیف کرده است برگزار می شود و شبکه های تلویزیونی درباره اش با اصحاب نظر به گفت و گو می نشینند....

ويل دورانت و 
آريل
ويل دورانت و آريل
ادامه نوشته

کنفرانس یالتا

كنفرانس دشواري ساز سال 1945 يالتا و ادامه تلاش بشر براي برقراري نظمي منطقي در جهان - هرآنچه را که استالين در يالتا بدست آورد گورباچف بر بادداد
از راست به چپ : استالين ، روزولت ، وچرچيل در يالتا واقع در كريمه در چهارم فوريه 1945 ــ 3 ماه پيش از پايان جنگ جهاني دوم در جبهه هاي اروپا
ادامه نوشته

تصاویر دیدنی از حیات در زمین

ناسا و آژانس فضایی اروپا با استفاده از تصاویر ارسالی ماهواره‌های خود، مناظری بدیع از ویژگی‌های طبیعی زمین و تاثیرات پیشرفت انسان‌ها را در معرض دید مردم دنیا قرار داده‌اند.

به گزارش ایسنا، این تصاویر جالب که ماه گذشته گرفته شده‌اند، برخی از پرجمعیت‌ترین مناطق جهان و همچنین مناطق کاملا خالی از جمعیت را در دیدرس علاقمندان قرار می‌دهد.

در یکی از این تصاویر می‌توان اندازه چشمگیر پکن و تیانجین، بزرگترین شهرهای چین را در نور شب دید.

در تصویر دیگر، یک مخزن عظیم مارمولک‌شکل ۴٫۵ کیلومتری ساخت دست انسان مشخص است که در دهه ۱۹۶۰ در سیبری ساخته شد.

همچنین یکی از تصاویر ارسالی از ایستگاه فضایی بین‌المللی، نواحی جدید و قدیم دوحه قطر را از فضا نشان می‌دهد. این کشور با جمعیت تقریبی ۱٫۷ میلیون از ذخایر عظیم گازی و تولید سرانه ناخالص داخلی برخوردار است.

                                                            باتشکراز دوست همراهم:م.د"

ادامه نوشته

سرعت آب شدن یخ های قطب شمال (تصویر)

تا پيش از اين گمان مي‌شد كه قطب شمال در تابستان سال 2100 فاقد يخ خواهد شد اما سرعت تغييرات اقليمی و گرم شدن زمين به حدی است كه گفته می شود، اين اتفاق ناگوار، بين سالهاي 2013 تا 2030 رخ خواهد داد.

دانشمندان علت افزايش دما در قطب شمال و ذوب يخ‌ها را ناشي از گرمايش زمين مي‌دانند و قطب شمال براي آنها هميشه نمادی برای آزمايش تأثيرات گرم شدن زمين در ساير نقاط بوده است كه اولين نشانه‌های گرم شدن در آنجا بروز مي‌كند.

ادامه نوشته

۸ رویدادی که جهان را در سال ۲۰۱۰ تکان دادند!

8 رویدادی که جهان را در سال 2010 تکان دادند! + عکس 

سال ۲۰۱۰ با تمام تحولات خود به پایان رسید اما در این سال تحولاتی رخ داد که هنوز هم اخبار مربوط به آنها خوانندگان زیادی را به خود جلب می‌کند.

                                            متشکرم از دوست خوبم(م .د)

ادامه نوشته

فلورانس :گهواره ی رنسانس

 

 

Pazzi Chapel

 

Pazzi Chapel

فلورانس يكي از شهرهاي تاريخي و زيباي اروپاست كه جاذبه‌هاي گردشگري زيادي دارد. اين شهر كوچك حدود 102 كيلومترمربع وسعت و 366 هزار نفر جمعيت دارد. ايتاليايي‌ها به اين شهر «فيرنزه» مي‌‌گويند كه از زبان ايتاليايي‌ قديم آمده كه «فيرنزا» بوده است. اين شهر مركز منطقه «توسكاني» و استان «فلورانس» است. «فلورانس» با حومه حدود يك ميليون و 500 هزار نفر جمعيت‌ دارد.

ادامه نوشته

فلورانس نایتینگل

ادامه نوشته

ژاندارک

 

به اين سان ژاندارك قهرمان را براي مجازات به اسقف کاتوليک تحويل دادند و آتش زده شد!

ادامه نوشته

عید "چینگ مینگ" درچین

 

عید "چینگ مینگ" یکی از بیست و چهار"جیه چی" به شمار می آید.در کتاب های قدیمی نوشته شده است:همه گیاهان جهان در این روز رشد می کنند.

ادامه نوشته

عید تحول زمستانی درچین

عید تحول زمستانی هم مثل عید "چینگ مینگ" علاوه بر اینکه یک عید است یکی از بیست و چهار "جیه چی" می باشد. تقریبا عید تحول زمستانی در بیست و دوم یا بیست و سوم ماه دوازدهم قمری می آید و آخرین عید مهم سال است. در زبان چینی تلفظ آن عنی آمدن فصل زمستان و این روز طولانیترین شب و کوتاهترین روز را دارد.

ادامه نوشته

  عید«لا با»درچین

ماه دوازدهم آخرین ماه سال است. فصل زمستان می آید و هوا روز به روز سردتر می شود. روز هشتم این ماه عیدی است به نام "لا با". "لا" نام مراسم دعایی در گذشته است و "با" به معنی هشت است.

 

ادامه نوشته

روزخوب

در جستجوی کنفرانس گوآدلوپ بودم در  وب جستارهایم به وب همکار خوبم رسیدم ازآغاز مطلب کشف حجاب رضاخانی به روایت تصویر ایشان را هم بسیار مفید یافتم ....ازاین روز ....و....از این اتفاق ...و.... ازداشتن چنین همکاری پرتلاش دلشادم

ادامه نوشته

عیدهای سال نو اقلیات در چین

در سرزمین وسیع و با شکوه چین با مساحت نه میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع 56 قوم زندگی می کنند که این 56 قوم در گسترش و تداوم فرهنگ و تمدن چین از نسل به نسل دیگر با یکدیگر همیاری و همفکری می کنند.

ادامه نوشته

چین

 

Great Wall of China

 

ادامه نوشته